انقلاب اسلامی :: حسن آیت

حسن آیت

21 مرداد 1403

احمد ساجدی

حسن آیت، سوم تیر ۱۳۱۷ در نجف‌آباد اصفهان متولد شد. پدرش سیدمحمدرضا علاوه بر اینکه روحانی بود کشاورزی نیز داشت. حسن از جانب مادر، نوه مرحوم آیت‌الله سیدعلی نجف‌آبادی از علمای بزرگ اصفهان بود.[1] او هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر از سادات بود. سال‌های نخستین زندگی‌اش در فقر گذشت.

سیدحسن پس از گذراندن دوره‌های ابتدایی و دبیرستان وارد دانشگاه تهران شد. ابتدا در ۱۳۳۸ دوره کارشناسی ادبیات فارسی را به پایان برد و دو سال بعد موفق به دریافت کارشناسی ارشد علوم اجتماعی از همان دانشگاه شد و در ۱۳۴۵ دانشنامه کارشناسی حقوق را از دانشگاه تهران دریافت کرد. او همچنین دوره روزنامه‌نگاری را گذراند و در خلال تحصیل در دانشگاه، به فراگیری علوم دینی نیز پرداخت و به زبان‌های عربی، انگلیسی و فرانسه نیز آشنایی پیدا کرد.[2] سپس به تدریس در مدارس و مراکز آموزش عالی کشور مشغول شد.

آیت همزمان با آغاز نهضت ملی شدن صنعت نفت به جریانات سیاسی پیوست و از رهبری روحانیت در آن مبارزات پیروی کرد. وی از 15 سالگی که وارد سیاست شده، طرفدار آیت‌الله کاشانی بود و علیه مخالفان آیت‌الله کاشانی موضع‌گیری می‌کرد.[3]

او خود از آن ایام چنین یاد می‌کند:

«من از همان سال‌های ۱۳۳۲ که روزنامه شورش به عنوان بزرگ‌ترین مدافع مصدق، سنگین‌ترین اتهامات و فحش‌های رکیک را به آیت‌الله کاشانی می‌داد، به مظلومیت این شخصیت مجاهد اسلامی پی بردم و راه او را به عنوان راه اسلام و آزادی تشخیص دادم.»[4]

آیت به همراه جمعی از طرفداران کاشانی در ۱۳۳۹ به حزب زحمتکشان ملت ایران ـ وابسته به مظفر بقایی ـ پیوست و در جمع نیروهای مذهبی آن جای گرفت،[5] اما پس از چند سال به نادرستی رفتار سیاسی و شیوه‌های مبارزاتی آن حزب پی برد و در صدد رفع آن برآمد. اقدامات او در اصلاح حزب بی‌نتیجه ماند و مخالفت‌هایش با مرام حزب، به کناره‌گیری از این حزب انجامید.[6] او در آذر 1342 نامه‌ای خطاب به مظفر بقایی نوشت و به مواضع وی انتقاد کرد.[7]

سیدحسن در دهه 1340، مدتی به دلیل فعالیت‌های سیاسی علیه حکومت پهلوی به دامغان تبعید شد و در دبیرستان‌های آنجا مشغول تدریس گردید. او پس از گذران تبعید به تهران بازگشت و علاوه بر دبیرستان‌های جنوب تهران، در دانشگاه‌های ملی (شهید بهشتی) و علم و صنعت، همچنین حوزه علمیه قم، مدرسه عالی قضایی قم، مدرسه عالی لاهیجان و مدرسه عالی اراک به تدریس ‌پرداخت.[8]

آیت از سال‌های نخستین دهه 1340 به نهضت امام خمینی پیوست.[9] پیوستن به مبارزات جدیدی که حکومت پهلوی و اساس سلطنت را نفی می‌کرد، آیت را به موضع‌گیری‌های عمیق‌تر علیه دکتر بقایی واداشت و این مواضع تا زمان شهادتش ادامه داشت.[10]

او در سال ۱۳۴۵ به همراه گروهی از همفکرانش تشکیلاتی سیاسی نظامی با هدف اعمال نفوذ در ساختار سیاسی و نظامی حکومت پهلوی ایجاد کرده بود؛ تشکیلاتی که به شاخه‌های نظامی و مخفی برای مبارزه علیه آن حکومت تبدیل شده بود. این اعمال نفوذ بعداً در سال 1357 در خدمت پیروزی انقلاب اسلامی قرار گرفت.[11]

آیت پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و به‌خصوص در سال آخر مبارزات مردمی، در جمع دانشگاهیان و نظامیان همراه انقلاب، نفوذ و حضور داشت.[12]

وی از همان روزهای ابتدایی اوج‌گیری انقلاب به مقابله با جریان جبهه ملی پرداخت و درباره آنها افشاگری کرد.[13]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیت به حزب جمهوری اسلامی پیوست و با عضویت در شورای مرکزی در سمت دبیر سیاسی حزب فعالیت کرد. او که از استادان دانشکده حقوق و دانشگاه علم و صنعت بود،[14] در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی به نمایندگی از مردم استان اصفهان وارد مجلس شد و دبیر هیئت رئیسه مجلس شد. مهمترین اقدام آیت و تنی چند از نمایندگان، گنجاندن «اصل ولایت فقیه» در قانون اساسی و دفاع از آن بود که به تصویب رسید. در متن پیش‌نویس قانون اساسی که به دستور امام خمینی تهیه و تدوین شده بود، جای چنین اصلی خالی بود.[15]

آیت در مجلس خبرگان قانون اساسی در اصول مربوط به ولایت فقیه در کنار آیت‌الله بهشتی و سایر شخصیت‌های خط امام، صاحب نقشی شایان توجه بود. «او ... با شناخت وسیع و عمیق از جریان‌های سیاسی - اجتماعی معاصر توانست چهره پنهان بسیاری از افراد و گروه‌ها و جریان‌های خطرناک را که پس از پیروزی انقلاب، دم از اسلام و رهبری امام می‌زدند بنمایاند.»[16]

این اقدامات و تلاش‌های آیت سبب مخالفت‌های بعدی بعضی نمایندگان مجلس با او به‌ویژه هنگام طرح اعتبارنامه‌اش در مجلس شورای اسلامی بود.

آیت در سال ۱۳۵۸ نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، اما در همان روز رأی‌گیری انصراف داد. او در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی از طرف مردم تهران به نمایندگی برگزیده شد. برخی از مخالفان فکری او با تصویب اعتبارنامه‌اش به مخالفت برخاستند، اما او توانست رأی اعتماد کسب کند.[17] اعتبار نامه‌ وی با 114 رأی موافق، 30 مخالف و 26 ممتنع تصویب شد.[18] او جزو 18 نفری بود که در دور اول نخستین دوره مجلس شورای اسلامی از طرف مردم تهران دارای اکثریت مطلق بودند.[19]

نابسامانی‌های سیاسی در نخستین سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و گسترش و نفوذ گروه‌های سیاسی در ارکان نظام، کشور را درگیر بحران‌های متعدد کرده بود. به گونه‌ای که گاهی تشخیص میزان درستی ادعاهای طرح‌شده از سوی افراد بسیار دشوار می‌شد. برای مثال در دو سال و چند ماهی که آیت در سایه انقلاب اسلامی ایران زیست، از یک سو از طرف عده‌ای متهم به اجرای طرح‌های مورد نظر مظفر بقایی و پیگیری خط حزب زحمتکشان در جمهوری اسلامی بود و از طرف دیگر پس از آنکه روزنامه «انقلاب اسلامی» ـ وابسته به بنی‌صدر ـ متن «نوارهای آیت» را منتشر کرد، وی متهم به توطئه و کودتا و اختلاف‌افکنی شد. این نوارها و گفت‌وگوها توسط یکی از وابستگان به سازمان مجاهدین خلق از درون یک جلسه سری تهیه شده و در اختیار بنی‌صدر قرار گرفته بود. صراحت حسن آیت در بیان دیدگاه‌هایی که برای تسلط بر نهادها و ارگان‌های مختلف مطرح کرده بود، به همراه شیوه‌های پیشنهادی او برای مقابله با بنی‌صدر و مجاهدین خلق، به شکل یک «کودتای در دست اقدام» از سوی بنی‌صدر و اطرافیانش مطرح شد. این موضوع سوژه مناسبی برای «روزنامه انقلاب اسلامی» و مجاهدین خلق بود که آن را به عنوان یک «توطئه» و «کودتای سیاسی» مطرح سازند.[20]

روزنامه انقلاب اسلامی در 28 خرداد 1359 محتوای نوارهای مورد نظر را زیر عنوان «طرح توطئه توسط دکتر حسن آیت» ـ که بزرگترین تیتر صفحه اول این روزنامه شده بود ـ منتشر کرد.[21]

افشای محتوای نوارها، سبب شد حتی بعضی از دوستان و نزدیکان آیت هم امکان دفاع از وی را نیابند. آیت که در یک جلسه خصوصی سخنان تندی علیه بنی‌صدر مطرح کرده بود گمان نمی‌کرد ضبط و ثبتی در کار باشد و مخاطب سخن او در آن جلسه خصوصی، به قصد افشا در جلسه نشسته باشد.[22]

سیدحسن آیت در آن دوره به نشر مقالات و کتاب‌ها و نیز ایراد سخن درباره معرفی اشخاص و گروه‌های مخالف اما به ظاهر موافق انقلاب از جمله ملی‌گراها پرداخت و با استناد به مدارک و اسنادی که در اختیار داشت در صدد حذف آنها برآمده بود. اوج مخالفت او با جریان‌های سازشکار، به رئیس‌جمهور وقت ـ ابوالحسن بنی‌صدر ـ و گروه‌های لیبرال بازمی‌گشت.[23]

آیت از حامیان انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها بود. وی اعتقاد داشت «دانشگاه‌ها به این صورت فعلی باید تعطیل شود» و از عاملان تعطیلی دانشگاه‌ها برای برپایی انقلاب فرهنگی حمایت می‌کرد.[24]

آیت در نطق‌های خود و در یادداشت‌هایی که می‌نوشت همواره می‌کوشید رابطه بنی‌صدر با مجاهدین خلق را عیان کند.[25]

او تلاش زیادی به منظور تصویب لایحه عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر برای مقام ریاست جمهوری در مجلس انجام داد و خود از امضاکنندگان این لایحه در جلسه روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ بود.[26]

وی در خلال فعالیت مجلس اول، از جمله کسانی بود که نقش مهمی در برملا شدن چهره اصلی بنی‌صدر، و روابط او با آمریکایی‌ها در جامعه ایفا کرد. او همواره خواستار افشای اسناد لانه جاسوسی در ارتباط با بنی‌صدر بود. آیت.[27]

حسن آیت سرانجام ساعت هشت صبح روز چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۶۰ در مقابل منزلش واقع در خیابان سی متری نارمک توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق ترور شد و در ۴۳ سالگی به شهادت رسید. مهاجمین که چهار نفر (سه پسر و یک دختر) بودند،[28] از چند جهت بیش از 60 گلوله به سمت خودرو حامل حسن آیت شلیک کردند.[29] همسر شهید آیت در مصاحبه‌ای گفته بود: «آیت یک روز قبل از شهادت، از طرف افراد سازمان مجاهدین خلق تلفنی تهدید به ترور شده بود.»[30] در جریان این حادثه ۲ پاسدار محافظ آیت نیز زخمی شدند.[31]

سیدحسن آیت صاحب تألیفاتی نیز بود. او در کتاب «چهره حقیقی مصدق‌السلطنه» از رهبران جبهه ملی انتقاد کرد و آنها را از نیروهای استعمار برشمرد که انگلیسی‌ها برای اجرای نقشه‌های خود آنها را سر کار آورده بودند.

«درس‌هایی از تاریخ سیاسی ایران» و «نگرش کوتاه بر نهضت ملی ایران» از دیگر آثار منتشر شده حسن آیت هستند.

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. پرتال جامع علوم انسانی، شخصیت‌ها، مقاله: «مروری بر زندگی سیاسی سیدحسن آیت»؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مقاله: «جدال احمد سلامتیان و حسن آیت در مجلس: بنده از سال ۵۰ با دکتر بقایی اصلاً ارتباط نداشتم.»

[2]. تاریخ شفاهی ایران، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری، حوزه هنری، مقاله: «زندگی‌نامه سیاسی سیدحسن آیت».

[3]. تاریخ شفاهی ایران، همان.

[4]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همان.

[5]. آبادیان، حسین، زندگی‌نامه سیاسی دکتر مظفر بقایی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، بهار 1386، ص 406.

[6]. دایره‌المعارف انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ج 1، چ 1، 1384، ص 27.

[7]. روزشمار تاریخ معاصر ایران (جمهوری اسلامی ایران)، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ج 1، چ 1، پاییز 1392، ص 243.

[8]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همان.

[9]. زندگی‌نامه سیاسی دکتر مظفر بقایی، همان، ص 437.

[10]. تاریخ شفاهی ایران، همان.

[11]. دایره‌المعارف انقلاب اسلامی، همان.

[12]. تاریخ شفاهی ایران، همان.

[13]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، همان.

[14]. روزنامه اطلاعات، چهارشنبه ۱4 مرداد ۱۳۶۰، ش 16493، ص 2.

[15]. دایره‌المعارف انقلاب اسلامی، همان.

[16]. دایره‌المعارف انقلاب اسلامی، همان، ص 28.

[17]. تاریخ شفاهی ایران، همان.

[18]. فوزی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، ۱۳۸۴، ج 1، ص 351.

[19]. فوزی، یحیی، همان، ص 611.

[20]. روزنامه انقلاب اسلامی، چهارشنبه 28 خرداد 1359، ش 283، ص 1.

[21]. تاریخ شفاهی ایران، همان.

[22]. دایره‌المعارف انقلاب اسلامی، همان، ص 28.

[23]. مقدمه کتاب «درس‌هایی از تاریخ سیاسی ایران»، تهیه شده در روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، 1363.

[24]. تاریخ شفاهی ایران، همان.

[25]. «پشت پرده ترور شهید آیت چه بود؟»، سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ ـ ۱۸ خرداد ۱۳۹۹.

[26]. فوزی، یحیی، همان، ص ۳۴۲.

[27]. «پشت پرده ترور شهید آیت چه بود؟»، همان.

[28]. روزنامه اطلاعات، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۶۰، ش 16492، ص ۱ - ۲.

[29]. روزنامه اطلاعات، چهارشنبه ۱4 مرداد ۱۳۶۰، ش 16493، ص ۱.

[30]. روزنامه اطلاعات، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۶۰، ش 16492، ص ۲.

[31]. روزنامه اطلاعات، 14 مرداد 1360، ش 16493، ص 1 - 2.



 
تعداد بازدید: 171


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: