30 تیر 1403
احمد ساجدی
۱ـ مستشاران بیگانه از آغاز تا به قدرت رسیدن دکتر مصدق
حضور مستشاران بیگانه در ایران از بحثهای مهم تاریخ معاصر ایران است که در اسناد لانه جاسوسی نیز بازتاب بسیاری داشته است. در نوشتار پیش رو در چند بخش به این اسناد نگاهی خواهیم داشت.
این نوشتار با توجه به وسعت اسناد در 6 بخش مجزا ارائه شده است:
۱ـ مستشاران؛ از آغاز تا به قدرت رسیدن مصدق
۲ـ مستشاران؛ از دوران مصدق تا امضای کاپیتولاسیون
۳ـ مستشاران و کاپیتولاسیون؛ واکنش امام خمینی
4ـ مستشاران، از ترور حسنعلی منصور تا پیروزی انقلاب
5ـ مستشاران و کاپیتولاسیون، پس از پیروزی انقلاب
اسناد لانه جاسوسی سابقه حضور مستشاران در ایران را عمدتاً از جنگ جهانی دوم و از سقوط رضاشاه به بعد بررسی کرده است. یکی از اسناد در این رابطه چنین مینویسد:
«پیشنهاد استخدام مستشاران خارجی برای دولت ایران در زمان جنگ جهانی دوم اولینبار توسط «سر ریدر بولارد» وزیر مختار وقت انگلستان در تهران عنوان شد. بولارد به ابتکار خود در ژانویه 1942 (دیماه 1320) به نخستوزیر ایران (محمدعلی فروغی) اعلام کرد تا نسبت به استخدام مستشاران خارجی اقدام کند. در پنجم فوریه 1942 (16 بهمن 1320) بولارد به وزارت خارجه انگلستان اطلاع داد که پیشنهاد او به نخستوزیر ایران برای استخدام مستشاران خارجی پذیرفته شده است.»[1]
در آن زمان «آمریکا و انگلیس در موضوع اعزام مستشاران نظامی به ایران با یکدیگر تفاهم داشتند.»[2]
«دولت آمریکا در 19 اسفند 1320 ایران را واجد شرایط لازم براى دریافت کمکهاى برنامه وام و اجاره دانسته و اعلام داشت که ایران مىتواند از کمکهاى آمریکا از طریق برنامه وام و اجاره استفاده نماید. زمانى که اعلامیه رسمى دولت آمریکا در اینباره منتشر شد، دولتمردان ایران نیز در پاسخ این اعلامیه، از آمریکا خواستند تا مستشاران نظامى خود را براى تشکیلات ژاندارمرى و ارتش ایران در اختیار دولت ایران قرار دهد. وزیر مختار ایران در واشنگتن طى یادداشت مورخ 29 اسفند 1320 به وزارت امور خارجه آمریکا اطلاع داد که دولت ایران مایل است تا مستشاران نظامى آمریکایى را براى وزارت جنگ ایران استخدام نماید.»[3]
برنامه موسوم به «وام و اجاره» معاملهای بود که آمریکاییها از طریق آن در ازای اعطای وام، توقعاتی در حوزه اقتصادی یا نظامی یا فرهنگی کشور وامگیرنده داشتند. به همین دلیل با ارائه پیشنهاد وام به دولت فروغی توانستند زمینه اعزام مستشاران خود را به ایران فراهم سازند.
درخواست وزیر مختار ایران در واشنگتن بلافاصله با پاسخ مثبت آمریکاییها مواجه شد. زیرا آنان احساس میکردند، راه نفوذ به ارکان نظامی و انتظامی و امنیتی ایران تنها از طریق اعزام مستشاران امکانپذیر خواهد بود. یکى از دلایل موافقت دولت آمریکا با اعزام مستشاران نظامى به ایران و قبول فورى درخواست ایران، آن بود که به اعتقاد مقامات وزارت خارجه آمریکا «اعزام مستشاران آمریکایى به ایران، دولت آمریکا را قادر مىساخت تا ارتش ایران را تحت کنترل داشته و هر نوع جنبشى را که ممکن بود احتمالاً در ارتش به وجود آید، مانع شود. ثانیاً از ارتش و نیروهاى انتظامى براى تأمین نظم و امنیت داخلى به منظور تسهیل در ارسال مهمات به شوروى و همچنین جلوگیرى از توسعه نفوذ نازیها و کمونیستها در ایران، بهرهبردارى نماید.»[4]
آمریکاییها بلافاصله دست به کار شدند. «دولت آمریکا دو میسیون نظامى را براى کمک به تجدید سازمان و نوسازى تشکیلات نظامى روانه ایران نمود. اولین هیئت براى ارتش به سرپرستى ژنرال گریلى که بعداً جاى خود را به ژنرال رایدلی داد و هیئت دوم به سرپرستى سرهنگ شوارتسکف که براى تشکیلات ژاندارمرى ایران، تعیین شده بود. این دو در 11 آبان1321 به تهران اعزام شدند تا سازماندهى ارتش و ژاندارمرى را به عهده گرفته و رهبرى نمایند.»[5]
در مرداد همین سال احمد قوام (معروف به قوامالسلطنه) که گرایش به آمریکاییها داشت، به نخستوزیری رسیده بود. «او همکاری نزدیک با آمریکا را یکی از اصول اساسی سیاست خود قرار داده و بسیار مایل بود که مستشاران آمریکایی را برای ایران استخدام کند»[6]
قرارداد مربوط به مستشاران نظامى آمریکا در ارتش ایران در 12 آبان 1321 و قرارداد مربوط به مستشاران نظامى آمریکا در ژاندارمرى ایران در 5 آذر 1321 امضا شد.[7]
در قرارداد اول رئیس هیئت نظامى در ارتش ایران مىتوانست نسبت به انتخاب، اخراج، انتقال و تحقیق در مورد افسران ارتش ایران پیشنهادهاى خود را به وزارت جنگ ایران، تسلیم کند. قرارداد دوم حتى گستاخانهتر از اولى بود زیرا رئیس هیئت در ژاندارمرى قادر بود رأساً در موارد فوقالذکر عمل کند.
یکی از اسناد لانه جاسوسی راجع به قرارداد دوم مربوط به هیئت مستشاری ژاندارمری فاش ساخت که در قانون مذکور «رئیس هیئت مستشاران آمریکایی با عنوان ریاست تشکیلات ژاندارمری دولت شاهنشاهی ایران بر همه افسران ژاندارمری تقدم داشته و حق اداره و کنترل ژاندارمری، انتصابات، ترفیعات، تنزلها، اخراجها، و... را داشته و در هر مورد دستورات لازم را به وزارت کشور میداده و وزیر کشور نیز مأمور اجرای آن بوده است. این قرارداد در ۵ آذر ۱۳۲۲ جهت اجرا به امضای محمد ساعد وزیر امور خارجه و دریفوس سفیر آمریکا رسید.»[8]
صرف نظر از امضای این دو قرارداد مستشاری، اولین دسته از نیروهای نظامی آمریکایی تحت نام «میسیون نظامی ایران» در آذر ۱۳۲۱ وارد ایران شده بودند و این در حالی بود که دولت ایران و حتی شاه از ورود آنان بیخبر بود.[9] تعداد این نیروها تا دی همان سال به ۳۰ هزار نفر بالغ گردید، اما در این زمینه هیچ موافقتنامه یا قراردادی بین دولتین ایران و آمریکا به امضا نرسیده بود و حتی مذاکرهای هم راجع به آنها به عمل نیامده بود.[10]
دولت ایران علاوه بر امضای دو قرارداد مستشاری مذکور، «همچنین از آمریکا درخواست مستشارانى براى بازسازى نیروى پلیس (شهربانى) را نمود. دولت آمریکا یک غیر نظامى را به نام تیمرمن به ایران گسیل داشت. مدت قرارداد تیمرمن دو سال از تاریخ ورود به ایران بود. وظیفه این کارشناس پلیس، تجدید تشکیلات ادارى و سازمانى پلیس ایران، تأسیس دانشکده پلیس، سازمان دادن اداره زندانهاى کشور و تجدیدنظر در قوانین و مقررات نیروى پلیس کشور اعلام شده بود. در فاصله بین سالهاى 1321 تا 1323، تیمرمن در ایران مشغول به کار بود. ولى مرگ ناگهانى او در 30 اردیبهشت 1323 به مأموریت وى خاتمه داد و بعد از وى هم فرد دیگرى به جاى او برگزیده نشد.»[11]
مستشارانی که مسئولیت آموزش نیروهای مسلح را بر عهده داشتند به «آرمیش» و مستشارانی که مسئولیت برنامهریزی برای ارسال کمکهای نظامی را بر عهده داشتند به «مگ» معروف بودند. این دو تشکیلات بعداً درهم ادغام شد و به نام «آرمیش مگ» معروف شدند.[12] آرمیش مگ نفرات هر سه نیرو ـ زمینى، دریایى و هوایى ـ را در پوشش داشت.[13]
بعد از کنفرانس سران انگلیس، آمریکا و شوروی در تهران در آذر سال ۱۳۲۲ «آمریکا بر آن شده بود تا کنترل کامل بر امور اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران اعمال کند تا بتواند دگرگونیهای مورد نظر خود را در اوضاع سیاسی اقتصادی ایران به عمل آورد. از آنجا که چنین نوعی از کنترل امور یک کشور، تنها درباره مستعمرات یا کشورهای نیمه مستعمره اعمال میشد، دولت آمریکا در صدد برآمد تا بهطور غیر مستقیم این کنترلها را به دست آورد. این اهداف از طریق اعزام مستشاران آمریکایی به منظور کنترل نیروهای نظامی و انتظامی و همچنین اقتصاد ایران تأمین شده بود.[14]
لایحه مربوط به اجازه ورود هیئتهای مستشاری برای ارتش ایران در اول آبان ۱۳۲۲ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.[15] بر اساس این مصوبه مقرر شد حقوق و مزایای مستشاران اعم از رئیس، معاون، افسران و سایر اعضای هیئت مستشاری توسط دولت ایران پرداخت شود. این حقوق خالص بوده و از هر گونه عوارض و مالیات معاف بود.[16]
طبق این مصوبه، «هریک از اعضای هیئت مستشاری با درجهای که در ایالات متحده آمریکا دارا میباشد در ایران خدمت خواهد کرد و در صورت تساوی درجه و مقام با طرف ایرانی، حقتقدم با افسران آمریکایی است.»[17] «هر یک از اعضای هیئت مستشاری که در صورت تخلف از مقررات، منفصل شود هزینه بازگرداندن وی به آمریکا بر عهده طرف ایرانی است.»[18] «مستشاران نظامی و دیگر اعضای هیئت مستشاری مجاز به بازرسی هر بخش از نهاد نظامی از نظر مالی و اداری میباشند و تمام افسران و فرماندهان باید راه را برای اینگونه بازرسیها هموار نمایند.»[19] «هزینه مداوای هر یک از مستشاران در صورت بیمار شدن بر عهده دولت ایران است.»[20] و «اگر دولت ایران تصمیم بگیرد از کشور دیگری مستشار استخدام کند، قبلاً باید مراتب را به آمریکا اطلاع دهد.»[21]
«آمریکا مایل بود تا سیستم نظامى ایران را طبق مدل کشور خود سازماندهى کند. براى این منظور از دو راه عمل کرد. اول: تطبیق سیستم آموزش دانشگاه نظام و دانشکده افسرى با سیستم آمریکایى، و دوم: اعزام افسران و درجهداران ایرانى به آمریکا براى طى دورههاى آموزشى و آشنا کردن آنان با فرهنگ آمریکایى. در هر دو مورد مستشاران نقش عمدهاى داشتند. وظیفه اول بهطور کلى بر عهده آنان گذارده شد و در وظیفه دوم نیز آنان نقش تعیینکنندهاى در انتخاب افراد براى اعزام به آمریکا داشتند و پس از بازگشت افسران آموزش دیده ایرانى، وظیفه تعیین پست و مقام افسران بر عهده مستشاران آمریکایى بود.»[22]
قرارداد حضور مستشاران نظامی آمریکا برای نظارت بر ارتش ایران در 13 مهر ۱۳۲۶ با اصلاحاتی تمدید شد.[23] در قرارداد جدید نیز تصریح شده بود که هر یک از اعضای هیئت مستشاری آمریکا بر تمامی افسران همدرجه خود در ارتش ایران ارشدیت خواهند داشت.[24] همچنین رئیس و هر یک از اعضای هیئت مستشاری آمریکا مجازند هر قسمت از ارتش ایران را بازرسی کنند. افسران متصدی این قسمتها نیز باید در مورد بازرسیهای مذکور تسهیلات لازم را فراهم آورند و طرحها و پروندهها و گزارشها و مکاتبات مورد نیاز مستشاران را در دسترس آنها قرار دهند.[25]
این قرارداد در ۱۳ مهر ۱۳۲۶ به امضای محمود جم وزیر جنگ ایران و جورج آلن سفیر آمریکا در تهران رسید.[26] این موافقتنامه که به موجب آن دولت ایران تمام اسرار و اطلاعات فنی خود را در اختیار مستشاران آمریکایی قرار میداد، بدون اجازه و تصویب مجلس شورای ملی به مرحله اجرا گذاشته شد.[27]
یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۲۶ گزارشی سری است که با حروف رمز مخابره شده است. این گزارش خلاصهای است از متن یادداشت محرمانه سادچیکوف سفیر شوروی در تهران به دولت ایران که در ۱۱ بهمن نوشته و ارسال شده است. در این نامه که سادچیکوف برای همتای ایرانی خود ارسال کرده موارد متعددی از فریبکاری مستشاران نظامی آمریکا در نیروهای مسلح ایران را برملا کرده و نتیجه گرفته که آمریکاییها تلاش میکنند قلمرو خاک ایران را به یک پایگاه نظامی استراتژیک آمریکایی تبدیل کنند.[28] در این سند از قول سفیر شوروی آمده است: «یک کمیته ویژه از مستشاران نظامی آمریکایی سرگرم تغییر کدهای رمز اصلی ارتش ایران و انطباق آن با مدلهای آمریکایی هستند.»[29]
و این جمله:
«در ماههای اخیر ایران در معرض سیلی از مستشاران و دیگر نمایندگان آمریکایی بوده است. نمایندگان آمریکایی نه تنها در ارتش، بلکه در دیگر سازمآنها نیز سکنی گزیدهاند. در مؤسسات حمل و نقل هوایی مانند شرکت هوایی ایران تور و غیره، تمامی پستهای کلیدی توسط افسران آمریکایی اشغال شده است.»[30]
در ادامه این سند به نقل از سفیر شوروی آمده است:
«فعالیتهاى هیئت مستشاری آمریکا در ایران ممکن است، خطراتى در مرزهاى شوروى به وجود آورند. براى مثال مىتوان به ساختن دژهایى در طول مرز شوروى با ایران به دستور آمریکاییها اشاره نمود؛ هیئتى مخصوص از سوى ستاد کل ارتش و با همکارى مستشاران آمریکایى، طرحهایى براى ساخت فرودگاههاى جدید و بهبود فرودگاههاى موجود تهیه نموده است. بیشترین توجه مصروف ساختن فرودگاههایى در طول مرزهاى شوروى مىشود. سفرها و پروازهاى اخیر مستشاران آمریکایى به مناطق مرزى شوروى متداولتر شده و منظور از آنها ظاهراً بازرسى واحدهاى ارتش و پلیس ایران است، ولى در حقیقت این سفرها و پروازها از سوى مستشاران آمریکایى جهت شناسایى و عکاسى هوایى و رسیدگى نظامى به مرزهاى ایران و غیره است.»[31]
یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۲۶ نامه تهدیدآمیزی است که جورج آلن سفیر آمریکا در تهران برای ابراهیم حکیمی نخستوزیر وقت نوشته است. در این نامه سفیر آمریکا از عدم فرمانبرداری فرمانده جدید ژاندارمری ـ تیمسار محمدصادق کوپال ـ از دستورات رئیس هیئت مستشاری آمریکا شکایت کرده و هشدار داده که اگر این استقلال عمل دستور دولت است، وی از نیروهای نظامی خود خواهد خواست که بیدرنگ به خدمت خود در ایران خاتمه دهند.[32]
در پاسخ به این نامه، وزارت امور خارجه ایران در نامهای به سفارت آمریکا درخواست کرد از این پس رئیس هیئت مستشاری آمریکا در ایران به عنوان «مستشار وزارت کشور در امور مربوط به ژاندارمری» طی مدت قرارداد با این وزارتخانه مرتبط باشد و فرمانده ژاندارمری نیز گزارش فعالیتهای خود را از طریق وزارت کشور ایران در اختیار مستشار این وزارتخانه قرار خواهد داد.[33]
در روز ۶ اردیبهشت ۱۳۲۷ تیمسار محمود جم وزیر جنگ و جورج آلن سفیر آمریکا قرارداد مستشاری جدیدی امضا کردند.[34] از این تاریخ، آمریکاییها مطابق تصمیم جدید مجمع عمومی سازمان ملل که تمام کشورهای عضو را موظف به ارائه گزارش کارهای مستشاری برون مرزی خود به سازمان ملل کرده، مجبور شدند فعالیتهای توسعهطلبانه و مستشاری خود در ایران را به مجمع عمومی سازمان ملل گزارش دهند. تصمیم مجمع عمومی به دنبال شکایت شوروی از آمریکاییها به خاطر جابهجایی نظامیانشان در کشورهای مختلف از جمله تحرکات آنان در نواحی شمالی ایران اتخاذ شد.[35]
«در 11 اردیبهشت 1327 اولین گروه از افسران و درجهداران نیروى هوایى ایران به قصد کسب آموزشهاى ویژه، راهى آمریکا شدند. تا سال 1353 حدود 11000 نفر از افسران و پرسنل نظامى ایران در آمریکا آموزش دیدند. این تعداد، غیر از افسرانى است که از طریق پلیس ایران براى آموزش به آمریکا اعزام شده بودند. علاوه بر این آمریکا در مورد آموزش افسران ایرانى توسط ارتش اسرائیل نیز، قراردادهایى با دولت اسرائیل در این زمینه منعقد کرده بود. پس از مراجعت، آرمیش مگ تماسهاى نزدیک با افسران تعلیمدیده را حفظ مىکرد. از جمله موفقیتهاى این استراتژى، جریان سقوط مصدق بود که در آن کودتا، افسران ایرانى آموزش دیده در آمریکا، نقش عمدهاى را ایفاء کردند.»[36]
یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ ۴ شهریور ۱۳۲۷ حاوی تهدید نظامی اتحاد جماهیر شوروی علیه آمریکا بر سر فعالیتهای هیئت مستشاری آمریکا در خاک ایران است. طبق این سند، وابسته نظامی شوروی پس از اشاره به اهمیت تأسیسات نفتی باکو و اقدامات مستشاران نظامی آمریکا در نواحی شمالی ایران گفته است:
«مستشاران نظامی آمریکا باید از خاک ایران بروند. در غیر این صورت شوروی مجبور به استفاده از روشهای دیگر خواهد بود.»[37]
به این تهدید هیچ پاسخی از سوی ایران یا آمریکا داده نشد و در عوض در ۸ دی همان سال دولت ایران در نامهای به سفارت آمریکا خواستار تمدید قرارداد هیئت مستشاری آمریکا در وزارت جنگ ایران شد.[38] و در ۱۵ دی نیز سفارت آمریکا به نمایندگی از دولت متبوع خود با این درخواست موافقت کرد.[39]
در سندی به تاریخ ۲۰ دی ۱۳۲۸ دولتین ایران و آمریکا بر سر تمدید مدت زمان فعالیت هیئت مستشاری نظامی آمریکا در ایران برای یک سال دیگر توافق کردند.[40] این قرارداد در دی ۱۳۲۹ نیز تمدید شد اما در سال 1330 که دکتر مصدق به نخستوزیرى رسید، قراردادهاى مربوط به مستشارى نظامى آمریـکا در ایران در موعد مقرر تمدید نگردید.
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، کتاب هفتم، مبحث: «مستشاری نظامی آمریکا در ایران»، ص 499.
[2]. همان.
[3]. همان، ص 500.
[4]. همان، ص 501.
[5]. همان، ص 500.
[6]. همان، ص ۴۹۹.
[7]. همان، ص 507 (سند شماره 2) و ص 514 (سند شماره 4).
[8]. همان، کتاب اول، ص ۹۶، مبحث: «دید آمریکا راجع به ارتش ایران».
[9]. همان، کتاب هفتم، ص ۴۹۹، مبحث: «مستشاری نظامی آمریکا در ایران».
[10]. همان.
[11]. همان، ص 501.
[12]. همان، ص 564 (سند شماره 53).
[13]. همان، ص 501.
[14]. همان، ص ۵۰۰.
[15]. همان، ص ۵۰۵ (سند شماره ۱).
[16]. همان، ص ۵۰۶ (همان سند).
[17]. همان، ص 508، ماده 9.
[18]. همان، ص ۵۰۸، ماده ۱۰.
[19]. همان، ص 508، ماده 11.
[20]. همان، ص ۵۰۹، ماده ۱۹.
[21]. همان، ص 510، ماده ۲۱.
[22]. همان، ص 502.
[23]. همان، ص ۵۱۹ (سند شماره ۵).
[24]. همان، ص ۵۲۰، ماده ۱۰.
[25]. همان، ص ۵۲۱، ماده ۱۲.
[26]. همان، ص ۵۲۴.
[27]. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، نشر پیکان، ۱۳۹۴، ص ۱۵۰.
[28]. اسناد لانه، همان، کتاب هفتم، ص ۵۲۴ (سند شماره ۶).
[29]. همان، ص ۵۲۴، ردیف ۳.
[30]. همان، ص ۵۲۵، ردیف شماره ۶.
[31]. همان، ردیف شماره 7.
[32]. همان، ص ۵۲۶ (سند شماره ۷).
[33]. همان، ص ۵۲۹ (سند شماره ۱۱).
[34]. همان، ص ۵۲۶ (سند شماره ۸).
[35]. همان، ص ۵۲۷ (همان سند).
[36]. همان، ص 502، مبحث: «نقش مستشاران در آموزش».
[37]. همان، ص ۵۲۹ (سند شماره ۱۰).
[38]. همان، ص ۵۳۳ (سند شماره 17).
[39]. همان، (سند شماره ۱۸).
[40]. همان، ص ۵۳۹ (سند شماره ۲۵).
تعداد بازدید: 185