16 اردیبهشت 1404
دو سه روز بعد اعلام شد که شهدای 10 دی را برای تشییع میبرند «بهشت رضا». این جور وقتها معمولاً مردم از اول خیابان تهران تا فلکه برق یا «ضد»، جنازهها را میآوردند. از آنجا سوار ماشینهای شخصی میشدند و برای تشییع جنازه به سمت بهشت رضا حرکت میکردند. خیلی جالب بود! جاده را که نگاه میکردیم (حالا شاید توی بعضی از عکسها و فیلمها هم باشد) تا آنجایی که چشم کار میکرد، وانت و موتورسوار و کامیون دیده میشد که همه هم پُر از جمعیت بود. مخصوصاً زمانی که جنازه زیاد میشد، جاده پُر از وانت نیسانهای آبی میشد که روی هر کدامشان، یک نفر عکس شهیدی را دستش گرفته بود و همان بالا و در هوای سرد، همه با هم شعار میدادند. روز تشییع جنازه شهدای 10 دی، چون میدانستم که خیلی شلوغ میشود، زودتر خودم را رساندم غسالخانه بهشت رضا تا وقتی جنازهها را میآورند از آنها فیلم بگیرم. البته آنجا که رسیدم، چندان هم خلوت نبود ولی هنوز اصل جمعیت نیامده بود و مردم داشتند جنازهها را میآوردند. مدت کوتاهی که گذشت، ماشینها و جنازهها رسیدند. آن روز بهشت رضا غوغایی شده بود. هر جنازهای که میرسید، مردم از همان جلوی در، آن را روی دستشان می گرفتند و میآوردند داخل، آنقدر جمعیت زیاد بود که تابوت شهدا روی سر انگشتهای مردم راه میرفت وانگار پرواز میکرد. هر کس میخواست به نحوی دستش را زیر جنازه شهید برساند. جنازهها که زیادتر شدند، جلوی هر تابوتی، گروهی سینه میزدند و با شعار یا حسین یا حسین به سمت غسالخانه میرفتند. من قبل از رسیدن جمعیت رفتم توی غسالخانه و روی لبه دیوار کوتاه وسط سالن نشستم و تا وقتی جمعیت میآید داخل، کامل به فیلمبرداری مسلط باشم. تنها فیلمبردار هم من بودم. روی دیوار که نشسته بودم، از پشت پنجره ساختمان، بیرون را میدیدم. عدهای از خانوادههای شهدا جلوی غسالخانه که میرسیدند، با گریه و سر و صدا جنازهشان را برای شستوشو میآوردند داخل. توی سالن از فشار جمعیت، کسی نمیتوانست تکان بخورد. با اینکه نمیگذاشتند، ولی اطرافیان شهدا به زور میرفتند توی حمام که شهیدشان را ببینند. من به لحاظ حرمت شرعی از شستوشوی جنازهها فیلم نمیگرفتم و سعی میکردم از موقعی که شهید را وارد غسالخانه میکنند تا لحظهای که لباس را از تنش در میآورند فیلم بگیرم. از چندین جنازه شهید، همینطوری فیلمبرداری کردم.بعد سریع آمدم پایین و رفتم طرف قبرهایی که از قبل کنده بودند. آنجا هم از دفن کردن یکی دو تا جنازه، از لحظههایی که آنها را داخل قبر میگذاشتند و از قابعکسشان، فیلم گرفتم. آن روز فقط میخواستم با فیلمهایم عظمت تشییع شهدا را نشان بدهم؛ اینکه مردم آنها را با چه شور و حالی آوردند بهشت رضا و چطور خاک کردند.
منبع: انقلاب رنگها، خاطرات شفاهی علیرضا خالقی، تدوین حسن سلطانی، قم، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، 1394، ص 140 - 141.
تعداد بازدید: 19