07 مرداد 1402
نویسندگان: آنابل سربرنی محمدی و علی محمدی
منتقد: آرنولد گیبونز
مترجم: علیمحمد آزاده
*توضیح گروه ترجمه و پژوهش منابع خارجی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی: پژوهشگران انقلاب اسلامی یکی از ویژگیهای این انقلاب را تأثیر گسترده رسانههای شنیداری و نوشتاری در پیروزی آن میدانند. انقلابیون پیامها و سخنرانیهای امام خمینی را در قالب نوارها و اعلامیههای تکثیری میان مردم پخش میکردند و این کار باعث گسترش شور انقلابی و افزایش مخالفت با حکومت پهلوی شد. آنابل سربرنی و علی محمدی[1] جزو پژوهشگرانی بودند که در کتاب «رسانه کوچک، انقلاب بزرگ» عامل رسانه کوچک (نوار صوتی و اعلامیه) و تأثیر آن را در پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه قرار دادند و این عامل را در قالب نظریههای ارتباطات تبیین کردند. متن زیر، ترجمه نقد این کتاب است که نویسنده به اختصار به جنبههای قوت کتاب میپردازد. ترجمه و انتشار چنین نقدهایی[2] موجب رونق نقد تاریخنگاری انقلاب اسلامی در داخل کشور خواهد شد.
نویسندگان بهسرعت در انقلاب ایران شرکت کردند. پیمانی عاطفی میان آنها بود: علی محمدی ایرانی است و آنابل سربرنی یهودی است، هر دو دانشگاهی بوده و از خاستگاه خود رانده شدند و درگیر حوادثی شدند که انتخاب خودشان نبود، اما میخواستند که در آنها سهمی داشته باشند و در برابر نیروهای ظلم و غیرانسانی بایستند. به این ترتیب آنها که به قول ادوارد سعید بهخاطر زادگاه و آگاهی انتقادی خود با هم پیمان بسته بودند، به تحلیل ریشههای اجتماعی نیروهای سرکوب پرداختند. این پیمان و یکسان بودن محیط زندگی با سردمداران سرکوب است که به تحلیل آنها اصالت میدهد. سردمداران سرکوب، شاه، طرفداران و حامیان او از جمله آمریکا و البته کشورهای اروپایی میشدند که به دنبال تضمین جریان ارسال نفت بودند. روایت این کتاب این است که چگونه نیروهایی که با شاه مخالفت کردند، موفق شدند او را سرنگون کنند.
موضوعات اصلی کتاب این موارد هستند: واقعیت مذهبی، قدرت آیتاللهها بر تودهها، قدرت سنت 2500 ساله که از یورشهای مدرنیزاسیون غربی جان سالم بهدر برده بود و تلاشی است که مردم ایران برای نجات خود از ستم، فعالانه در آن حضور داشتند. رسانه کوچک ارتباطی، یعنی نوارها و آثار منتشره ارسالی آیتالله خمینی از تبعید در فرانسه، توانستند تا آگاهی دینی مردمی را که در میان نوسازیهای حکومت فاسد شاه گم شده بود، بالا ببرند.
بیشک، دانشجویان علوم ارتباطات، مشتاقانه نقش رسانه کوچک در ایجاد انقلاب را بررسی میکنند؛ و واقعاً معجزه است که در عصر تلویزیون و دیگر لوازم پیشرفته، نوارهای کاست معمولی چنین تغییر بنیادی بهوجود آوردند. رسانه کوچک بسیج مردم را تقویت کرد و تودهها را به یک نیروی بالقوه انقلابی تبدیل نمود؛ و در انجام اینکار، رسانهها شاید حتی برای دنبال کردن جریان ناآرامی اجتماعی در جوامع سرکوبگر، حوزههای جدیدی ترسیم کردند. اما با اینکه ارتباطات الکترونیکی جذابتر است، مسئله بزرگتری نیز مطرح میشود و آن هم قدرت روایت شفاهی و قدرت مستمر آن در تسلط بر تودههای مردمی است که سواد آنچنانی نداشتند. در اینجا است که قدرت فرهنگ شفاهی و تأکیدش بر اطاعت، جامعه و اعتقاد، انقلاب ایران را چشمگیر میسازد. واقعاً هم این نظام اعتقادی است که همه چیز را برای آنها آسان میسازد تا هشدارهای آیتالله را بیچون و چرا بپذیرند. اما دلایل دیگری هم وجود دارد.
فقر گسترده، شکاف فزاینده بین فقیر و غنی شدت بیشتری پیدا کرد، وقتی آنها از ثروت درآمدهای نفتی که هیچ سهمی از آن نداشتند، با خبر شدند؛ فقر مناطق روستایی، بهرهمندی نسبی شهرها؛ وضع اسفناک زنان، عدم امنیت جانی و جسمی در بدترین سالهای رژیم شاه، همگی شکلدهنده ناآرامی اجتماعی و چه بسا انقلاب در میان مردم یک کشور در حال توسعه هستند.
اما منازعه اجتماعی فقط فقدان ارکانی که جامعه را به هم پیوند میزند، نیست و عوامل سرنوشتسازی هم وجود دارند که استنباط مردمی است که زندگیشان ناچیز یا بیارزش است و تنها امیدشان، براندازی خشونتآمیز یک رژیم است. اما نویسندگان معتقدند که احساس مردم این بود تا مادامی که شاه زنده است امکان ادامه زندگی برایشان میسر نیست و این حس به انقلاب نیروی محرکهای داد و فریاد خشمگین «مرگ بر شاه» را در آن متبلور کرد. این شعار به معنای مرگ بر نفوذ آمریکا هم بود. آمریکا پس از کودتایی سازماندهی شده علیه اراده مردم و نیروهای روبه رشد ملیگرا، شاه را از تبعید برگرداند. تعجبی ندارد که آمریکا قدرت ملیگرایی ایران را درک نکرد و دست کم گرفت و قدرت دست نشانده خود یعنی شاه را دست بالا گرفت.
اما اگرچه شاه دیگر وجود ندارد، مشکلاتی که او سعی در حل آنها داشت، هنوز در ایران وجود دارند. [...] این کتاب، به منزله کتابی مقدماتی درباره انقلاب در عصر تلویزیون است و خواندن آن برای کسانی ضروری است که میخواهند بفهمند این عناصر چگونه ناآرامی اجتماعی را تغذیه میکنند و در محیطی متغیر بر یکدیگر تأثیر میگذارند.
پینوشتها:
[1]. Small Media, Big Revolution: Communication, Culture and the Iranian Revolution, Annabelle Serberny - Mohammadi & Ali Mohammadi, University of Minnesota Press, 1996, 226 pp; by Arnold Gibbons in Third World Quarterly, Vol: 18, No: 1 , 1997, pp. 186 – 187. DOI: 10.1080/01436599715136
[2]. کالج هانتر، دانشگاه شهر نیویورک.
تعداد بازدید: 303