23 شهریور 1404
احمد ساجدی
ماموستا[1] «محمد شیخالاسلام»، از رهبران مذهبی کردستان روز سوم فروردین 1315 در یکی از روستاهای بانه از توابع استان کردستان چشم به جهان گشود و از کودکی تحت تعالیم پدرش قرار گرفت.
محمد پس از فراگیری علوم مقدماتی نزد پدر، به تحصیل علوم اسلامی نزد عالمان دینی کردستان ادامه داد. او در شهرهای مختلف مریوان، پنجوین، بیاره، طویله و حلبچه و نواحی دیگر، نزد استادان درس آموخت.[2]
محمد شیخالاسلام در 1336 ش از سوی استاد بزرگ منطقه، «ملاباقر مدرس بالک»، اجازه تدریس یافت و به عنوان مفتی اعظم مذهب شافعیه در منطقه شناخته شد. او سپس به سقز بازگشت و در مسجد «شیخ مظهر» به تدریس و تبلیغ اصول و مبانی دین پرداخت. وی سالها امام جماعت خانقاه مرحوم «حاج شیخ مصطفی» را برعهده گرفت و در آنجا به تدریس و موعظه پرداخت و دبیر دبیرستانهای سقز هم بود.[3]
ماموستا شیخالاسلام در سقز، بانه و سنندج به تدریس در مدارس دینی، آموزش و پرورش و دانشگاههای استان مشغول بود.[4]
ماموستا به حل و فصل مشکلات مردم میپرداخت و در تمامی سالهای قبل از انقلاب شخصیت فرهنگی مناطق کردنشین کشور بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی، ماموستا شیخالاسلام به تهران رفت و تا سال 1371 به فعالیتهای علمی و دینی پرداخت. او طی این مدت، حدود ۶ سال فقه و اصول را در دانشگاه تهران تدریس کرد.
حضور گروهکها در سالهای آغازین انقلاب در شهر سقز و در بسیاری دیگر از نقاط کردنشین، استان کردستان و جنوب استان آذربایجان غربی را ناامن کرده بود و افراد بسیاری را به مهاجرت موقت واداشته بود. از این رو ماموستا در 1371 به کردستان بازگشت و ابتدا در مسجدالنبی شهر سنندج و بعد از مدتی با ساخت مسجد سیدقطب، در آن مسجد به فعالیتهای دینی و سیاسی پرداخت.
ماموستا 10 سال در دانشگاههای آزاد اسلامی واحدهای سنندج و سقز تدریس کرد[5] و سالها در هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج عضویت داشت.[6]
شیخالاسلام معتقد به پشتیبانی از ولایت فقیه بود و فعالیتها و اعتقادات وی موجب شد دشمنان اسلام و انقلاب نسبت به او عناد ورزند، اما هرچه تهدیدش کردند او ثابتقدم بود.[7]
او در انتخابات مجلس سوم خبرگان[8] توانست به مجلس خبرگان راه یابد. وی در انتخابات چهارم مجلس خبرگان نیز در استان کردستان حائز اکثریت آرای مردم شد.[9] دلسوزان انقلاب و نظام بارها نسبت به خطر گروههای ضدانقلاب در منطقه به وی هشدار داده و خواستار احتیاط و مراقبت بیشتر شده بودند. اما او با صراحت میگفت: «هر چقدر تهدید تکفیریان بیشتر شود، حضور من نیز در مسجد و در بین مردم، چشمگیرتر خواهد شد.»[10] او در شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی عضو بود. وی در اواخر عمر با وجود کهولت سن، کلاسهای تفسیر قرآن در ماه مبارک رمضان برگزار میکرد.
سرانجام فعالیتهای علمی، دینی و فرهنگی ماموستا شیخالاسلام باعث شد تا هدف کینهتوزان و دشمنان اسلام قرار گیرد و در روز پنجشنبه 26 شهریور 1388 مصادف با 27 ماه مبارک رمضان بعد از اقامه نماز مغرب در مقابل مسجد سیدقطب سنندج بهدست ضدانقلاب به شهادت رسید. عوامل ترور دو نفر بودند که از فاصله نزدیک به سر ماموستا شلیک کردند و با موتورسیکلت از محل حادثه گریختند. ضارب اصلی «لقمان امینی» نام داشت. وی 25 ساله و عضو گروه تروریستی «توحید و جهاد» بود. این گروه تکفیری در سال 1387 به سرکردگی «کاوه شریفی» معروف به «ابوبکر» در غرب کشور تشکیل شد. وی و سایر عوامل این ترور چند روز پس از این جنایت، شناسایی و دستگیر شدند. عامل ترور در اعترافات خود اذعان کرد: «کشتن ماموستا شیخالاسلام را کار خیر میدانستم، چراکه به ما گفته بودند وی یکی از سران کفار است و موجب گوشهنشینی اهل سنت شده است. در جلو مسجد کمین کردم تا ماموستا و خادم مسجد بیرون آمدند، از پشت سر به آنها نزدیک شده و مرحوم شیخالاسلام را صدا زدم. به محض اینکه رویش را به سمت من برگرداند با اسلحهای که از قبل آماده کرده بودم به سمت او شلیک کردم.»[11]
کاوه شریفی فرمانده این گروهک تروریستی نیز در بازجویی گفت: «بعد از اینکه دو ماموستای اهل سنت و دو قاضی اهل تشیع را ترور کردیم به این نتیجه رسیدیم تا با انتشار بیانیهای، کشتههای اهل سنت را به دولت و کشتههای شیعه را به مردم اهل سنت نسبت دهیم، تا به اختلافات شیعه و سنی دامن بزنیم و خود را از آسیبهای احتمالی نجات دهیم.» وی افزود: «چه شیعه و چه سنی فرقی نداشت چون هر کس نظری خلاف عقیده ما داشت، کافر بود و باید کشته میشد.»[12]
شب قبل از حادثه ترور، استاندار وقت نزد ماموستا آمد و از ایشان خواست تا اجازه دهد برایشان محافظ بگذارند، اما وی با این کار مخالفت کرد و گفت: «من غیر از خداوند متعال محافظی نمیخواهم و اگر تقدیر الهی چنین باشد که به دست از خدا بیخبران به شهادت برسم چه سعادتی بهتر از این. من از کسی واهمه ندارم و از رسیدن به خداوند و شهادت استقبال میکنم و دوست ندارم کسی به خاطر محافظت از من به زحمت یا به خطر بیفتد.»[13]
پیکر وی بعد از ظهر روز جمعه 27 شهریور1388 پس از راهپیمایی روز قدس توسط نمازگزاران روزهدار سنندجی در قبرستان شیخ محمدباقر واقع در انتهای خیابان کشاورز سنندج به خاک سپرده شد. در پی این جنایت، دو روز عزای عمومی در کردستان اعلام شد.[14]
ماموستا شیخالاسلام دارای سه فرزند پسر و یک دختر بود.
آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب، در 26 شهریور 1388 به مناسبت شهادت وی طی پیامی خاطرنشان کردند:
«پس از اردیبهشت معطّر امسالِ کردستان که در آن ندای گوش و دل نواز وحدت اسلامی بیش از همیشه در آن دیار طنین افکند، دستگاه استکبار و استبداد درصدد انتقامگیری از مردم نجیب و مظلوم آن اُستان است. برای آن دشمنان سنگدل، کُرد و فارس و شیعه و سنّی تفاوت نمیکند. دل پلید و پُرکینه آنان حتی به روحانی کهنسالی چون شهید مظلوم ماموستا شیخالاسلام نیز با قساوت و شقاوت، دستِ ستم میگشاید. لعنت خدا و رسول و مؤمنان بر آن خونخواران و مراکز اصلی پشتیبانی و فرماندهی آنان باد.»[15]
رهبر انقلاب یک هفته بعد از صدور این پیام، در 2 مهر 1388، در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری راجع به ماموستا شیخالاسلام گفتند:
«قطعاً هدف دشمن از شهادت ماموستا ملا محمد شیخالاسلام، برآورده نخواهد شد. تروریزم نتوانسته و نخواهد توانست ضربهای به انقلاب وارد کند، بلکه بعکس هرجا بوسیله دشمن، خونی مظلومانه بر زمین ریخته شد، این پرچم خونین به دست جمع بیشتری برافراشته شد. اینجا هم همانجور خواهد شد. بلاشک طلاب جوان سنی و علمای اهل سنت و مردم کُرد ـ در استان کردستان و غیر آنها ـ راه این شهید را گرمتر و مشتاقانهتر ادامه خواهند داد. من نقش این برادر خوبمان را در کردستان، هم از دور میدانستم، هم از نزدیک رفتم مشاهده کردم. ایشان عامل وحدت بود، عامل گسترش فکر انقلاب اسلامی بود، معتقد به مبانی نظام بود؛ کاملًا صادقانه و جدی. و همین روحیات بلاشک در بین علاقهمندان ایشان، در بین طلاب جوان کردستان توسعه خواهد یافت. دشمن بداند که این خشونت و این جنایت راه به جایی نخواهد برد و اهداف او را تأمین نخواهد کرد. همه بدانند که دشمن در دشمنی خود، شیعه و سنی و کُرد و فارس و تُرک و بلوچ و اینها را نمیشناسد؛ هرکسی منادی وحدت است، هرکسی پایبند به مبانی نظام هست، مورد بغض و دشمنی دشمن هست؛ هرکه باشد، هرچه باشد، با هر مذهبی، با هر قومیتی.[16]
پینوشتها:
[1]. «ماموستا» لغتی است کردی و مرکب، که از ترکیب دو کلمه «مام» به معنی مادر، و اوستا ـ مخفف استاد ـ تشکیل شده است. ماموستا به معنی معلم، پرورشدهنده، مدرس و استاد است و در مناطق کردنشین به «علمای دینی» اطلاق میشود.
[2]. پایگاه اطلاعرسانی «دبیرخانه شورای برنامهریزی مدارس علوم دینی اهل سنت».
[3]. ویکی وحدت، موضوع: «محمد شیخالاسلام».
[4]. مشرق نیوز، موضوع: «ماموستا شیخالاسلام که بود؟»، کد خبر 346150 تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۳.
[5]. خبرگزاری دفاع مقدس، موضوع: «ماموستا محمد شیخالاسلام؛ شهید اعتلای وحدت کلمه»، کد خبر ۵۱۴۴۴۰، تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱.
[6]. سایت مرکز امور شاهد و ایثارگران، شهدای دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، شهید ملا محمد شیخالاسلامی.
[7]. خبرگزاری فارس، موضوع: روایت فارس از چرایی ترور ماموستا شیخالاسلام، ۳۰ فروردین ۱۴۰۲.
[8]. انتخابات سومین دوره مجلس خبرگان رهبری در ۱ آبان ۱۳۷۷ برگزار شد.
[9]. فرجی، محمدفایق، شیخالشهدای کردستان؛ زندگی و سیره شهید حاج ماموستا ملا محمد شیخالاسلام، تهران، نشر شاهد، چ 1، 1392، ص 20.
[10]. فرجی، محمدفایق، همان، ص 37.
[11]. خبرگزاری میزان، موضوع: «اعدام جانیان، خط بطلان بر تفرقه افکنان بین شیعه و سنی»، کد خبر: ۲۰۶۰۱۲ ، تاریخ: 15 مرداد 1395.
[12]. خبرگزاری میزان، همان.
[13]. خبرگزاری فارس، موضوع: روایت فارس از چرایی ترور ماموستا شیخالاسلام، ۳۰ فروردین ۱۴۰۲.
[14]. روزنامه اعتماد، 28 شهریور 1388، ش 2056، ص 2.
[15]. دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای، فیشهای شهید ماموستا شیخالاسلام.
[16]. دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای، همان.
تعداد بازدید: 3