05 مرداد 1404
احمد ساجدی
اعلام برائت از مشرکین، یک اصل اسلامی است. امام خمینی این آموزه اسلامی را پس از انقلاب احیا کردند و در ذیالحجه ۱۴۰۱ق/ ۱۳۶۰ش با هماهنگی دولت سعودی نخستین مراسم «برائت از مشرکین» انجام شد.[1] از آن پس، حجاج ایرانی هر سال مراسم برائت از مشرکین را در قالب راهپیمایی در مکه برگزار و از آمریکا و اسرائیل به عنوان رهبران کفر و شرک اعلان برائت میکردند. پیام امام در برائت از مشرکان و حمایت از مظلومان جهان به ویژه ملت فلسطین خوانده میشد.[2]
در ۱۳۶۰ ملک خالد پادشاه وقت سعودی طی نامهای به امامخمینی، به دلیل ملاحظات سیاسی خواستار لغو برنامه برائت از مشرکین شد.[3] امام ضمن رد این درخواست، خطاب به پادشاه عربستان تأکید کردند: «من نمیدانم ائمه جماعات حرمین شریفین از اسلام چه برداشت کردهاند و از حج بیتاللهالحرام، که سرتاسر آن مشحون به سیاست است، چه فهمیدهاند که زائرین حرمین شریفین را به اسم اسلام از دخالت در سیاست منع میکنند؟»[4]
از اینرو علیرغم میل سعودیها همه ساله در مناسک حج، مراسم برائتجویی از مشرکان نیز برگزار میشد و زائران بیتاللهالحرام شعارهایی در جهت اتحاد میان مسلمانان جهان سر میدادند.
روز واقعه
روز جمعه 9 مرداد 1366، مراسم حجاج ایرانی با حضور دهها هزار زائر ایرانی و غیر ایرانی در محوطه مقابل ساختمان بعثه امامخمینی واقع در میدان معابده مکه با قرائت پیام امامخمینی آغاز شد. امام در این پیام 36 صفحهای که مفصلترین پیام ایشان به حجاج بیتاللهالحرام بود[5] برائت از مشرکین را از ارکان حج شمردند و بر برگزاری هرساله آن در ایام حج تأکید کردند و حتی ازشعار «نه شرقی نه غربی» نیز به عنوان اساس رفتار و عملکرد ملل اسلامی دفاع کردند.[6]
پس از مراسم، حاضران همچون سالهای پیش در حالی که شعارهای «الله اکبر» و «الموت لامریکا» و «الموت لاسرائیل» و «یا ایهاالمسلمون اتحدوا اتحدوا» سر میدادند به سوی مسجدالحرام به راه افتادند.[7]
ساعتی بعد تعدادی از اعراب مصری و عراقی که به نظر میرسید از سوی سعودیها تحریک شده بودند راه را بر روی حجاج ایرانی بسته و با سنگ و چوب به آنها حمله کردند.[8] سپس نظامیان سعودی وارد عمل شده به حجاج تیراندازی کردند. آنان حتی راه فرار را نیز بر حجاج بستند. در این یورش تعدادی از زوار ایرانی بر اثر اصابت گلوله، ضربات سنگ و کلوخ یا خفگی به شهادت رسیدند.[9]
به گفته شاهدان عینی از فراز ساختمانهای اطراف نیز به روی زائران ایرانی سنگ و پارهآجر پرتاب میشد. پلیس سعودی نیز با ریختن آب جوش یا با شلیک گاز اشکآور به طرف حجاج ایرانی به یاری نظامیان خود شتافته بود. حتی خودروهای هلال احمر نیز از گزند این حملات در امان نبودند و فقدان امداد رسانی به حجاج، سبب افزایش تعداد تلفات شد.[10] در این آشفته بازار بسیاری از زیورآلات و طلاهای همراه بانوان ایرانی توسط سعودیها به سرقت رفت.[11] حجاج سایر کشورها با دیدن این وضعیت به زائران ایرانی در هتلهای خود پناه دادند[12] و خدمات اتباع فلسطین و ترکیه در این میان قابل توجه بود.[13]
آمار تلفات حادثه
در جریان این حادثه بنا بر آمار بنیاد شهید، ۳۲۵ زائر ایرانی به شهادت رسیدند که ۲۰۲ تن از آنان زن و بقیه مرد بودند.[14] در این جنایت همچنین پنج هزار نفر نیز مجروح شدند. دو تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و همچنین سرپرست هلال احمر جمهوری اسلامی ایران که برای عیادت زخمیها به بیمارستانهای مکه رفته بودند در فهرست زخمیها بودند.[15]
بررسیهای انجامشده نشان میداد علت تلفات حجاج، خفگی ناشی از فشار جمعیت، اصابت اجسام سخت، استنشاق گازهای سمی، و اصابت گلوله بوده است؛[16] ولی دولت سعودی مدعی بود که نیروهای این کشور به حجاج تیراندازی نکرده و زائران تنها بر اثر خفگی جان سپردهاند. بعضی رسانههای غربی نیز تلاش میکردند قضیه را به دروغ به درگیری زائران ایرانی با زائران دیگر کشورها مربوط کنند.[17]
همه شواهد و نشانهها حاکی از آن بود که حجاج ایرانی قربانی یک نقشه برنامهریزی شده از سوی سعودیها بودند. خودداری بیمارستانهای مکه از پذیرفتن آنها، وجود سنگ و نخاله و آجر بر بامهای خیابانهای اطراف، استقرار نظامیان در دو سوی خیابان محل راهپیمایی حجاج و... از یک توطئه طراحی شده حکایت داشت. «شیخ عبدالله عبدالعزیز السدیری» سفیر عربستان سعودی در کویت نیز در ۲۹ مرداد ۱۳۶۶ تلویحاً به این توطئه اشاره کرد و گفت: «کشتار زائران ایرانی در مکه مکرمه برنامهای تحت رهبری و هدایت شاه فهد بود.»[18]
گفته میشود برخی افراد سازمان مجاهدین خلق نیز در کشتار مکه دست داشتهاند.[19] بعضی گزارشها نیز حاکی از آن بود که گردان ۱۰۱ ویژه اردن در ارتکاب این جنایت سهیم بودند.[20]
واکنش امامخمینی
در پی این حادثه امامخمینی با انتشار پیامی اعلام کردند: «به دنیا ثابت شد که کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین منافع آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان، کاری از دستشان برنمیآید. آلسعود و وهابیهای از خدا بیخبر با این کار نشان دادند که همیشه از پشت به مسلمانان خنجر زدهاند.»[21]
امام تأکید کردند: «حکومت سعودی مطمئن باشد که آمریکا لکه ننگی بر دامنش نهاده که تا قیام قیامت هم با آب زمزم و کوثر پاک نمیشود و خونی که از دل اقیانوس بزرگ ملت ما بر سرزمین حجاز جاری شده، زمزم هدایتی برای تشنگان سیاست ناب اسلام گردیده است که ملتها و نسلهای آینده از آن سیراب و ستمکاران در آن غرق و هلاک میشوند».[22]
واکنش دولت و مردم ایران
در پی جنایت سعودیهادر کشتار زائران بیتاللهالحرام، روز 10 مرداد 1366 در سراسر کشور عزای عمومی و تعطیل اعلام شد[23] و مجالس بزرگداشت متعددی نیز در تهران و شهرستانها برگزار گردید.[24] نمایندگان امامخمینی، رئیسجمهور، نخستوزیر و وزیر امور خارجه نیز برای پیگیری ابعاد موضوع رهسپار عربستان شدند.[25]
از جمله بازتابهای مهم این جنایت تصرف سفارتخانههای عربستان، کویت و عراق در تهران توسط مردم خشمگین بود. این رویداد در روز دهم مرداد به وقوع پیوست، اما بیشتر کارمندان سفارت سعودی با پیشبینی وقوع چنین حوادثی، قبلاً از سفارتخانه خارج شده بودند.[26]
روز 11 مرداد میلیونها ایرانی در سراسر کشور با برپایی راهپیماییهایی، جنایت آلسعود را با شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر آلسعود» و «تَبَّتْ یدا اَبی لَهَب، بریده باد دست فهد» محکوم کردند.[27]
روز ۱۴ مرداد فقهای شورای نگهبان با صدور بیانیهای از تمام فقها و حقوقدانان جهان اسلام و علمای جامعهالازهر درخواست کردند تا موضوع نجات حرمین شریفین از سلطه آلسعود را مورد مطالعه قرار دهند و لزوم آن را در جوامع اسلامی تحت نفوذ خود تبلیغ و تبیین کنند.[28]
روز جمعه ۱۶ مرداد مراسم تشییع شهدای جمعه خونین مکه، بعد از برگزاری نماز جمعه تهران از محل دانشگاه تهران تا معراج شهدا تشییع شد.[29] روز ۱۷ مرداد وزارت ارشاد اسلامی از کلیه خبرنگاران و تصویربرداران جهان دعوت کرد به تهران بیایند و آثار گلوله سربازان سعودی را بر بدن زائران بیتاللهالحرام از نزدیک مشاهده کنند و با مجروحان و بازماندگان این حادثه مصاحبه نمایند.[30]
پس از جنایت سعودیها، ائمه جمعه سراسر کشور در خطبههای نماز جمعه به بیان اهمیت فریضه برائت از مشرکین پرداختند.[31] تقریباً همه گروههای سیاسی و مذهبی ایران و بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت شهرستانها با صدور بیانیههایی این ضایعه را تسلیت گفتند. اصناف بازار نیز جداگانه اعلام کردند هر موضعی که دولت ایران بگیرد، در کنار دولت و مردم خواهند بود.[32] شاعران و مداحان نیز در نوحههای خود از جنایت آلسعود و شهدای فاجعه مکه یاد کردند.[33]
آیتالله خامنهای رئیسجمهور اسلامی ایران، در جمع رئیسهای نمایندگیهای کشورهای اسلامی خواستار موضعگیری سازمان کنفرانس اسلامی در قبال این حادثه شدند.[34] ایشان در خطبههای نماز جمعه ۲۳ مرداد ابعاد جنایت آلسعود تشریح کردند[35] و در ۳۱ شهریور در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل، تحلیلی از نقش آمریکا در این فاجعه را ارائه دادند.[36] وزیر خارجه ایران نیز با فرستادن نامهای به سران مجامع جهانی از جمله دبیرکل سازمان ملل، دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی و رئیس کمیته بینالمللی صلیب سرخ و...، ابعاد این جنایت را نزد آنان تشریح کرد و خواستار واکنش آنان گردید.[37]
حادثه کشتار زائران بیتاللهالحرام موجب شد زائران ایرانی با تصمیم سعودیها تا مدت سه سال از تشرف به مناسک حج محروم شوند.
در ارتباط با این فاجعه، جمهوری اسلامی ایران طی روزهای دوم تا ششم آذر ۱۳۶۶ میزبان «همایش بینالمللی قداست و امنیت حرم» شد. در این همایش اندیشمندان شیعی و سنی از 40 کشور جهان حضور یافتند و به بررسی حادثه «حج خونین» و رایزنی پیرامون یافتن راهی برای تغییر وضعیت اداره حرمین شریفین پرداختند.[38] این همایش، روز ششم ذیالحجه هر سال را «روز برائت از مشرکین» نامگذاری کرد و بر لزوم اداره حرمین شریفین توسط مجمعی از علمای صالح جهان، تأکید نمود.[39]
تأثیر حادثه بر روابط ایران و عربستان
پس از واقعه «حج خونین»، دولت عربستان کارکنان امور حج ایران را اخراج کرد. دولت ایران نیز با احضار کاردار عربستان در تهران، خواستار بازگرداندن فوری پیکرهای شهدا و آزادشدن بازداشتشدگان و مجروحان حادثه گردید.[40] تعلل و تأخیر بیمورد سعودیها در اجرای این درخواست[41] نیز سبب شد در ۲۶ مرداد گروهی از مردم خشمگین تهران در مقابل درب ورودی سفارت سعودی اجتماع اعتراضآمیز برگزار کنند.
دولت سعودی سرانجام پس از چند ماه کشمکش سیاسی، در 6 اردیبهشت ۱۳۶۷ روابط سیاسی با ایران را قطع کرد[42] و تا 3 سال به این قطع رابطه ادامه داد.[43]
مناسبات ایران و عربستان در پی تحولات پس از تهاجم ارتش عراق به کویت و نیاز دولتهای عرب منطقه به داشتن رابطه سالم با جمهوری اسلامی ایران، مجدداً برقرار شد و در فروردین ۱۳۷۰ سفارتخانههای دو کشور در تهران و ریاض بازگشایی شد.[44]
پینوشتها:
[1]. دلشاد، متین، جمعه خونین مکه، تهران، مؤسسه انتشاراتی روزنامه ایران، چ اول، ۱۳۸۸، ص ۷ – ۸.
[2]. دلشاد، متین، همان، ص 7 - 11.
[3]. روزنامه اطلاعات، ۱۹ مهر۱۳۶۰، ش 16548، ص 1.
[4]. صحیفه امام، ج 15، ص 291.
[5]. علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، تهران، نشر مرز و بوم، 1395، ج 2، ص 383.
[6]. صحیفه امام، ج 20، ص ۳۱۱ – ۳۴۷.
[7]. میردامادی، سیدحسن، آن سوی حج خونین یا تبلیغات آلسعود، تهران، دفتر نماینده امام و سرپرست حجاج ـ مرکز تحقیقات و انتشارات حج، ۱۳۶۷، ص ۱۵ – ۱۶.
[8]. کروبی، مهدی، مصاحبه، مجله مشکوه، ش ۱۵، ۱۳۶۶، ص ۱۸۵؛ یزدانفام، محمود، روزشمار جنگ ایران و عراق (اسکورت نفتکشها)، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چ اول، ۱۳۷۸، ش 50، ص 149.
[9]. هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۶، دفاع و سیاست، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۸۹، ص ۲۰۸؛ میردامادی، سیدحسن، ص ۱۹ – ۲۰؛ روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲ مرداد ۱۳۶۶.
[10]. امینی، محمدهادی، تاریخ مکه، ترجمه محسن آخوندی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ اول، ۱۳۷۲، ص ۳۱۹؛ دلشاد، متین، همان، ص ۳۱۹ – ۳۲۱؛ یزدانفام، همان، ش۵۰، ص ۱۵۰ – ۱۵۱.
[11]. رحیمیان، محمدحسن، در سایه آفتاب، تهران، حضور، چ هفتم، ۱۳۷۸، ص ۲۱۹ – ۲۲۰.
[12]. اسلامی، مهدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۷ اسفند ۱۳۹۴.
[13]. آهنگران، صادق، مجله حیات طیبه، ش ۲۱۷، ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، ص ۳، میردامادی، جنایت وهابیت، قم، بینا، بیتا، ص ۴۷.
[14]. کعبه در خون، واحد روابط عمومی و بینالملل بنیاد شهید انقلاب اسلامی، ۱۳۶۷، ص ۲۶؛ میردامادی، جنایت وهابیت، همان، ص ۶۷۹ – ۶۹۱.
[15]. روزنامه جمهوری اسلامی، ۱1 مرداد ۱۳۶۶، ص ۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، همان، ص ۲۰۹.
[16]. روزنامه اطلاعات، ۱۴ مرداد ۱۳۶۶؛ روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۳ مرداد ۱۳۶۶.
[17]. هاشمی رفسنجانی، همان، ص ۲۰۹.
[18]. روزنامه جمهوری اسلامی، 31 مرداد 1366، ص 3.
[19]. سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1385، ج 3، ص ۲۶۶.
[20]. میردامادی، جنایت وهابیت، همان، ص ۴۹۲.
[21]. صحیفه امام، ج 20، ص 350.
[22]. صحیفه امام، همان، ص ۳۵1.
[23]. روزنامه اطلاعات، 10 مرداد ۱۳۶۶، ص 1.
[24]. روزنامه جمهوری اسلامی، ۱ مرداد ۱۳۶۶، ص ۴.
[25]. روزنامه جمهوری اسلامی، ۱1 مرداد ۱۳۶۶، ص ۱۲.
[26]. کتاب سبز وزارت امور خارجه، کویت، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی؛ روزنامه جمهوری اسلامی، 11 مرداد 1366، ص 11.
[27]. روزنامه جمهوری اسلامی، 12 مرداد 1366، ص 1 و 10.
[28]. روزنامه جمهوری اسلامی، 17 مرداد 1366، ش 2374، ص 4.
[29]. روزنامه جمهوری اسلامی، 17 مرداد 1366، ص 10.
[30]. روزنامه جمهوری اسلامی، 18 مرداد 1366، ص 2.
[31]. روزنامه جمهوری اسلامی، ۱4 مرداد ۱۳۶۶، ص ۸.
[32]. میردامادی، جنایت وهابیت، همان، ص ۵۰۰ – ۵۱۵؛ دلشاد، متین، همان، ص ۲۵.
[33]. آهنگران، مجله حیات طیبه، ص ۳؛ سبزواری، حمید، اشعار مربوط به حج خونین، مجله مشکوه، ش ۱۵، ۱۳۶۶، ج 15، ص ۲۷۳–۲۷۴.
[34]. روزنامه جمهوری اسلامی، ۱2 مرداد ۱۳۶۶، ص ۱۲.
[35]. روزنامه جمهوری اسلامی، 24 مرداد ۱۳۶۶، ص ۹.
[36]. روزنامه جمهوری اسلامی، ۱1 مهر ۱۳۶۶، ص ۱۱.
[37]. دلشاد، متین، همان، ص ۲۳.
[38]. روزنامه جمهوری اسلامی، 7 دی ۱۳۶۶، ص ۱۱.
[39]. اسلامی، مهدی، همان.
[40]. دلشاد، متین، همان، ص ۴۱–۴۲.
[41]. عظیمی، رقیهالسادات، عربستان سعودی، تهران، وزارت امور خارجه، چ دوم، ۱۳۷۵، ص ۱۲۶.
[42]. روزنامه جمهوری اسلامی، 8 اردیبهشت 1367، ش 2584، ص 1 و 12.
[43]. عظیمی، رقیهالسادات، همان، ص126.
[44]. جام جم آنلاین، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۷ اسفند ۱۳۹۳؛ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۹، اعتدال و پیروزی، به کوشش عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۲، ص ۵۸۱.
تعداد بازدید: 19