انقلاب اسلامی :: محمد صدوقی

محمد صدوقی

06 آبان 1403

احمد ساجدی

محمد صدوقی، سال ۱۲۸۷ در یزد متولد شد. پدرش آقامیرزا ابوطالب از روحانیون یزد و پیش‌نماز مسجد حظیره این شهر بود.[1] محمد در 7 سالگی، پدر و در 9 سالگی مادر را از دست داد. از آن پس تحت سرپرستی عمویش، میرزا محمد کرمانشاهی قرار گرفت.[2]

محمد در 13 ‌سالگی به مدرسه طلبگی عبدالرحیم‌خان یزد رفت و مقدمات و دوره نخست فقه را نزد سیدمحمدعلی کازرونی، غلامرضا فقیه خراسانی، علی بمانی و محمد زارچی آموخت.[3]

سال ۱۳۰۸ ازدواج کرد و در ۱۳۰۹ برای ادامه تحصیل، به اصفهان رفت و سال بعد به قم مهاجرت کرد.[4] مدت ۲۱ سال در حوزه علمیه این شهر به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و از درس شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمدحجت کوه‌کمره‌ای و امام خمینی بهره برد.[5]

صدوقی در حین تحصیل، رابطه ویژه‌ای با امام برقرار کرد: «بنده وقتی وارد قم شدم، دو سه روز پس از ورود با امام خمینی آشنا شدم و کم‌کم آشنایی ما بالا گرفت و به رفاقت کشید و‌گاه در تمام مدت شبانه‌روز با ایشان بودم. در این مدت طولانی که در قم بودیم انس ما عمده با ایشان بود و نمی‌شد هفته‌ای بگذرد و دو یا سه جلسه خدمتشان نباشیم.»[6]

پس از درگذشت آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس و مدیر حوزه علمیه قم، اداره قسمتی از حوزه علمیه به وی واگذار شد که می‌توان از تولیت مدارس و تقسیم شهریه‌های طلاب یاد کرد.[7] این مسئولیت در زمان زعامت آیت‌الله العظمی بروجردی نیز ادامه یافت.[8]

پس از فوت شیخ غلامرضا فقیه خراسانی - عالم دینی یزد - در ۱۳۳۰، با درخواست مردم و توصیه امام خمینی و دیگر بزرگان،[9] صدوقی به یزد بازگشت و به انجام وظایف دینی پرداخت. او در یزد ضمن تدریس فقه و اصول، با برگزاری جلسات تفسیر و سخنرانی‌های ارشادی، به تقویت بنیان‌های مذهبی مردم ‌پرداخت و مدرسه‌ها و مسجدهای بسیاری را بازسازی و آباد کرد، از جمله مدرسه محمدتقی‌خان، مدرسه عبدالرحیم‌خان و مسجد حظیره.[10] وی در میان مراجع و علما بیشترین فعالیت را در عمران و آبادی داشت.[11]

صدوقی از جمعیت فدائیان اسلام حمایت می‌کرد. در ۱۳۳۰ وقتی سیدعبدالحسین واحدی مرد شماره دو فدائیان اسلام پس از ترور رزم‌آرا تحت تعقیب قرار گرفت، صدوقی او را در خانه‌‌اش پنهان کرد. مأموران پهلوی دو بار خانه او را جست‌‌و‌جو کردند، ولی موفق به دستگیری واحدی نشدند.[12]

صدوقی از همراهان نهضت امام خمینی بود. او در 1341 پس از اعتراض امام‌ علیه مصوبه «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» مسئولیت سازماندهی اعتراضات روحانیت یزد را بر عهده گرفت[13] و به همراهی برخی علمای یزد در تلگرامی به دربار پهلوی، الغای این تصویب‌نامه را خواستار شد و آن را خلاف دین و قانون اساسی دانست.[14]

پس از حمله مأموران حکومت به مدرسه فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲ نیز به همراه جمعی از روحانیون یزد در اعلامیه‌ای حمایت خود را از امام‌خمینی اعلام کرد و خود را فرمانبردار ایشان و دیگر مراجع خواند.[15]

همچنین در اعتراض به بازداشت امام‌خمینی در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، همراه گروهی از علمای شهرستان‌ها، به تهران مهاجرت کرد.[16]

محمد صدوقی در شهریور 1342 انتخابات مجلس بیست‌ویکم را به همراه سایر علما تحریم کرد.[17] در فروردین 1343 نیز پس از آزادی امام خمینی از زندان، به قم رفت و با ایشان ملاقات کرد. همچنین هنگامی که امام به ترکیه تبعید شد، صدوقی از حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی خواست در سخنرانی‌های خود به این اقدام حکومت اعتراض کند.[18]

وی از شرکت در مراسم و جلساتی که حکومت پهلوی تدارک می‌دید، امتناع می‌کرد، از جمله وقتی محمدرضا پهلوی در فروردین ۱۳44 در کاخ مرمر تهران ترور و مراسم نیایش برای سلامتی وی در مسجد «برخوردار» یزد برگزار شد؛ صدوقی نه تنها شرکت نکرد، بلکه دیگران را نیز از حضور در چنین محافلی بر حذر ‌داشت.[19]

با انتقال امام‌خمینی از ترکیه به نجف در مهر 1344 ارتباط صدوقی با ایشان، از راه نامه و تلگرام ادامه یافت.[20] در جریان اعلام تشکیل «سپاه دین» از سوی حکومت پهلوی در ۱۳۵۰ که امام خمینی مخالف آن بود،[21] صدوقی نیز در مقابله با آن در مسجد حظیره سخنرانی کرد و به مردم درباره بهایی‌شدن فرزندانشان هشدار داد.[22] همچنین در خرداد ۱۳۵۰ هم‌زمان با جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، از تأسیس دبستانی در آن تاریخ جلوگیری کرد تا با نام این جشن و در جهت تبلیغ حکومت پهلوی نام‌گذاری نشود و متعهد شد در تاریخ دیگر برای تأسیس آن خود اقدام خواهدکرد.[23]

در پی مخالفت‌های صریح صدوقی با حکومت پهلوی، اداره سوم ساواک در اردیبهشت 1352 به ساواک یزد دستور داد تا او را به اداره ساواک احضار کند و درباره این مخالفت‌ها به او هشدار دهد. در پی این دستور، ساواک یزد همه فعالیت‌ها و نامه‌های صدوقی را کنترل، و مکالمات تلفنی او را شنود می‌کرد.[24] ساواک در گزارشی صدوقی را به عنوان نماینده "تام‌الاختیار ‌خمینی" در یزد معرفی کرده بود.[25]

در پی تشکیل حزب رستاخیز در اسفند 1353، صدوقی نیز همراه با امام‌خمینی، به مخالفت با این حزب برخاست و در برابر برخی روحانیون که این حزب را تبلیغ می‌کردند، موضع گرفت و مردم را از نمازخواندن پشت سر آنان بر حذر داشت.

در 24 اسفند 1354 که محمدرضا پهلوی، تاریخ شاهنشاهی را جایگزین تاریخ هجری کرد، صدوقی به این اقدام اعتراض کرد. او همچنین در شهریور 1356 «جشن هنر شیراز» را محکوم کرده و برای اعتراض به آن، از یزد بیرون رفت.[26]

در پی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ صدوقی علاوه بر ارسال پیام تسلیت برای امام‌خمینی، هم مجلس ترحیم و هم مراسم چهلم برای وی در مسجد حظیره برگزار کرد.[27] امام‌ نیز از وی تشکر کرد.[28]

پس از انتشار مقاله اهانت‌آمیز روزنامه اطلاعات علیه امام‌خمینی در 17 دی ۱۳۵۶، صدوقی از روحانیت یزد خواست تا حوزه علمیه این شهر را به نشانه اعتراض، تعطیل کنند و عازم شهر قم شوند.[29] وی اطلاعیه‌های امام‌خمینی درباره حوادث 19 دی قم و حوادث تبریز را میان مردم منتشر کرد.[30]

صدوقی در پیامی، نوروز 1357 را عزای عمومی اعلام کرد.[31] و مراسم چهلم شهدای ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز نیز به هدایت وی در نهم و دهم فروردین ۱۳۵۷ در مسجد حظیره یزد برگزار شد که منجر به شهادت دو نفر و بازداشت و تبعید سخنران این جلسه، حجت‌الاسلام محمدکاظم راشد یزدی، به ایرانشهر شد.[32]

محمد صدوقی در سال 1357، سالگرد قیام ۱۵ خرداد را در یزد عزای عمومی اعلام کرد، جشن‌ نیمه شعبان را تحریم نمود، جنایت مأموران حکومت پهلوی در دو حادثه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان و کشتار مردم تهران در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ را محکوم کرد، و دولت شریف امامی را مردود و باطل خواند.[33]

به دنبال شایعه‌پراکنی‌های کابینه شریف امامی در مورد «صلح و آشتی میان روحانیت و دولت»، صدوقی همراه با سایر علما این ادعا را طی بیانیه‌ای تکذیب کرد و وقتی ساواک در همین دوره اقدام به بستن مسجد حظیره یزد کرد و آنجا را با تانک محاصره نمود، صدوقی پیشاپیش سایر مردم به طرف مسجد به راه افتاد و در برابر چشم مأموران دولتی شخصاً درِ مسجد را باز کرد و در آن نماز اقامه نمود.[34]

صدوقی در پاییز 1357 چند نامه به آیت‌الله سیدابوالقاسم خویی در نجف، در اعتراض به سکوت وی در قبال جنایات حکومت پهلوی نوشت[35] و پس از دیدار فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی با وی در نجف، به پذیرش این دیدار اعتراض کرد.[36]

صدوقی در دوره اقامت امام خمینی در پاریس به دیدار ایشان رفت و در تحصن علما در دانشگاه تهران که علیه تصمیم شاپور بختیار برای بستن فرودگاه و جلوگیری از ورود امام خمینی به تهران صورت گرفته بود، شرکت کرد. امام‌ چند روز پس از ورود به کشور، در دو نامه جداگانه از صدوقی خواست، از طرف ایشان از نامه‌ها و طومارهای تبریک مردم استان یزد تشکر و از آنان بخواهد همچنان همبستگی خود را تا پیروزی کامل حفظ کرده، از اختلاف و تفرقه دوری کنند.[37] پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز امام‌ خمینی در دیدار با روحانیون و مردم یزد، به صدوقی ابراز علاقه کردند و یزد را به دلیل پیشتازی علمای آن دیار به‌ویژه صدوقی در نهضت اسلامی، همچون شهر قم، نمونه برشمردند.[38]

صدوقی در سال ۱۳۵۸ با بالاترین رأی در مقایسه با همراهان خود، نماینده مردم یزد در مجلس خبرگان قانون اساسی شد.[39] وی در ۳۱ مرداد ۱۳۵۸، با حکم امام خمینی به سمت امام جمعه یزد منصوب شد[40] و در پاسخ ‌نامه وی به مناسبت حمله نظامی آمریکا به طبس، از او خواست به عموم مردم آن دیار هشدار دهد که با تمام توان و قدرت اسلامی در حال آماده‌باش باشند و از این خرابکاری‌های ناجوانمردانه، نهراسند.[41]

صدوقی که در بررسی مواد قانون اساسی شرکت داشت در ۳۱ شهریور ۱۳۵۸ در نطق پیش از دستور جلسه بیست‌وهشتم در سخنانی از حق‌شناسی و فداکاری مردم به‌ویژه جوانان ستایش کرد و مسئولان را بر حق‌شناسی و اهتمام به دغدغه دینی مردم تشویق کرد و از رعایت ‌نشدن شئون اسلامی در برخی ادارات گلایه کرد. وی از مرجعیت امام و اصل ولایت فقیه حمایت کرد و هشدار داد مبادا مردمی که برای رفع ظلم قیام و فداکاری کردند، گرفتار ظلم دیگری بشوند.[42]

از جمله اقدامات آیت‌الله صدوقی در مجلس خبرگان قانون اساسی اصرار وی در وارد کردن موجودیت سپاه پاسداران در متن قانون اساسی بود و این کار انجام شد.[43]

صدوقی در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در بسیج مردم برای رفتن به جبهه می‌کوشید و گاه شخصاً در جبهه‌ها به قصد سرکشی و تقویت روحیه رزمندگان حاضر می‌شد؛ چنان‌که با وجود وضع مزاجی نامناسب و شرایط دشوار مناطق جنگی، در جبهه جنوب و عملیات بیت‌المقدس حاضر بود.[44]

او با حضور در خط مقدم جبهه و رفتار صمیمانه با رزمندگان، توانست کمک‌های قابل توجهی، برای تأمین نیازهای رزمندگان دفاع مقدس و اداره امور جنگ‌زدگان فراهم کند و باعث تقویت روحیه رزمندگان شود.[45]

وی در سال 1358 در بیانیه‌هایی آشوب‌ها و فتنه‌انگیزی‌های حزب خلق مسلمان را محکوم کرد و در دی‌ این سال طی نامه‌ای به آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری از سکوت وی نسبت به رفتار ضد انقلابی افراد و هواداران این حزب ابراز تأسف کرد.[46]

در 17 اسفند 1359 در اعتراض به قانون‌شکنی‌های بنی‌صدر و هوادارانش در حادثه 14 اسفند دانشگاه تهران، آیت‌الله صدوقی همراه با آیت‌الله دستغیب و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم غائله دانشگاه و فتنه‌انگیزی آشوب‌طلبان را محکوم کردند.[47] صدوقی در اول مرداد 1360 با حکم امام خمینی به عنوان نماینده ایشان در ستاد نظارت بر انتخابات شورایعالی قضایی‌ تعیین شد.[48]

محمد صدوقی در ۱۱ تیر ۱۳۶۱، پس از ادای نماز جمعه در مسجد ملااسماعیل یزد توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نام محمدرضا ابراهیمی به شهادت رسید.[49] ترور وی در ماه مبارک رمضان و در حالی که وی روزه‌ بود صورت گرفت.[50] در بخشی از بیانیه امام خمینی به مناسبت شهادت وی آمده است: «اینجانب دوستی عزیز که بیش از سی سال با او آشنا و روحیات عظیمش را از نزدیک درک کردم از دست دادم، و اسلام خدمتگزاری متعهد را، و ایران فقیهی فداکار، و استان یزد سرپرستی دانشمند را از دست داد».[51]

روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۳ و با هدف گرامیداشت یاد و خاطره شهادت سومین شهید محراب آیت‌الله محمد صدوقی و به پاس قدردانی از آن شهید که تلاش زیادی در تأسیس دانشکده پزشکی یزد به کار بسته بود، به پیشنهاد کمیته هماهنگی و تصویب شورای بازگشایی دانشگاه‌ها، دانشکده پزشکی یزد به نام «دانشکده پزشکی شهید صدوقی» نامگذاری شد.[52] همچنین فرودگاه یزد نیز به نام فرودگاه شهید صدوقی تغییر نام داد.[53]

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. صدوقی، محمد، مجموعه اطلاعیه‌های سومین شهید محراب حضرت آیت‌الله صدوقی، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چ 1، ۱۳۶۲، ص 27.

[2]. زندگی‌نامه خودنوشت آیت‌الله صدوقی، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ ایثار و شهادت.

[3]. نورمحمدی، محمدجواد، شهید صدوقی، صداقت محراب، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چ 1، ۱۳۷۶، ص 20 ـ 24.

[4]. مجموعه اطلاعیه‌های سومین شهید محراب آیت‌الله صدوقی از قبل از انقلاب تا شهادت، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی، ۱۳۶۲، ص ۲۸.

[5]. یادنامه بزرگداشت سومین شهید محراب حضرت آیت‌الله صدوقی، ج 1، به اهتمام محمدحسن معزالدینی تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۱، ص 112 ـ 116.

[6]. زندگی‌نامه خودنوشت آیت‌الله صدوقی، همان.

[7]. مجموعه اطلاعیه‌های سومین شهید محراب، همان، ص ۲۹.

[8]. بختیاری، شهلا، شهید صدوقی، عملکرد مبارزات و دیدگاه‌ها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۷۸، ص 58.

[9]. مجموعه اطلاعیه‌های سومین شهید محراب آیت‌الله صدوقی از قبل از انقلاب تا شهادت، ۱۳۶۲، ص ۳۰.

[10]. صدوقی، مجموعه اطلاعیه‌ها، همان، ص ۳۰.

[11]. خاتمی، سیدروح‌الله، روح باران، فرهنگ گفتار آیت‌الله سیدروح‌الله خاتمی، تدوین دفتر پژوهش خانه فرهنگ خاتمی، تهران، دفتر پژوهش‌خانه فرهنگ خاتمی، چ 1، ۱۳۸۷، ص 217.

[12]. موسوی، سیدمحمد؛ زندگی‌نامه شهید آیت‌الله صدوقی، قم، نشر بشیر، بی‌تا، ص۱۲.

[13]. صدوقی، مجموعه اطلاعیه‌ها، همان، ص 30.

[14]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چ 1، ۱۳۷۴، ج 2، ص 55.

[15]. صدوقی، محمد، یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله حاج‌شیخ‌محمد صدوقی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۷، ج 2، ص 34.

[16]. صدوقی، مجموعه اطلاعیه‌ها، همان، ص ۳۱.

[17]. دایره‌المعارف انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ج 3، چ 1، 1394، ص 20.

[18]. صدوقی، مجموعه اطلاعیه‌ها، همان، ص ۳۱ ـ ۳۲.

[19]. عابدی اردکانی، محمد و محمدحسین میرحسینی، انقلاب اسلامی در یزد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۸۷، ج 1، ص 439 ـ 442.

[20]. صدوقی، مجموعه اطلاعیه‌ها، همان، ص ۳۲.

[21]. صحیفه امام، ج 2، ص 396 ـ 398.

[22]. عابدی اردکانی، محمد و محمدحسین میرحسینی، همان، ص 436 - 437.

[23]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، تهران، چ 1، ۱۳۹۳، ج 1، ص 135.

[24]. کلانتری سرچشمه، محمدرضا و جواد بهبودزاده، روزشمار انقلاب اسلامی در یزد، تهران، سوره مهر، چ 1، ۱۳۹۵، ص 48 - 49.

[25]. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چ 1، ۱۳۸۶، ج 10، ص 292.

[26]. نورمحمدی، همان، ص 59 - 60.

[27]. کلانتری و بهبودزاده، همان، ج 58 - 59.

[28]. صحیفه امام، ج 3، ص 272.

[29]. کلانتری و بهبودزاده، همان، ص 59 - 60.

[30]. کلانتری و بهبودزاده، همان، ص 67 - 68.

[31]. مجموعه اطلاعیه های سومین شهید محراب، همان، ص 33.

[32]. بختیاری، همان، ص ۱۵۶ - ۱۶۴.

[33]. نورمحمدی، یادنامه بزرگداشت سومین شهید محراب آیت‌الله صدوقی، ۱۳۸۱، ص ۱۰۰ به بعد.

[34]. دائره المعارف انقلاب اسلامی، همان، ص ۲۱.

[35]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، ص 453 - 454.

[36]. همان، 457.

[37]. صحیفه امام، ج 6، ص 96 - 375.

[38]. صحیفه امام، ج 7، ص 539.

[39]. اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، راهنمای استفاده از صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چ 1، ۱۳۶۸، ص 369.

[40]. صحیفه امام، ج 9، ص 319.

[41]. صحیفه امام، ج 12، ص 262.

[42]. اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چ 1، ۱۳۶۴، ج 1، ص 657 ـ 660.

[43]. فاجعه دهم رمضان (یادواره سومین شهید محراب؛ شیخ‌الشهدا آیت‌الله صدوقی)، انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه ۲ کشور، ۱۳۶۲، ص 41.

[44]. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فاجعه دهم رمضان یادواره سومین شهید محراب آیت‌الله صدوقی، تهران، چ 1، ۱۳۶۲، ص 45.

[45]. نورمحمدی، همان، ص 103.

[46]. تاریخ انقلاب اسلامی، موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، ج 10، چ 1، 1392، ص 76 - 77.

[47]. روزنامه جمهوری اسلامی، 18 اسفند 1359، ش 512، ص 1 - 9.

[48]. صحیفه امام، ج 15، ص 48.

[49]. جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ج ۲، قم، ۱۳۸۵، ص ۸۸۹ ؛ تاریخ انقلاب اسلامی، همان، ص 175.

[50]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ج 2، ص 673.

[51]. صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۳۶۷ - ۳۶۹.

[52]. روزنامه جمهوری اسلامی، 2 تیر ۱۳۶۳، ش 1465، ص 4.

[53]. روزنامه اطلاعات، 9 خرداد 1362، ش 17022، ص 1.



 
تعداد بازدید: 65


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: