27 شهریور 1403
جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی
هنگامی که جشنهای حکومتی به مناسبت 2500 ساله شدن شاهنشاهی در ایران در سال 1350 برپا شد، امام خمینی اعلامیهای علیه شاه و دولت ایران صادر کرد و سپس از ما طلبهها خواست تا این اعلامیه را که خطاب به حاجیان ایرانی صادر شده بود تا از ماهیت حکومت شاه باخبر شوند، به عربستان ببریم و در ایام حج میان زائران ایرانی پخش کنیم.
درست در همین زمان بود که من با اجازه امام، حرکتی دیگر را شروع کردم تا نقش روحانیت مبارز ایرانی در عراق پررنگتر شود. حرکت و طرح سیاسی ما تلگراف طلبههای ارشد خطاب به شخص شاه بود؛ به این صورت که طلاب ایرانی مقیم نجف که از استآنهای مختلف بودند، نامهای به شاه بنویسند و نسبت به سیاستهای رژیم اعتراض کنند؛ البته قرار بود که متن نامه را ما از زبان طلاب هر شهر بنویسیم و آنها هم تأیید و امضا کنند؛ ولی از آنجا که طلاب برخی از شهرها خیلی زیاد بودند، آوردن اسم همه آنها در یک نامه و تلگراف کار مشکلی بود، علاوه بر این که ذکر اسامی ممکن بود دردسرهایی را از سوی رژیم برای این طلاب به وجود آورد.
به همین جهت تصمیم گرفتیم که به عنوان کلی طلاب این شهر و آن شهر بسنده کنیم؛ اما مشکلی که داشتیم این بود که برخی از طلاب با اصل نامهنگاری مخالف بودند؛ مثلاً از میان طلاب شیرازی در کنار موافقت سیدهاشم دستغیب و بیآزار شیرازی، دو تن از فرزندان سیدعبدالهادی شیرازی با این کار مخالف بودند و از آنجا که نمیخواستیم اعلامیهای با مخالفت طلبهای صادر شود، پیش امام رفتم و قضیه را گفتم. امام از راهی وارد شد و معما را طولی با استفاده از هوش و ذکاوت خود حل کرد که به عقل ما نمیرسید.
ایشان فرمود اینهایی که با کار شما مخالفت میکنند، اصلاً شیرازی نیستند! کسانی که در وقت بازگشتن به وطن خود نماز را شکسته میخوانند، در واقع ترک زادگاه کرده و شیرازی محسوب نمیشوند. با این نظر، ما دیدیم که آقایان مخالف اعلامیه، نجفی هستند، نه شیرازی یا مشهدی و غیره؛ به عبارت دیگر منظور امام این بود که به افرادی که با ارسال اعلامیههای اعتراضآمیز به شاه و حکومت او مخالفت میکنند، اعتنا نکنید و کار خودتان را بکنید.
یک نکته جالب این که وقتی نامهای از طرف طلاب خوانسار نوشتیم، دیدیم که طلبههای خوانسار در نجف، تنها دو نفر هستند. یکی از این دو نفر هم شیخ کاظم خوانساری بود که الان ساکن شهر قم است و اهل خوشنویسی است و خط بسیار زیبایی دارد. ایشان در آن زمان از خطاطهای خوب و معروف نجف بود.
من با توجه به این که با وی رفیق بودم و تا حدودی با روحیاتش آشنایی داشتم، پیش خودم گفتم، اگر به شیخ کاظم خطاط بگویم که قصد دادن اعلامیهای سیاسی از طرف طلبههای خوانسار را داریم، حتماً علم مخالفت را بلند میکند! جالب این که وقتی نزد او رفتم و نظرش را پرسیدم، خندید و گفت اشکار ندارد و بعد گفت غیر از من طلب خوانساری دیگری در حوزه نجف نیست؟ گفتم سیدحبیب خوانساری هم هست که از آن پیرمرد کسب اجازه کردهام. به هر تقدیر تلگرافها را از طرف طلاب ایرانی مقیم نجف به ایران فرستادیم تا شاه در ایام جشنهای حکومتی خود بداند که خمینی در تبعیدگاه خود تنها نیست.
سال 49 قرار شد اعلامیههای حضرت امام را به مکه ببریم و در بین حجاج ایرانی توزیع کنیم. ابتدا اعلامیههایی را که آماده کرده بودیم، در چند گونی گذاشتیم و با ماشینهایی که از نجف به مکه میرفتند، فرستادیم و سپس من و رفقایی که مسئولیت پخش اعلامیه امام را به عهده گرفته بودیم در فرصت اندکی که تا موسم حج باقی مانده بود خودمان را به مکه رساندیم و بهترین مکان برای توزیع اعلامیه را سرزمین منا تشخیص دادیم و بر این اساس تصمیم گرفتیم که اعلامیهها را بسته بست ببریم و همین کار را هم کردیم و تقریباً به میان همه کاروانهای ایرانی رفتیم و اعلامیه امام را به دست تکتک حاجیها دادیم تنها به سراغ دو تا کاروان که کم و بیش خبر داشتیم ساواکیها در آن هستند، نرفتیم.
سازمان امنیت شاه هر سال عدهای از مأموران خود را در لباس زائر خانه خدا روانه بیتالله الحرام میکرد تا مراقب اوضاع باشند و اخبار را گزارش کنند و احیاناً مخالفان رژیم را شناسایی و به مأمورین سعودی تحویل دهند و سپس به ایران برگردانند. به هر تقدیر کار توزیع اعلامیه به سرعت و در طی چند ساعت انجام شد؛ چون چارهای نداشتیم و باید در کمترین فرصت کار را انجام میدادیم تا گرفتار نشویم.
یکی از افرادی که در جریان تقسیم اعلامیه امام، به ما کمک شایانی کرد و نقش مهمی داشت، حجتالاسلام سیدمهدی طباطبایی خراسانی، برادر زن شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی بود. ایشان از ایران برای زیارت آمده بود که ما از ایشان هم کمک گرفتیم و توزیع یک گونی از اعلامیهها را به ایشان سپردیم که به نحو احسن انجام داد.
غیر از ایشان، بعضی کارواندارها هم با ما همکاری میکردند و اعلامیهها را میان اعضای کاروان خود پخش میکردند که حاج تفتی متبحری (دولابی) یکی از آنها بود. یادم هست که تمام اعلامیه را به خیمه ایشان بردم و از آنجا بسته، بسته به کاروانها رساندم تا توزیع کنند. گفتنی است که بنده با دست خودم یک اعلامیه هم به مردم ندادم و فقط بسته یا کیسه را میان کاروانها تقسیم میکردم. ناگفته نماند که علاوه بر این چند گونی، مقداری از اعلامیهها نیز در اختیار آقای محتشمیپور و بعضی از دوستان دیگر بود که خودشان از نجف آوردند و در عرفات و منی توزیع کردند.
متأسفانه در حین توزیع اعلامیه، آقای محتشمیپور و دوست دیگرم آقای شیخ محمدرضا ناصری یزدی، شناسایی و دستگیر شدند که خوشبختانه آقای محتشمیپور از دست آنها فرار کرده بود؛ ولی آقای ناصری را به یکی از کاروانها برده بودند و سپس به مأمورین سعودی تحویل داده بودند. مسئول این کاروان، فردی به نام صفایی و مداح و روضهخوان کاروان هم آقایی به نام علامه بود.
غیر از مسئول این کاروان، مدیران برخی دیگر از کاروانها هم داخل خیمه بودند؛ ولی اینها نزدیکی «جمرات» منزل گرفته بودند و از قرار معلوم، آقای ناصری نیز اطراف همین جمرات، گرفتار و دستگیر شده بود؛ من نمیگویم آنها در دستگیری ایشان دخالتی داشتند، اصلاً اینطور نبود؛ ولی دل و جرأت مخالفت با رژیم شاه را نداشتند و تمایلی به امام و اعلامیه ایشان نشان نمیدادند. بالاخره، آقای ناصری را از آن کاروان که حالت بازداشتگاه داشت، بردند و تحویل مأموران حکومت عربستان سعودی دادند.
بعد از این قضیه یک روزی، آقای مروارید، نزدیک «صفا و مروه» به من رسید و خندهکنان گفت آقا شیخ حسن اینجا زنبور زیاد است، مواظب باش یک وقت گزیده نشوی! منظور ایشان ساواکیها بودند که همه جای مکه پخش شده بودند.
در پی دستگیری آقای ناصری ما تلاش خود را آغاز کردیم تا آقای ناصری را به ایران برنگردانند و تحویل ساواک ندهند. پس از بازگشت به عراق نیز، مرتب به سفارت عربستان میرفتیم و درخواست آزادی آقای ناصری را مطرح میکردیم. وقتی هم که به سفارت میرفتیم، به صورت یک دسته بیست نفره میرفتیم تا قضیه را جدی بگیرند. سردسته طلبههای درخواستکننده آزادی آقای ناصری، من و آقای رضوانی بودیم. آنقدر به سفارت عربستان رفتیم و آمدیم تا این که ناچار شدند پس از حدود دو سال آقای ناصری را آزاد کنند و در واقع، اگر فشار ما از طریق روحانیت نجف به سفیر عربستان نبود، ایشان به این زودیها آزاد نمیشد.
منبع: مهاجر شریف: خاطرات حجتالاسلام والمسلمین حسن یزدیزاده، تدوین علیرضا نخبه، تهران، عروج، 1399، ص 145 - 149.
تعداد بازدید: 80