انقلاب اسلامی :: احسان طبری

احسان طبری

28 مرداد 1403

احمد ساجدی

احسان طبری نظریه‌پرداز و عضو کادر مرکزی حزب توده، 19 بهمن ۱۲۹۵ در ساری به دنیا آمد. او نوه شیخ علی‌اکبر مجتهد طبری ساروی از علمای فعال عصر مشروطه در خطه شمال بود.[1]

احسان از شش سالگی در «مکتب سیدعبدالمجید» قرآن و خواندن و نوشتن آموخت. در هفت سالگی به «مدرسه احمدیه» رفت و پس از پایان دوره ابتدایی به علت تبعید پدرش از شمال به تهران، به اتفاق مادرش به تهران آمد و دوره دبیرستان را هم در این شهر به پایان رسانید و سپس از دانشکده حقوق فارغ‌التحصیل شد. در خلال تحصیل در این دانشکده به فراگرفتن علوم ادبی و عربی پرداخت و در مدرسه سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری) با فلسفه و علوم عقلی آشنایی یافت.[2]

احسان طبری در جوانی با دکتر تقی ارانی از مبلغان اولیه مارکسیسم در ایران آشنا شد و تحت‌تأثیر اندیشه او به مارکسیسم پیوست.[3] او در 1314 فعالیت سیاسی خود را با همکاری در انتشار مجله «دنیا» که متعلق به «حزب کمونیست ایران» بود، آغاز کرد.[4] او سال ۱۳۱۶ یکی از افراد «گروه ۵۳ نفر» بود که توسط حکومت رضاخان دستگیر و زندانی شد و با سقوط پهلوی اول در 1320، از زندان آزاد شد. سپس در مهر ۱۳۲۰ از بنیانگذاران حزب توده شد.

طبری از ابتدای تأسیس حزب توده همواره در رأس تشکیلات و رهبری آن قرار داشت‌. او ایدئولوگ حزب بود و برای مدت طولانی مسئولیت شعب آموزش وتبلیغات آن را بر عهده داشت و تقریباً تمامی بیانیه‌ها و اعلامیه‌های حزبی به‌وسیله او تنظیم وتدوین می‌شد. گذشته از رسائل حزبی‌، تحقیقات او در زمینه‌های تاریخ و فرهنگ، و تلاش وی برای مطابقت دادن تئوری‌های مارکسیستی با تاریخ و ادبیات ایران قابل تأمل است‌.[5] وی در سال‌های اول پس از سقوط رضاخان، مدتی در شرکت ملی نفت ایران مشغول به کار شد. پس از آن به عنوان مترجم در دفتر خبرگزاری «تاس» متعلق به روسیه به کار پرداخت‌.[6]

طبری در مدت فعالیت سیاسی خود در حزب توده، برای نهادینه کردن اتحاد و نزدیکی حزب توده با شوروی تلاش بسیار کرد و از این‌رو حمایت او از سیاست‌های شوروی به تدریج موجب انزوایش در محافل دانشگاهی و روشنفکری شد.[7]

وقتی در شهریور 1323 دولت شوروی به‌طور رسمی درخواست اخذ امتیاز نفت شمال را به دولت وقت ایران (محمدساعد مراغه‌ای) ارائه کرد،[8] طبری به دفاع از منافع روس‌ها برخاست و طی مقاله‌ای در روزنامه «مردم» ارگان حزب توده نوشت: «اگر دولت آمریکا با استخراج نفت بلوچستان به‌وسیله کمپانی‌های خود در جستجوی یافتن مناطق نفوذی است و علاقه دارد که در سیاست بعد از جنگ در ایران قویاً دخیل باشد، این بسیار طبیعی است که همسایه شمالی نیز در راستای منافع خود دست به همین اقدام بزند.»[9]

احسان طبری همچنین در 19 آبان همان سال در مقاله دیگری در روزنامه «مردم» ضمن دفاع از اعطای امتیاز نفت شمال به روس‌ها با صراحت مناطق شمالی ایران را جزو حریم امنیتی شوروی برشمرد و خواستار رسمیت بخشیدن به منافع آن کشور در حریم امنیتی خویش شد.[10] وی در جای دیگری نوشت: «... به همان ترتیب که ما برای انگلستان در ایران منافع قائلیم و بر علیه این منافع صحبت نمی‌کنیم، باید معترف باشیم که دولت شوروی هم از لحاظ امنیت خود در ایران منافع جدی دارد...»[11]

در کشاکش تلاش‌های دولت وقت برای بیرون راندن قوای اشغالگر روس از خاک ایران، طبری در اولین کنگره حزب توده در ۱۴ شهریور ۱۳۲۳ گفته بود: «شرط اصلی برای خروج نیروهای خارجی از ایران این است که آنها نسبت به منافع مشروع خود در ایران اطمینان حاصل کنند.»[12]

احسان طبری در همان کنگره اول حزب توده (1323) به عضویت کمیته مرکزی انتخاب شد، اما پس از ترور شاه در بهمن 1327 و اعلام غیرقانونی بودن حزب توده، به اتحاد جماهیر شوروی گریخت‌.[13]

او در دوران حکومت استالین، مالنکوف و خروشچف به مدت نزدیک به 10 سال تا ۱۳۳۶ش. در شوروی اقامت داشت و به عنوان شاعر و گوینده در رادیو مسکو به کار مشغول بود و مجموعه‌ای از اشعار شعرای مشهور روس را به فارسی ترجمه و منتشر می‌کرد. طبری یک زبانشناس ادیب، داستان‌نویس و شاعر نامدار شده بود؛ او بسیاری از شعرا و نویسندگان عصر خود را در روسیه پرورش داد و بر آنان مقام استادی داشت.[14]

او به زبان‌های عربی، پهلوی، روسی، آلمانی، انگلیسی، فرانسه، ترکی آذری و ترکی استانبولی و سه زبان آکادمیک (پهلوی، اوستایی و لاتین) تسلط کامل یافته بود و[15] از مدرسه عالی حزب کمونیست شوروی در رشته تاریخ فلسفه فارغ‌التحصیل شد. او پایان‌نامه خود را نیز درباره «فلسفه ابن سینا» نگاشت. نام او در این دوران به عنوان «اندیشمند مارکسیست ایرانی» در دایره‌المعارف بزرگ شوروی ثبت شد و با عنوان مستعار «شاد» مقالات متعددی از وی درج گردید.[16]

طبری سپس در ۱۳۳۶ عازم شهر لایپزیک در آلمان شرقی شد و سال‌ها در آن کشور به تدریس پرداخت. وی در آکادمی علوم اجتماعی برلین موفق به دریافت عالی‌ترین مدرک تخصصی در رشته فلسفه شد.[17] او تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران در آلمان شرقی ماند.

احسان طبری در 4 بهمن 1344 و در شرایطی که در لایپزیک به سر می‌برد، در دادگاه شماره 2 دادرسی ارتش ایران به همراه جمع دیگری از سران فراری حزب توده غیاباً به اعدام محکوم شد. خبر این دادگاه در نشریه‌ها آگهی شد و تأکید گردید که محکومین می‌توانند در مدت قانونی به حکم صادره اعتراض کنند.[18]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران طبری همچون بسیاری دیگر از سران حزب توده وارد ایران شد. او در خانه‌ای مخفی زندگی می‌کرد و تنها عده‌ای محدود با تصویب هیئت دبیران حزب توده حق ارتباط با او را داشتند،[19] اما افشای توطئه‌های حزب توده در ایران و دستگیری سردمداران آن در بهمن 1361[20] سرنوشت دیگری برای وی رقم زد. طبری در مدت کوتاه زندگی خود در محیط بازداشتگاه به مطالعه وسیع کتابهای اسلامی و دینی پرداخت. وی در این دوره آثار ملاصدرا، علامه طباطبایی و استاد مطهری را مطالعه کرد و درباره تاریخ تمدن‌ها به‌ویژه جنگ‌های صلیبی، ظهور رنسانس (نوزایی) در اروپا و تأثیرات شرق اسلامی تحقیق و پژوهش نمود.[21] این مقطع، دوره‌ای بود که فکر و اندیشه طبری را تحت‌تأثیر قرار داد و حصارهای تقید و وابستگی ذهنی او را به مارکسیسم به تدریج فروپاشید.

روز 16 اردیبهشت 1363 طبری به میل خود در نخستین بخش از یک برنامه تلویزیونی تصریح کرد: «تاریخ نشان داده که مارکسیسم، سرشار از فریب و سراب است و تمامی اشتباهات و خطاهای مارکسیست‌ها سرچشمه ایدئولوژیک دارد.» وی گفت: «ایدئولوژی حزب توده که مارکسیسم بود، موجب انزوای حزب در جامعه شد.» طبری تصریح کرد: «جوانانی که راه مرا پوییده‌اند در زیر سقف فرو ریخته و دیوار شکسته مارکسیسم پناه نبرند.» وی گفت: «یک جریان بین‌المللی در شرق و غرب در کار بوده و هست که با نهایت توان خود علیه اسلام کار می‌کند.»[22]

طبری روز ۵ شهریور ۱۳۶۳ نیز در یک گفتار تلویزیونی دیگر از مقام علمی شهید مطهری تجلیل کرد و گفت: «او بهترین و منطقی‌ترین نقد را بر مارکسیسم نوشته است و من پس از مطالعه بسیاری از نوشته‌های غنی مطهری دریافتم که او یکی از احیاگران جهان‌بینی و ایدئولوژی اسلامی است که نقش مهمی در ترویج تشیع و رد نظریات الحادی از جمله مارکسیسم داشت.» وی ضمن بیان تاریخچه 70 ساله مارکسیسم در ایران گفت: «مارکسیسم در جامعه ایران حیثیت خود را از دست داده است.»[23]

روز 17 بهمن 1363 احسان طبری با نگارش نامه‌ای به «روژه گارودی» استاد دانشگاه، فیلسوف، نویسنده و تئوریسین حزب کمونیست فرانسه که به اسلام گرویده بود، بر بحران ایدئولوژی مارکسیسم تأکید کرد و پیوند خود را با جهان‌بینی الهی به عنوان راه برون‌رفت بشریت از انحطاط کنونی برخاسته از تمدن غرب، اعلام داشت. این نامه پس از انتشار متن خاطرات احسان طبری با عنوان «کژراهه» نوشته شد.[24]

طبری ۶ سال پایانی عمر خود را با باور به جهان‌بینی الهی به پایان رساند و در این راه علی‌رغم کهولت سن و بیماری، با تلاش مستمر قلم می‌زد. از او جمله‌ای به ثبت رسیده که در بستر مرگ گفته بود: «چراغ زندگی رو به خاموشی است و توان مجالی نیست تا آنچه را که می‌خواهم و بیان آن را وظیفه سنگین خود می‌دانم بنویسم.»[25]

احسان طبری از ۲۵ اسفند ۱۳۶۷ به علت ناراحتی کلیوی در «بیمارستان تهران» بستری بود. او سرانجام در ساعت 3 بعد از ظهر روز شنبه نهم اردیبهشت ۱۳۶۸ در ۷۲ سالگی درگذشت.[26]

احسان طبری آثار بسیاری از خود بر جای نهاد. مشهورترین اثر وی، «کژراهه» نام دارد. او در این کتاب ضمن ارزیابی انتقادآمیز حوادث و فراز و نشیب‌های حزب توده و زندگی رهبران آن در ایران و خارج از کشور، عملکردها و سیاست‌های حزب در داخل کشور و نقش اتحاد جماهیر شوروی در تصمیمات حزب، و بسیاری از رویدادها و تحولات تاریخ معاصر ایران را که به نوعی با حزب توده مرتبط بوده، مورد نقد و بررسی قرار داد. طبری این کتاب را با اتکا به دانش مارکسیستی خود و با پشتوانه قریب به نیم قرن فعالیت نظری در تمامی عرصه‌های مارکسیسم نوشت.[27]

کتاب «شناخت و سنجش مارکسیسم» نیز اثر دیگری است که طبری در آن به نقد مستند مارکسیسم و بن‌بست‌های آن پرداخته است.

همچنین کتاب‌های: جنبش‌های اجتماعی در ایران، جامعه ایران در دوران رضاشاه پهلوی، درباره انسان و جامعه انسانی، جستارهایی از تاریخ آنارشیسم و نئو آنارشیسم، نوشته‌های فلسفی و اجتماعی، جهان نغمه‌گر و هماهنگ انسانی، شراره مغرور، زایش و تکامل تئوری انقلابی، شکنجه و امید، فرهاد چهارم، ترانه خواب‌گونه و سفر جاده، عناوین دیگر آثار وی است.[28]

طبری آخرین اثر خود با عنوان «آورندگان اندیشه خطا» را که به کاوش در مورد اندیشه‌های فکری سیاسی احمد کسروی، صادق هدایت، فریدون آدمیت و حسن تقی‌زاده می‌پردازد، در دست نگارش داشت که با فوتش ناتمام ماند.[29]

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. «شناخت و سنجش مارکسیسم»، احسان طبری، تهران، امیرکبیر، 1368، بخش: معرفی نویسنده؛ نقش علمای مازندران در نهضت مشروطه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تاریخ انتشار: ۱۱:۴۱ ـ ۱۲ مرداد ۱۴۰۰، کد خبر: ۷۰۳۵.

[2]. دانشنامه اسلامی، مبحث: احسان طبری.

[3]. ساجدی، احمد، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، ویراستار علمی محمد رجبی، تهران، محراب قلم، تابستان 1377، ص 288.

[4]. این مجله توسط دکتر تقی ارانی و با همراهی ایرج اسکندری و بزرگ علوی در اول بهمن ۱۳۱۲ شروع به انتشار کرد و در خرداد ۱۳۱۴ با بخشنامه وزارت فرهنگ، تعطیل شد.

[5]. «احسان طبری‌ نظریه‌پرداز حزب توده»‌، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، آرشیو مقالات.

[6]. «احسان طبری»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تاریخ انتشار: ۱۱:۰۵ ـ ۰۳ بهمن ۱۳۹۶، کد خبر: ۲۰۸۵.

[7]. مشاهیر سیاسی قرن بیستم، همان.

[8]. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، نشر پیکان، 1394، ص 92.

[9]. جامی، گذشته چراغ راه آینده است، ایران در فاصله دو کودتا، پاییز 1362، تهران، ققنوس، ص 225 - 226.

[10]. سمیعی، محمد، نبرد قدرت در ایران، نشر نی، چ 6، 1399، ص 410.

[11]. گذشته چراغ راه آینده است، همان، ص ۲۳۰.

[12]. گذشته چراغ راه آینده است، همان، ص ۲۶۰.

[13]. «احسان طبری‌» نظریه‌پرداز حزب توده‌، همان.

[14]. حزب توده از شکل‌گیری تا فروپاشی، به کوشش جمعی از پژوهشگران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، بهار 1387، ص 1115.

[15]. حزب توده از شکل‌گیری تا فروپاشی، همان، ص 1117.

[16]. مشاهیر سیاسی، همان.

[17]. همان.

[18]. تاریخ شفاهی ایران، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری، حوزه هنری، مقاله: «24 آذر 1329 فرار سران حزب توده از زندان قصر»؛ عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، نشر گفتار، 1376، ج 2، ص 193.

[19]. حزب توده از شکل‌گیری تا فروپاشی، همان، ص 1118.

[20]. حزب توده از شکل‌گیری تا فروپاشی، همان، ص 796.

[21]. حزب توده از شکل‌گیری تا فروپاشی، همان، ص 1118 - 1121.

[22]. روزنامه جمهوری اسلامی، 17 اردیبهشت 1363، ش 1428، ص 1 - 8.

[23]. روزنامه جمهوری اسلامی 6 شهریور ۱۳۶۳، ش 1519، ص 10.

[24]. «نامه طبری به روژه‌گارودی»، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، آرشیو مقالات.

[25]. حزب توده از شکل‌گیری تا فروپاشی، همان، ص 1122.

[26]. روزنامه اطلاعات، یکشنبه 10 اردیبهشت 1368، ش 18744، ص 1 - 2.

[27]. مشاهیر سیاسی، همان، ص 289.

[28]. خانه کتاب، شهر کتاب، ایبنا و کتابناک.

[29]. مشاهیر سیاسی، همان.



 
تعداد بازدید: 66


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: