انقلاب اسلامی :: زندان «دوله‌تو»

زندان «دوله‌تو»

14 اردیبهشت 1404

احمد ساجدی

پنجشنبه 17 اردیبهشت 1360، تعداد 120 نفر از مدافعان انقلاب اسلامی که در زندان «دوله‌تو» در منطقه سردشت تحت اسارت افراد حزب دمکرات بودند، در نقشه‌ای از پیش برنامه‌ریزی شده، توسط جنگنده‌ها و بالگردهای نظامی رژیم بعث عراق بمباران شدند و به شهادت رسیدند. قربانیان، جمعی از رزمندگان ارتش، سپاه پاسداران، پیشمرگان مسلمان کرد و کارگران و متخصصان فنی جهاد سازندگی بودند که به مدت دو سال در اسارت حزب دمکرات به سرکردگی عبدالرحمن قاسملو بودند. زندانبانان زندان «دوله‌تو» ساعتی قبل از حمله، اطراف زندان را ترک کردند و این نشان از هماهنگی میان حزب دمکرات با رژیم صدام  داشت.[1]

۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۰ به دعوت ارگان‌ها و نهادهای انقلابی، بازارهای قم، تهران، کرمانشاه، تبریز و چند شهر دیگر در اعتراض به جنایت مشترک صدام و عبدالرحمن قاسملو تعطیل شدند. در این روز اکثر شهرهای کشور، عزای عمومی بود و مردم در راهپیمایی‌های سراسری و اعتراض‌آمیز شرکت داشتند.[2]

روز ۲۵ اردیبهشت ۱۳۶۰ نیز یکصد نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اطلاعیه‌ای ضمن تقبیح این جنایت، از دولت جمهوری اسلامی ایران خواستند ابعاد فاجعه را در عرصه بین‌المللی فاش کند. در همین روز حجت‌الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، سازمان مجاهدین خلق و دیگر گروه‌های مدعی دفاع از حقوق خلق را به خاطر سکوت در برابر این جنایت هولناک محکوم کرد.[3]

موقعیت زندان

«دوله‌تو» نام روستایی از توابع بخش وزینه در شهرستان سردشت استان آذربایجان غربی است. این روستا در شمال غربی سردشت و جنوب غربی منطقه «آلواتان» در بین جاده سردشت ـ پیرانشهر قرار دارد. در این روستا زندانی قرار داشت که به همین نام مشهور بود. این زندان در نقطه صفر مرزی میان ایران و عراق ایجاد شده بود و بعد از پیروزی انقلاب به دلیل تسلط افراد وابسته به حزب دمکرات بر منطقه، از آن برای نگهداری موقت افرادبه گروگان گرفته شده اعم از نیروهای نظامی و انتظامی و سازمان‌ها و نهادهای انقلابی و پیشمرگان کُرد مسلمان استفاده می‌شد.[4]

زندان «دوله‌تو» اصطبل حیوانات بود و محل مناسبی برای نگهداری اسرا نبود، زیرا فاقد امکانات بود. به گفته محکومین این زندان، از اسرا بیگاری می‌کشیدند.[5]

افرادی که توسط احزاب کومله و دموکرات به گروگان برده می‌شدند، در زندان «دوله‌تو» نگهداری می‌شدند. رئیس زندان فردی به نام سروان امیدی از افسران ارتش شاهنشاهی و خواهرزاده عبدالرحمن قاسملو بود. زندانبانان نیز بیشتر از افسران ارتش پهلوی بودند که زندانیان را شکنجه می‌کردند و گاه به اعدام محکوم می‌کردند. محاکمه‌ زندانیان نیز توسط به اصطلاح «واحد قضایی حزب دموکرات» انجام می‌شد.[6]

شکنجه، بیگاری، بدی شرایط تغذیه، فقدان شرایط مناسب برای خواب، و نبود امکانات درمانی از ویژگی‌های‌ این زندان بود. یکی از محکومین این زندان می‌گوید: «زندان مملو از موش و شپش و به شدت کثیف و نمناک بود.»[7] یکی از اعضای پیشمرگان مسلمان کرد نیز  که مدتی در این زندان بوده است، می‌گوید: «زندان دوله‌تو، طویله‌ای بود که از آن به عنوان زندان استفاده می‌شد.»[8] وی می‌گوید: «وقتی از زندان «دوله‌تو» آزاد شدم و نزد خانواده‌ام رفتم، پدرم مرا نشناخت. زیرا بسیار ضعیف و لاغر و رنجور شده و پوستم به استخوانم چسبیده بود.»[9]

غذای زندانیان یک تکه نان با مقداری آب نخود یا آب گوجه بود که شکم آنها را سیر نمی‌کرد و مهم‌تر اینکه رفتار زندانبان‌ها و مأموران با زندانیان بسیار محشیانه بود.[10]

ازجمله اقدامات غیرانسانی دمکرات‌ها برای ایجاد وحشت در بین زندانیان، اجرای اعدام‌های مصنوعی بود. گاه افرادی را که مطابق میل دمکرات‌ها رفتار نمی‌کرند، با چشم بسته به درختی می‌بستند و بعد هم لوله تفنگ خالی را روی شقیقه او می‌گذاشتند و ماشه را فشار می‌دادند. این کار تأثیر نامطلوبی در روحیه زندانی‌ها می‌گذاشت و در واقع یک جنگ روانی بود.[11]

زندانیان بسیاری در مدت اسارت، بازجویی و تعدادی نیز اعدام شدند. «غلامرضا شیران» یکی آزادگان از بند این اسارتگاه می‌گوید: «معمولاً در بازجویی‌ها یکی از خشن‌ترین مأموران حزب دموکرات می‌آمد که معروف به «ماموستا گوران» بود. او فردی بود که خونسرد در جایگاه می‌نشست؛ به آرامی صحبت می‌کرد؛ لابه‌لای صحبت‌ها می‌خندید؛ یادداشت‌هایی می‌نوشت؛ آرام بلند می‌شد و می‌رفت و سپس تیربار کاشته می‌شد و چند نفر اعدام می‌شدند.»[12]

بمباران زندان

پس از آزادسازی بخش‌هایی از کردستان توسط سپاه و ارتش از تصرف نیروهای کومله و دموکرات، جلسه‌ای در اردیبهشت 1360 با هماهنگی حزب بعث عراق و با حضور 2 نفر از اعضای کمیته مرکزی حزب دموکرات به نام‌های «جلیل گادانی» و «فتاح کاویانی»، 2 نفر از افسران ارتش عراق به نام‌های «سرهنگ عیار عبدالرضا» و «سرهنگ رشید صالح» از کارمندان اداره استخبارات کرکوک، 2 نفر از سران حزب کومله به نام‌های «عبدالله مهتدی» و «ابراهیم علیزاده»، همراه با خلبان ایرج سلطانی (خلبان مخصوص بالگرد اشرف پهلوی)، در دفتر سیاسی حزب دمکرات برگزار شد. در این جلسه تصمیم گرفته شد زندان «دوله‌تو» بمباران شود. گفته می‌شود طراح حمله به زندان هم خلبان ایرج سلطانی بود.[13]

زندانیان هر روز برای هواخوری به محوطه باز زندان برده می‌شدند و در حیاط زندان قدم می‌زدند، اما صبح روز 17 اردیبهشت 1360، تعداد نگهبانان و افراد مسلح زندان، به شدت کاهش پیدا کرد. در این روز دو جنگنده عراقی، در ارتفاع کم از بالای زندان گذشتند و یکی از هواپیماها حوالی زندان را بمباران کرد. نگهبانان طبق نقشه تعیین شده، با دیدن این صحنه، اسرا را به سرعت، به داخل زندان بردند، درها را بستند و خود به اطراف زندان رفتند. هواپیماها چند دقیقه بعد برگشتند و ساختمان زندان را بمباران کردند. بسیاری از اسرا در این بمباران به شهادت رسیدند. چند دقیقه بعد، چهار بالگرد توپ‌دار عراقی به بالای زندان آمدند و آنانی را که پس از خرابی زندان در محوطه اطراف بودند، با رگبار مسلسل‌های سنگین کالیبر 50 هدف قرار دادند. در این دور از حملات نیز بیش از 50 نفر از زندانیان به شهادت رسیدند. تعدادی هم که مجروح شده بودند از زندان فرار کردند و در کوه‌ها و موانع طبیعی اطراف، بر اثر صدمات وارده، خونریزی و گرسنگی جان خود را از دست دادند.[14]

در لحظه بمباران 200 زندانی شامل افراد ارتشی، سپاهی، بسیجی و اعضای جهاد سازندگی در زندان بودند که بر اساس آمارها، 120 نفرشان به شهادت رسیدند.[15]

درباره آناین بمباران گفته شده است: «ناگهان صدای انفجار بسیار شدیدی به گوش رسید. زندان لرزید و فضای داخل زندان از خاک و غبار و دود پر شد، به حدی که جایی و چیزی دیده نمی‌شد. بچه‌هایی که زنده مانده بودند، شروع به گفتن یا ابوالفضل، یاعلی و یاالله کردند. هیچ راهی برای گریز نبود. ابتدا فکر کردیم زیر آوار مانده‌ایم. کمی‌گذشت و خودم را تکان دادم و دیدم آواری روی من نیست. چند لحظه بعد وقتی خاک و دود فرونشست روزنه‌ای از دور پیدا شد. این را هم بگویم که وقتی دموکرات‌ها سوت زدند و بچه‌ها را به داخل زندان فرستادند خودشان از زندان فاصله گرفتند، به غیر از یک نفرشان که پیرمردی بود و روی بام زندان مستقر بود، همه‌شان از زندان دور شده بودند. این نشان می‌داد که دموکرات‌ها از زمان واقعه بمباران باخبر بودند. پیرمرد را هم گذاشته بودند که کشته بشود تا بتوانند ثابت کنند از بمباران بی‌خبر بودند.»[16]

رضا رستمی نویسنده کتاب «زندان دوله‌تو» می‌نویسد: «روز حادثه پرچم‌های سفیدی بر بام زندان نصب شده بود تا بالگرد‌ها و جنگنده‌های عراقی، محل زندان را به راحتی بتوانند شناسایی‌ کنند.»[17]

در این حادثه تعداد کمی از زندانبانان حزب دموکرات هم کشته شدند که برخی تحلیلشان این است که چون حزب دموکرات کردستان به دلیل همکاری با حزب بعث عراق از سوی مردم تحت فشار بود، این تعداد را عمداً نجات نداد تا ادعا کند با حزب بعث در تقابل است. به همین دلیل حزب دموکرات پس از این واقعه‌ بلافاصله اطلاعیه‌ای صادر کرد و در آن حزب بعث عراق را محکوم نمود![18]

روایت رئیس مجلس شورای اسلامی

هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی 26 اردیبهشت 1360، در گزارشی راجع به این فاجعه گفت: «تا آن جایی که تحقیقات ابتدایی نشان می‌دهد، روز بمباران، محافظان زندان خودشان رفته بودند به جز عده‌ای بسیار کم. از 150 نفر 12 نفر حضور داشتند که هواپیماها می‌رسند و زندانی‌ها که در صحن زندان بودند به دستور محافظان به داخل عمارت منتقل می‌شوند و اینها نیز خودشان از محل دور می‌شوند. هواپیماها در برگشت زندان را بمباران می‌کنند و صدها مبارز اسیر که ماه‌ها در دست آشوبگران کردستان و باند قاسملو و کومله و دوستان فدایی خلق و مجاهد خلقشان اسیر بودند، شهید و تعداد نامعینی مجروح می‌شوند.»[19]

هاشمی رفسنجانی افزود: «تعدادی از اسیران نیز که پس از خرابی دیوار زندان موفق به فرار شده بودند توسط محافظان زندان شهید شدند و تعداد دیگری که توانستند به جنگل‌های اطراف بگریزند باز در آنجا هم هدف قرار گرفتند و اجسادشان در محوطه پراکنده است.»[20]

فاجعه زندان «دوله‌تو» در امتداد یک رشته جنایات هولناک افراد حزب دموکرات و حزب کومله علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی به وقوع ‌پیوست؛ نظامی که عمر آن از دو سال تجاوز نکرده بود.

پس از این جنایت، زندان یادشده همچنان در اختیار حزب دموکرات باقی ماند تا آنکه در آبان ۱۳۶۲ با عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه سردشت، از اشغال حزب دموکرات خارج و سپس تعطیل شد.[21] پس از عملیات «والفجر- 4» ، تمامی پهنه میان بانه، مریوان، سردشت از وجود بعثی‌ها و مزدوران منطقه‌ای آنان پاکسازی شد.[22]

گرچه درباره این جنایت تاکنون کمتر گفته شده است اما در سال 1363 فیلم سینمایی «زندان دوله‌تو» توسط رحیم رحیمی‌پور ساخته شد و مکان زندان نیز به عنوان نقطه یادمانی در شمال غرب کشور شناخته شد.[23]

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. روزنامه جمهوری اسلامی، 23 اردیبهشت 1360، ش 560، ص 2؛ روزنامه اطلاعات، 23 اردیبهشت 1360، ش 16427، ص 2.

[2]. روزنامه جمهوری اسلامی، 24 اردیبهشت 1360، ش 561، ص 1 - 3؛ همان، 26 اردیبهشت 1360، ش 562، ص 1 - 4.

[3]. روزنامه جمهوری اسلامی، 26 اردیبهشت 1360، ش 562، ص 7.

[4]. سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، بخش مقالات، مقاله: «جنایت در زندان دوله‌تو».

[5]. خبرگزاری تسنیم، «زندان دوله‌تو»؛ جنایتی در دوران جنگ که در تاریخ مغفول ماند»، تاریخ: 17 اردیبهشت ۱۳۹۸.

[6]. خبرگزاری تسنیم، همان.

[7]. سایت مشرق‌نیوز، مقاله: «بمباران زندان دوله‌تو به روایت شاهد زنده واقعه»،  کد خبر 568097، تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵.

[8]. خبرگزاری تسنیم، همان.

[9]. سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، بخش مقالات، مقاله: «بعد از سه ماه که از زندان دوله‌تو آزاد شدم، پدرم مرا نشناخت».

[10]. روزنامه همشهری، مقاله: «بمباران زندان دوله‌تو»، کد مطلب : 160014، تاریخ : 19 اردیبهشت 1401.

[11]. روزنامه همشهری، همان‌جا.

[12]. خبرگزاری ایرنا، مقاله: « فاجعه «دوله‌تو»؛ سندی از جنایت‌های گروهک‌های تجزیه‌طلب در کردستان»، ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، کد خبر: 85104432.

[13]. سایت خبری تحلیلی «بولتن‌نیوز»، مقاله : «دمکرات و کومله و فاجعه دوله‌تو»، کد خبر: ۴۹۳۸۱، تاریخ انتشار: 7 خرداد ۱۳۹۰.

[14]. خبرگزاری تسنیم، همان.

[15]. علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، انتشارات مرز و بوم، 1395، ج 1، ص 319.

[16]. خبرگزاری تسنیم، همان.

[17]. خبرآنلاین، مقاله: «دموکرات‌ها گرای بمباران دوله‌تو را به بعثی‌ها داده بودند»، کد خبر: 1012934، تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۳۹۹.

[18]. خبرگزاری تسنیم، همان.

[19]. روزنامه جمهوری اسلامی، 26 اردیبهشت 1360، ش 562، ص 8.

[20]. روزنامه جمهوری اسلامی، همان ص.

[21]. علایی، حسین، همان، همان ص.

[22]. برزگر، علیرضا، روزشمار جنگ تحمیلی، انتشارات سروش، تهران، 1389، ص 114؛ علایی، حسین، ، همان، ص 627.

[23]. خبرگزاری تسنیم، همان.



 
تعداد بازدید: 30


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: