24 بهمن 1402
احمد ساجدی
مظفر بقایی کرمانی، از فعالین سیاسی، نماینده مجلس شورای ملی، رهبر «حزب زحمتکشان ملت ایران» و از بنیانگذاران جبهه ملی بود. او ابتدا از دوستان محمد مصدق بود ولی به سرعت از وی فاصله گرفت و به جرگه همراهان کودتای 28 مرداد پیوست؛ هرچند بعداً بر سر قدرت، با فضلالله زاهدی اختلاف پیدا کرد. وی از چهرههای مرموز پهلوی بود. در دوران انقلاب اسلامی با دفاع از نظام شاهنشاهی شعار «اجرای قانون اساسی، حفظ میراث مشروطیت و حفظ اساس مملکت و...» را مطرح کرد. پس از انقلاب با نوشتن وصیتنامه سیاسی، از حزب زحمتکشان که فقط نامی از آن باقی مانده بود، استعفا کرد. در ۱۳۶۵ راهی آمریکا شد، اما هنگام بازگشت، مدتی به زندان افتاد. سرانجام، سن زیاد و بیماری، او را از پای در آورد و کمتر از یک ماه در بیمارستان بستری بود تا اینکه در ۲۷ آبان ۱۳۶۶ درگذشت.
ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی مظفر بقایی، گرایشهای سیاسی او، و همچنین توجه دربار محمدرضا پهلوی به او، موضوعاتی هستند که در باره آنها میتوان سندهایی در مجموعه اسناد لانه جاسوسی آمریکا یافت.
اسناد لانه جاسوسی بقایی را «فردی الکلی و طرفدار استعمال مواد مخدر» میداند.[1] بر اساس یکی از این سندها «او از اعتیاد به کوکائین و مشروبات الکلی رنج میبرد.»[2] و یک مأمور سیاسی سفارت آمریکا به نام «توسن» میگوید: «بقایی معتاد به تریاک هم هست.»[3]
به موجب اسناد، بقایی یک جاهطلب و فرصتطلب است،[4] از سوی فراماسونها حمایت میشود[5] و هدفش پیشبرد جاهطلبیهای سیاسی خویش است[6] روش او نیز سیاستبازی به هر جهت بوده و این بستگی به شرایط زمانی دارد.[7] بدینمعنی که «بقایی وقتی با آمریکاییهاست به طرفداری از آمریکاییها صحبت میکند، وقتی با روسهاست به طرفداری از روسها و وقتی با انگلیسیهاست به طرفداری از انگلیسیها صحبت میکند.»[8]
با این حال تفکر سیاسی بقایی هیچگاه با منافع شاه و سلطنت تعارض نداشته است. او حزب زحمتکشان ملت ایران را که خود رهبری آن را بر عهده داشت، یک حزب سوسیالیستی نامیده بود، ولی یکی از اسناد لانه جاسوسی از قول وی مینویسد: «این حزب تا آنجا سوسیالیستی است که سوسیالیسم لطمهای به سیاستهای حکومت وارد نیاورد.»[9] عملکرد حزب او منافاتی با منافع رژیم پهلوی نداشت. بقایی در 1350 نیز با پشتیبانی ساواک به سازماندهی جدید حزب زحمتکشان پرداخت.[10] به طوری که در آن زمان «بعضیها مظنون بودند که بقایی با حکومت معامله میکند.»[11]
یک سند لانه جاسوسی راجع به گرایش بقایی به کودتای 28 مرداد 1332 چنین مینویسد:
«در فروردین 1322 بقایی متهم به دست داشتن در قتل رئیس پلیس مصدق ژنرال محمد افشار طوس گردید، مصدق نخستوزیر در تلاش بود تا مصونیت پارلمانی او را از بین ببرد و وی را به محاکمه بکشاند. ولی در مرداد 1332 رژیم مصدق سرنگون شد و بقایی این بار متمایل به نیروهای طرفدار شاه به رهبری نخستوزیر جدید فضلالله زاهدی گردید.»[12]
بعد از کودتای ۲۸ مرداد، در مهر ۱۳۳۲ گفته شده بود که «بقایی از انگلستان پول دریافت میکرده است.»[13] و در دی همان سال این شایعه منتشر شد که «انگلستان از طریق سیدضیاءالدین طباطبایی از بقایی حمایت میکرده است.»[14]
وقتی هم بقایی به خاطر اختلاف خود با فضلالله زاهدی دستگیر و به زاهدان تبعید شد، باز مورد توجه دربار بود:
«گزارش شده که بقایی اخیراً دو دستگاه یخچال از دربار دریافت کرده و هر هواپیمای بازرگانی که از تهران به زاهدان پرواز میکند، گوشت و سایر تنقلات از دربار برای سردخانه شخصی بقایی میبرد...»[15]
مظفر بقایی پس از فضلالله زاهدی تلاش فراوانی کرد تا اعتماد شاه را برای احراز مقام نخستوزیری کسب کند، اما شاه مایل بود که از وجود او فقط در حد یک ابزار برای مهار دولت استفاده کند.[16] در بهمن سال ۱۳۴۱ نیز وقتی بقایی به دنبال یک رشته فعالیتهای انتخاباتی ضد دولتی در زندان به سر میبرد، دولت تلاش داشت از او به عنوان «حربهای برای مقابله با جبهه ملی» استفاده کند.[17] گویی بقایی آلت دست حکومت شده بود.
در عین حال شاه با انتخاب بقایی به عنوان نماینده مجلس شورای ملی مخالفتی نداشت.[18] هرچند یکی از نمایندگان پرنفوذ مجلس گفته بود: «اگر بقایی در ساختمان مجلس ظاهر شود با دستهای خودش او را خفه خواهد کرد.»[19]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، کتاب سوم، ص 73، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ 8».
[2]. همان، ص 91، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ 18».
[3]. همان.
[4]. همان، ص 94، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ 21».
[5]. همان، ص 93، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ 20».
[6]. همان، ص 70، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ 6».
[7]. همان، ص 89، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ 18».
[8]. همان، ص 87، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ 15».
[9]. همان، ص 90، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ 18».
[10]. همان، ص 94، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ 21».
[11]. همان، کتاب دوم، ص 634.
[12]. همان.
[13]. همان، ص ۹۲، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ ۱۹».
[14]. همان.
[15]. همان، ص 77، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ 10».
[16]. همان، کتاب سوم، ص ۵۹۴، مبحث: «احزاب سیاسی ایران».
[17]. همان، ص ۸۲، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ ۱۳».
[18]. همان، ص ۸۱، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ ۱۲».
[19]. همان، ص ۷۷، مبحث: «حزب زحمتکشان ـ ۱۰».
تعداد بازدید: 278