انقلاب اسلامی :: حکومت پهلوی و استفاده از اوباش برای مقابله با انقلاب اسلامی در زمستان 57

حکومت پهلوی و استفاده از اوباش برای مقابله با انقلاب اسلامی در زمستان 57

22 آذر 1402

محمد جعفربگلو

برای محمدرضا پهلوی، کودتای 28 مرداد 1332 یک تجربه موفق در استفاده از اوباش و لمپن‌ها برای حفظ سلطنت بود. در این کودتا، اوباش به سرکردگی دو بزن‌بهادر شناخته‌شده پایتخت یعنی شعبان جعفری (بی‌مخ) و طیب حاج‌رضایی (دو فردی که سرنوشتی کاملا‌ً متفاوت با هم داشتند؛ اولی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی از ایران فرار کرد و سال‌ها بعد در غربت مرد و دومی در 15 خرداد 1342 در برابر دستگاه حاکمه ایستاد و در 11 آبان آن سال تیرباران شد و به شهادت رسید) به عنوان بازوی اجرایی کودتا، تاج و تخت شاهی را دوباره به محمدرضا پهلوی بازگرداندند.[1]

در پائیز و زمستان 1357، هنگامی که آتش اعتراض مردم هر روز تندتر می‌شد، دستگاه پهلوی کوشید با وارد کردن اوباش به خیابان‌ها و رویارویی آنها با مردم، خاطره 28 مرداد 1332 را تجدید کند. از این‌رو در واپسین ماه‌های عمر حکومت پهلوی، خیابان‌ها، محل قدرتنمایی چماقداران اجیرشده از سوی حکومت شد.

در 24 مهر 1357 که مردم کرمان در چهلمین روز شهادت شهدای میدان ژاله تهران  در 17 شهریور در مسجد جامع کرمان اجتماع کرده بودند، حکومت با استخدام اوباش به این اجتماع حمله برد. چماق‌داران در اولین اقدام، دو درِ مسجد را آتش زدند تا مردم داخل مسجد حبس شوند، سپس بیرون از محوطه مسجد، با چوب و چماق به جان مردم افتادند. گروهی از اوباش نیز از پشت‌بام‌های مشرف به مسجد سنگ و کلوخ پرتاب کردند. مجلس بزرگداشت به هم ریخت و جمعیت متفرق شدند. بیرون از شبستان مسجد نیز با چماق‌هایی که روی آن میخ‌هایی فرو شده بود به جان مردم افتادند.[2] نکته مهم که حکایت از هم‌دستی این افراد با دستگاه حاکمه داشت، همراهی مأموران مسلح با اوباش بود؛ آنها نه تنها چماق‌داران را از این اقدام منع نمی‌کردند، بلکه خود نیز در کنار آنها به ضرب و شتم مردم می‌پرداختند. بر اثر حمله اوباش به مسجد،‌ تعدادی مجروح‌ شدند و 5 نفر از مردم‌ به‌ شهادت‌ رسیدند.[3] بعد از این نیز که نام و نشان گردانندگان و برگزارکنندگان مراسم مسجد جامع مشخص شد، اوباش به خانه‌ها و مغازه‌های آنان حمله کرده و خساراتی وارد نمودند.[4]

در ماه‌های منتهی به سقوط پهلوی، بهره‌گیری از اوباش و چماق‌داران توسط حکومت بیشتر شد، به‌طوری که هر روز، روزنامه‌ها از درگیری چماق‌داران با مردم می‌نوشتند.

بر اساس خاطرات شعبان جعفری (بی‌مخ)، در آستانه خروج شاه از کشور، حکومت پهلوی اوباش را تجهیز کرد؛ فتح‌الله فرود – سناتور سابق، نماینده مجلس شورای ملی و از کارگزاران پهلوی – نیز از طرف شاه مأموریت یافت به ساماندهی اوباش بپردازد. فرود در اولین گام نزد شعبان جعفری (بی‌مخ) رفت و از او خواست تا نوچه‌هایش را به خط کند. قرار بود پس از خروج شاه از ایران، اوباش تحت هدایت شعبان بی‌مخ ضمن راه‌اندازی تظاهرات به طرفداری از شاه، با مخالفان نیز برخورد کنند. [5]

استفاده از چماق‌داران به‌منظور مقابله با مردم انقلابی پس از خروج شاه از کشور در 26 دی 1357، علاوه بر اینکه می‌توانست توان گروه‌های نظامی طرفدار حکومت را افزایش دهد، به‌نوعی هم می‌توانست برای حکومت پهلوی مشروعیت‌زا تلقی شود؛ چرا که این افراد در محافل سیاسی به عنوان گروه‌های سلطنت‌طلب معرفی می‌شدند که خواستار بقای رژیم سلطنتی هستند. مراجعه به اسناد باقی‌مانده از حکومت پهلوی، سوءاستفاده پهلوی از چماقداران در مقابل مخالفان حکومت را مشخص‌تر می‌کند. گزارش بخش 341 اداره کل سوم ساواک در 10 آذر 57، حکایت از تجهیز اوباش و صدور دستور حمله چماقداران به مردم توسط ساواک دارد.[6]

با خروج شاه از کشور، خیابان‌های تهران شاهد برخورد اوباش با مردم بود. یکی از این برخوردها در 27 دی‌ 57، یک روز بعد از خروج شاه از ایران، در اهواز رخ داد. بنابر گزارش‌های موجود از ساعت 10:30 صبح روز چهارشنبه 27 دی‌ گروهی از اوباش اجیرشده که از سوی نظامیان مسلح پهلوی حمایت می‌شدند، به اجتماع مردم که خروج شاه از کشور را جشن گرفته بودند حمله کرده و ضمن ضرب و شتم مردم، آنان را مجبور می‌کردند شعار «جاوید شاه» سر دهند. این گروه علاوه بر ضرب و شتم مردم، عامل خرابکاری و تحمیل خسارت نیز بودند؛ به‌طوری که در همان روز اوباش در مرکز تجاری و بازار اهواز خسارات فراوانی به بار آوردند و در خیابان‌های سی متری، نادری و 24 متری به ده‌ها فروشگاه و بانک این شهر حمله کردند. چنانکه گزارشگر روزنامه اطلاعات خبر می‌دهد، اوباش روی پل اهواز جلوی خودروها را می‌گرفتند و از سرنشینان می‌خواستند تصویر شاه را روی خودرو خود نصب کنند.[7]

همین روزنامه در اول بهمن 57 طی گزارشی با عنوان «چماق به‌دست‌ها جاده‌های کرمانشاه را قرق کردند»، از همدستی نیروهای حکومتی و اوباش برای مقابله با مردم نوشت. براساس این گزارش، اوباش در جاده خروجی کرمانشاه مستقر شده بودند. آنها راه را بر خودروها می‌بستند و سرنشین‌ها را مجبور می‌کردند به نفع شاه شعار دهند و تصاویر شاه را پشت برف‌پاک‌کن خودروی خود نصب کنند. درصورتی که کسی از این اقدام امتناع می‌کرد به شدت توسط اوباش مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفت. این گزارش اضافه می‌کند که چماق‌داران حتی خودرو افراد را نیز تفتیش می‌کردند و اگر احیاناً تصویر یا اعلامیه‌ای از امام خمینی می‌یافتند، شیشه‌های خودرو را می‌شکستند و سرنشینان را مضروب می‌کردند. گزارشگر روزنامه اطلاعات در این گزارش به همراهی مأموران ژاندارمری با اوباش صحه گذاشته است. این گزارش به نقل از شاهدان عینی نوشت: «چماق به‌دست‌ها به تحریک ژاندارمری دست به این کار می‌زنند.» و تأکید کرد با وجود این که مقر ژاندارمری در نزدیکی این محل واقع شده بود، اما مأموران دست اوباش را در ضرب و جرح مردم باز گذاشته بودند.[8]

اقدام اوباش اجیرشده در حمله به مردم و مخالفان شاه، به شهادت تنی چند انجامید. در همین رابطه، روزنامه‌های کیهان و اطلاعات تیتر زدند: «تلفات‌ِ آشوب‌ چماقداران‌ در چند شهر»؛ «در حمله‌‌ چماق‌به‌دستان‌ به‌ صحنه‌ 3 نفر شهید شدند»؛ «در حمله‌ چماق‌به‌دستان‌ به‌ مشکین‌شهر 50 نفر شهید شدند»؛ «چماق‌به‌دستان‌ در خوی‌ یک‌ روحانی‌ را شهید کردند».[9]

در اربعین سال 57 لمپن‌ها در درگیری با انقلابیون نجف‌‌آباد اصفهان، 14 نفر را شهید و حدود 150 نفر را مجروح کردند.[10] در همین روز، شهر شاهد هجوم اوباش به معترضین بود. در این روز گروهی از چماقداران به سرکردگی علی شهبازی معروف به «علی قواد» به مردم حمله می‌کنند و ضمن ضرب و شتم مردم، جوانی به نام علی‌مراد غفوریان را نیز به ضرب گلوله به شهادت می‌رسانند. همچنین در همان روز، هجوم اوباش به انقلابیون در مشکین‌شهر بیش از 50 کشته برجای گذاشت.[11] این که اوباش اسلحه در دست داشتند نشان می‌دهد آنها برای مقابله با مردم تجهیز شده بودند. در همین زمینه، روزنامه کیهان از همکاری اوباش و مأموران ژاندارمری در حمله به مردم خلف‌آباد و هرسین و کشته شدن 3 نفر در این درگیری خبر می‌دهد.[12] روزنامه اطلاعات نیز در گزارشی با عنوان «مأموران شورشی و چماق به دست‌ها مردم رضائیه را به گلوله بستند» از همراهی اوباش با نیروهای حکومتی خبر داد.[13]

روزنامه اطلاعات در 9 بهمن 57 و در آستانه بازگشت امام خمینی به کشور در گزارشی به تظاهرات اوباش شاه‌دوست در خیابان‌های تهران پرداخت. بر اساس این گزارش، چماق‌داران در حرکتی که یاد و خاطره تظاهرات آنها در 28 مرداد 1332 را تداعی می‌کرد، با در دست داشتن تصاویری از شاه، راهپیمایی کردند. آنها شعار «جاوید شاه» سرمی‌دادند و خواستار بازگشت او به کشور بودند. به گزارش خبرنگار روزنامه اطلاعات، این گروه که به چوب‌دستی و قمه مجهز بودند فریادزنان وارد دانشگاه (صنعتی) شدند و به گروهی از دانشجویان که شعارهایی در مخالفت از شاه سرمی‌دادند حمله کردند. جمع دانشجویان متفرق شد و عده‌ای زخمی شدند.[14]

تحرک اوباش در خیابان‌های پایتخت بعد از ورود امام خمینی به کشور کم شد. دلیل اصلی این موضوع، حضور جمعیت مردم در خیابان‌ها بود که همین موضوع، اوباش را در موضع ضعف قرار می‌داد. تضعیف ارکان حاکمیتی پهلوی، ضعف نیروهای نظامی و سازماندهی مردم در برابر اوباش از دیگر عواملی بود که موجب تضعیف اوباش در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی شد. هرچند حکومت پهلوی قصد داشت با کمک دسته‌های اوباش در برابر سیل انقلاب اسلامی ایستادگی کند، اما این حربه کارآمد نبود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چند نفر از سرکردگان اوباش از جمله حسین فرزین به دار مجازات آویخته شدند.[15] عده‌ای دیگر از جمله شعبان بی‌مخ نیز قبل از پیروزی انقلاب، از کشور گریخته بودند.

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. آبراهامیان، یرواند، کودتا (28 مرداد، سازمان سیا و ریشه‌های روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن)، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، چ 1، 1392، ص 269 - 266.

[2]. مدنی، جلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، چ 3، 1369، ص 383.

[3]. حسینیان، روح‌الله، یک سال مبارزه برای سرنگونی شاه (بهمن 1356 تا بهمن 1357)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ 1، 1387، ص 516.

[4]. مدنی، جلال‌الدین، همان، ص 383.

[5]. سرشار، هما، خاطرات شعبان جعفری، تهران، ثالث، چ 1، 1384، ص 338.

[6]. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ش پرونده 2-18147، ش بازیابی 2607: 20.

[7]. روزنامه اطلاعات، چهارشنبه 27 دی 1357، ص 2.

[8]. روزنامه اطلاعات، یکشنبه 1 بهمن 1357، ص 3.

[9]. حسینیان، روح‌الله، همان، ص 863.

[10]. روزنامه اطلاعات، شنبه 30 دی 1357، ص 2.

[11]. روزنامه اطلاعات، یکشنبه 1 بهمن 1357، ص 2.

[12]. روزنامه کیهان، یکشنبه 1 بهمن 1357، ص 3.

[13]. روزنامه اطلاعات، دوشنبه 2 بهمن 1357، ص 2.

[14]. روزنامه اطلاعات، دوشنبه 9 بهمن 1357، ص 3.

[15]. روزنامه اطلاعات، چهارشنبه 23 اسفند 1357، ص 5.



 
تعداد بازدید: 323


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: