30 آذر 1404
احمد ساجدی
23 مرداد ۱۳۶0 یک فروند ناوچه موشکانداز از مجموعه ناوچههای خریداری شده ایران از فرانسه، در نزدیکی آبهای اسپانیا در جریان یک راهزنی دریایی توسط جمعی از عوامل بازمانده حکومت پهلوی ربوده شد. ربایندگان با نام «گروه کماندویی آزادگان»، زیر نظر دو تن از فرماندهان نظامی شاه دریادار کمال حبیباللهی آخرین فرمانده نیروی دریایی ایران قبل از انقلاب و ارتشبد بهرام آریانا از فرماندهان ارشد نیروی زمینی ارتش فعالیت میکردند. گروه آزادگان ساکن در پاریس، با انتشار بیانیهای مسئولیت این حادثه را بر عهده گرفت و اعلام کرد ناوچه «تبرزین» متعلق به ایران را به آبهای مراکش برده است. این گروه در بیانیه خود هیچ دلیلی برای این کار که نوعی راهزنی دریایی بود ارائه نکرد.[1]
۲۴ مرداد ۱۳۶۰ وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای اعلام کرد: ماجرای ربودن ناوچه موشکانداز تبرزین، طراحی سازمان سیا بوده است. زیرا فرماندهی این عملیات را دریادار حبیباللهی فرمانده نیروی دریایی حکومت پهلوی بر عهده داشته که بر اساس اسناد منتشر شده در لانه جاسوسی آمریکا عضو سیا بوده و با برنامهریزی این سازان از ایران خارج شده، همچنین سایروسونس وزیر خارجه وقت آمریکا در عملیات خارج ساختن او از ایران نقش مؤثری داشته است.[2]
«گروه آزادگان» تشکلی بود که تحت نظر ارتشبد فراری «بهرام آریانا» فعالیت میکرد. آریانا پس از پیروزی انقلاب مخفیانه به ترکیه و سپس فرانسه مهاجرت کرد و همراه با سایر نظامیان و سیاسیون وابسته به حکومت پهلوی اقداماتی علیه نظام جمهوری اسلامی انجام داد. وی ابتدا تلاش کرد تا همه افسران ارتش شاهنشاهی از جمله غلامعلی اویسی و غلامرضا ازهاری را در تشکلی با نام «ارتش رهاییبخش ایران» (آرا) گرد آورد. او سودای رهبری ایران را داشت و پسر خود کورش آریانا را به عنوان نخستوزیر آینده ایران در نظر گرفته بود. ارتشبد آریانا در تلاشهای خود موفق شد حدود ۳۰۰ نفر از وابستگان امنیتی و نظامی و سرمایهداران وابسته به حکومت پهلوی را جذب کند و برای آنان برنامههای خرابکاری مسلحانه علیه انقلاب اسلامی طرحریزی نماید.[3]
اما این تشکل از ابتدا قربانی کارزار رقابتی و نزاع داخلی از جمله اختلاف بر سر تقسیم کمکهای بیگانگان شد و در نتیجه با هدررفت 10 میلیون دلار کمکهای دریافتی از سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی غرب، در سال ۱۳۶۲ به رکود کامل کشیده شد.[4]
آریانا سپس مجموعهای تحت عنوان «سازمان آزادگان» را تشکیل داد و تلاش فراوانی کرد تا افسران، سرمایهداران، روزنامهنگاران، نویسندگان و سایر چهرههای متواری حکومت پهلوی را جذب این سازمان کند. آنان اساسنامهای هم برای «سازمان آزادگان» نوشتند و آن را به زبان فرانسه نیز ترجمه کردند و یک نشریه هم با همین نام منتشر کردند.[5]
حادثه ربودهشدن ناوچه «تبرزین» در شرایطی اتفاق افتاد که دو سال و ۶ ماه از پیروزی انقلاب و نزدیک به یک سال از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میگذشت. طی این مدت گروههای متعدد ضدانقلاب که به آمریکا و اروپا گریخته بودند، فعالیتهای گستردهای علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران انجام دادند. در این میان فرانسه به یکی از پایگاههای عمده مخالفین تبدیل شده بود و عناصر وابسته به حکومت پهلوی، چه نظامیان و چه سیاسیون در کنار بعضی گروههای تروریستی مانند سازمان مجاهدین خلق که در آن کشور مستقر بودند، در طراحی، برنامهریزی، و هدایت ترورها، کودتاها، انفجارها، و اقدامات براندازی تلاش میکردند. منابع اطلاعاتی و مالی سازمانهای جاسوسی بیگانه نیز آنان را پشتیبانی میکردند و دولتمردان وقت فرانسه نیز از همه این فعالیتها در کشور خود مطلع بوده و به آنها کمک میکردند.
عملیات ربودن ناوچه «تبرزین» 17 روز پس از فرار ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور پیشین و مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق به فرانسه، ۵ روز پس از صدور نامه شدیداللحن آقای محمدعلی رجایی رئیس جمهوری اسلامی ایران خطاب به «فرانسوا میتران» رئیسجمهور فرانسه در اعتراض به اقدام وی در اعطای پناهندگی به نامبردگان، و دو روز پس از خروج سفیر و ۷۴ نفر از دیپلماتهای فرانسه از تهران صورت میگرفت.
در سالهای قبل از انقلاب اسلامی 12 فروند ناوچه جنگی توسط نیروی دریایی وقت ایران از فرانسه خریدارى شده بود. این رزمناوهای تندرو تهاجمی موشکانداز، هریک 47 متر طول و 270 تن وزن دارند و از سرعتی معادل 33 گره دریایی (بیشتر از 60 کیلومتر در ساعت) برخوردارند و قابلیت نصب موشکهایی با برد 200 کیلومتر را دارند.[6]
چهار فروند از ناوچههای خریداری شده ایران پیش از انقلاب تحویل نیروى دریایى ایران شد و بقیه آنها قرار بود پس از انقلاب به کشورمان انتقال داده شود. ولی مقامات فرانسوی بعد از سقوط شاه، ابتدا از تحویل آنها به دولت وقت ایران امتناع کردند. اما از آنجایى که بهای ناوچهها را دریافت کرده بودند، خودداری آنان از تحویل، امری غیر قانونی بود. در نتیجه سال 1359 با موافقت آنان، جمعى از افسران نیروى دریایى جمهورى اسلامى ایران راهی آن کشور شدند تا پس از فراگیری آموزشهاى لازم، ناوچهها را تحویل گرفته به ایران بازگردانند.
طی فراگیری برنامه ربودن یکی از ناوچهها توسط گروه «سازمان آزادگان» با مشارکت ارتشبد آریانا و دریادار حبیباللهى برنامهریزی شد. برای انجام این مأموریت هشت گروه کاری انتخاب و دستورالعملها به صورت محرمانه تهیه شد. سپس وظایف اعضای هر هشت گروه از ابتدای عملیات ربودن ناوچه تا پایان کار به آنان تفهیم شد.
قرار بود که سه فروند از ناوچههای خریداری شده ایران به نامهای ناوچه خنجر، نیزه و تبرزین در بندر «شربورگ» در شمال غربی فرانسه، ساحل دریای مانش تحویل هیئت اعزامی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران شود. مسیر این ناوچهها به سمت جنوب اقیانوس اطلس، عبور از آبهای اسپانیا و پرتقال، عبور از تنگه جبلالطارق، دریای مدیترانه، کانال سوئز، دریاى سرخ، خلیج عدن، دریای عمان و در نهایت آبهاى ایران در خلیج فارس بود.
قرار بود دریادار حبیبالهى و گروه کماندویى وى تحت پوشش «دانشجویان رشته اقیانوسشناسى»، یک یدککش کرایه کنند و با آن به ناوچه تبرزین نزدیک شوند. طبق هماهنگى که با فرمانده ناو تبرزین در پاریس به عمل آمده بود، فرمانده نیز موضوع را با افسر موتورخانه ناو و یکى دیگر از افسران مطرح کرده بود.[7]
هنگامى که یدککش به ناوچه تبرزین نزدیک شد، طبق برنامه، یکی از مهندسین ناوچه اعلام کرد که موتور ناوچه با اشکال فنی مواجه و خراب شده و نیازمند تعمیر است. این در شرایطی بود که ناوچه از سواحل فرانسه دور شده و در آبهای اسپانیا، از مقابل بندر «کادیس» عبور میکرد اما بقیه ناوچهها به مسیر خود ادامه میدادند. ناوچه تبرزین با این اعلام دروغ، طبق نقشه از حرکت باز ایستاد و کماندوها با استفاده از سلاحهای سبک وارد ناوچه شده و با اطلاع قبلى، از طبقه پایین، سلاحهاى واقعى را برداشته، ملوانان را وادار به تسلیم و در اتاقک پایین ناوچه زندانى کردند. سپس ناوچه سریعاً با تغییر مسیر، به حرکت خود ادامه داده، وارد آبهاى بینالمللى شد.
ازآنجا که دریاسالار حبیباللهی خود سفارش این ناوچهها را در سالهای قبل از انقلاب به فرانسه داده بود، به خوبی از فضای داخلی، کروکی واحدها و بخشهای مختلف ناوچه و جزئیات فنی آن اطلاع داشت. او این اطلاعات را در اختیار اعضای گروه نیز قرار داده بود و بنابراین وی و سایر افراد شرکتکننده در عملیات، پس از ورود به ناوچه با همه چیز آشنا بودند و در تصرف آن با مشکلی مواجه نشدند.
بدین ترتیب ناوچه ربوده شده تبرزین در آبهای اسپانیا، با همان سوخت و آذوقه اولیه تا تنگه جبلالطارق رسید و برای تهیه سوخت و غذا در آبهای مراکش لنگر انداخت. اما دولت مراکش به دلیل عدم شناخت ربایندگان، از دادن سوخت و غذا خودداری کرد و آنان را از بنادر خود دور ساخت. در همین رابطه سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نوع برخورد دولت مراکش را «بیتفاوتی در برابر راهزنان دریایی» خواند و آن را محکوم کرد.[8]
در نتیجه ناوچه با سوخت باقیمانده خود فقط میتوانست به آبهاى فرانسه بازگردد. ناوچه پس از عبور از تنگه جبلالطارق وارد دریای مدیترانه شد و ربایندگان در شمال این دریا در بندر مارسى موافقت کردند که در مقابل دریافت پناهندگی سیاسی، ناوچه را به مقامات فرانسوى تحویل دهند. آنها همچنین تهدید کردند که اگر دولت فرانسه از اعطای پناهندگی امتناع ورزد، ناوچه را منفجر خواهند کرد.[9]
سرانجام ربایندگان موفق به دریافت پناهندگی شدند و ناوچه تبرزین توسط ملوانان فرانسوی از بندر مارسی، به طرف بندر تولون فرانسه حرکت کرد و در آنجا بود که تحویل هیئت نظامی اعزامی از جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.[10]
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اعطای پناهندگی به ربایندگان را نوعی «حمایت از دزدان دریایی» لقب داد و این اقدام را که سه هفته پس از اعطای پناهندگی سیاسی به رجوی و بنیصدر صورت گرفت، نشانگر تداوم مواضع خصمانه فرانسه نسبت نسبت به جمهوری اسلامی ایران قلمداد کرد.[11]
میرحسین موسوی وزیر خارجه وقت ایران اعلام کرد: «اگر اعطای پناهندگی به دزدان دریایی مجاز شمرده شود، بدین معنی است که میتوان همه خطوط دریایی فرانسه را ناامن کرد و به راهزنان آن نیز پناهندگی داد.»[12]
ناوچه موشکانداز تبرزین سرانجام پس از انجام اقدامات و تشریفات قانونی صبح روز جمعه ۶ شهریور ۱۳۶۰ هماهنگ با ناوچههای «نیزه» و «خنجر» که در یکی از بنادر الجزایر لنگر انداخته بود، به هم پیوسته و به سوی آبهای ایران به راه افتادند.[13] این سه ناوچه در بندرعباس با استقبال پرشکوهی از طرف مردم و فرماندهان ارشد نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران مواجه شدند.
این سه ناوچه رزمی طی هشت سال جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران خدمات شایستهای از خود در برابر دشمن ارائه دادند و اکنون نیز همچنان در خدمت نیروی دریایی کشورمان هستند.
شکست ربایندگان در این راهزنی دریایی، میان فرماندهان این عملیات نیز اختلاف ایجاد کرد.[14]
پینوشتها:
[1]. روزنامه اطلاعات، 24 مرداد 1360، ش 16501، ص 16؛ روزنامه کیهان 24 مرداد 1360، ش 11358، ص 4.
[2]. روزنامه جمهوری اسلامی، 25 مرداد 1360، ش 636، ص 12.
[3]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1370، ج 2، ص 433.
[4]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، همان، همان ص.
[5]. «گذری بر زندگی ارتشبد بهرام آریانا»، پایگاه مرکز بررسی اسناد تاریخی، تاریخ انتشار: 30 خرداد 1403، به نقل از: «رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک»، ارتشبد بهرام آریانا، چ اول، سال 1381.
[6]. مشرقنیوز: «نیزه و تبرزین با موشکهای 200 کیلومتری آمدند»، تاریخ انتشار: 10 آذر 1392، کد خبر: 267526.
[7]. هر دو افسر در قبال ایجاد تسهیلات براى رفتن به آمریکا حاضر به همکارى شده بودند. در این رابطه افسر موتورخانه ناو، پیوستن به همسر و افسر دیگر فرار از جنگ را بهانه قرار داده و هر دو مورد حمایت ربایندگان قرار گرفتند.؛ «گذری بر زندگی ارتشبد بهرام آریانا»، همان.
[8]. روزنامه اطلاعات، 28 مرداد 1360، ش 16505، ص 15.
[9]. همان ص 1 و 15.
[10]. همان.
[11]. روزنامه کیهان، 28 مرداد 1360، ش 11362، ص 1 و 2.
[12]. روزنامه اطلاعات، 28 مرداد 1360، ش 16505، ص 15.
[13]. روزنامه اطلاعات، شنبه ۷ شهریور ۱۳۶۰، ش ۱۶۵۱۲، ص ۱۶.
[14]. «گذری بر زندگی ارتشبد بهرام آریانا»، همان.
تعداد بازدید: 6