13 مرداد 1403
احمد ساجدی
3ـ مستشاران بیگانه و کاپیتولاسیون؛ واکنش امام خمینی
یکی از دلایل نگرانی حکومت پهلوی در موضوع تصویب کاپیتولاسیون، موضعگیریهای قاطع و کوبنده امام خمینی بود.
لایحه استفاده مستشاران نظامی آمریکا از مزایا و مصونیتهای پیمان وین، سرانجام دو سال و هفت ماه پس از درخواست سفارت آمریکا، روز ۲۱ مهر ۱۳۴۳ پس از بحثهای نه چندان جدیِ موافق و مخالف نمایندگان، در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. تعداد آراء موافق ۷۴ رأی و تعداد آرای مخالف ۶۱ رأی بود.[1]
بر اساس اسناد لانه جاسوسی، عبدالله ریاضی، رئیس مجلس شورای ملی، نقش مؤثری در تصویب لایحه داشت. وی تلاش تلاش میکرد به نمایندگان مجلس بفهماند که تصویب این لایحه، دستور مستقیم شاه است و آنان اجازه مخالفت علنی ندارند. در یکی از اسناد لانه جاسوسی در این رابطه میخوانیم:
«براساس گزارش c.a.s (منابع کنترل شده آمریکایی) ریاضی رئیسمجلس به همه میفهماند که طبق دستورات صادر شده از بالا، قرار نیست هیچ انتقاد علنی صورت پذیرد و این ماده واحده بایستی با رأی خوبی تصویب شود.»[2]
سفارت آمریکا قبل از اینکه عبدالله ریاضی کار بررسی لایحه کاپیتولاسیون را آغاز کند، مستقیماً به نمایندگان کلیدی مجلس نقب زده بود تا آنها را به تصویب این لایحه تشویق کند:
«قبل از ارائه این لایحه به مجلسین، ما با نمایندگان کلیدی مجلس شورای ملی در تماس بودیم تا از تصویب بیدردسر آن اطمینان حاصل کنیم.»[3]
روز ۲۲ مهر ۱۳۴۳ سفارت آمریکا گزارش جلسه ۲۱ مهر را به وزارت خارجه کشورش مخابره کرد. در بخشی از این گزارش چنین آمده است:
«مجلس، دیروز کنوانسیون وین و لایحه وضعیت در رابطه با پرسنل نظامى ایالات متحده را با 74 رأى موافق در مقابل 61 رأى مخالف، تصویب کرد. این تفاوت آراء بهطور تأسفبارى ناچیز بود. رهبرى حزب ایران نوین، کنترل خویش را بر روى تعداد قابل ملاحظهاى از هوادارانش، از دست داده بود. مجلس 188 نماینده دارد که 138 تن از آنها اعضاى حزب ایران نوین مىباشند. به نظر مىرسد، نزدیک به 50 نفر از وکلاى حزب ایران نوین غایب بودند و حدس مىزنیم که از میان حاضران، دوازده نفر علیه دولت رأى داده باشند. زمانى مخالفت آسانتر شد که مخالفان موفق شدند رأىگیرى مخفى را اعمال نمایند... حسنعلیمنصور (نخستوزیر) فکر مىکرد که تنها با مخالفتى معمولى که با وجود اکثریت وکلاى حزب ایران نوین قابل کنترل است، روبهرو خواهد شد... تعدادى از هواداران دولت یا با رأى منفى و یا با غیبت عمدى از پشتیبانى آن خوددارى کردند. بعد از اعلام نتایج رأىگیرى، دولت با شوک ناخوشایندى روبهرو شد... مخالفان یا پیام شاه را دریافت نکرده بودند که خواستار تصویب این لایحه بوده و یا اینکه به آنها اجازه داده شده بود که به دولت حمله کنند... عاملى که در این رابطه تأثیر منفى داشت این بود که روزنامههاى دیروز تصادف اتومبیلى را گزارش کردند که در آن یک کارمند آمریکایى، راننده یک تاکسى را به شدت مجروح کرده بود. بعضى از ناطقین ادعا کردند که لایحه وضعیت، صلاحیت قضایی داخلى در چنین مواردى را از میان مىبرد... در میان فحاشیها شنیده شد که اگر قانون وضعیت تصویب شود، یک درجهدار آمریکایى مىتواند با استفاده از مصونیت، به صورت تیمسار ایرانى سیلى بزند... بعضى از ناطقین مخالف، آشکارا مطالب ضد آمریکایى بیان کردند... به نظر ما درحالى که روشن شدن وضعیت پرسنل نظامى ایالات متحده در پارلمان ایران دلگرمکننده است، ولى نهتنها منصور بلکه تا حدى رژیم شاه هم براى عملى ساختن آن بهاى سنگینى پرداختند. این بهاى سنگین تا حد زیادى به بىکفایتى دولت در اداره هر دو مجلس شورا و سنا مربوط مىشود»[4]
روز ۲۳ مهر ۱۳۴۳ کاردار سفارت آمریکا در گزارشی به وزارت خارجه کشورش خاطرنشان ساخت:
«امروز امیرعباس هویدا رئیس حزب ایران نوین به ما خبر داد که ۱۰ نفر از نمایندگان این حزب به خاطر رأیشان در جلسه روز سهشنبه ۲۱ مهر مجلس، از حزب اخراج خواهند شد.»[5] البته بعداً معلوم شد تعدادی که باید اخراج شوند ۲۰ نفر هستند:
«حزب ایران نوین نیز مشخص ساخت که تعداد افراد تصفیه شده، نزدیک به 20 نفر است نه 10 نفر. جدیدترین حرکت در مجلس این بود که در تاریخ 5 نوامبر، همان نمایندگان مخالفى که از لایحه انتقاد مىکردند، ناگهان و بدون شک طبق دستورات شاه، تغییر مواضع داده و از آن ستایش کردند.»[6]
روز ۲۹ مهر ۱۳۴۳ کاردار آمریکا در گزارشی به وزارت خارجه کشورش ضمن اشاره به ناآرامی و التهاب سیاسی در جامعه ایران پس از تصویب لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی نوشت:
«امروز گفتوگوی مفصلی با میرفندرسکی معاون وزیر خارجه درباره کنفرانسیون وین و تصویب آن در مجلس داشتم. من صریحاً از او پرسیدم که آیا دولت تصمیم دارد بیانیهای صادر کند تا باعث آرام شدن افکار عمومى و آنهایى که قلبا نگران آثار این اقدام هستند گردد؟ میرفندرسکى گفت که تصمیم گرفته شده که بیانیهاى منتشر نگردد. او معتقد بود که این کار مسئلهاى را که دارد آرام مىگیرد، دوباره مطرح خواهد ساخت و مطالب جدیدى در اختیار مخالفان لایحه و دولت قرار خواهد داد. مخالفت سیاستمداران و نمایندگان با لایحه، به خاطر فرصتى است که این لایحه براى حمله به آمریکاییها و دولت برای آنان به وجود آورده است، لذا آنها با هیچ بیانیه توضیحى متقاعد نخواهند شد. میرفندرسکى اضافه کرد که این قضیه، تجربه تلخى بود. او به سردى گفت لایحه تصویب شده است؛ آنهایى که نمىخواهند مجلس فقط یک مهره پلاستیکى باشد، راضى شدند؛ آنهایى که به حکومت اکثریت معتقدند، آن را ثابت کردند و آنهایى که در آرزوى حمله به دولت هستند، قادر به انجام این کار شدند. وی قویاً اظهار داشت که ما به هیچوجه حرکت دیگرى نخواهیم کرد تا وقتى که آتش خاموش شود. او گفت افرادى وجود دارند که ضد آمریکایى مىباشند و مایلند تا به ما آسیب برسانند آنها از فرصت استفاده کرده و دوباره آتش را شعلهور مىکنند.»[7]
پس از این مصوبه، «حکومت شاه سانسور شدیدی را بر رسانههای گروهی حاکم کرد تا هیچگونه خبری در مورد این مصوبه به بیرون درز نکند. اما چند روزی از تصویب این لایحه نگذشته بود که بولتن داخلی مجلس شورای ملی که حاوی سخنرانیها و مذاکرات محرمانه نمایندگان و نخستوزیر است، به بیرون از مجلس برده شد»[8] و به دست امام خمینی رسید. امام با مطالعه دقیق آن بسیار آشفته و منقلب شدند. ایشان در واکنش به این خیانت پهلوی، دو اقدام انجام دادند. یکی پیام چهارم آبان 1343 که از کاپیتولاسیون به عنوان «سند بردگی ملت ایران» یاد کردند.[9] و دیگری سخنرانی مبسوطی که در همین روز علیه کاپیتولاسیون ایراد کردند و در آن حکومت شاه و اربابان آمریکاییاش را مورد حمله قرار دادند. امام فرمودند:
«ملت ایران را از سگهای آمریکا پستتر کردند. اگر چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ لکن، اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میشود؛ و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد! چرا؟ برای اینکه میخواستند وام بگیرند از آمریکا! آمریکا گفت این کار باید بشود ـ لابد اینجور است ـ بعد از سه ـ چهار روز، یک وام دویست میلیون دلاری تقاضا کردند. دولت تصویب کرد دویست میلیون دلار در عرض پنج سال به دولت ایران بدهند و در عرض ده سال سیصد میلیون بگیرند!»[10]
امام در مورد مستشاران آمریکایی نیز فرمودند:
«نظامیهای آمریکا و مستشارهای نظامی آمریکایی برای شما چه نفعی دارند؟ آقا اگر این مملکت اشغال آمریکاست، پس چرا اینقدر عربده میکشید؟ پس چرا اینقدر دم از ترقی میزنید؟ اگر این مستشارها نوکر شما هستند، پس چرا از اربابها بالاترشان میکنید؟ پس چرا از شاه بالاترشان میکنید؟ اگر نوکرند، مثل سایر نوکرها با آنها عمل کنید. اگر کارمند شما هستند، مثل سایر ملل که با کارمندانشان عمل میکنند، شما هم عمل کنید. اگر مملکت ما اشغال آمریکایی است پس بگویید!»[11]
دو روز پس از انتشار متن پیام و سخنرانی امام، احمد میرفندرسکی به کاردار سفارت آمریکا در تهران گفت:
«مسئله مصونیت پرسنل نظامی آمریکا باعث دردسر زیادی برای ما شده است... آگاهی بسیاری از منتقدان از این امر است که دولت ایران در زمینه اعطای مصونیت به آمریکاییها بیشتر از هر کشور دیگری امتیاز داده است... حیطه حاکمیت قضایی در موارد جنایی بهطور کامل توسط مصوبه مجلس از بین رفته و این مطلب را با هیچ توضیحی نمیتوان مخفی کرد...»[12]
در این سند کاردار آمریکا با هدف کاهش فشار وارده بر دولت و افکار عمومی مردم ایران، به میرفندرسکی گفت: «دولت آمریکا با استفاده از پاراگراف مندرج در کنوانسیون وین مبنی بر لغو مصونیت بنا به تقاضای کشور متقاضی، حاضر است در مواردی که برای دولت ایران حائز اهمیت است، اقدام به تعلیق مصونیت نماید.»[13]
در یک سند لانه جاسوسی به تاریخ ۷ آبان ۱۳۴۳ کاردار آمریکا پس از دیدار با حسنعلی منصور نخستوزیر وقت نوشت:
«نخستوزیر احساس میکرد جز تصویب هرچه سریعتر لایحه و سرکوب هر حرکتی علیه آن چارهای ندارد. در مورد توجیه افکار عمومی نیز همینطور فکر میکرد. ضرر این کار برای دولت بیش از نفع آن است.»[14]
یکی دیگر از اسناد لانه جاسوسی به قلم کاردار آمریکا و به تاریخ ۹ آبان ۱۳۴۳ مینویسد:
«شاه یک هفته قبل از رایگیری در پیغامی به مجلس شورای ملی گفته بود که نسبت به نمایندگانی که خود را وطنپرستتر از او میدانند، نظر خوبی ندارد. اکنون روشن است که او مخالفت را مجاز ندانسته است. تکرار میشود. مجاز ندانسته است...»[15]
۵ روز پس از نطق کوبنده امام خمینی علیه کاپیتولاسیون، حسنعلی منصور در روز نهم آبان ۱۳۴۳ با حضور در جلسه سنا تلاش کرد خیانت خود را خدمت جلوه دهد. وی گفت: «قبل از ما ۳۸ کشور جهان لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی را امضا کردهاند. آیا وطنپرستی ما خیلی بیشتر از آنهاست؟ یا آن که آنها از جوانب این مصوبه خبر نداشتند؟... اگر قصوری از جانب ما میشد، مسلماً شاهنشاه ایران و مجلسین ایران چنین اجازهای را به هیچکس نمیدادند... ملتی که دارای ۲۵۰۰ سال تاریخ درخشان است برای دادن چند امتیاز چیزی را ضایع نمیکند.»[16]
وی به وام ۱۰ ساله بانکهای آمریکایی که در ازای مصوبه قرار است پرداخت شود نیز اشاره کرد و گفت: «این وام هزینه خرید وسایل یدکی و نیازمندیهای تسلیحاتی ایران را تأمین میکند.»[17]
منصور برخورد دوگانهاى در پیش گرفته بود. هنگامى که با اعتراض مقامات آمریکایى در مورد شمول لایحه کاپیتولاسیون مواجه مىشد، قول مىداد خواستههاى آمریکاییان را برآورده سازد، ولى وقتى در مجلسین سنا و شوراى ملى حضور پیدا مىکرد، به علت ترس از رسوایى هر چه بیشتر سعى میکرد حیطه و شمول لایحه را به حداقل برساند. این نکته از دید مقامات سفارت آمریکا پنهان نماند، آنچنان که کاردار سفارت آمریکا در اینباره مىگوید:
«اما متأسفانه سخنرانى نخستوزیر علیرغم نکات سودمند آن، شامل چند بىدقتى خیرهکننده نیز هست که البته براى جلب نظر مردم خوب است.»[18]
یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۴۳ نشان میدهد که حسنعلی منصور و وزارت خارجه وی به دلیل مصوبه کاپیتولاسیون تا چه حد تحت فشار قرار داشتهاند. در بخشی از این سند چنین میخوانیم:
«در شرایط فعلى، دولت منصور در موقعیت نامناسبى قرار گرفته، به نحوى که مجبور است دائماً به افراد مطلع از جمله به حقوقدانان ایرانى توضیح دهد که چرا قضاوت در تمام دعاوى جنایى در ایران، به دادگاههاى ایالات متحده واگذار شده است. در حالى که مشخص است که براى مثال وضعیت واحد مخابرات آمریکا در پاکستان تنها شامل واگذارى حقوق قضایی در موارد خارج از حین انجام وظیفه مىشود. به علاوه موافقتنامههاى وضعیت نیروها داراى عباراتى است که مستلزم لغو مصونیت در مواردى با «اهمیت ویژه» مىباشد. علیرغم این مسئله، ترتیباتى که از سوى پارلمان ایران مقرر شده، این چنین شرطى را در بر ندارد.»[19]
و این سند:
«میرفندرسکى به کاردار ما گفته است که وى هدف انتقادهاى بیشترى قرار گرفته است و از این مسئله که موضوع کنوانسیون وین شغل او را به خطر اندازد، نگران مىباشد.»[20]
در ماجرای تصویب لایحه کاپیتولاسیون، حسنعلی منصور و کابینهاش رسواییهای متعددی به وجود آوردند؛ رسواییهایی که برای آبروی حکومت پهلوی یک لطمه جبرانناپذیر بود. برای مثال در یکی از اسناد لانه جاسوسی جملهای وجود دارد که باید آن را به حساب حماقت دولت حسنعلی منصور یا کسانی که پیمان اعطای مصونیت به مستشاران آمریکایی را تهیه و تنظیم کردهاند، گذاشت:
«از جمله اتهامات وارده به منصور و وزارت خارجه وی این است که آنها با کاربرد «کنوانسیون وین» در مورد پرسنل نظامى آمریکا در ایران، امتیازاتی بیشتر از آنچه که ما از طریق قراردادهاى مختلف در دیگر کشورها، بهخصوص در کشورهاى ترکیه و پاکستان به دست آوردهایم، به ما دادهاند. این مسئله صحت دارد.»[21]
یا اینکه حسنعلی منصور هنگام سخنرانی خود در روز 9 آبان 1343 در مجلس سنا با حذف کلمه کوچک «و» دردسر بزرگی برای خودش و دولتش به وجود آورد:
«باید یادآور شد که حذف لغت کوچک «و» در عبارت «اعضاء خانوادهها و پرسنل غیرفنى» سبب مىشود که این عبارت در زبان فارسى به صورت «اعضاء خانوادههاى پرسنل غیرفنى» خوانده شود.»[22]
توضیح اینکه در متن قرارداد کاپیتولاسیون عبارت «اعضای خانواده» فقط مربوط به مستشاران نظامی بوده و شامل اعضای خانواده نفرات غیرفنی نبوده ولی حسنعلی منصور با این ندانمکاری، جمع بزرگ خانوادههای پرسنل غیر فنی آمریکا را نیز مشمول امتیازات کاپیتولاسیون قرار داده بود.
روز 11 آبان کاردار آمریکا با حسنعلی منصور دیدار کرد تا به او بگوید آن بخش از اظهارات وی در سخنرانی ۹ آبان در مجلس سنا که گفته بود مصونیت فقط به مستشاران نظامی و کارمندان فنی آمریکا داده میشود درست نیست زیرا به تمام اعضای خانواده آنها نیز تعلق میگیرد. در این گزارش از قول کاردار آمریکا گفته شده که «حسنعلی منصور به درستی در جریان متن مصوبه نبوده، و به همین دلیل وقتی از یکی از مشاوران خود راجع به آن سؤال کرد، به من (کاردار) گفت: بیانات ما در سنا یک ساعت به طول انجامیده و لذا امکان اشتباه در یک یا چند نقطه آن وجود دارد. وی تأکید کرد که در این مورد چیزی را نباید مطرح کرد تا آرامش جامعه دوباره به هم نریزد.»[23]
حسنعلی منصور در ۱۲ آبان به کاردار آمریکا که به دفتر وی آمده بود گفت «ترتیبی داده تا متن رسمی اظهاراتش تصحیح گردد بهطوری که مشخص شود که او حتی به اعضای غیرآمریکایی خانواده نیز اشاره داشته است.»[24] وی افزود: «پس از بررسی متن سخنانم در سنا متوجه شدم که میتوان با تغییر فقط یک حرف در کلمات مشخصی، مفهوم درست را در مورد شمول اعضای خانواده و بستگان مستشاران نظامی آمریکا از امتیازات و مصونیتها ایجاد کرد.»[25]
وی سپس بابت این خطاها از کاردار آمریکا خواست «این موضوع بین ما دو نفر باقی بماند و وزارت خارجه ایران از آن مطلع نشود.»[26]
آمریکاییها نیز گویی به صحت نظرات حسنعلی منصور و عملکرد وزارت خارجه ایران اطمینان نداشتند. آنان راهحل نهایی را در مراجعه به شاه میدیدند:
«اگر وزارت امور خارجه در فراهم کردن بیانیه لازم مانع ایجاد کند، ما باید نخستوزیر را روی قولش نگه داریم و در صورت لزوم به شاه مراجعه کنیم.»[27]
یا این سند:
«من از طرح هر جنبهای از مصونیتها نزد دیگران بیزار هستم. در صورتی که ما خواهان هرگونه ضمانت کتبی رسمی و حتی غیررسمی باشیم، باید شخص شاه تصمیم بگیرد. او باید دیدگاههای ما را بر دولت خویش تحمیل کند.»[28]
و این سند:
«وزیر خارجه ایران به کاردار ما گفته است که او هر آنچه را که تاکنون در رابطه با کنوانسیون وین واقع شده را برای شاه فاش کرده است و شاه نیز به او دستور داده که آن یادداشتی را که ما (آمریکاییها) میخواهیم برای ما بفرستد.»[29]
کاردار آمریکا نارضایتی خود را از شیوه رفتار منصور به وی اعلام کرد:
«به نظر من هیچ اشکالی ندارد که نخستوزیر متوجه شود که ما از شیوه عمل وی برای تصویب این لایحه راضی نیستیم.»[30]
حسنعلی منصور در آستانه دستگیری امام خمینی در یک سخنرانی جدید در مجلس سنا (عصر 12 آبان) تلاش کرد مصوبه اعطای مصونیت به مستشاران آمریکایی را ناقض استقلال کشور نشمارد. وی بدون آن که نامی از امام خمینی ببرد در این رابطه اظهار داشت:
«منتقدین از طریق منابر مقدس وعظ و یا از طریق ستون پنجم، این دروغ را پخش کردند که تمامی استقلال و حاکمیت ایران مورد معامله قرار گرفته است.»[31]
سرانجام روز ۱۳ آبان ۱۳۴۳ امام خمینی در منزلشان دستگیر و پس از انتقال به تهران با یک هواپیما به شهر بورسای ترکیه تبعید شدند.[32]
پس از تبعید امام، اطلاعیهای به شرح زیر در عصر همان روز در مطبوعات منتشر شد:
«طبق اطلاع موثق و شواهد و دلایل کافى چون رویه آقاى خمینى و تحریکات مشارٌالیه، بر علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضى کشور تشخیص داده شد، لذا در تاریخ 13 آبان ماه 1343 از ایران تبعید گردید ـ سازمان اطلاعات و امنیت کشور»[33]
دو روز پس از تبعید امام خمینی، یعنی در 15 آبان 1343 «استورات. دبلیو. راکول» کاردار موقت آمریکا در تهران در بخشی از یک نامه غیر رسمی، با ادبیاتی نازیبا از این اقدام شاه اظهار خوشحالی کرد. در بخشی از این نامه غیر رسمی خطاب به «جیمز عزیز» چنین آمده است:
«وقایع اخیر که شما در گزارش رسمی از آنها مطلع خواهید شد، موجب خشنودی قلبی من شده است. سرانجام ما توانستیم از شر آن پیرمرد شیطانصفت[34] که چوب لای چرخ ما میگذاشت، راحت شویم. «کلهگنده» محلی دستور اخراج او را داده بود. در حال حاضر او در یکی از هتلهای درجه ۲ ترکیه اقامت دارد و سعی میکند که عقیده سنیهای بیچاره را تغییر دهد.»[35]
بعد از تصویب لایحه تصویب لایحه اعطای مصونیت به مستشاران آمریکایی (کاپیتولاسیون) لایحه دریافت 200 میلیون دلار کمک نظامى آمریکا، در جلسه 111 مجلس شوراى ملى به تاریخ 14 آبان 1343، مطرح و تصویب شد. در این جلسه تعدادى از نمایندگانى که علیه لایحه کاپیتولاسیون صحبت کرده بودند، طى نطقهایى تمامى مخالفتهاى خود را پس گرفتند و شروع به تعریف و تمجید از این لایحه کردند. آنگونه که مشخص شد، این تغییر موضع در اثر تهدید شاه به عمل آمد.[36]
در ادامه این سند، متن سخنرانی تمامی نمایندگانی که در جلسه 21 مهر، علیه لایحه اعطای مصونیت به مستشاران آمریکایی سخنرانی کرده بودند، ارائه شده است. در این سخنرانیها، همان نمایندگان به تمجید از این لایحه پرداختند.[37]
یک ماه پس از تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی، یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ 26 آبان 1343 به اوجگیری نفرت مردم ایران از آمریکا و سکوت معنادار کمونیستها اشاره کرده است. در این سند میخوانیم:
«با توجه به خشم مفرطى که در اینجا به دنبال تصویب لایحه اعطاى مصونیتهاى مندرج در کنوانسیون وین به پرسنل نظامى ایالات متحده ایجاد شده و در کنار اتهام کاپیتولاسیون و دیگر شعارهاى ناسیونالیستى و زمزمههاى ضدآمریکایى، قابل توجه است که شاهد هیچگونه اظهار نظر کمونیستى از منابع آشکار یا پنهان تبلیغاتى، در این مورد نبودهایم. تا آنجا که ما مىدانیم نه رادیو مسکو در برنامه فارسى خود و نه ایستگاههاى رادیویى مخفى مانند صداى ملى ایران و پیک ایران، فرصت موجود را جهت بهرهبردارى تبلیغاتى، مغتنم نشمردهاند.»[38]
روز ۸ دی ۱۳۴۳ حاج آقا مصطفی فرزند امام خمینی پس از ۵۷ روز از زندان آزاد شد، ولی حکومت از بیم فعالیتهای وی در قم، ۵ روز بعد در ۱۳ دی او را به ترکیه تبعید کرد.[39]
روز ۱۲ اسفند ۱۳۴۳ اولین تصادف خونین بین راننده آمریکایی یک خودرو به نام «چارلز. ال.گری» با یک دوشیزه ایرانی به نام «ایران سلیمی» در تهران به وقوع پیوست و سبب مرگ دوشیزه شد. بلافاصله سفارت آمریکا در نامهای به وزارت امور خارجه ایران، متذکر شد که راننده از امتیازات مصونیتهای سیاسی برخوردار است...»[40]
خیانتی که به نام کاپیتولاسیون در ایران عصر پهلوی به تصویب رسید البته بدون عقوبت نبود.
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، کتاب هفتم، ص ۶۶۷.
[2]. همان، کتاب هشتم، ص ۵۲۳.
[3]. همان، کتاب هفتم، بحث «مستشاری نظامی آمریکا در ایران»، ص ۶۰۵.
[4]. همان، ص 669 - 670 (سند شماره 16).
[5]. همان، ص ۶۷۱ (سند شماره ۱۸).
[6]. همان، ص 737 (سند شماره 35).
[7]. همان، ص 671 - 672 (سند شماره 19).
[8]. همان، ص ۶۷۳.
[9]. صحیفه امام، ج 1، ص 409.
[10]. صحیفه امام، همان، ص 416.
[11]. صحیفه امام، همان، ص 419.
[12]. اسناد لانه، همان، ج 7، ص ۶۸۷ - ۶۸۸ (سند شماره ۲۲).
[13]. همان، ص ۶۸۸ (همان سند).
[14]. همان، ص ۶۹۰ (سند شماره ۲۳).
[15]. همان، ص ۶۹۱ (سند شماره ۲۴).
[16]. همان، ص ۶۹۵ - ۶۹۶.
[17]. همان، ص ۶۹۶.
[18]. همان، ص 709 (سند شماره 29).
[19]. همان، ص 705 (سند شماره 27).
[20]. همان، ص 741 (سند شماره 37).
[21]. همان، ص 741 (سند شماره 37).
[22]. همان، ص 749 (سند شماره 44).
[23]. همان، ص ۷۰۶ - ۷۰۷ (سند شماره ۲۸).
[24]. همان، ص ۷۰۹ (سند شماره ۲۹).
[25]. همان، ص ۷۱۱ (سند شماره ۳۰).
[26]. همان، ص ۷۰۸ (سند شماره ۲۸).
[27]. همان، ص ۷۱۰ (سند شماره ۲۹).
[28]. همان، ص ۷۹۵ (سند شماره ۸۱).
[29]. همان، ص ۷۴۱ (سند شماره ۳۷).
[30]. همان، ص ۷۱۱ (سند شماره ۳۰).
[31]. همان، ص ۷۰۹ (سند شماره ۲۹).
[32]. همان، ص ۷۱۴.
[33]. همان، ص 714.
[34]. عین پاورقی سند: «اشاره این دیپلمات آمریکایى، به امام خمینى است و مشخص است که چرا این چنین به امام توهین کرده است زیرا همانطورى که خود مىگوید، چوب لاى چرخ آمریکا مىگذاشت.»
[35]. اسناد لانه، همان، کتاب هفتم، ص۷۱۴، (سند شماره 33).
[36]. همان، ص 725، مبحث: «پیامدهاى احیاء کاپیتولاسیون».
[37]. همان، ص 725 - 735.
[38]. همان، ص 746 (سند شماره 42).
[39]. همان، ص ۷۶۹ (سند شماره 59).
[40]. همان، ص ۷۷۳ (سند شماره ۶۷).
تعداد بازدید: 123