04 اسفند 1403
سرود «خمینی ای امام» را من قبل از پیروزی انقلاب سرودم؛ یعنی وقتی که حضرت امام از نجف به پاریس رفتند. در آن موقع اعلامیههای حضرت امام به ایران میآمد، اگر خاطر دوستان باشد، اعلامیهها وقتی میآمد مثل شبنامه تکثیر میشد، بچهها شبها آنها را در خانههای اطراف میانداختند و سخنرانیها در نوار کاست ضبط میشد و کاستاش دست به دست میچرخید. به هر صورت این اعلامیهها و سخنرانیها که کاست میشد یک روی نوار، خالی بود و عزیزانی که این نوارها را تکثیر میکردند، میآمدند و میگفتند یک شعری برای آن روی نوار بگو تا ضبط کنیم که فرمایشات حضرت امام که در یک روی نوار بود پوشش داده شود. من هم یکی دو تا شعر دادم یکی «با یاد عاشورا به پاخیزید»، یکی هم «خمینی ای امام» بود. که الان شعر «با یاد عاشورا بپاخیزید» را به یاد ندارم.
حالا شعرش هم یادم رفته. این شعر را عدهای از بچههای مطمئن و از فامیلهای خودشان و دوستان خودشان آورده بودند در خفا روی نوار ضبط میکردند و پخش میکردند. این تا موقعی ادامه داشت که تقریباً نزدیک تشریففرمایی امام بود. من احساس کردم اگر امام تشریف بیاورد به اولین جایی که خواهد رفت بهشت زهرا(س) است. چون در جریانهایی که قبل از انقلاب پیش آمده بود و کشتاری که از مردم کرده بودند، کلی شهید داشتیم، اما سرود امام را که من سرودم و روی نوار ضبط کردم، این نوار در دست مردم بود، در ماشین نوار را میگذاشتند و کسانی که سوار ماشین میشدند این سرود را میشنیدند و به این صورت تکثیر میشد. ضمناً تنها، سرود «خمینی ای امام» نبود بلکه یک سرودی نیز برای زندانیها گفته بودم. یادم نیست، یک سرودی که با کلمه زندانی شروع میشد که بیشتر آیتالله طالقانی مد نظر ما بود، ولی من اینها را به دلایلی نتوانستم حفظ کنم، چون واقعاً ترس داشتم که هر آن بریزند به خانه ما و گرفتاری پیش بیاید، اینها از بین رفت، شاید آقای شمسایی اینها را داشته باشد، چون نوارهایشان را ایشان پر میکردند. آخرین ضبط «خمینی ای امام»، موقعی بود که امام میخواست بیاید به ایران. وضع تهران خیلی از این جهت آشفته بود و همه در انتظار آمدن امام بودند و میخواهم بگویم تهران به حال انفجار رسیده بود. خانواده سلطنتی هم در شرف فرار بودند، ما هم داشتیم آخرین ضبط خمینی ای امام را انجام میدادیم که در آنجا بخوانند، بعد هم «برخیزید ای شهیدان راه خدا»
منبع: حال اهل درد (مروری بر خاطرات و اشعار حمید سبزواری)، تدوینگر مصطفی فیض، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386، ص 176 - 179.
تعداد بازدید: 39