انقلاب اسلامی :: مهدى شاه‌آبادى

مهدى شاه‌آبادى

29 مهر 1403

احمد ساجدی

حاج شیخ مهدى شاه‌آبادى فرزند آیت‌اللّه حاج شیخ محمدعلى شاه‌آبادى استاد عرفان امام خمینى[1] در شهریور 1309 در قم متولد شد.

سال 1314 آیت‌اللّه‌ شاه‌آبادى پس از مهاجرت به تهران، مهدی را که در آن زمان پنج سال بیشتر نداشت به منظور فراگیرى قرآن، به مکتب‌خانه «امام‌زاده یحیی» فرستاد. بعد از دو سال مهدی به دبستان توفیق رفت و تا 12 سالگى دوره دبستان را به پایان رساند. سال 1323 وارد مدرسه مروى شد و در 1327 در 18 سالگى لباس روحانیت به تن کرد.[2]

مهدی در 3 آذر سال ۱۳۲۸ پدرش را از دست داد. او طی 14 ماه دوره دبیرستان را به پایان رساند.[3] در 1332 و چند روز پس از کودتاى 28 مرداد در تهران دستگیر و زندانى شد، ولی پس از مدت کوتاهى آزاد گردید. مهر همان سال دوباره راهى قم شد و تحصیل علوم دینى را ادامه داد. او رسائل را از آیت‌الله علی مشکینی، مکاسب را از آیت‌الله ستوده و کفایه‌الاصول را از آیت‌الله مجتهدی آموخت.[4] همچنین استادان او در درس خارج فقه و اصول عبارت بودند از: امام خمینى و آیات عظام سیدحسین بروجردى، محمدعلی اراکى، سیدمحمدرضا گلپایگانى و علامه سیدمحمدحسین طباطبایى.[5] در ۱۳۳۴، در ۲۵ سالگی، سطوح عالی حوزه را به پایان رساند.

مهدی شاه‌آبادی در 1336 با یکی از نوادگان میرزای شیرازی بزرگ وصلت کرد.[6]

شیخ مهدی شاه‌آبادی از آغاز دهه 1340، از همراهان نهضت امام خمینی بود. او در این دوره سفرهای تبلیغی به مناطق محروم انجام می‌داد. در ایام محرم، رمضان و تعطیلات حوزه، به شهرها و روستاهای دوردست می‌رفت و مردم را با امام خمینی آشنا می‌کرد. حضور در مساجد و سخنرانی درباره افکار امام و نقد نارسایی‌های حکومت پهلوی، جزو برنامه‌های مستمر او بود.[7]

وی سال 1350 از قم به تهران برگشت و در 1351 امام جماعت مسجد رستم‌آباد شمیران شد و این مکان را به کانون فعالیت و رشد نیروهاى انقلابى تبدیل کرد.[8] تکثیر اعلامیه‌ها و نوارهاى امام خمینی که از نجف مى‌رسید، پخش آنها در سراسر کشور، جذب جوانان پرشور و انقلابى، فرارى دادن زندانیان سیاسى و مخفى کردن مبارزان تحت تعقیب ساواک و... از جمله اقدامات وی بود.[9] همچنین به‌وسیله دوستان خود با مبارزان خارج از کشور ارتباط برقرار می‌کرد.

تشکیل «صندوق ذخیره علوى» از دیگر اقدامات مهدی شاه‌آبادی بود که حمایت مالى انقلابیون یکى از اهداف مهم آن بود؛ خانواده افرادى که به دام ساواک مى‌افتادند، از تسهیلات این صندوق بهره‌مند مى‌شدند. با تلاش وی دامنه فعالیت‌هاى صندوق به شهرستان‌ها هم کشیده شد. تشکیل «جلسات هفتگى تفسیر قرآن» در مسجد رستم‌آباد که عمدتاً افراد تحصیل‌کرده و دانشگاهى در آن شرکت مى‌کردند، از دیگر فعالیت‌هاى فرهنگى وی بود. این فعالیت‌ها در شرایطی که امام خمینى در تبعید به سر می‌برد و اختناق و سرکوب در داخل کشور به اوج رسیده بود از چشم ساواک پنهان نبود. شیخ مهدی در 1352 دستگیر شد و از منزل وی تعداد قابل توجهى اعلامیه و کتابهای انقلابى کشف گردید. وی پس از 4 ماه حبس آزاد شد، اما با ادامه فعالیت‌هاى سیاسى مجدداً در 1353 دستگیر شد و 20 روز را در زندان سپری کرد. عمده اتهامات وارده به وی «اقدام علیه امنیت ملى کشور و همکارى با عناصر وابسته به گروه خرابکار» بود.[10]

سال 1354 همزمان با آشکار شدن انحراف‌هاى عقیدتى در اعضای سازمان مجاهدین خلق، علیه آنها به مبارزه برخاست. او در همین سال براى سومین بار دستگیر شد و مدت 2 ماه در بازداشت بود. پس از آزادى از زندان نیز بر دامنه فعالیت‌هاى انقلابى خود افزود و حکومت پهلوی تصمیم به تبعید او گرفت.

شاه‌آبادی در زمستان 1355 به بانه کردستان تبعید شد. حکومت تصور می‌کرد به دلیل حضور پر رنگ اهل سنت در کردستان، شیخ مهدی فرصت تبلیغ پیدا نخواهد کرد، اما عملکرد شاه‌آبادى باعث گرایش بسیارى از علما و توده مردم کُرد و سنى‌مذهب به امام و انقلاب شد.[11] در این دوران مراقبت ساواک از فعالیت‌های وی در بانه به حدی بود که حتی جزوات و کتاب‌هایی که برای مطالعه وی از طرف مؤسسات و مراکز علمی ارسال می‌شد مورد تحقیق و تفحص کامل قرار می‌گرفت. به‌طوری ‌که در سومین ماه تبعید او، بسته‌ای حاوی 115 جلد کتاب و جزوه از سوی مراکز علمی قم به وسیله فرزندانش برای وی ارسال شد که کتاب توضیح‌المسائل امام خمینی نیز جزو آنها بود. طبق دستور مقامات ساواک کتاب‌ها بر اساس فهرست «کتاب‌های مضره» که در اختیار ساواک قرار داشت مورد بررسی قرار گرفت تا در صورت مضر بودن، جمع‌آوری شوند. مراقبت‌های ساواک از زندگی شاه‌آبادی در طول دوران تبعید، حتی شامل میهمانان و اعضای خانواده‌اش که برای دیدار وی به بانه می‌آمدند نیز می‌شد. در اسناد ساواک، مدارک زیادی در این خصوص وجود دارد. اواخر اسفند 1355، مأموران در تفتیش محل زندگی وی 22 جلد کتاب و جزوه ضبط کردند که یکی از آنها توضیح‌المسائل امام خمینی بود.[12]

فعالیت‌هاى سیاسى شاه‌آبادى در بانه باعث شد حکومت از بیم اعتراض افکار عمومی منطقه، به تبعید او پایان دهد و وی اوایل 1356 پس از 6 ماه تبعید به تهران بازگشت.

وی در این مرحله، مبارزات خود را علنی‌تر از قبل دنبال کرد. حجم انتشار اعلامیه‌هاى امام توسط وی افزایش یافت و او در محافل علناً علیه شاه سخن مى‌گفت. در خرداد 1357 به دنبال دستگیرى یک گروه انقلابى و افشای ارتباط آنها با وی، براى چهارمین بار دستگیر و زندانى شد. از خود وی نقل شده که مرتباً به مأمورین مى‌گفت: «باید تمامى اعلامیه‌ها و کتاب‌ها و نوارهایى را که از منزل من دزدیده‌اند، برگردانید.»[13] او پس از مدتى از زندان انفرادى رهایی یافت و به زندان عمومى منتقل شد و سرانجام در آذر 1357 آزاد شد. شاه‌آبادی در تهران فعالیت‌های فرهنگی و مبارزاتی خود را پی گرفت.[14] وی در سال‌های فعالیت خود جمعاً پنج بار دستگیر شد وپنج ماه نیز در تبعید بود.[15]

شاه‌آبادی در تحصن علما و روحانیون، در دانشگاه تهران که برای اعلام اعتراض به شاپور بختیار به خاطر بسته ‌نگاه‌داشتن فرودگاه مهرآباد صورت گرفت، حضور یافت. وی در آن زمان عضو کمیته استقبال امام نیز بود و ضمن اداره بیت ایشان فرمان امام مبنى بر لغو حکومت نظامى در 21 بهمن 1357 را نیز به اماکن و مراکز ابلاغ کرد.

وی بعد از پیروزى انقلاب به عضویت شوراى مرکزى کمیته انقلاب اسلامى درآمد و در تشکل و سازماندهى این نهاد انقلابى فعالیت کرد. علاوه بر آن، خود مسئولیت یکى از ستادهاى کمیته شمیرانات در محله اختیارات را بر عهده گرفت.

در اسفند 1358 هنگامى که گروه‌ها و احزاب هر یک به‌طور جداگانه نامزدهایی براى نمایندگى اولین دوره مجلس شوراى اسلامى معرفى کردند، وی کوشید احزاب اسلامى را با هم متحد کند و به عنوان نماینده تام‌الاختیار جامعه روحانیت مبارز تهران به همراه آیت‌اللّه سیدعلی خامنه‌اى ـ که نماینده حزب جمهورى اسلامى بودند ـ مأمور ایجاد ائتلاف شد؛  این اقدام، باعث ورود جمع زیادی از عناصر مؤمن و انقلابی به دوره اول مجلس شورای اسلامی شد.[16]

با اصرار جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهورى اسلامى و سایر گروه‌ها و احزاب فعال، نامزد اولین دوره مجلس شد و با حدود 700 هزار رأی به نمایندگى از مردم تهران به مجلس راه یافت. او در انتخابات مجلس اول مورد حمایت فهرست ائتلاف بزرگ (حزب جمهوری اسلامی و روحانیت مبارز و چند گروه مذهبی دیگر) بود. وی ابوالحسن بنی‌صدر را به دلیل بی‌اعتقادی نسبت به ولایت فقیه و هم‌پیمان شدن با گروه‌های ضد انقلاب لایق منصب ریاست جمهوری نمی‌دانست و از امضاکنندگان لایحه عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر برای مقام ریاست جمهوری در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ بود.[17]

سال 1359 امام خمینى فرمانى مبنى بر بررسى عملکرد بنیاد مستضعفان صادر کردند و هیأتى متشکل از چند نفر از جمله شاه‌آبادى براى این مهم تعیین شد.

شاه‌آبادی در انتخابات دوره دوم مجلس شورای اسلامی نیز که روز جمعه ۲۶ فروردین ۱۳۶۳ برگزار شد نامزد مورد حمایت همه گروه‌ها و تشکل‌هاى اسلامى بود و با اکثریت مطلق در مرحله اول انتخابات به مجلس راه یافت. البته تأکیدات مکرر امام خمینی در خصوص رفتن روحانیان به جبهه‌های جنگ تحمیلی باعث شد تا مرتباً در جبهه‌ها حضور داشته باشد.

شاه‌آبادی در آخرین سفرش به جبهه در روز پنجم اردیبهشت 1363 راهى جزایر مجنون شد. او سرانجام در غروب پنج‌شنبه ششم اردیبهشت 1363 بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ در ۵۴ سالگی به شهادت رسید.[18] شهادت وی 11 روز پس از برگزاری انتخابات دوره دوم مجلس صورت گرفت.

امام خمینى در رابطه با شهادت شیخ مهدی شاه‌آبادی در پیامی فرمودند:

«این شهید عزیز علاوه بر آنکه خود مجاهدى شریف و خدمتگزارى مخلص براى اسلام بود و در همین راه به لقاءاللّه پیوست فرزند برومند شیخ بزرگوار ما بود که حقاً حق حیات روحانى به اینجانب داشت که با دست و زبان از عهده شکرش بر نمى‌آیم.»[19]

پیکر شهید شاه‌آبادی به تهران منتقل ‌شد و از مقابل مجلس شورای اسلامی به طرف بهشت زهرا(س) تشییع و در قطعه شهدا به خاک سپرده شد.

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. ایرنا، مقاله: «مهدی شاه‌آبادی نماینده مجلس که در جزیره مجنون شهید شد»، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۹:۵۴ کد خبر: 84309779.

[2]. روزنامه اعتدال، 4 خرداد 1387.

[3]. سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی، مقاله: «شهید شاه‌آبادی».

[4]. سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی، همان.

[5]. خبرگزاری ایرنا، همان.

[6]. والده شاه‌آبادی در ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ در یکصد سالگی درگذشت. از وی اشعاری عرفانی و اخلاقی به زبان‌های فارسی و عربی برجای مانده است.

[7]. پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، مقاله: «مهدی شاه‌آبادی»، تاریخ درج: 12 اسفند 1399.

[8]. مجله «پرونده»، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، مقاله : «شهید شاه‌آبادی،‌ مبارز مخلص و فداکار».

[9]. استادزاده، زندگی‌نامه‌ آیت‌الله‌ شاه‌آبادی و مجاهد شریف‌ شهید شاه‌آبادی، حوزه علمیه شهید شاه‌آبادی، تهران، ۱۳۶۵، ص 100.

[10]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید حجت‌الاسلام مهدی شاه‌آبادی، بخش مقدمه.

[11]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، همان.

[12]. نقش شهید شاه‌آبادی در وحدت شیعه و سنی در کردستان، سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 6 اردیبهشت 1396.

[13]. همان، ص 109 – 110.

[14]. مجله «پرونده»، همان.

[15]. خبرگزاری دفاع مقدس، مقاله: «شهید حجت‌الاسلام «مهدی شاه‌آبادی»، تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ ـ ۱۵:۱۳ کد خبر: ۵۹۴۷۷۳.

[16]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، همان.

[17]. فوزی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، ۱۳۸۴، ج 1، ص ۳۴۲.

[18]. روزنامه جمهوری اسلامی، شنبه 8 اردیبهشت 1363، ش 1421، ص 1 - 8.

[19]. صحیفه امام، ج ‌۱۸، ص ۴۰۷.



 
تعداد بازدید: 8


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: