27 خرداد 1403
احمد ساجدی
یدالله سحابی در سال ۱۲۸۴ در محله سنگلج تهران به دنیا آمد. اجداد پدری او اهل اصفهان بودند و پدرش در ارتش، تحویلدار وسایل نظامی بود[1] اما پس از تغییرات در وضعیت اداری ارتش در دوره مشروطه، به کشاورزی روی آورد و سپس در اداره تلگراف تهران مشغول شد و تا آخر عمر در همان اداره کار کرد.[2]
یدالله سحابی دوره ابتدایی را در مدرسههای شرف احمدی و اتحادیه[3] و دوره متوسطه را در دبیرستانهای شرف مظفری، دارالفنون و دارالمعلمین مرکزی به پایان برد[4] و از مهر ۱۳۰۴ به کار معلمی در دبستان ابنسینا بهطور نیمهوقت مشغول شد. او پس از چند ماه آموزگاری، نزدیک به سه سال در نواحی سمنان، دامغان و شاهرود به فعالیتهای اداری در پروژههای راهسازی مشغول شد.[5]
سحابی پس از تأسیس دارالمعلمین عالی (دانشسرای عالی) در سال ۱۳۰۷ وارد این مؤسسه و در ۱۳۱۰ در رشته علوم طبیعی فارغالتحصیل شد.[6] در همین سال به عنوان آموزگار رسمی درس علوم طبیعی در دبیرستانهای دولتی دارالفنون، علمیه، شرف و ایرانشهر مشغول به تدریس شد. شهریور ۱۳۱۱ با هزینه دولت برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در مهر ۱۳۱۵ مدرک دکتری خود را در رشته زمینشناسی از دانشگاه لیل فرانسه دریافت کرد. سپس راهی عراق شد و پس از زیارت عتبات عالیات از طریق کرمانشاه به ایران برگشت.[7]
سحابی در اسفند ۱۳۱۵ به سربازی رفت و از فروردین ۱۳۱۷ به تدریس درس زمینشناسی در دانشکده علوم پرداخت.[8] چند سالی نیز در وزارت آموزش و پرورش، مسئول برگزاری امتحانات نهایی ششم متوسطه رشته طبیعی در کل کشور شد. سال ۱۳۲۰ به دلیل علاقه به امور مذهبی «کانون اسلام» را با همکاری آیتالله سیدمحمود طالقانی و مهندس مهدی بازرگان تأسیس کرد. این کانون در دورهای که فعالیت احزاب دینی در جامعه گسترش یافته بود، به تبلیغ دین در میان نسل جوان پرداخت.[9] در آبان ۱۳۲۵ ریاست اداره فرهنگ استان تهران را بر عهده گرفت.[10]
اواخر سال ۱۳۲۵ آیتالله العظمی بروجردی از طریق حجتالاسلام فلسفی به شاه پیام داد که باید تعالیم دینی در دروس ابتدایی گنجانده شود. شاه با این پیشنهاد موافقت کرد. سپس کمیسیونی در تیر 1327 تشکیل شد تا در برنامه درسی مدارس تجدیدنظر شود و تعلیمات دینی نیز در آن لحاظ گردد. یدالله سحابی در این کمیسیون عضویت داشت.[11]
او که از ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۲ عضو شورای عالی آموزش و پرورش بود،[12] در ۱۳۲۹ توانست اساسنامه «آموزشگاه تربیت معلم تعلیمات دینی» را به تصویب شورای عالی فرهنگ برساند. وظیفه این آموزشگاه جذب و تربیت جوانان تحصیلکرده برای تدریس دروس دینی در مدارس بود. این مرکز در ۱۳۳۰ فعالیت خود را آغاز کرد. او در ۱۳۳۵ مؤسسه فرهنگی اخلاق و در ۱۳۳۷ دبیرستان کمال را در تهران تأسیس کرد.[13] آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، حجتالاسلام محمدجواد باهنر و محمدعلی رجایی از معلمان این دبیرستان بودند.[14] البته آموزشگاه تربیت معلم تعلیمات دینی در ۱۳۴۷ و دبیرستان کمال در ۱۳۵۳ به دستور ساواک به اتهام مشارکت مسئولان مدرسه در برنامههای ضد امنیت ملی تعطیل شد.[15]
سحابی به عنوان نخستین استاد ایرانی زمینشناسی مدت ۲۵ سال در دانشگاه تهران تدریس کرد.[16]
او از اعضای مؤسس «شرکت سهامی انتشار» بود که در سال ۱۳۳۷ آغاز به کار کرد.[17]
سحابی در دوران جوانی و روزهای تحصیل گرایشهای آزادیخواهی داشت. طی سالهای ۱۳۰۰ تا۱۳۱۰ جزو علاقهمندان و از پیروان سیدحسن مدرس بود؛[18] سخنرانیهای دکتر محمد مصدق در مجلس پنجم در سالهای ۱۳۰۴ و ۱۳۰۵ نیز بر وی تأثیر گذاشت[19] و از طرفداران مصدق شد و در جریان ملیشدن صنعت نفت با حکم مصدق از پایهگذاران بخش اکتشاف و استخراج شرکت ملی نفت گردید.[20]
فعالیتهای سیاسی سحابی عمدتاً پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت مصدق آغاز شد.[21] او در مرداد 1333 در نامهای به همراه 11 تن از استادان دانشگاه تهران به فضلالله زاهدی نخستوزیر دولت کودتا نسبت به مفاد قرارداد کنسرسیوم نفتی که استخراج و تجارت نفت ایران را به شرکتهای آمریکایی، انگلیسی و چند شرکت هلندی و فرانسوی واگذار کرده بود، اعتراض کرد. نسخههایی از این نامه برای رؤسای مجلسین شورای ملی و سنا نیز ارسال شد و[22] سرانجام منجر به صدور حکم انتظار خدمت نویسندگان آن شد.[23]
سحابی در اردیبهشت ۱۳۴۰ همراه با مهدی بازرگان، حسن نزیه و جمعی دیگر، «نهضت آزادی ایران» را تأسیس کردند.[24] او در تیر ۱۳۴۰ در برگزاری مراسم سالگرد قیام سیام تیر ۱۳۳۱ بازداشت و در زندان قزل قلعه زندانی و در شهریور همان سال آزاد شد.[25]
در بهمن ۱۳۴۱ نیز پیش از رفراندوم انقلاب سفید، در اعتراض به اصلاحات اعلامشده محمدرضا پهلوی،[26] همراه طالقانی و بازرگان مجدداً بازداشت و پس از چهار سال زندان و تبعید در برازجان، در ۱۳۴۵ آزاد شد.[27] پس از آزادی او مصدق درگذشت و سحابی او را غسل داد و کفن و دفن کرد.[28] پس از آن سحابی در درس تفسیر قرآن طالقانی در مسجد هدایت تهران شرکت میکرد.[29] او از اعضای جلساتی بود که در سال ۱۳۴۸ با عضویت چهرههای سیاسی و مذهبی از جمله آقایان خامنهای، بهشتی، باهنر، رفسنجانی و.... در تهران تشکیل میشد. هدف از این جلسات، بررسی راههای اشاعه تفکر اسلامی در جامعه آن روز در برابر نشر اندیشههای مارکسیستی در دانشگاهها و مجامع روشنفکری بود.[30]
سحابی در آذر ۱۳۵۶ همراه گروهی ۲۹ نفره، «کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» را تأسیس کرد.[31] از پانزدهم مرداد ۱۳۵۷ نیز با آغاز ماه مبارک رمضان، همراه با آیتالله سیدعلی خامنهای، دکتر محمدجواد باهنر، دکتر محمد مفتح، و مهدی بازرگان از جمله سخنرانان مسجد قبا بودند.[32]
سال ۱۳۵۷ با بحرانیشدن اوضاع حکومت پهلوی، محمدرضا قبل از آنکه پیشنهاد نخستوزیری را به شاپور بختیار بدهد، از غلامحسین صدیقی دعوت کرد دولت تشکیل دهد. صدیقی از سحابی دعوت به همکاری کرد، اما سحابی در پاسخ تأکید کرد که به امامخمینی تعهد داده در هیچ دولتی در نظام سلطنتی شرکت نکند.[33] صدیقی نیز در سوم دی از قبول پیشنهاد شاه اعراض نمود.[34]
با گسترش اعتراضهای مردمی و ازجمله اعتصاب کارکنان شرکت نفت که به فلجکردن قدرت اداری و اقتصادی حکومت پهلوی منجر شد، امامخمینی در ۲۸ دی ۱۳۵۷ در نامهای به سحابی وی را مأمور کرد با همکاری محمدجواد باهنر و علیاکبر معینفر و دو نفر دیگر که با مشورت باهنر انتخاب میشوند، اعتصابات را کنترل کنند تا از خسارات وارده به مردم تا اندازه ممکن جلوگیری شود.[35] این هیئت که به «کمیته تنظیم اعتصابها» شهرت یافت، در دوره کوتاهِ فعالیت خود اقداماتی مانند محدود ساختن فعالیت حمل و نقل راهآهن کشور به حمل گندم و کالاهای ضروری زندگی مردم، و امتناع از حمل اجناس مورد نیاز تشکیلات دولتی و درباریان، تنظیم اعتصاب در سیلوها برای رفع نیازمندیهای شهرهایی که از سیلوهای مرکزی غله دریافت میکردند، تماس پیاپی با سرپرستهای رفتگران و متصدیان امور شهری برای نظافت شهر تهران، بهویژه در روزهای نزدیک به بازگشت امامخمینی به ایران و... را در کارنامه خود ثبت کرده است. با فعالیت این کمیته، اداره کنندگان اعتصابات به همکاری با آن، ابراز علاقه کردند.[36]
سحابی از جمله کسانی است که با موافقت امامخمینی در شمار اعضای شورای انقلاب قرار گرفت.[37]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی به درخواست مهدی بازرگان نخستوزیر دولت موقت، در 28 بهمن 1357 یدالله سحابی را به سمت وزیر مشاور در امور طرحهای انقلاب، و در 8 مهر ۱۳۵۸ به عنوان وزیر مشاور در امور تعلیمات و تحقیقات منصوب کرد.[38] سحابی ارتباط نزدیکی با آیتالله مرتضی مطهری داشت؛ شهادت مطهری پس از برگزاری جلسهای در خانه سحابی و پس از خروج او از خانه وی در اردیبهشت ۱۳۵۸، به وقوع پیوست.[39]
پس از استعفای بازرگان و پایان کار دولت موقت در آبان ۱۳۵۸،[40] سحابی نیز از سمت دولتی استعفا کرد.[41] او در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند ۱۳۵۸ به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد و در نخستین جلسه به ریاست هیئترئیسه سِنّی برگزیده شد.[42] او در این دوره در جمع همفکران بازرگان از جمله سیداحمد صدر حاجسیدجوادی، ابراهیم یزدی، علیاکبر معینفر و هاشم صباغیان گروه اقلیت مجلس را تشکیل دادند.[43]
سحابی در مجلس در بعضی اقدامات تنشزای نهضت آزادی به ویژه در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ سهیم بود. از جمله سخنرانی وی و چند تن دیگر از اعضای نهضت آزادی در هفتم اسفند ۱۳۵۹ در ورزشگاه امجدیه سبب اغتشاش شد.[44] او از جمله ۹ نماینده مجلس بود که در 18 خرداد ۱۳۶۰ در نامهای اعتراضآمیز به رئیس مجلس شورای اسلامی، اقدام دادستانی در توقیف نشریات وابسته به بنیصدر، جبهه ملی، حزب رنجبران و دیگر گروههای مخالف انقلاب را محکوم کرد.[45] در ۲۵ خرداد نیز به همراه بازرگان و کاظم سامی در نامه مشترکی اعلام کردند به دلیل عدم امنیت و وجود سانسور و ادامه توقیف روزنامهها از شرکت در جلسات علنی مجلس خودداری خواهند کرد.[46]
سحابی و دیگر نمایندگان عضو نهضت آزادی در ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ که روز بررسی دو فوریت طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی بود از حضور در جلسه مجلس خودداری کردند.[47] همچنین در جلسه ۳۰ خرداد 1360 نیز که روز تصویب طرح مذکور بود، سحابی همراه با ۱۴ نفر دیگر از نمایندگان ناراضی، از شرکت در جلسه مجلس خودداری کرد.[48]
البته اینگونه موضعگیریها بعد از فاجعه هفتم تیر 1360 ادامه نیافت و سحابی پیرو ارسال نامهای برای رئیس مجلس، و محکوم کردن حادثه انفجار هفتم تیر، از روز دهم همان ماه به جلسات مجلس بازگشت.[49]
وی پس از پایان نمایندگی مجلس در سال ۱۳۶۳ از اعضای هیئت امنای دانشگاه تهران شد[50] و «جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملی ایران» را بنیان نهاد[51] و پس از آن نیز به فعالیت سیاسی در نهضت آزادی ادامه داد.[52]
یدالله سحابی در ۲۳ فروردین ۱۳۸۱ در ۹۶ سالگی در بیمارستان جم تهران درگذشت. او از 17 فروردین در پی خونریزی مغزی و کهولت سن در بیمارستان بستری بود.[53] پیکر وی پس از تشییع در امامزاده عبدالله شهرری به خاک سپرده شد.[54] آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب در پیامی خاطرنشان ساخت:
«این شخصیت کهنسال علمی و فرهنگی و سیاسی، سالهای درازی را با مجاهدت و جدیت، به تلاشی صادقانه، در راه آنچه بدان باور داشت، مصروف کرد. همت اصلی او زدودن تهمت ناسازگاری دین و علم، که انگیزههای منحرفی موجب طرح مکرر آن از سوی عناصری میگشت و نیز مردود شمردن پندار جدایی دین از سیاست بود. در بخشهایی از سالهای متمادی این مجاهدت طولانی، وی به شیوههای فرهنگی و در بخشهای دیگری به شیوههای سیاسی روی میآورد و سالها زندان در رژیم ستمشاهی، هزینهی این اقدام با اهمیت بود. مرحوم دکتر سحابی، مردی با ایمان، با حقیقت، خوش روحیه و مقاوم بود. در دوران نظام جمهوری اسلامی پس از مقطعی که وی از قوای مجریه و مقننه خارج شد، اختلاف برخی از دیدگاههایش با مسئولان کشور، وی را به وادی بیانصافی و غرض ورزی سوق نداد. او مردی دیندار و متعبد و درست کردار بود.»[55]
از سحابی آثاری منتشر شده که غالباً محتوای دینی دارند ولی با گرایش علمی عرضه شدهاند. او با نگارش کتاب «خلقت انسان» در ۱۳۴۶، تلاش کرد میان آنچه که در قرآن راجع به خلقت انسان آمده و آنچه که در علم زیستشناسی مورد توجه است، توافقی برقرار سازد. کتابهای «تکامل موجودات»، «توجه به آثار طبیعت در قرآن»، «قرآن و تکامل»، و «دعاهای قرآن» از دیگر آثار سحابی است که با رویکرد علمگرایانه به رشته تحریر درآمده است.[56] او همچنین دارای آثاری درباره علم زمینشناسی و آبیاری است.[57]
یدالله سحابی دارای دو دختر و پنج پسر بود؛ ازجمله عزتالله سحابی که در سال ۱۳۹۰ درگذشت.[58]
پینوشتها:
[1]. خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، زندگینامه دکتر یدالله سحابی، چاپشده در دومین یادنامه دکتر یدالله سحابی، تدوین علی اکرمی، تهران، قلم، چ 1، ۱۳۸۳، ص ۲۷.
[2]. گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، زندگینامه دکتر یدالله سحابی، تهران، قلم، چ 1، ۱۳۸۱، ص ۳۰.
[3]. سحابی، یدالله، خاطراتی از گذشته عمر، چاپشده در یادنامه دکتر یدالله سحابی، گردآورنده محمد ترکمان، تهران، قلم، چ 1، ۱۳۷۷ش، ص ۳۵ – ۳۶.
[4]. سحابی، یدالله، خاطراتی از....، ص ۳۷؛ گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۳۴.
[5]. گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۳۵؛ سحابی، هاله، زندگینامه و خدمات علمی دکتر یدالله سحابی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چ 1، ۱۳۸۵، ص ۷.
[6]. سحابی، یدالله، خاطراتی از ....، ص ۴۶.
[7]. سحابی، یدالله، خاطراتی از ....، ص ۲۳ و ۴۹ – ۶۱.
[8]. گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۳۸.
[9]. دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، انتشارات سوره مهر، ج ۲، چ 1، 1389، ص ۲۸۸.
[10]. سحابی، یدالله، خاطراتی از ....، ص ۶۷ – ۶۸.
[11]. جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، چ 6، بهار ۱۳۸۵، ص 153؛ دانشنامه اسلامی، مبحث: «محمدتقی فلسفی».
[12]. گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۴۳.
[13]. دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، همان، ص 288.
[14]. سحابی، یدالله، خاطراتی از ....، ص ۷۷ - ۷۹؛ گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۴۱.
[15]. دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، همان ص.
[16]. سحابی، عزتالله، گزارش درگذشت دکتر یدالله سحابی، چاپشده در دومین یادنامه دکتر یدالله سحابی، تدوین علی اکرمی، تهران، قلم، چ 1، ۱۳۸۳، ص ۴۶.
[17]. جعفریان، رسول، همان، ص ۳۱۳.
[18]. سحابی، عزتالله، گزارش درگذشت دکتر یدالله سحابی، ص ۴۶.
[19]. گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۵۳.
[20]. سحابی، عزتالله، گزارش درگذشت دکتر یدالله سحابی ص، ۴۶.
[21]. گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۵۵.
[22]. سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج 1، ص 114.
[23]. عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، نشر گفتار، 1376، ج 2، ص 28.
[24]. نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، تهران، رسا، چ 6، ۱۳۷۹، ج 1، ص 163.
[25]. بستهنگار، محمد، دکتر سحابی و اخلاق در سیاست و توسعه انسانی در اندیشه مهندس سحابی، تهران، قلم، چ 2 ، ۱۳۹۴، ص ۱۳۳ – ۱۳۴؛ گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۲۷.
[26]. سحابی، یدالله، مصاحبهها، چاپشده در یادنامه دکتر یدالله سحابی، گردآورنده محمد ترکمان، تهران، قلم، چ 1، ۱۳۷۷، ص ۱۳۴.
[27]. سحابی، یدالله، مصاحبهها، ۱۳۴–۱۴۰؛ گروه پژوهشهای، با پیشگامان آزادی، ص ۲۷.
[28]. اسکندری، سمیه، زندگینامه و منش سیاسی و مبارزاتی دکتر یدالله سحابی، تهران، صمدیه، چ 1، ۱۳۹۶، ص ۱۳۵.
[29]. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چ 1، ۱۳۸۶، ج 11، ص ۳۳۰ – ۳۳۱.
[30]. هدایتالله بهبودی، شرح اسم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تابستان 1392، ص ۳۲۷.
[31]. علیبابایی، داوود، بیستوپنج سال در ایران چه گذشت، تهران، امید فردا، چ 1، ۱۳۸۳، ج 1، ص ۳۵.
[32]. عاقلی، باقر، همان، ص 352.
[33]. شاهحسینی، حسین، بینش و منش دکتر سحابی، چاپشده در دومین یادنامه دکتر یدالله سحابی، تدوین علی اکرمی، تهران، قلم، چ 1، ۱۳۸۳، ص ۱۶۷.
[34]. عاقلی، باقر، همان، ص 382.
[35]. صحیفه امام، ج 5، ص 494 – ۴۹۵.
[36]. گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۶۴ – ۶۵.
[37]. دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، همان، ص 348.
[38]. صحیفه امام، ج 21، ص ۶۴۴ و ج 10، ص ۱۶۴.
[39]. علیبابایی، داوود، بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، همان، ج 1، ص ۲۰۶.
[40]. گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۲۸.
[41]. مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، تاریخ انقلاب اسلامی دولت موقت از تشکیل تا استعفا، تهران، چ 1، ۱۳۹۲، ج 1، ص ۱۶۵.
[42]. گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۶۷؛ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، دفتر نشر معارف انقلاب، چ 1، ۱۳۸۴، ص ۵۹ - ۱۱۴.
[43]. هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۱، پس از بحران، به اهتمام فاطمه هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چ 1، ۱۳۸۰، ص ۹۸.
[44]. سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام، همان، ج 2، ص 522.
[45]. سازمان مجاهدین خلق، همان، ص 545 - 546.
[46]. سازمان مجاهدین خلق، همان، ص 553.
[47]. سازمان مجاهدین خلق، همان، ص 556.
[48]. سازمان مجاهدین خلق، همان، ص 572.
[49]. سازمان مجاهدین خلق، همان، ص 609.
[50]. سحابی، عزتالله، گزارش درگذشت دکتر یدالله سحابی، ص ۴۷.
[51]. سحابی، عزتالله، همان، ص ۲۵.
[52]. توسلی، محمد، توسعه انسانی، دغدغه اصلی دکتر سحابی، چاپشده در دومین یادنامه دکتر یدالله سحابی، تدوین علی اکرمی، تهران، قلم، چ 1، ۱۳۸۳، ص ۱۰۶.
[53]. روزنامه اطلاعات، 24 فروردین 1381، ش 22455، ص 1 - 2.
[54]. روزنامه اطلاعات، 25 فروردین 1381، ش 22456، ص 2.
[55]. روزنامه اطلاعات، 25 فروردین 1381، ش 22456، ص 1 - 2.
[56]. رسول جعفریان، همان، ص 352.
[57]. خبرگزاری دانشجویان، زندگینامه دکتر یدالله سحابی، ص ۳۱.
[58]. گروه پژوهشهای تاریخ، با پیشگامان آزادی، ص ۳۲.
تعداد بازدید: 135