07 مهر 1403
احمد ساجدی
یکی از چهرههای سیاسی تأثیرگذار حکومت پهلوی «عبدالله انتظام وزیری» بود. وی و برادرش «نصرالله انتظامی وزیری» از خاندان مشهور «وزیری» بوده و بیشتر اجدادشان طی سالهای طولانی در خدمت قاجار بودهاند.
عبدالله انتظام در دوره پهلوی دوم مسئولیتهایی چون وزارت امور خارجه، سفارت یا هیئت مدیره شرکت نفت را عهدهدار بود.
در مجموعه اسناد لانه جاسوسی چند سند خواندنی از وی دیده میشود:
عبدالله انتظام که «با دربار شاه رابطهای تنگاتنگ دارد و از دوستان مورد عنایت شاهزاده اشرف پهلوی به شمار میرود»[1] یک سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از سوی فضلالله زاهدی سرکرده کودتا به عنوان وزیر امور خارجه ایران منصوب شد.[2] این انتصاب، تأکید مستقیم محمدرضا پهلوی بود:
«شاه از زاهدی خواست که عبدالله را برگزیند. در حالی که بسیاری از دوستان نخستوزیر او را تحت فشار قرار داده بودند که علی سهیلی را به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب کند.»[3] اصرار محمدرضا پهلوی به انتخاب عبدالله انتظام برای منصب وزارت خارجه، به دلیل تصمیم شاه برای ابراز حسن نیت خود نسبت به انگلیس و آمریکا بوده است:
«انتظام به خاطر هواداریش از غرب مشهور است. انتصاب وی توسط شاه، این احساس را در زمینه تمایل شاه مبنی بر برقراری مجدد روابطی استوار با ایالات متحده و انگلستان بهوجود میآورد.»[4] به همین دلیل انتظام در این سمت تلاش کرد تا ابتدا گامهای مؤثری برای تحکیم جای پای آمریکاییها در ایران بردارد. او عامل تمدید حضور هیأت نظامی آمریکا در ارتش و ژاندارمری ایران شد و در این رابطه طی دو قرارداد که در ۲۹ فروردین ۱۳۳۳ با «لویی هندرسون» سفیر آمریکا در تهران به امضا رساند، این درخواست را مطرح کرد.[5]
وابستگی عبدالله انتظام به آمریکاییها و علاقه وی به آنان در تعدادی از اسناد لانه جاسوسی اینگونه بازتاب داشته است:
«... جانبداری او از آمریکا دور از انتظار نیست. او دارای یک همسر آمریکایی است.[6] دختر او نیز یک شهروند آمریکایی است که با یک افسر ارتش آمریکا ازدواج کرده است.»[7]
«او مدتی رئیس بخش آمریکا در وزارت امور خارجه ایران بوده و همیشه با سفارت آمریکا رابطه دوستانه داشته است.»[8]
«تا زمانی که او وزیر خارجه باشد مناسبات بین وزارت امور خارجه ایران و سفارت آمریکا صمیمانه خواهد بود.»[9]
و در جایی بهطور غیرمستقیم به نقش عبدالله انتظام در انجام فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی به نفع آمریکاییها اشاره شده است:
«بین عبدالله انتظام و سفارت آمریکا در تهران رابطهای دوستانه برقرار بوده و وی به عنوان یک منبع اطلاعاتی همیشه مورد استفاده مقامات آمریکایی واقع شده است.»[10]
یکی از اسناد لانه جاسوسی به بیاطلاعی عبدالله انتظام از مسائل روز کشور و همچنین نداشتن پایگاه مردمی وی اشاره دارد:
«مهمترین جنبه منفی انتظام به عنوان وزیر امور خارجه، فقدان تجربه او از کشورش میباشد. حقیقتی که مشکلات داخلی و روند فکری موجود در ایران را برای وی غیر قابل درک و فهم میسازد. او فاقد پایگاه مردمی و سیاسی است.»[11]
و در همین رابطه:
«غیبت طولانی وی از صحنه داخلی کشور به خاطر فعالیتهایش در پستهای خارجی باعث شده که نسبت به مشکلات داخلی برداشت صحیحی نداشته باشد.»[12]
حتی زمانی که وی مدیرعامل شرکت نفت بود نیز اسناد لانه جاسوسی او را فرد موفقی نمیدانستند:
«او در سمت کنونی ـ مدیرعامل شرکت نفت ایران ـ فردی فعال به نظر میرسد ولی درک فنی وی از امور نفتی محدود است و میگویند در توسعه سیاستهای شرکت ملی نفت ایران نقش رهبری چندانی ایفا نمیکند.»[13]
یکی از اسناد لانه جاسوسی پس از اشاره به تشکیلات فراماسونری و دورههای فراماسونی در ایران، به موضوع عضویت عبدالله انتظام و برادرش در این تشکیلات اشاره کرده است:
«.... بعضی از دورهها دوام زیادی داشتند. علی امینی خود یک دورهای دارد که تاکنون مدت ۱۲ سال است که روزهای چهارشنبه گرد هم میآیند. اعضای این دوره عبارتند از اشخاصی نظیر عبدالله انتظام مدیر سابق شرکت ملی نفت ایران و نصرالله انتظام عضو سابق کمیته و رئیس سابق مجمع عمومی ملل متحد. برادران انتظام از افراد فعال سایر دورهها نیز هستند.»[14]
عبدالله انتظام وزیری، از افراد مؤثر در لژهای فراماسونری بود. او در لژهای «وفا» و «صفا» فعالیت میکرد و حتی لقب «استاد بزرگ» و «رئیس انجمن اخوت» هم به وی اعطا شده بود.[15] وی همچنین یکی از اعضای مؤسس لژ آلمانی «مهر» و لژ مستقل ملی ایران بود.[16]
و این سند:
«دکتر لقمان ادهم از وزارت دربار، منوچهر اقبال رئیس شرکت ملی نفت ایران، عبدالله انتظام مدیر سابق شرکت ملی نفت ایران، جعفر شریف امامی رئیس مجلس سنا و جواد منصور پدر حسنعلی منصور، فراماسون هستند.[17]
انتظام در ارتباط با فاجعه سرکوب خونین قیام اسلامی 15 خرداد 1342، فقط به دلیل یک اظهار نظر سیاسی، از مقامش برکنار و تا سال 1357 به مدت 15 سال خانهنشین گردید:
«... وی که رئیس شرکت ملی نفت ایران بود، در جلسهای در دفتر حسین علاء وزیر دربار از رفتار و عملکرد محمدرضا شاه انتقاد نمود و درباره عواقب تندرویهای اسدالله علم نخستوزیر وقت و رویارویی با روحانیت، به شاه هشدار داد و شاه را از اینگونه اقدامات برحذر داشت. مراتب، توسط سپهبد یزدانپناه به شاه گزارش شد و شاه، دستور برکناری حسین علاء از وزارت دربار و انتظام وزیری از ریاست شرکت ملی نفت ایران را صادر کرد.»[18]
به دستور شاه، عبدالله انتظام، خانهنشین شد و چون به لحاظ معیشت در سختی و تنگنا بود، در منزل خویش یک کارگاه آهنگری و پنجرهسازی کوچک برپا کرده بود.[19]
با وجود این، محمدرضا پهلوی، در سال 1357 که خطر سقوط سلطنت را احساس میکرد، از عبدالله انتظام خواست مقام نخستوزیری را بپذیرد، اما وی قبول نکرد. اول دی 1357 شاه، انتظام را دوباره در رأس شرکت ملی نفت قرار داد؛[20] در حالی که وی در آن زمان 81 سال از عمرش میگذشت[21] و دیگر توان چندانی برای انجام کار مؤثر نداشت. انتظام، هنگام فرار شاه از ایران، از اعضای شورای سلطنت بود.[22]
وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بار دیگر خانهنشین شد. خانه او در کوچهای در حوالی میدان انقلاب، محل تجمع برکنارشدگان از عرصه سیاسی کشور بود. سرانجام عبدالله انتظام در 2 فروردین 1362 در 86 سالگی در تهران درگذشت.[23]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بهار 1386، کتاب هشتم، مبحث: «زندگینامه جمعی از رجال پهلوی»، ص368، موضوع: «انتظام ـ 4».
[2]. همان، ص ۳۶۸، « انتظام ـ ۳».
[3]. همان، ص ۳۶۸، « انتظام ـ ۳».
[4]. همان، ص ۳73، « انتظام ـ 7».
[5]. همان، کتاب هفتم، مبحث: «مستشاری نظامی آمریکا در ایران»، اسناد ۴۶ - ۴۷، ص ۵۵۷.
[6]. همان، کتاب هشتم، ص ۳۶۶، موضوع: «انتظام ـ ۱».
[7]. همان، ص ۳۶۷، موضوع: «انتظام ـ 2».
[8]. همان، ص ۳۶۶، موضوع: «انتظام ـ 2»
[9]. همان، ص ۳۶8، موضوع: «انتظام ـ 3».
[10]. همان، ص ۳۶9، موضوع: «انتظام ـ 4».
[11]. همان، ص ۳۶6 موضوع: «انتظام ـ 2».
[12]. همان، ص ۳۶۶، موضوع: «انتظام ـ 1».
[13]. همان، ص ۳۶8، موضوع: «انتظام ـ 4».
[14]. همان، کتاب دوم، مبحث: «تشکیلات اندیشمندان»، ص ۶۱۸.
[15]. فصلنامه مطالعات تاریخی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج 16، ص 194؛ اسماعیل رایین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، ج 1، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص 524 - 526.
[16]. امینی به روایت اسناد ساواک، ج 3، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1379، ص 63.
[17]. اسناد لانه، همان، کتاب دوم، مبحث: «تشکیلات اندیشمندان»، ص ۶۱۸.
[18]. عبدالله شهبازی، «علی دشتی و عوامل سقوط سلطنت پهلوی»، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، آرشیو مقالات.
[19]. عاقلی، باقر، زندگینامه و شرح حال وزرای امور خارجه، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1379، ص 398.
[20]. اسناد لانه، همان، کتاب نهم، ص 644 – سند شماره 345.
[21]. همان، کتاب هفتم، مبحث: «اعتصاب در بخش نفت»، ص 285 ـ سند شماره 36.
[22]. همان، کتاب دوم، ص 89 - سند شماره 51.
[23]. سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، مقاله: «عبدالله انتظام وزیری».
تعداد بازدید: 99