09 اسفند 1402
احمد ساجدی
کامران نجاتاللهی فرزند عبدالحسین، در 7 مرداد 1330 در بیجار کردستان به دنیا آمد. دوران کودکی را به فراخور وضعیت شغل پدرش در خراسان، آذربایجان غربی و کردستان گذراند.
نجاتاللهی تحصیلات ابتدایی را در دبستان شکیبا در سنندج و تحصیلات متوسطه را در دارالفنون تهران به پایان رساند. سپس در دانشگاه علم و صنعت به تحصیل در رشته مهندسی راه و ساختمان پرداخت و بعد به دانشگاه پلیتکنیک (دانشگاه امیرکبیر) رفت و پس از اخذ کارشناسی ارشد و سپس دکتری در1356، مشغول تدریس در همین دانشگاه شد. چندی بعد همزمان با وقوع انقلاب اسلامی به عضویت هیئت علمی این دانشگاه درآمد.[1]
دانشگاه امیرکبیر نیز مانند سایر دانشگاههای کشور در سال 1356 و در پی اعلام «فضای باز سیاسی»، به کانون فعالیتهای دانشجویی تبدیل شد. شعارنویسی علیه حکومت پهلوی، افشاگری از طریق برپایی نمایشگاهها، سخنرانیها، کنفرانسها، برگزاری مراسم شعرخوانی، آموزشهای سیاسی، برپایی تجمعات سیاسی، اعتراضات دانشجویی، اعتصاب، درگیری گاه و بیگاه با مأموران گارد، تظاهرات در خیابانهای اطراف دانشگاه و... رفتار روزمره دانشجویان این دانشگاه در پائیز سال 1356 بود.
از طرفی رویدادهایی مانند درگذشت حاج آقا مصطفی خمینی (اول آبان)، انتشار مقاله توهینآمیز نسبت به امام خمینی در روزنامه اطلاعات(17 دی)، قیام 19 دی قم و قیام 29 بهمن تبریز و... هر یک زمینهای برای به میدان آمدن دانشجویان و استادان دانشگاه در کنار سایر اقشار جامعه بود.
دکتر کامران نجاتاللهی از عناصر فعال دانشگاه امیرکبیر در خلال این حوادث بود. وی از استادان طیف مسلمان و مؤمن «سازمان ملی دانشگاهیان ایران» محسوب میشد.
«سازمان ملی دانشگاهیان ایران» در مرداد ۱۳۵۷ توسط عدهای از اعضای هیئت علمی دانشگاههای ایران شکل گرفت و در مبارزات سیاسی منتهی به پیروزی انقلاب نقش داشت.[2] نجاتاللهی از اعضای فعال این سازمان در واقعه 13 آبان 1357 در دانشگاه تهران، و همچنین در تحصن استادان دانشگاه در کنار روحانیان در مسجد دانشگاه تهران، حضور داشت.[3] از جمله فعالیتهای او میتوان به امضای بیانیه دانشگاهیان به مناسبت جنایت شاه در روز 17 شهریور 1357 و صدور بیانیه «منشور دفاع از حقوق زندانیان» اشاره کرد.[4]
در پاییز 1357 دولت نظامی ارتشبد غلامرضا ازهاری برای جلوگیری از اعتراض دانشجویان و استادان، فعالیت دانشگاهها را به حالت تعطیل درآورد اما نجاتاللهی با وجود تعطیلی دانشگاهها به انتشار نشریه «همبستگی» اقدام کرد.[5]
او از جمله استادانی بود که به همراه برخی اعضای هیئت علمی دانشگاهها، اقدام رژیم بعثی عراق در حصر امام خمینی در نجف را محکوم کرد.[6]
صبح 29 آذر 1357 دهها تن از استادان دانشگاه در اعتراض به رفتار مأموران و نظامیان، در دبیرخانه وزارت علوم واقع در طبقه پنجم این وزارتخانه در خیابان ویلا (استاد نجاتاللهی) متحصن شدند. آنان با صدور بیانیهای به محاصره نظامی دانشگاهها و بستن در دانشگاهها و همچنین نسبت به سکوت مدیریت انتصابی دانشگاه اعتراض کرده و اعلام کردند تا بازگشایی کامل دانشگاه به حضور خود در این مکان ادامه خواهند داد. ساعت 10 صبح درحالیکه شورای رؤسای دانشکدهها در سالن اجتماعات طبقه پنجم دبیرخانه برپا بود، بیش از یکصد نفر از استادان از جمله کامران نجاتاللهی در آنجا گرد آمده بودند. آنان در پایان این گردهمایی تحصن 25 روزهای علیه حکومت پهلوی آغاز کردند.[7]
در روز دوم دی استادان متحصن با صدور اطلاعیهای ضمن اعلام همبستگی خود با انقلاب اسلامی، برای جلب توجه جهانیان، خواستههای خود را به شرح زیر اعلام کردند:
1- بازشدن درهای دانشگاهها بر روی کلیه دانشگاهیان اعم از دانشجو، کارمند و استاد.
2- تخلیه فوری محوطههای دانشگاه و اطراف آنها از کلیه نیروهای نظامی، پلیس، ساواک و عمال اختناق و سرکوب[8]
در آن زمان تجمعات و تظاهرات روزافزون مردم در مقابل دبیرخانه دانشگاه تهران در حمایت از این اقدام دانشگاهیان قابل توجه و برای حکومت نگرانکننده شده بود.
روز پنجم دی تعداد دیگری از استادان دانشگاههای تهران در محل ساختمان وزارت علوم به جمع اعتصابکنندگان پیوستند. طبق قرار، در روزهای اعتصاب، هر روز یک استاد دانشگاه برای متحصنین صحبت میکرد. سخنرانیها از ساعت 1 بعد از ظهر آغاز میشد. روز پنجم دی استاد کامران نجاتاللهی در بالکن وزارت علوم ایستاده بود و برای متحصنین صحبت میکرد.
در این شرایط، جمعی از سربازان ارتش شاهنشاهی به دستور فرمانده خود برای درهم شکستن اعتصاب استادان، وارد عمل شدند و به آنها حمله کردند. در جریان این تهاجم، نجاتاللهی هدف تیراندازی قرار گرفت. گلوله به کبد وی اصابت کرد و او را مجروح نمود. او را به سالن ناهارخورى وزارت علوم انتقال دادند و از سوی پزشکان متخصص، کمکهاى اولیه برای او انجام شد، اما به دلیل وخامت حالش، او را به بیرون از وزارتخانه انتقال دادند تا به نزدیکترین درمانگاه یعنی بیمارستان «بهآور» (بیمارستان 15 خرداد)[9] برسانند. اما کامران نجاتاللهی در بین راه بر اثر شدت خونریزی به شهادت رسید.[10]
استادان پس از این جنایت بلافاصله به ساختمان وزارت علوم برگشتند و به سنگربندى طبقات وزارتخانه پرداختند. در این هنگام مأموران و سربازان به ساختمان وزارت علوم حمله کردند و تمامى استادان را بازداشت و به یکى از پادگانهاى نظامى تهران منتقل کردند. دستگیرشدگان که 69 نفر بودند در اواخر همان شب آزاد شدند ولى دو نفر از آنان به علت بدرفتارى مأموران، مجروح و در بیمارستان بسترى شدند.
ساعتى پس از شهادت کامران نجاتاللهى، آیتالله سیدمحمود طالقانى اعلامیهاى منتشر کرد و در آن به تجلیل از شخصیت نجاتاللهى و سایر استادان متدین پرداخت.[11]
روز بعد (6 دی) در مراسم تشییع پیکر کامران نجاتاللهی از بیمارستان پهلوی (بیمارستان امام خمینی) تا میدان انقلاب، هزاران نفر شرکت داشتند. با اینکه برگزارى مراسم تشییع، با اجازه مقامات دولت نظامی ازهاری صورت گرفته بود، در خلال مراسم، سربازان به سوی جمعیت آتش گشودند که در نتیجه شش نفر دیگر به اسامى حسین کریمى، مرتضى رطبى، جلال ابراهیمى، رسول قدیمى، حمید عالىنسب و حسین قشقایى در میدان 24 اسفند (انقلاب) به شهادت رسیدند[12] و حداقل 130 نفر نیز مجروح شدند.[13]
امام خمینی در 7 دی 1357 در دیدار «ریچارد کاتم» استاد علوم سیاسی دانشگاه پیتزبورگ ایالت پنسیلوانیای آمریکا، با اشاره به این جنایت فرمودند: «در همین تشییع جنازهای که خود دستگاه اجازه آن را داده بود، یک افسر دستور حمله داد. در حالی که تظاهراتی نبود، در یک میدان شهر آدمکشی شروع شد و بسیاری را کشته و زخمی کردند»[14]
در آن زمان بیشتر مطبوعات در اعتصاب به سر میبردند و دولت ازهاری با استفاده از این خلاء خبری سعی داشت خود را از این جنایت تبرئه کند. در فایل صوتی مکالمه محمدرضا پهلوی با دکتر علی امینی نخستوزیر اسبق که حاصل شنود ساواک از خانه امینی است محمدرضا و علی امینی قتل نجاتاللهی را «مشکوک» دانسته و تقصیر را به گردن «مخالفان حکومت» انداختند.[15]
بیانیه دولت نیز حاکی است: «هنگامی که وی سرش را از پنجره بیرون آورده بود، تصادفاً مورد اصابت گلوله یک ناشناس قرار گرفت.»[16]
اما گزارشهایی که بعداً به نقل از شاهدان عینی در منابع خبری انتشار یافت، روایت دیگری داشت. به موجب یکی از این گزارشها و به نقل از شاهدان، نجاتاللهی با گلوله یک سرهنگ شهربانی کشته شده است.[17]
دو نشریه که در آن زمان به اعتصاب نپیوسته بودند گزارشهای متفاوتی از این حادثه انتشار دادند. روزنامه پارس نوشت: «لحظه اصابت گلوله زمانی بود که کامران نجاتاللهی برای هواخوری بر روی بالکن عمارت ظاهر شده بود.»[18]
نشریه «ایرانشهر» نیز نوشت: «دکتر نجاتاللهی هنگامی که مشغول سخنرانی برای متحصنین در وزارت علوم بود، کشته شد.» به نوشته این نشریه «نجاتاللهی از پنجره ساختمان روبهرویی مورد هدف گلوله قرار گرفته و سرهنگی به نام «حسن شاهبیگی» وی را با شلیک اسلحه کمری عمداً کشته است.»[19]
سرهنگ شاهبیگی که ریاست اداره حفاظت وزارت علوم را بر عهده داشت، پس از این حادثه مدتی بازداشت شد و سپس در اسفند 1357 آزاد شد و آزادی وی مورد اعتراض دهها نفر از استادان دانشگاهها قرار گرفت.[20]
از سوی دیگر در اولین جلسه هیئت دولت ازهاری پس از وقوع این حادثه، که روز هفتم دی تشکیل شد، دکتر شمسالدین مفیدی وزیر علوم و آموزش عالی، به دخالت دولت در این قتل اعتراض کرد که باعث بروز تشنج و بینظمی در جلسه هیئت دولت شد.[21]
درباره شهادت استاد نجاتاللهی، روایت دیگری نیز نقل شده است. بر اساس این روایت وی افسر وظیفه بود و از مهر 1356 با استفاده از طرح «دو تابستانی» بهعنوان عضو پیمانی گروه مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر) تهران مشغول به کار بوده و دوره سربازی خود را در قالب آموزش در مراکز علمی دنبال میگذراند. خبر فعالیت سیاسی وی علیه حکومت پهلوی در دانشگاه و همچنین تحریک دانشجویان با انجام سخنرانی توسط ستوان دوم وظیفه کامران نجاتاللهی به گوش فرماندهان نظامی پهلوی رسیده بود. این موضوع باعث برانگیخته شدن خشم آنها علیه نجاتاللهی شد. چرا که در هر صورت استاد نجاتاللهی افسر وظیفه محسوب میشد. برابر اظهارات شاهدین ماجرا، چندین نفر دیگر در آن محل به ایراد سخنرانی پرداخته یا اعلامیههای هیئت متحصنین را قرائت میکردند، اما، زمانی که نوبت به ستوان دوم وظیفه کامران نجاتالهی رسید، نظامیان شروع به تیراندازی به سوی وی کردند.[22]
پیکر شهید نجاتاللهی به بهشتزهرا(س) منتقل و در قطعه شهدا (قطعه 24، ردیف 3، شماره 13) به خاک سپرده شد.[23]
خیابان ویلا نیز که ساختمان وزارت علوم در آن قرار گرفته بود، به یاد وى «خیابان استاد نجاتاللهى» نامگذارى شد. ضمناً در سال 1386 و در بیست و نهمین سالگرد شهادت استاد کامران نجاتالهی در ساختمان اصلی وزارت علوم، از تندیس این شهید رونمایی شد. این تندیس ۸۳ سانتی متر ارتفاع دارد و جنس آن از برنز بوده که با دستان هنرمند استاد «جعفر نجیبی» ساخته شده است.[24]
در 28 اسفند 1357، امام خمینی اعضای خانواده شهید کامران نجاتاللهی را در قم به حضور پذیرفتند. در این دیدار خانواده استاد شهید دو جلد قصیده (بردیه و همزیه) امام شرفالدین بوصیری را به امام هدیه دادند. امام نیز برای استاد شهید طلب آمرزش و برای خانواده نجاتاللهی نیز آرزوی موفقیت کردند.[25]
استاد شهید کامران نجاتاللهی، «اولین استاد دانشگاه شهید انقلاب اسلامی» لقب گرفت.[26] کتاب «فصل گل یخ؛ روایتی داستانی از زندگی استاد شهید کامران نجات الهی» نیز از جمله آثار منتشره از سوی سازمان انتشاراتی «سوره مهر» است که درباره زندگی این استاد به رشته تحریر درآمد و در سال ۱۳۸۸ چاپ و منتشر شده است.
همچنین از سوی استاد محمدحسین شهریار شاعر نامی آذربایجان شعری در وصف شخصیت دکتر کامران نجاتاللهی سروده شده است.[27]
پینوشتها:
[1]. فروغی، فاطمه، فصل گل یخ: روایتی داستانی از زندگی استاد شهید کامران نجاتاللهی، تهران، انتشارات سوره مهر، 1388، ص 1 - 12.
[2]. روزنامه شرق، چهارشنبه 29 بهمن 1399، ص 5.
[3]. صدقی، حمیدرضا، تأثیر جنبش دانشجویی بر جامعه مدنی ایران پس از انقلاب اسلامی، تهران، خاتم، 1394، ص 96 - 97.
[4]. خبرگزاری تسنیم، 5 دی ۱۳۹۶، ساعت مخابره خبر ۲:۱۳.
[5]. دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، انتشارات سوره مهر، 1394، ج 3، ص 392.
[6]. سند ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
[7]. روزشمار انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، مدخل 29 آذر 1357.
[8]. مقاله: «بازخوانی سالروز شهادت استاد کامران نجات الهی»، سایت مشرق، تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۳۹۰، ساعت مخابره مقاله: ۱۸:۰۶.
[9]. این بیمارستان که در خیابان کریمخان زند، خیابان آبان جنوبی (شهید عضدی) قرار دارد، اکنون «مرکز پزشکی، آموزشی درمانی 15 خرداد» نام دارد.
[10]. روزشمار انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ج 9، ص 78.
[11]. کتاب «اسناد انقلاب اسلامى»، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1374، ج 2، ص 552.
[12]. روزشمار انقلاب اسلامی، همان، مدخل 6 دی.
[13]. هفتهزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، ج 2، بهار 1371، ص 1041.
[14]. صحیفه امام خمینی، ج 5، ص 287.
[15]. این فایل صوتی در آرشیو اسناد صوتی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی کشور بارگذاری و قابل دسترس است.
[16]. خبرگزاری صدا و سیما، مقاله: «استاد کامران نجاتاللهی که بود؟»، کد خبر: ۲۹۶۴۹۰۱، تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۹ ـ ۰۸:۵۳.
[17]. خبرگزاری ایسنا، دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۴۸، کد خبر: 1401100502425.
[18]. روزنامه پارس، ۷ دی ۱۳۵۷، ش ۴۲۳۶، ص 1.
[19]. خبرگزاری صدا و سیما، همان.
[20]. روزشمار تاریخ معاصر ایران، جمهوری اسلامی ایران، محسن غنییاری، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، پاییز 1392، ص 414.
[21]. هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، همان، ص 1044.
[22]. شاداب عسکری، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بخش مقالات، مقاله: «روایتی ناگفته از شهادت استاد کامران نجاتاللهی».
[23]. سایت 22 بهمن، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، مقاله «شهید کامران نجاتاللهی».
[24]. دایرهالمعارف انقلاب اسلامی انتشارات سوره مهر ۱۳۹۴، ج ۳ ص ۳۹۳.
[25]. روزشمار تاریخ معاصر ایران، جمهوری اسلامی ایران، همان، ص 414.
[26]. خبرگزاری مهر، بخش حوزه و دانشگاه، ۱۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت مخابره گزارش: ۹:۴۲.
[27]. خبرگزاری فارس، 27 شهریور 1390: «اشعار استاد شهریار در وصف قنوت مقام معظم رهبری»، ۱۰:۱۲.
تعداد بازدید: 266