05 دی 1402
احمد ساجدی
هدایتالله متیندفتری نوه دختری محمد مصدق و فرزند احمد متیندفتری بود.[1] او در دوران صدارت دکتر مصدق در کمبریج انگلیس تحصیل کرد و حقوقدان شد. در سال ۱۳۴7 به جرمی که از آن تحت عنوان «آموزش تدابیر حقوقی به زندانیان سیاسی» یاد شد، مورد ضرب و شتم ساواک قرار گرفت. او در سایه این رویداد تلاش کرد خود را یک چهره ضد حکومتی جلوه دهد و از این طریق به درون گروههای مخالف شاه نفوذ کند. متیندفتری پس از پیروزی انقلاب، «جبهه دموکراتیک ملی ایران» متشکل از گروههای مخالف انقلاب اسلامی را تشکیل داد، همصدا با سازمان مجاهدین خلق از شعار انحلال ارتش حمایت کرد، در آغازین روزهای تأسیس «شورای ملی مقاومت ایران» توسط منافقین بدان پیوست و سالها به همکاری با سازمان مجاهدین خلق و شاپور بختیار پرداخت.
هدایتالله متیندفتری در جوانی با جبهه ملی در ارتباط بود. «او در سالهای 1340 که مصدق در خانهاش زندانی بود با سمت یک رابط بین او و عناصر جبهه ملی عمل میکرد.»[2] او در بسیاری از مجامع علیه امپریالیسم و آمریکا سخنرانی میکرد و بسیاری او را به عنوان منتقد حکومت شاه میشناختند. ولی او آن چهرهای نبود که در ظاهر نشان میداد. وی به سبب شهرت پدربزرگش محمد مصدق، بیش از آنکه خود را به خانواده پدری نسبت دهد علاقهمند بود تا از نام و شهرت مثبت مصدق در افکار عمومی استفاده کند:
«پس از تحصیلات متوسطه در تهران به بریتانیا رفت و در دانشگاه کمبریج به درس مشغول شد و در 1335 لیسانس خود را در اقتصاد و حقوق دریافت نمود. در بازگشت به ایران در وزارت علوم استخدام شد و به هیات علمی دانشگاه تهران پیوست. در 1337 وی مدیر اطلاعات و روابط عمومی وزارت دادگستری شد.»[3]
متیندفتری با وجود آنکه میدانست حکومت پدربزرگش با کودتای مشترک آمریکا و انگلیس ساقط شده و این کودتا را به چشم دیده بود، به هر دو کشور کودتاکننده علاقهمند بود:
«او به آمریکا علاقهمند است و اگرچه مانند خیلی دیگر از ایرانیها نااطمینانی عمیقی نسبت به انگلیسیها دارد، ولی آنها را نیز ستایش میکند.»[4]
در یکی از اسناد لانه جاسوسی نام هدایتالله متیندفتری در «فهرست رابطین» جای گرفته[5] و در سندی دیگر او در فهرست «رابطین خوب آمریکا» گنجانده شده است.[6] در سند مربوط به «رابطین خوب آمریکا» چنین میخوانیم:
«دکتر هدایتالله متیندفتری نوه قهرمان جبهه ملی، مصدق است. رابط خیلی خیلی مفیدی در مورد تحولات در جناح مخالف است و فکر خوبی دارد. علاقه زیادی به سیاست داشته و روابط خیلی خوبی با عناصر مخالف ایرانی دارد. با وجود سوء تفاهم در مورد حمایت آمریکا از شاه، متین دفتری به نظر میرسد که به آمریکاییها علاقهمند است.»[7]
در یکی از اسناد لانه جاسوسی هدایتالله متیندفتری خود را «دوست بخش سیاسی سفارت آمریکا در تهران» خوانده است. این سند از وی به عنوان فردی «نسبتاً قابل اطمینان» یاد کرده است.[8]
یکی از دلایلی که سیا و سفارت آمریکا در تهران به دنبال همکاری با متیندفتری بودند رابطه فامیلی او با مصدق و عضویتش در جبهه ملی بود. از دید آمریکاییها کسی گمان نمیبرد که وی با داشتن چنین نسبت خویشاوندی با مصدق، عامل سیا در ایران باشد. متین دفتری توانسته بود با باقی ماندن در تشکیلات جبهه ملی و نزدیک شدن به مخالفان حکومت شاه خود را به عنوان چهرهای منتقد و مخالف پهلوی نشان دهد.
یک سند لانه جاسوسی در زمینه همکاری متیندفتری با آمریکاییها او را «یک منبع قابل اطمینان برای کسب اطلاع از مخالفین» خوانده[9] و سند دیگر در همین زمینه تصریح دارد که:
«متیندفتری توجه شدید خود را به سیاست ادامه میدهد و از قرار معلوم روابط عالی خود را با عناصر مختلف جناحی مخالف ایرانی حفظ میکند... احساس میکنم که او و همسرش میخواهند رابطه خود را با کارمندان سفارت حفظ کنند. تا به حال دو بار برای شام به منزل آنها رفتهایم. به نظر میرسد که آنها در مجامع دیپلماتیک رفت و آمد نسبتا وسیعی دارند... در حالی که متین دفتری بدون شک روابط خوبی در محفل مخالفین دارد. من مصمم به این گمانم که نه او و نه همسرش برای خاطر مستمعین خود، حقایق را تحریف نخواهند کرد.»[10]
متیندفتری ارتباطی دائمی و منظم با سفارت آمریکا در تهران داشت و در سفرهایش به آن کشور مورد استقبال رسمی مقامهای آمریکایی قرار میگرفت و البته به خاطر وفاداری به آمریکا پاداشهای خوبی هم دریافت میکرد:
«دوستاران آمریکایی خاورمیانه امروز (21 شهریور ۱۳۳۹) بورس همکاری افتخاری با کنگره آمریکا را به آقای متین دفتری اهدا کردند آقای متین دفتری مدیر اطلاعات و روابط مطبوعات وزارت دادگستری، ماه آینده ایران را به قصر واشنگتن دی.سی. ترک خواهد کرد. در آنجا وی به مدت نه ماه به عنوان دستیار یک یا چند عضو کنگره و سنای ایالات متحده خواهد گذراند. او اولین ایرانی است که مفتخر به وصول این جایزه که معادل ۵ هزار دلار است میشود.»[11]
«دوستداران آمریکایی خاورمیانه»، مؤسسهای خصوصی، غیرانتفاعی و آمریکایی بود که به ظاهر در مسیر بهبود تفاهم میان مردم آمریکا و کشورهای خاورمیانه تلاش میکرد اما در عمل برنامهای گسترده برای جذب افراد در سطح خاورمیانه و حرکت در مسیر منافع آمریکا داشت. یکی از اهداف این مؤسسه کمک به جوانان برجسته به کسب تجربه در حکومت بوسیله همکاری با یک سناتور یا نماینده طی یک دوره کامل کنگره آمریکا اعلام شده بود.[12]
برای ارتباطگیری بهتر با مخالفان پهلوی، متیندفتری باید از خود چهرهای مخالف حکومت و ضدآمریکایی نشان میداد. فرصت برای ایجاد چنین تصویری در فروردین 1347 پیش آمد؛ زمانی که سه مرد که احتمالاً از گروههای چپِ مخالف با متین دفتری و عقایدش بودند او را در جلوی ساختمان دانشگاه تهران ربودند و بعد از بردن به لشگرک، وی را مضروب کردند. متیندفتری سعی کرد اینگونه در افکار عمومی جا بیندازد که ساواک او را ربوده و مضروب کرده است.[13]
بعد از این حادثه متیندفتری اعلام کرد موضوع را به سازمان ملل اعلام خواهد کرد.[14] و این بهانه خوبی بود تا یک چهره ضدنظام و ضدآمریکایی از او ساخته شود. آمریکاییها هم این داستان و طرح یک شکایت جنجالی محدود را میپسندیدند. در آن زمان «جان. الف. آرمیتاژ» وزیر خارجه وقت آمریکا در نامهای محرمانه به «تئودور الیوت» مسئول امور خاورمیانه نزدیک و ایران در وزارت خارجه این کشور نوشت:
«ما شواهدی دریافت داشتهایم که متیندفتری امید دارد مقداری از توجه عمومی را به این واقعه جلب کند و چیزی درباره اطلاع دادن آن به سازمان ملل زمزمه کرده است. با برپاشدن کنفرانس حقوق بشر همین هفته در تهران و اینکه سناتور متین دفتری کاندیدای فعالی(با احتمال شانسی بهتر از شانس معمولش) برای ریاست اتحادیه بینالمجالس میباشد امکان یک کوشش برای ایجاد یک محاکمه جنجالی کوچک میتواند قابل ملاحظه باشد. ما میخواهیم اگر احتمالاً بتوانیم از درگیرشدن اجتناب ورزیم.»[15]
هدایتالله متیندفتری در تمام سالهایی که در ایران بود منبعی موثق و مهم برای آمریکاییها برای اخذ اخبار مربوط به تحولات سیاسی و اجتماعی ایران محسوب میشد. حتی در کوران انقلاب اسلامی و در اواسط دی 1357 که درگیریها در ایران به اوج رسیده بود، آمریکاییها از او در خصوص اقبال دولت بختیار برای متوقف کردن روند انقلاب مشورت میگرفتند. در این مذاکره که متن بخشی از آن در اسناد لانه جاسوسی آمده است متیندفتری خطاب به کارمندان سفارت آمریکا اعلام میکند که:
«بختیار با پذیرش تشکیل دولت، وجهه خود را از دست داده و شانس موفقیت او را 20 درصد ارزیابی میکند.»[16]
او در اظهار نظری راجع به تحولات انقلاب، آیتالله سیدکاظم شریعتمداری را «متجددتر و روشنتر» از امام خمینی خوانده بود![17]
با پیروزی انقلاب اسلامی متیندفتری همچنان در ایران بود و تلاش میکرد تا در قالب تشکیلاتی جدید به نام «جبهه دموکراتیک ملی» در تحولات سیاسی کشور ایفای نقش کند. او در اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب بانی گردآوردن بسیاری از گروهها و احزابی شد که با انقلاب مخالف بودند. یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۵۷ با اشاره به مراسم سالگرد فوت محمد مصدق (۱۴ اسفند) چنین مینویسد:
«تقریباً یک میلیون نفر در گردهمایی در احمدآباد محل دفن مصدق، سالروز دوازدهمین سال درگذشت او را برگزار کردند. در این مراسم از اعضای مجاهدین خلق اسلامی تا نمایندگان حزب توده کمونیست، (که عملاً هنوز غیر قانونی هستند) و نیز عناصر پراکنده همچون اعضای حکومت موقت بازرگان، گروههایی از جبهه ملی، و گروه مارکسیستی فدائیان خلق شرکت داشتند. مسئول این گردهمایی نوه بزرگ مصدق، هدایتالله متیندفتری بود.»[18]
و در سند دیگری: «مجاهدین خلق و فدائیان خلق پیامهای قدردانی برای رهبر جبهه دمکراتیک ملی هدایتالله متین دفتری فرستادند.»[19]
هنوز چند ماه از انقلاب نگذشته بود که دیدگاههای چپی متیندفتری بر دیدگاههای به ظاهر ملیاش غلبه کرد و با جداکردن راه خود از جبهه ملی، به عضویت مجاهدین خلق درآمد. از آن پس او با بر عهده گرفتن مسئولیت نشریه این سازمان به همراه همسرش که از مسئولین رده بالای شاخه زنان سازمان مجاهدین خلق بود، مقابله علنی با انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی جامعه ایرانی را آغاز کرد.
از جمله اقدامات خشونتبار هدایتالله متیندفتری و گروه او «جبهه دموکراتیک ملی»، به راه انداختن آشوب خونین در ۲۱ مرداد ۱۳۵۸ بود:
«هدایتالله متیندفتری در ۱۲ اوت یک راهپیمایی برای اعتراض به محدودیتها در مورد آزادی مطبوعات ترتیب داد. تعدادی از دیگر گروهها هم به او پیوستند. همانطور که شرکتکنندگان پیشبینی کرده بودند، بوسیله اسلامیها به راهپیمایان حمله شد و زد و خورد در طول مسیر راهپیمایی اتفاق افتاد. تعدادی از افراد (یک روزنامه گفت ۲۰۰ نفر) بهطور جدی و به اندازه کافی که مستلزم بستری شدن باشند، زخمی شدند.»[20]
در پی فرار سرکرده مجاهدین خلق از ایران، متیندفتری نیز از ایران گریخت و با حضور در فرانسه به «شورای ملی مقاومت» پیوست تا اقدامات خصمانه علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران را از پاریس برنامهریزی کنند. متین دفتری در پاریس همکاری خود را با گروه تحت رهبری شاپور بختیار نیز آغاز کرد:
«علامیر (جواد علامیر سخنگوی شاپور بختیار) گفت: بختیار در فرانسه نیست اما قرار است در هفته حول ۱۹ شهریور با هدایتالله متیندفتری از جبهه دموکراتیک ملی ملاقات داشته باشد.»[21]
اینگونه رفتارها در واقع خط پایانی بود بر اعتبار باقیمانده هدایتالله متیندفتری. کسی که با وجود نسبت فامیلی با دکتر محمد مصدق، حاضر نشد در جهت آرمانهای ملی حرکت کند.
پینوشتها:
[1]. احمد متیندفتری از صاحبمنصبان دوران پهلوی بود که از نمایندگی مجلس تا نخستوزیری را تجربه کرد.
[2]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، کتاب سوم، ص 32، موضوع: «متیندفتری ـ 23».
[3]. همان،کتاب سوم، ص 16، موضوع: «متیندفتری ـ 15».
[4]. همان، کتاب دوم، ص 384، مبحث «رابطین خوب آمریکا».
[5]. همان، کتاب سوم، ص 19، موضوع: «متیندفتری ـ 18».
[6]. همان، کتاب دوم، ص 363، مبحث «رابطین خوب آمریکا».
[7]. همان.
[8]. همان، کتاب سوم، ص 2، مبحث: «گزارش دفتری ـ 2».
[9]. همان، ص 9، موضوع «احزاب سیاسی در ایران».
[10]. همان، ص 17، موضوع: «متیندفتری ـ 16».
[11]. همان، ص 1، موضوع: «متیندفتری ـ 1».
[12]. همان.
[13]. همان، ص 15، موضوع: «متیندفتری ـ 13».
[14]. همان، ص 14.
[15]. همان.
[16]. همان، ص 32 - 33، موضوع: «متیندفتری ـ 24».
[17]. همان، ص 27.
[18]. همان، کتاب دهم، ص 165 (سند شماره 87).
[19]. همان، کتاب اول، ص 74.
[20]. همان، کتاب سوم، ص 458 (سند شماره 27) توضیح: این راهپیمایی در روز یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۵۸ به فاصله ۵ روز پس از توقیف روزنامه «آیندگان» و یک روز پس از انتشار متن قانون جدید مطبوعات رخ داد و مخالفین این قانون با سنگ و چوب و چماق به موافقین حمله کردند؛ روزنامههای اطلاعات و جمهوری اسلامی، ۲۲ مرداد ۱۳۵۸، ص اول.
[21]. همان، کتاب چهارم، ص 633 ، مبحث: «پاریس پناهگاه جاسوسان آمریکا».
تعداد بازدید: 531