انقلاب اسلامی :: ترور آیت‌الله خامنه‌ای

ترور آیت‌الله خامنه‌ای

01 تیر 1404

احمد ساجدی

روز 6 تیر 1360 آیت‌الله خامنه‌ای نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع و امام جمعه تهران بر اثر انفجار بمبی که در یک ضبط صوت در مسجد ابوذر تهران کار گذاشته شده بود مجروح شدند.[1]

زمینه‌های حادثه مسجد ابوذر

تیر ۱۳۶۰ یکی از خونین‌ترین ماه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. سازمان مجاهدین خلق در این ماه بیشتر از گذشته چهره تروریستی خود را به مردم ایران و به همه جهانیان نشان داد. تبانی با ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور معزول نیز عامل مؤثری بود که به سازمان مجاهدین خلق در ترور، کشتار، و ارتکاب انواع جرائم اجتماعی کمک می‌کرد. از این‌رو برای بررسی و مطالعه درباره حادثه مسجد ابوذر تهران باید رویدادهای چند روز قبل از آن را مورد بازنگری قرار داد. این حوادث عبارتند از:

عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا توسط امام خمینی در ۲۰ خرداد[2]، فراخوان بنی‌صدر برای مبارزه علنی مردم علیه نظام در ۲۲ خرداد[3]، تصویب لایحه عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر برای مقام ریاست جمهوری در ۲۷ خرداد[4]، اعلام جنگ مسلحانه سازمان مجاهدین خلق علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی در ۲۸ خرداد[5]، آشوب‌های خونین خیابانی سازمان مجاهدین خلق در تهران و شهرستان‌ها و به شهادت رساندن ده‌ها نفر از مردم در ۳0 خرداد[6]، عزل بنی‌صدر از مقام ریاست جمهوری توسط امام خمینی در 1 تیر[7]، انفجار بمب در راه‌آهن تهران توسط مجاهدین خلق در 2 تیر که به شهادت 7 نفر و مجروح شدن ۵۰ نفر انجامید،[8]، کشف یک بمب قوی کنار یک هنرستان دخترانه در تهران در 3 تیر[9] و... .

یکی از مشاوران بنی‌صدر به نام «سودابه سدیفی» می‌گوید بنی‌صدر قبل از فرار از کشور به مسعود رجوی سرکرده سازمان مجاهدین خلق پیغام داده بود که «باید شروع به زدن رأس‌های حاکمیت کرد.»[10]

روز جمعه پنجم تیر، یک روز قبل از حادثه مسجد ابوذر، انتخابات میاندوره‌اى مجلس شوراى اسلامى در 19 شهر کشور برگزار شد و حضور گسترده مردم در نمازهاى جمعه در آن روز با تظاهرات و شعارهاى مختلف مردم در مخالفت با بنى‌صدر و سازمان مجاهدین خلق و محکومیت همدستی آنان با یکدیگر همراه بود. در این روز آیت‌اللّه‌ خامنه‌اى در خطبه‌های نماز جمعه تهران ضمن ارائه تحلیلى از عملکرد سازمان مجاهدین خلق گفتند: «من سوابق و ضعف‌هاى آنها را مى‌دانم و خود آنها مى‌دانند که ما به خوبى آنها را مى‌شناسیم.» وی سپس خطاب به سران این تشکیلات گفتند:

«شما خودتان را در تاریخ رسوا کردید و حرف‌هاى قبلى خود را تخطئه نمودید... چرا با گروه‌های ضد خدا همدم شده‌اید؟ شما اى مجاهدین خلق مقابله خود را با دولت و حکومت اسلامى به حساب مقابله با ارتجاع مى‌گذارید. ارتجاع با منطق اسلام یا منطق کمونیسم؟ ارتجاع در منطق اسلام یعنى ارتداد و شماها هستید که مرتجعید.»[11]

ایشان همچنین در سخنان خود جوانان و نوجوانان هوادار سازمان را به تفکر و توجه به واقعیات و پذیرش نصایح خیرخواهان فراخواندند.[12]

 

روز واقعه

مسجد ابوذر از مساجد قدیمی جنوب تهران است که در منطقه 17 شهرداری تهران و در محله «ابوذر» واقع شده است. آیت‌الله خامنه‌ای طبق برنامه‌ریزی حزب جمهوری اسلامی هر هفته روزهای شنبه به مسجد ابوذر رفته و در جلسات پرسش و پاسخ مردم شرکت می‌کردند. برای روز شنبه (۳۱ خرداد ۱۳۶۰) نیز برنامه سخنرانی تدارک دیده شده بود، اما وی در آن روز به دلیل حضور در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی که سرگرم مشورت و تنظیم متن ارسالی برای امام خمینی در مورد لایحه عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر بودند، نتوانستند به مسجد ابوذر بیایند و برنامه به شنبه هفته بعد (6 تیر) موکول شد.[13]

آن روز (6 تیر) آیت‌الله خامنه‌ای از درِ بزرگ مسجد ابوذر وارد شده و به اصرار امام جماعت مسجد: «حجت‌الاسلام رضا مطلبی»، امامت نماز ظهر و عصر را بر عهده گرفتند. ایشان طبق رسم همیشگی بین دو نماز ایستاده و برای مردم سخن گفتند. مردم رو به قبله نشسته و چشم به تریبونی دوخته بودند که آیت‌الله خامنه‌ای در حال سخنرانی بودند. در این حین جوانی از میان جمعیت در حالی که ضبط صوتی بزرگ در دست داشت از لابلای مردم به سمت آیت‌الله خامنه‌ای حرکت کرد. او قد متوسط، موهای فر و ته‌ریش مختصری داشت. کت و پیراهن چهارخانه به تن کرده بود. جمعیت را شکافت و ضبط‌صوتش را روی میز مقابل آیت‌الله خامنه‌ای قرار داد. سپس برگشت و در میان جمعیت گم شد. کمی بعد بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن. آیت‌الله خامنه‌ای در حالی که صحبت می‌کردند، گفتند: «بلندگو را تنظیم کنید.» بعد خودشان را به سمت چپ کشیده و به خاطر آزار سوت، از پشت‌تریبون کمی عقب‌تر آمدند. وی به صحبت‌هایش ادامه داده و به اینجا رسیدند که: «زن در زمان امیرالمؤمنین(ع) مثل همه‌ جوامع بشری مظلوم بود. نه می‌گذاشتند درس بخواند، نه می‌گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند...»

سخنان آیت‌الله خامنه‌ای که به اینجا رسید، به یکباره صدای انفجار بزرگی در مسجد پیچید. همه مردم وحشت‌زده و سراسیمه شدند و آیت‌الله خامنه‌ای را دیدند که به روی زمین افتاد. خون به دیوارها و فرش‌ها پاشیده شد. ایشان را با خودرو بلیزر سفیدرنگ به درمانگاهی در دوراهی قپان در خیابان قزوین بردند. آیت‌الله خامنه‌ای در بین راه چندبار به هوش آمده و شهادتین را بر زبان جاری کردند. پزشکان درمانگاه با مشاهده وضعیت ایشان گفتند کاری از دست‌شان برنمی‌آید. بنابراین آیت‌الله خامنه‌ای را به بیمارستان «بهارلو» در میدان بهداری نزدیک راه‌آهن منتقل کردند. یک تیم پزشکی مجرب به سرپرستی دکتر هادی منافی وزیر بهداری وقت تشکیل شد و ایشان مورد عمل جراحی قرار گرفتند. در این بیمارستان مشخص شد که سمت راست بدن ایشان پر از ترکش و قطعات ضبط‌صوت شده است. قسمتی از سینه کاملاً سوخته و دست راست از کار افتاده و ورم کرده بود. استخوان‌های کتف و سینه هم به ‌راحتی دیده می‌شد. ایشان از ناحیه بالای کتف و ران سمت راست مجروح شده بودند. استخوان ترقوه نیز شکسته و چند رگ و عصب دست راستشان قطع شده بود. عمل جراحی تا آخر شب طول کشید، اما ادامه رسیدگی در این بیمارستان ممکن نبود. از سوی دیگر کنترل امنیتی بیمارستان بهارلو مشکل بود و هزاران نفر از مردم نگران در مقابل بیمارستان ایستاده بودند. بیمارستان قلب تنها مرکزی بود که امکان مراقبت‌های ویژه بعد از عمل در آن وجود داشت، از این‌رو آیت‌الله خامنه‌ای با بالگرد به بیمارستان قلب تهران انتقال داده شدند.[14]

حجت‌الاسلام رضا مطلبی امام جماعت مسجد ابوذر که شاهد عینی انفجار بود در پاسخ به این سئوال که چرا اقدامات حفاظتی برای آقا در مسجد تدارک دیده نشده بود، گفت: «تا آن‌زمان ترور شخصیت‌ها متداول نشده بود و ما اصلاً فکر نمی‌کردیم ایشان مورد سوءقصد قرار بگیرند. آن زمان خیلی‌ها با ضبط‌صوت به محل سخنرانی‌ها می‌رفتند تا صحبت شخصیت‌ها را ضبط کنند. برای همین حتی در حیاط مسجد، میز بزرگی با چند پریز برق گذاشته بودیم تا مردم بتوانند ضبط صوت‌هایشان را روی آن بگذارند.»[15]

عوامل حادثه

در آن زمان سازمان مجاهدین خلق به‌طور رسمی مسئولیت سوءقصد به آیت‌اللّه‌ خامنه‌اى را بر عهده نگرفت. حتى روی قسمتى از بدنه داخلى ضبط صوت انفجارى با ماژیک نوشته شده بود: «هدیه گروه فرقان»[16] و جزوه‌اى نیز با امضاى این گروه درباره این سوءقصد انتشار یافت.[17] این در حالى بود که مؤسس و اعضاى اصلى این گروه در سال 1358 و 1359 شناسایى و دستگیر شده بودند[18] و هیچ تشکیلاتى از این گروه در سال 1360 در داخل کشور وجود نداشت که قادر به انجام یک اقدام مسلحانه باشد. در برخى از اعلامیه‌ها و جزوات قبلى این گروه، از بنیانگذاران و ایدئولوژى سازمان مجاهدین خلق تجلیل و اعلام حمایت شده بود.[19] نشانه‌های کمی در مورد ارتباط تشکیلاتى سازمان با فرقان وجود داشت، اما آشکار بود که سازمان در همان آغاز عملیات تروریستى خود با طرح نام گروه فرقان و انتشار اطلاعیه جعلى به نام آن گروه، کوشید تا مسئولان امنیتى و انتظامى را گمراه نماید و خود را از تعقیب آنان برهاند و از پیامدهای حادثه در امان بماند.

شهریور 1360 دو تن از عوامل بمب‌گذاری مسجد ابوذر به نام‌های محمد متحدی و امیرمسعود تقی‌زاده دستگیر شدند. تقی‌زاده در اعترافاتش درباره نحوه ترور آیت‌الله خامنه‌ای گفت: «طرح استفاده از ضبط صوت برای عملیات از قبل توسط مهدی [محمد متحدی] مطرح شده بود... من ظهر به مسجد [ابوذر] رفتم و دیدم که یک نماز به امامت خود آیت‌الله خامنه‌ای خوانده شده. وقتی ایشان برای سخنرانی به پشت میز بزرگی که در آنجا قرار داشت رفت، من بعد از یکی دو دقیقه ضبط را به کار انداخته و جلوی ایشان گذاشتم.»[20]

معاون وقت دادستان انقلاب در خاطرات خود تصریح کرده است که «جواد قدیرى یکى از طراحان انفجار مسجد اباذر بود.» وى که نام کاملش «محمدجواد قدیرى مدرس» است، از اعضاى قدیمى و مهم سازمان و نفوذى در کمیته انقلاب اسلامی مستقر در اداره دوم ستاد ارتش بود. او کسی بود که در جریان کودتای نقاب (تیر ۱۳۵۹) توانسته بود با استفاده از نفوذ خود در اداره دوم ستاد ارتش، بخشی از اطلاعات و اسناد مربوط به عملیات ضد کودتا را سرقت کند و به خارج انتقال دهد.[21] وی دو روز قبل از حادثه مسجد ابوذر، یعنی در چهارم تیر به دوستان خود با اطمینان گفته بود: «روز هفتم تیر کار یکسره خواهد شد.» بعد از حادثه ترور آیت‌الله خامنه‌ای و قبل از فرار از کشور نیز به افراد سازمان مجاهدین خلق تأکید کرده بود که «فردا هفتم تیر کار نظام اسلامی تمام است.»[22]

محمدجواد قدیرى بعداز سوءقصد به آیت‌اللّه‌ خامنه‌اى متوارى شد و از کشور گریخت و در سال 1364، نام وى در فهرست شوراى مرکزى سازمان به عنوان «عضو مرکزیت» درج شد.[23]

در همان زمان در اغلب خبرهاى مطبوعات و واکنش‌هاى اقشار مختلف مردم و گروه‌هاى سیاسى، بدون کمترین تردیدى، سازمان مجاهدین خلق مسئول انفجار مسجد ابوذر معرفى و شناخته ‌شد. بعدها نیز در بیانیه وزارت امور خارجه آمریکا درباره سازمان، مجروح شدن آیت‌اللّه‌ خامنه‌اى یکى از مجموعه اقدامات تروریستى سازمان مجاهدین خلق خوانده شد، اما سازمان در نفى این واقعیت مجدداً اعلام کرد که سوءقصد به آیت‌اللّه‌ خامنه‌اى «قبل از شروع مبارزه مسلحانه مجاهدین» توسط گروه فرقان انجام شده «که هیچ ربطى به مجاهدین نداشت.»[24]

کاملاً مشخص بود که سازمان مجاهدین خلق به دلایل سیاسى، حقوقى و تبلیغاتى، به رغم پذیرش رسمى مسئولیت بسیارى از اقدامات تروریستى بعدى خود، مایل و قادر نبود که به نقش خود در انفجار ششم تیر اعتراف کند.

پیام امام خمینی

در پی حادثه مسجد ابوذر، امام خمینى طى پیامى خطاب به آیت‌اللّه‌ خامنه‌اى، ترور شخصیت‌هاى انقلاب را موجب افزایش قدرت مقاومت در صفوف فشرده ملت توصیف کرده ضمن اشاره غیرمستقیم ولى روشن به مسئولیت مجاهدین خلق در این اقدام، در مورد ابعاد و آثار آن نوشتند:

 «اکنون دشمنان انقلاب به سوءقصد به شما که از سلاله رسول اکرم(ص) و خاندان حسین بن على(ع) هستید و جرمى جز خدمت به اسلام و کشور اسلامى ندارید و سربازى فداکار در جبهه جنگ و معلمى آموزنده در محراب و خطیبى توانا در جمعه و جماعات و راهنمایى دلسوز در صحنه انقلاب مى‌باشید، آن قدر از بینش سیاسى بى‌نصیبند که بى‌درنگ پس از سخنان شما در مجلس و [نماز] جمعه و پیشگاه ملت به این جنایت دست زدند و به کسى سوءقصد کردند که آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین‌انداز است... آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه وقت آن نرسیده است که جوانان عزیز فریب خورده از دام خیانت اینان رها شوند، و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فداى امیال جنایتکاران نکنند و آنان را از شرکت در جنایات آنان برحذر دارند؟[25]

نامه به امام خمینی

وقتی حادثه هفتم تیر 1360 و شهادت آیت‌الله بهشتی و 72 تن از یاران امام خمینی به وقوع پیوست، به توصیه پزشکان تا مدتی موضوع را به آیت‌الله خامنه‌ای که در بیمارستان بستری بود، اطلاع ندادند. ایشان روز ۲۰ تیر پس از آنکه از آن حادثه مطلع شدند، نامه‌ای به امام خمینی نوشتند. در این نامه آمده است: «خدا را شکر که نسل یزید و عبیدالله آن‌چنان از نعمت شعور محروم گردید که ذریه حسین و ۷۲ تن از یارانش قلب و چشم تاریخ گردیدند... حقیر که خود را سرباز کوچکی از جندالله و قطره کوچکی از امواج خروشان حزب‌الله می‌بینم تا آخرین رمق خود از ستیز با دشمنان منافق باز نمی‌ایستم و نغمه آن «صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» را سرود هستی خود خواهم ساخت.»[26]

آیت‌الله خامنه‌ای اولین فردی بودند که در حوادث و جریانات پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری ترور ‌شدند. ایشان ۱۸ مرداد ۱۳۶۰ از بیمارستان مرخص شدند و مجدداً ‌به صحنه‌ اجتماع و سیاست بازگشتند و از ۲۶ مرداد ۱۳۶۰ در جلسات مجلس شورای اسلامی حاضر شده و در 10 مهر همان سال در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند.[27]

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. روزها و رویدادها، مؤسسه فرهنگی تربیتی نور ولایت، انتشارات پیام مهدی(عج)، ص 181 - 182؛ سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، پاییز 1385، ج 2، ص 591.

[2]. صحیفه امام، ج 14، ص 420.

[3]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 549 - 550؛ دکتر یحیی فوزی، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب اسلامی، چاپ و نشر عروج، 1387، ج 1، ص 419.

[4]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 557؛ دکتر یحیی فوزی، همان، ص 343؛ روزنامه جمهوری اسلامی، 1 تیر 1360، ش 591، ص 4.

[5]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 566 - 567.

[6]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 573؛ روزنامه جمهوری اسلامی، 31 خرداد 1360، ش 590، ص 1؛ همان روزنامه، 1 تیر 1360، ش 591، ص 1.

[7]. صحیفه امام، ج 14، ص 480؛ سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 573.

[8]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 587.

[9]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 587.

[10]. غائله چهاردهم اسفند 1359، ظهور و سقوط ضد انقلاب، انتشارات نجات، 1364، ص 730.

[11]. روزنامه جمهوری اسلامی، 6 تیر 1360، ش 595، ص 1 و 8.

[12]. روزنامه جمهوری اسلامی، همان.

[13]. روزنامه همشهری، «امروز در مسجد ابوذر چه خبر بود؟ / ماجرای یک ترور در فلاح از زبان شاهد عینی» کد خبر: 769962، تاریخ: ۶ تیر ۱۴۰۲.

[14]. روزنامه همشهری، همان؛ سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بخش مقالات، مقاله: «انفجار در مسجد ابوذر تهران».

[15]. روزنامه همشهری، همان.

[16]. روزنامه کیهان، 6 تیر 1360، ش 11319، ص 15.

[17]. جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چ 5، 1383، ص 927.

[18]. جعفریان، رسول، همان، ص 569.

[19]. جعفریان، رسول، همان، ص 576 - 577، 930 - 933.

[20]. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بخش مقالات، موضوع: «بازخوانی 24 ترور پس از پیروزی انقلاب اسلامی» کد خبر: ۹۹۸، تاریخ: یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶.

[21]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 490.

[22]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 593.

[23]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 591؛ به نقل از نشریه مجاهد، ش 252، ص 47.

[24]. سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام، همان، ص 591؛ به نقل از: «دمکراسی خیانت‌شده»، ترجه فارسی، متن انگلیسی، تدوین: سیدمحمد سیدالمحدثین، فرانسه، دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران، 1374.

[25]. صحیفه امام، ج 14، ص 504.

[26]. روزنامه جمهوری اسلامی، 20 تیر 1360، ش 608، ص 8.

[27]. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، موضوع: «نگاهی به زندگی‌نامه‌ آیت‌الله سیدعلی حسینی خامنه‌ای»، تاریخ: 1 فروردین 1368.



 
تعداد بازدید: 12


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: