25 خرداد 1404
احمد ساجدی
خرمشهر از جمله شهرهای استان خوزستان است. این شهر از شمال به اهواز، از شرق به شادگان، از جنوب به آبادان و از غرب به کشور عراق محدود میشود. مرز غربی این شهر مجاور با شلمچه عراق و مرز جنوب غربی آن با اروندرود ساحل دارد.[1]
اشغال خرمشهر
رژیم بعثی عراق طی 19 ماه حدفاصل پیروزی انقلاب تا وقوع جنگ تحمیلی، همواره خرمشهر را یکی از کانونهای فشار خود علیه انقلاب، و پیشبرد نقشههای تجزیهطلبانه خود علیه تمامیت ارضی ایران میدانست. بعثیها طی این مدت با توزیع سلاح در این شهر زمینه را برای فعالیت نیروهای موسوم به «جنبش خلق عرب» آماده کردند و از این طریق شرایط لازم را برای اشغال سریع خرمشهر را در جنگ مهیا نمودند.[2] آنان برای تحقق این هدف از سیاست تفرقهافکنی میان مردم بهره گرفتند. افراد این جنبش در بهار ۱۳۵۸ با پشتیبانی حزب بعث و دریافت سلاح از عراق، آشوبها و ناآرامیهایی در خرمشهر سازمان دادند[3] و خسارتهای بسیاری از جمله انفجار لولههای نفت به وجود آوردند.[4]
نظامیان عراق در یک ماه اول جنگ، پیشروی سریعی در مرزهای غربی و جنوبی و از جمله در خوزستان داشتند.[5] عدم آمادگی مردم و نظامیان ایران برای ورود به عرصه یک جنگ فراگیر و مهیا نبودن مهمات و جنگافزارها[6] و از همه مهمتر ندانمکاریها و خودسریهای ابوالحسن بنیصدر اولین رئیسجمهور ایران و کارشکنیهای وی در اعزام نیروی مورد نیاز به جبههها[7] زمینه پیشروی سریع ارتش عراق را در داخل مرزهای کشور فراهم ساخت. عراقیها برای محاصره یا اشغال شهرهای ایران لشکرهای مجهزی تدارک دیده بودند.[8] با وجود این مدافعین بعضی شهرها از جمله خرمشهر و آبادان تلاش نظامیان بعثی را ناکام گذاردند.[9]
نبردهای نابرابر میان متجاوزین عراقی و مدافعین مردمی داخل خرمشهر طی روزهای پایانی مهر ۱۳۵۹ به اوج خود رسید. جوانان شهر موفق شدند لشکرهای مجهزی که از آن سوی مرزهای خرمشهر تلاش میکردند وارد شهر شوند، به مدت یک ماه پشت دروازههای شهر زمینگیر کنند؛[10] اما متجاوزین سرانجام موفق شدند با پشتیبانی نیروهای زرهی و حملات سنگین و بیوقفه زمینی و هوایی خود و البته با راهنمایی ستون پنجم، به داخل شهر نفوذ کنند.[11] در داخل خرمشهر مسجد جامع این شهر به مهمترین کانون مقاومت و مرکز فرماندهی مدافعین تبدیل شده بود.[12]
نظامیان عراقی بعد از آنکه موفق شدند بر پل خرمشهر تسلط یابند[13] به تدریج به داخل شهر پیشروی کردند و مدافعین مردمی خیابان به خیابان، کوچه به کوچه، و سنگر به سنگر با دادن تلفات سنگین عقبنشینی کردند. خرمشهر پس از مقاومتی جانانه که ۳4 روز به طول انجامید، در 4 آبان ۱۳۵۹ به تصرف کامل بعثیها درآمد.[14] آنان پس از این اشغالگری، پیروزی خود را جشن گرفتند، پایکوبی کردند، بر معابر شهر شعارنویسی کردند و از جمله بر یکی از دیوارهای خرمشهر نوشتند: «جئنا لنبقی» (آمدهایم تا بمانیم).[15] آنان به غارت اموال برجای مانده مردم پرداختند و این شهر زیبای بندری ایران را به ویرانه تبدیل کردند.[16] سپس به دستور صدام، زبدهترین افراد ارتش عراق به خرمشهر انتقال داده شدند. نظامیان عراقی پایگاهها و سنگرهای استواری برای خود در خرمشهر بنا کردند[17] و به تعقیب و شکنجه و اعدام سایر افراد باقیمانده در شهر پرداختند.[18] پس از این رویداد، دولت عراق نام خرمشهر را «مُحَمَّره» گذاشت. ستاد تبلیغات شورای عالی دفاع ایران نیز به سبب مقاومتهای رزمندگان و شهدای مظلوم این شهر، آن را «خونینشهر» نامید.[19]
فتح خرمشهر
از فردای سقوط خرمشهر، آزادسازی آن به عنوان ضرورتی ملی در اولویت برنامههای مسئولین کشور قرار گرفت[20] عراقیها که خرمشهر را برای خود به یک دژ نظامی تبدیل کرده بودند با توجه به برآورد نیروهای دو طرف، امکان بازپسگیری آن را محال میدانستند.[21]
تا پیش از عملیات بازپسگیری خرمشهر، استان خوزستان شاهد دو عملیات موفقیتآمیز نظامی بود. یکی عملیات ثامنالائمه و شکسته شدن حصر آبادان در مهر ۱۳۶۰ [22] و دیگری عملیات فتحالمبین و آزادسازی نواحی غربی دزفول و شوش و غرب رودخانه کرخه در فروردین ۱۳۶۱.[23]
انجام این دو عملیات، اعتماد به نفس فوقالعادهای در رزمندگان اسلام پدید آورد و در جبهه عراق به ویژه در میان نظامیان مستقر در خرمشهر نیز نوعی احساس ترس و ضعف ایجاد کرده و زمینههای روانی فتح خرمشهر را فراهم ساخته بود.[24]
سرانجام در نخستین ساعات روز 10 اردیبهشت 1361 عملیات بزرگ «بیتالمقدس» با هدف آزادی خرمشهر با رمز «یا علیبنابیطالب(ع)»[25] توسط نیروهای مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز شد.[26] فرماندهی نیروهای ارتش بر عهده سرهنگ علی صیاد شیرازی و فرماندهی نیروهای سپاه بر عهده محسن رضایی بود.[27]
عملیات بیتالمقدس، 4 مرحله داشت و ۲۵ روز به طول انجامید. مرحله اول ۱۰ اردیبهشت آغاز شد و طی آن رزمندگان اسلام ضمن عبور از رودخانه کارون به جاده اهواز – خرمشهر مسلط شدند. مرحله دوم ۱۶ اردیبهشت آغاز شد و رزمندگان توانستند به نوار مرزی برسند و دشمن مجبور به عقبنشینی از هویزه، پادگان حمید و دشت جفیر شد. مرحله سوم ۱۹ اردیبهشت انجام شد و دشمن تلفات زیادی داد ولی هوشیاری سپاه سوم صدام در خطوط پدافندی مانع از دستیابی به اهداف عملیات شد. مرحله پایانی عملیات روز اول خرداد آغاز شد که با آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد پایان یافت.[28]
نتایج عملیات بیتالمقدس عبارت بود از:
_ آزادی خرمشهر، هویزه، پادگان حمید، شلمچه، جاده اهواز – خرمشهر - کرخه نور، و جاده سوسنگرد - هویزه
_ انهدام دهها هواپیما، دو بالگرد و ۲۸۵ تانک و نفربر و ۵۰۰ خودرو
_ غنیمت گرفتن ۱۰۵ تانک و نفربر و ۹۵ هزار مین و صدها خودرو و سلاح بسیار
_ کشته و زخمیشدن ۱۶۵۰۰ نفر عراقی و اسارت ۱۹ هزار نفر از آنان[29]
وقتی رزمندگان اسلام از شمال خرمشهر وارد شهر میشدند،[30] بخشی از سربازان عراقی زیر آتش قوای ایرانی به ساحل اروند میگریختند[31] و بخش دیگری از آنان در سنگرهای خود، بدون مقاومت، منتظر تسلیم به نیروهای ایران بودند.[32]
صبح روز دوم خرداد، حلقه محاصره خرمشهر توسط قوای ایرانی کامل شد، اما رژیم بغداد برای روحیه دادن به قوای خود آن را تکذیب میکرد.[33] رژیم عراق، شکست در خرمشهر را منکر شده بود و آن را عقبنشینی تاکتیکی عنوان میکرد.[34] سرانجام رزمندگان ایران، خرمشهر را پس از 19 ماه اشغال در ساعت ۱۱ بامداد روز سوم خرداد 1361 از اشغال دشمن آزاد کردند.[35]
در عملیات بیتالمقدس، علاوه بر شجاعت و شهامت و از جانگذشتگی رزمندگان اسلام، تأثیر «جنگهای نامنظم»، اقدامات چریکی و راهکارهای منحصربهفرد نیروهای ایران را نمیتوان نادیده گرفت[36] پس از آزادسازی خرمشهر، رزمندگان ایران در شهر جشن گرفتند و در مسجد جامع، نماز شکر به جای آوردند[37] مردم سراسر کشور با انتشار خبر آزادی خرمشهر در ساعات میانی روز سوم خرداد 1361، به خیابان آمدند و به شادی و پخش شیرینی پرداختند و در ساعات شب بانگ اللهاکبر از پشت بام شهرها به گوش میرسید.[38]
واکنش امامخمینی
در پی فتح خرمشهر، امام خمینی در پیامی، این پیروزی را «نصر عظیم» و «افتخاری ابدی برای اسلام» خواند[39] و از خرمشهر به نام «شهر خرم» یاد کرد[40] و جمله «خرمشهر را خدا آزاد کرد» که مردم از کلام امام خمینی برگرفتند، بر سر زبانها افتاد.[41]
امام خمینی پس از فتح خرمشهر به حامیان منطقهای صدام هشدار داد دست از حمایت او بردارند که وی جنون خودبزرگبینی دارد و در صورت پیروزی به آنان نیز رحم نخواهد کرد.[42] ایشان همچنین به کشورهای منطقه دلگرمی دادند که در صورت دست برداشتن از پیروی بیچونوچرا از آمریکا، از ایران جز خیر و پشتیبانی نخواهند دید.[43]
سند جدید
روز 10 خرداد 1361 و یک هفته پس از آزادسازی خرمشهر، سندی از نظامیان بعثی به دست رزمندگان اسلام افتاد که حاکی از آن بود که رژیم بعث، خرمشهر را خط مقدم دفاع از بغداد و بصره خوانده و به تمام فرماندهان دستور داده بود تا سرحد جان و تا آخرین گلوله خود برای حفظ این شهر فداکاری کنند. به موجب متن سند کشف شده، دستورات صادره در مورد لزوم حفظ خرمشهر تا آخرین گلوله، از جانب شخص صدام حسین صادر شده و فرماندهان ارشد عراق، آنها را به فرماندهان مستقر در خرمشهر ابلاغ کرده بودند.[44]
پیامد فتح خرمشهر
در پی آزادی خرمشهر، منابع سیاسی و خبری آمریکا به اقتدار جمهوری اسلامی ایران اعتراف کردند و نوعی ایرانهراسی را در میان کشورهای عرب تبلیغ کردند.[45] عملیات بیتالمقدس سبب نزدیکتر شدن مناسبات عراق و آمریکا شد. پس از این عملیات، عراقیها درخواست کمک از آمریکا کردند.[46] راهبرد غرب نیز به تدریج به شکل اعمال فشار گسترده سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی به جمهوری اسلامی ایران و سرازیرکردن کمکهای تسلیحاتی و پول و فناوری اطلاعات به عراق درآمد.[47] کشورهای غربی همراه با دولتهای عرب منطقه در صدد برآمدند صدام را از گرداب خودساخته بیرون آورند. شمار هیئتهای اعزامی سازمانهای بینالمللی برای آتشبس نیز فزونی گرفت.[48]
رژیم صدام پس از شکست در جبهه خرمشهر، به ایجاد استحکامات و موانع و خطوط دفاعی چندلایه و ساخت پناهگاههای بتونی در دل خاکریزهای عقبتر خود پرداخت.[49]
تحلیلگران، هجوم اسرائیل به جنوب لبنان از زمین و هوا و دریا در اواسط خرداد 1361 [50] را از پیامدهای فتح خرمشهر و با هدف مشغولکردن رزمندگان ایرانی در دو جبهه دانستهاند، اما امامخمینی با هوشیاری تأکید کردند: «راه قدس از کربلا میگذرد.»[51]
پینوشتها:
[1]. سازمان جغرافیایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیای آبادیهای استان خوزستان، شهرستانهای آبادان، خرمشهر، دشت آزادگان، چ 1، ۱۳۸۵.
[2]. فوزی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، چاپ و نشر عروج، چ اول، ۱۳۸۴، ج 2، ص ۲۴.
[3]. یکتا، حسین، روزشمار جنگ ایران و عراق، بحران در خوزستان، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چ اول، ۱۳۷۷، ج 2، ص ۵۴۶، ۵۵۴، ۵۷۲ و ۶۷۰؛ «۱۱۰ روز گمشده در مقاومت خرمشهر»، خاطرات حاجمحمدعلی نورایی، مجله فرهنگ پایداری، ش ۳، ص ۳۴ ـ ۳۵.
[4]. منصوری لاریجانی، اسماعیل، بررسی حقوقی، سیاسی تجاوز رژیم عراق به جمهوری اسلامی ایران، تهران، تابان، بیتا، ص 80.
[5]. هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به اهتمام عباس بشیری، تهران، معارف انقلاب، ۱۳۸۴، ص ۲۳۳.
[6]. فلاحی، ولیالله، امیر خستگیناپذیر، زندگینامه سرلشکر شهید ولیالله فلاحی، تدوین احمد حسینیا، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، ص ۹۴.
[7]. نوری، سیدابوالحسن، لیبرالها عامل اصلی سقوط خرمشهر، روزنامه رسالت، ۱۰ مهر ۱۳۸۵، ص ۲۰.
[8]. خامنهای، سیدعلی، حدیث ولایت (نرمافزار)، بیانات، ۱۳۸۲، ص ۱۵.
[9]. هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ص ۲۵۷.
[10]. انصاری، مهدی و محمد درودیان و هادی نخعی، خرمشهر در جنگ طولانی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۷۵، ص ۳۲۲.
[11]. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روزشمار جنگ ایران و عراق، هجوم سراسری، تهران، چ 2، ۱۳۷۵، ج 4، ص ۴۴۰.
[12]. قیصری، مهدی، خرم ولی خونین، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۸۴، ص 56.
[13]. مرکز مطالعات و تحقیقات....، ص۴۴۱.
[14]. فوزی، همان، ص 25.
[15]. قیصری، خرم ولی خونین، ص ۹۱.
[16]. لامی، صبار فلاح، ماموریت در خرمشهر، ترجمه مهرداد آزاد، تهران، سوره مهر، چ 1، ۱۳۸۶، ص ۷۲.
[17]. خدری، رضا، خرمشهر از اسارت تا آزادی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ 2، ۱۳۶۶، ص ۱۷۷.
[18]. مقدسی، رضا، مجله امید انقلاب، ش ۳۹۹، ۱۳۸۸، ص ۲۶.
[19]. مرکز مطالعات و تحقیقات....، ص ۴۴۲.
[20]. درودیان، محمد، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بینالملل، مجموعه مقالات دفاع مقدس، دفتر بررسیهای سیاسی انقلاب اسلامی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چ 1، ۱۳۷۶، ص ۱۲۴.
[21]. معاونت سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از خرمشهر تا فاو، تهران، چ 1، ۱۳۶۷، ص ۱۷.
[22]. حسین علایی، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، نشر مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ج ۱، ص ۳70.
[23]. سیری در جنگ ایران و عراق، آغاز تا پایان، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1376، ص 52.
[24]. صیاد شیرازی، علی، ناگفتههای جنگ، خاطرات سپهبد شهید صیاد شیرازی، تدوین احمد دهقان، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چ 1، ۱۳۷۸، ص ۲۸۷.
[25]. دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گذری بر دو سال جنگ، تهران، چ 1، ۱۳۶۰، ص ۱۵۰؛ هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۱، پس از بحران، به اهتمام فاطمه هاشمی، تهران، معارف انقلاب، چ 1، ۱۳۸۰، ص ۸۴.
[26]. سمیعی، علی، کارنامه توصیفی عملیات هشت سال دفاع مقدس، تهران، نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه پاسداران، چ 1، ۱۳۸۲، ص ۹۷ ـ ۹۹؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی، تهران، چ 1، ۱۳۷۹، ص ۴۹.
[27]. خبرگزاری میزان: «فرماندهان عملیات آزادسازی خرمشهر چه کسانی بودند؟/ روزی که صدام فرماندهان لشکر سوم ارتش بعث را اعدام کرد!» 3 خرداد 1396، کد خبر: ۳۱۲۵۰۴.
[28]. روزنامه اطلاعات، 4 خرداد 1361، ص 1 - 4؛ روزنامه جمهوری اسلامی، 4 خرداد 1361، ص 1 - 4؛ علایی، حسین، همان، ص 486.
[29]. برزگر، علیرضا، روزشمار جنگ تحمیلی، انتشارات سروش، 1389، ص 107.
[30]. خدری، خرمشهر از اسارت تا آزادی، فیصل، ص ۱۷۷.
[31]. جبوری، فیصل، نقد جنگ بررسی و تحلیل چند عملیات بزرگ، ترجمه محمدحسن مقیسه، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چ 1، ۱۳۷۵، ص ۴۳.
[32]. جبوری، فیصل، همان، ص ۴۳.
[33]. هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، همان، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۲.
[34]. ولایتی، علیاکبر و دیگران، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ 1، ۱۳۷۶، ص ۱۰۴.
[35]. منصوری لاریجانی، همان، ص ۸۳؛ خدری، خرمشهر از اسارت تا آزادی، ص ۱۷۷.
[36]. معاونت سیاسی سپاه پاسداران....، ص ۱۷.
[37]. درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق خونینشهر تا خرمشهر، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چ 8، ۱۳۸۴، ج 1، ص ۱۵۳.
[38]. ویکی امام خمینی، مبحث: «آزادسازی خرمشهر».
[39]. صحیفه امام، ج 16، ص 257 و 258.
[40]. صحیفه امام، ج 16، ص 257.
[41]. روزنامه جمهوری اسلامی، ۳ خرداد ۱۳۷۴.
[42]. صحیفه امام، ج 16، ص ۲۵۲.
[43]. صحیفه امام، ج 16، ص ۲۵۸.
[44]. روزنامه کیهان 11 خرداد ۱۳۶۱، ص 1 - 13؛ روزنامه اطلاعات 11 خرداد ۱۳۶۱، ص 2.
[45]. هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، همان، ص ۱۱۶.
[46]. کریمی، مجید، نیمه پنهان جنگ، تهران، مرکز فرهنگی سپاه پاسداران، چ 1، ۱۳۸۰، ص ۱۰۴.
[47]. هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، همان، ص ۱۳؛ معاونت سیاسی سپاه پاسداران....، ص ۱۸.
[48]. درودیان، سیری در جنگ، ج 1، همان، ص ۱۷۰ ـ ۱۸۱.
[49]. اردستانی، حسین، شلمچه بستر تحولات جنگ تحمیلی، مجله نگین ایران، ش ۳۵، ۱۳۸۹، ص ۶ ـ ۷.
[50]. هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، همان، ص ۱۳۰.
[51]. صحیفه امام، ج 16، ص ۳۵۴، ۳۶۳ و ۳۹۴؛ صیاد شیرازی، علی، ناگفتههای جنگ، همان، ص ۳۱۶ ـ ۳۱۸.
تعداد بازدید: 24