09 آذر 1390
نگارنده: محمدحسن پورقنبر
برای شناخت و بررسی یک موضوع، بخصوص در زمینه تاریخی، اولین و یکی از مهمترین مراحل، آشنایی با منابع و مآخذ موجود، در مورد آن است. از اینرو، برای آشنایی و تحقیق در مورد تاریخ انقلاب اسلامی در ایران، که یکی از رویدادهای مهم سیاسی جهان، در قرن بیستم میلادی بوده، و با حضور گسترده مردم و مشارکت گروههای گوناگون بوقوع پیوست، بررسی دقیق و جامعِ همه عوامل و عناصرِ تأثیرگذار در این رویداد، کاملاً ضروری است. یکی از اجزاء مؤثر در این واقعه مهم، گروه مؤتلفه اسلامی است. در این مقاله، سعی شده است تا منابع و مآخذ گروه مذکور، که به عملکرد آن قبل از انقلاب اسلامی میپردازند معرفی شده و مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد.
بخش اول ـ تاریخ شفاهی (خاطرات و مصاحبهها)
الف ـ اعضای هیأتهای موتلفه:
یک دسته از منابع براساس تاریخ شفاهی، مطالبی است که از سوی برخی اعضای مؤتلفه، روایت شده و این نوع منابع، از این جهت حائز اهمیت است که راویان آن، اغلب خود در متن وقایع مربوط به گروه مذکور حضور داشتند و از جزئیات حوادث، تا حدود زیادی مطلع بودند، قسمتی از این منابع، به صورت کتاب است که نیمی از آن، به صورت کتابهایی مجزا برای خاطرات هر شخص تألیف گردید: «خاطرات حاج مهدی عراقی»، «خاطرات حبیبالله عسگر اولادی»، «خاطرات ابوالفضل توکلی بینا»، «خاطرات حاج احمد قدیریان»، «خاطرات مرحوم حاج احمد شهاب»، «خاطرات محسن رفیق دوست»، «خاطرات عزت شاهی»، «خاطرات آیتالله انواری»، «حماسه شهید اندرزگو براساس اسناد و خاطرات»، «اسطورهمقاومت شهید اسداله لاجوردی»، «خاطرات حائریزاده» و خاطرات عبدالله جاسبی تحت عنوان «از غبار تا باران» از این نوع منابع میباشند.
- مهدی عراقی، خاطرات خود را در سال 1357 ش و چند ماه قبل از انقلاب اسلامی نقل کرد که بعدها به صورت کتاب درآمد. از آنجایی که او به عنوان یکی از مهمترین اعضای مؤتلفه به شمار میآمد و در اکثر جریانات مربوط به مؤتلفه حضوری مؤثر داشت، روایات او برای تحقیق در مورد مؤتلفه بسیار مهم و مؤثر است و همچنین با توجه به صراحت بیان ایشان و روحیه تسامحی که در او وجود داشت میتوان تا حدود زیادی به حقایقِ وقایعی که دیگران به دلایلی، از اظهار آن صرفنظر کردهاند، پی برد. گرچه کتاب مذکور برای تحقیق در مورد مؤتلفه در سالهای 1343ـ1341 بسیار سودمند است اما از آنجایی که مهدی عراقی اسفند 1344 ش تا بهمن 1355 ش را در زندان سپری نمود، بنابراین در مورد دوره زمانی 1344 ش به بعد اطلاعات مهمی بدست نمیدهد.
- حبیبالله عسگر اولادی، یکی از اعضای کلیدی مؤتلفه در مقطع زمانی قبل از انقلاب (و حتی بعد از آن تا کنون) بوده است و در اکثر جریانهای مربوط به این گروه، در آن برهه زمانی، حضور داشته و ایفای نقش نمود، بنابراین، کتاب «خاطرات حبیبالله عسگر اولادی» برای بررسی در مورد گروه متبوعش (مؤتلفه) طی دوره زمانی موردنظر، بخصوص چگونگی شکلگیری این گروه و فعالیتهایش طی سالهای 43ـ 1342 بسیار حائز اهمیت است، اگر چه، با توجه به گرایش اعتقادی و سیاسی او، و همچنین با در نظر داشتن وابستگی دراز مدت او نسبت به این گروه سیاسی، که تا زمان حال نیز ادامه پیدا کرده، باید در استفاده از برخی مطالب این کتاب، موشکافانهتر و محتاطانهتر عمل نمود.
- ابوالفضل توکلیبینا از اعضای شورای مرکزی مؤتلفه بود و طبیعتاً در متن اکثر وقایع مربوط به این گروه بوده است. از این رو، روایات او در مورد مؤتلفه، میتواند مفید و حائز اهمیت باشد؛ بخصوص در مورد چگونگی شکلگیری مؤتلفه و همچنین عملکرد فرهنگی ـ اجتماعی برخی اعضای گروه مذکور در سالهای بعد از 1347ش. همچنین او در جریانات سیاسی ماههای منتهی به انقلاب حضور فعالانهای داشت، از این رو از روایات او در این زمینه نیز میتوان بهره برد. با این حال روایات او در مورد موضوع مورد نظر طی سالهای 1357ـ 1342 نسبتاً کلی است و از روایت بسیاری از حوادث چشمپوشی کرده است.
- احمد قدیریان و محسن رفیقدوست که کتابهای خاطرات آنها در مورد وقایع مربوط به اعضای مؤتلفه طی سالهای 1357ـ 1344ش مفید است. از آنجایی که بسیاری از اعضای مهم مؤتلفه بعد از سال 1344 ش از عرصه سیاست دور شدند افرادی همچون قدیریان و رفیقدوست که تا پیش از آن تقریباً از اعضای درجه دوم بودند، نقش موثری را در فعالیتهای پراکنده برخی اعضای مؤتلفه در عرصه سیاسی _ نظامی به عهده گرفتند و حتی در جریانات سیاسی سالهای 1357ـ 1356ش از اعضای مهم موتلفه به شمار میرفتند. از این رو اطلاعاتی که اینگونه افراد از سالهای 1357ـ 1344 ش ارائه دادهاند حائز اهمیت است؛ اگرچه خاطرات این اشخاص نیز به صورتی کلی ارائه شده است.
- احمد شهاب از اعضای نسبتاً مهم مؤتلفه در آغاز فعالیت این گروه بود. او که همچون عراقی و اندرزگو از بازماندگان فداییان اسلام بود، عمدتاً در اقدامات نظامی و اجرایی ایفای نقش مینمود. بنابراین کتاب خاطرات او نیز که در سالهای اخیر به چاپ رسیده، از حیث اطلاع از وقایع سالهای 1343 ـ 1341 ش درباره موضوع مورد نظر مفید و حائز اهمیت است. ولی از آنجایی که او 1344 ش به بعد در زندان به سر برده، بنابراین در مورد آن دوره دوره زمانی، اطلاعات چندانی بدست نمیدهد.
- سیدعلی اندرزگو از اعضای مهم شاخه نظامی مؤتلفه بود و در اجرای ترور منصور نیز ایفای نقش نمود اما توانست از دست ماموران حکومتی بگریزد و به فعالیتهای مسلحانه خود در سالهای 1357ـ 1344 ش ادامه دهد. او از این طریق با بسیاری از اعضای مؤتلفه مرتبط بود. بنابر این؛ کتاب حماسه شهید «اندرزگو براساس اسناد و خاطرات» از حیث اطلاعاتی که در مورد فعالیتهای چریکی و مسلحانه برخی اعضای مؤتلفه، بخصوص شخص اندرزگو، به دست میدهد، بسیار مهم و مفید است.
- عزتالله شاهی(عزتشاهی) که کتاب خاطرات او در دو کتاب مجزا توسط دو انتشارات متفاوت، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و سوره مهر، به چاپ رسیده است نیز در مورد موضوع مورد بحث اطلاعات ارزندهای در اختیار محقق قرار میدهد. عزت شاهی از اعضای رده پایین مؤتلفه در سالهای 1344ـ1342 ش بود، اما همو از نیمه دوم دهه 1340 ش به طور فعال وارد عرصه سیاسی شد. او مخفیانه در اقدامات چریکی فعالیت میکرد و حتی به سازمان مجاهدین خلق نیز پیوست. اگر چه بعد از تغییر ایدئولوژی سازمان، از آنها جدا شد. کتاب خاطرات او (انتشارات سوره مهر)، برای آگاهی از فضای مبارزاتی سالهای 1357ـ 1346ش؛ فعالیتهای برخی اعضای مؤتلفه حاضر در عرصه سیاسی طی دوره زمانی مورد نظر و همچنین مناسبات مؤتلفه با مجاهدین خلق بسیار ارزنده است. اگر چه کتابی که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده، نسبتاً کلی است و اهمیت و اعتبار کتاب چاپشده توسط انتشارات سوره مهر را ندارد ولی بعضاً اطلاعاتی از آن میتوان استخراج نمود که در همنام آن وجود ندارد.
- محیالدین انواری، از روحانیون بسیار نزدیک به مؤتلفه، در دوره زمانی موردنظر به شمار میآمد، چرا که از اعضای شورای روحانیت گروه مذکور بود. با این اوصاف، کتاب خاطراتش از جنبه روایت چگونگی مناسبات اعضای مؤتلفه با روحانیت مرتبط با آنان حائز اهمیت است. یک نمونه مهم، واقعه ترور منصور و فتوای انجام آن است. همچنین، از آنجایی که انواری، بعد از واقعه ترور، همراه با برخی اعضای مؤتلفه، برای بیش از یازده سال روانه زندان گردید، خاطراتش در مورد وقایع زندان، مرتبط با مؤتلفه اسلامی، دارای اهمیت است.
- اسداله لاجوردی که کتاب اسطوره مقاومت در مورد او نگاشته شده، یکی از اعضای اصلی مؤتلفه است که برای تحقیق در مورد مؤتلفه مفید است. بخصوص در مورد فعالیتهای پراکنده اعضای مؤتلفه طی سالهای 1356ـ 1345 ش؛ چرا که او نقش بسیار مهمی در اینگونه فعالیتهای چریکی و همچنین عملکرد اجتماعی مؤتلفه ایفا کرد.
- عبدالله جاسبی در سالهای نخستین فعالیت مؤتلفه از اعضای رده پایین این گروه به شمار میآمد و نمیتوان از کتاب او به نام «از غبار تا باران» اطلاعاتی در مورد مؤتلفه به دست آورد، اما این کتاب ـ که البته تاکنون فقط جلد اول آن منتشر شده است ـ اطلاعات ارزشمندی در مورد اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران در اواخر دهه 1330ش به دست میدهد و این مطالب برای جستجو در مورد زمینههای شکلگیری مؤتلفه حائز اهمیت است.
بخش دیگری از منابع تاریخ شفاهی در مورد هیاتهای مؤتلفه که از سوی برخی اعضای گروه مذکور روایت شده در قالب کتابهای مجموعه خاطراتی است که از زبان چندین نفر نقل شده است: «خاطرات 15 خرداد»، «تاریخ شفاهی هیاتهای مؤتلفه»، «هیئتهای مؤتلفه اسلامی»، و «خشونت قانونی»، مهمترین این منابع به شمار میآیند.
- کتاب خاطرات 15 خرداد که از سوی علی باقری تدوین شده در بررسی هیاتهای مؤتلفه بسیار مهم و ارزشمند است. این کتاب شامل چندین جلد است که جلدهای چهارم، پنجم و هفتم آن و بخصوص جلد چهارم، شامل خاطرات افراد شاغل در بازار در آن برهه زمانی است و اطلاعات بسیار سودمندی درباره چگونگی شکلگیری مؤتلفه و همچنین ماهیت فرهنگی و اجتماعی این گروه به ما میدهد.
- کتابهای هیاتهای مؤتلفه اسلامی و خشونت قانونی تا حدودی به یکدیگر شبیه هستند، چنانکه برخی از روایات این دو کتاب، مانند یکدیگر است. هر دو کتاب با حمایت مؤتلفه فراهم آمده است و به نظر میرسد گرایشهای سیاسی در نوشتن آنها بیتأثیر نبوده است، بنابراین، در استفاده از این منابع باید کاملاً دقت نمود. چنین گرایشی در کتابهیاتهای مؤتلفه اسلامی که در سالهای نخستین بعد از انقلاب اسلامی 1357ش تالیف گردید، بیشتر به چشم میخورد. فضای سیاسی سالهای نخستین بعد از انقلاب در مطالب کتاب مذکور تاثیرگذار بوده است؛ اگرچه کتاب خشونت قانونی از کتاب هیاتهای مؤتلفه اسلامی اقتباس شده با این حال کتاب خشونت قانونی حاوی مطالب جدید ارزشمندی است که بخصوص در مورد واقعه ترور منصور و اعلامیههایی که از سوی مؤتلفه در سالهای 1342ـ1343 ش منتشر گردیده حائز اهمیت است. این در حالی است که کتاب هیاتهای مؤتلفه اسلامی بخصوص در مورد سازمان تشکیلاتی مؤتلفه و تا اندازهای در باب عملکرد فرهنگی و اجتماعی آن گروه، سودمند است. دو کتاب مذکور، از آنجایی که حاوی روایاتی از برخی عناصر اصلی مؤتلفه در قبل از انقلاب اسلامی 1357 ش است - افرادی که عمدتاً در متن اکثر وقایع مربوط به مؤتلفه طی سالهای 1342ـ 1341 حضور داشتهاند - میتواند برای تحقیق در مورد مؤتلفه سودمند باشد.
- کتاب تاریخ شفاهی «هیاتهای مؤتلفه اسلامی» توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال 1386ش منتشر گردیده است. اگر چه مقدار کمی از مطالب کتاب تکراری به نظر میرسد، با این حال، حاوی اطلاعات ارزشمند و تازهای در مورد گروه مذکور است، اطلاعاتی که تا قبل از آن، در هیچ یک از منابع روایت نشده است، بویژه در مورد چگونگی شکلگیری مؤتلفه، اقدامات فرهنگی ـ اجتماعی مؤتلفه طی سالهای 1357ـ1342ش و همچنین مناسبات این گروه با گروههای دیگر سیاسی، خصوصاً سازمان مجاهدین خلق. با این حال، میتوان به این منبع نیز دو ایراد گرفت: اول آنکه روایاتی که در آن نقل شده است عمدتاً مربوط به اعضای رده بالای آن است، چنین رویکردی در کتاب هیاتهای مؤتلفه اسلامی و کتاب خشونت قانونی دیده شده و از این نظر به نوعی تکراری است، این در حالی است که کتاب خاطرات 15 خرداد عمدتاً روایاتی از اعضای رده پایین مؤتلفه در سالهای 1343ـ 1342ش را دربرمیگیرد و از این جهت ارزشمند است و دوم اینکه، دوره زمانی کتاب، غالباً مابین سالهای 1343 ـ1341 ش را دربرمیگیرد و مطالب اندکی در مورد فعالیتهای پراکنده اعضای مؤتلفه بعد از سال 1344ش ارائه میدهد؛ همین امر در مورد کتابهای هیاتهای مؤتلفه اسلامی و خشونت قانونی هم صِدق میکند. علیرغم اینها، کتاب مذکور را میتوان مهمترین و بهترین منبع در مورد فعالیتهای مؤتلفه قبل از انقلاب اسلامی قلمداد نمود.
بخش دیگری از خاطرات اعضای هیاتهای مؤتلفه، مصاحبهها و گزارشهایی است که در مجلات، روزنامهها و سایتهای اینترنتی وجود دارد. اشخاص مورد توجه در این زمینه، حبیبالله عسگر اولادی و اسدالله بادامچیان هستند.
- عسگراولادی، که پیش از این در مورد او سخن گفته شد، علاوه بر انتشار کتاب خاطراتش، مصاحبههای فراوانی از او درباره فعالیتهای قبل از انقلاب اسلامی موتلفه، در مجلات و روزنامهها و حتی سایتهای اینترنتی وجود دارد.
- اسدالله بادامچیان که در سالهای 1344ـ1342 از اعضای درجه دوم مؤتلفه به شمار میآمد، از دهه 1350ش به عنوان یکی از اعضای درجه یک مؤتلفه مطرح شد و در فعالیتهای پراکنده برخی اعضای این گروه نقش برجستهای ایفا نمود. او در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی از اعضای کلیدی مؤتلفه به شمار میآمد و در زمینه سیاسی بسیار فعال بود. از این رو، اطلاعاتی که او در مورد وقایع این برهه زمانی (1355ـ1357ش) ارائه میدهد حائز اهمیت است. با این حال باید در استفاده از اینگونه مطالب کاملاً دقت نمود.
ب ـ افراد مرتبط با مؤتلفه:
نوع دیگری از تاریخ شفاهی که برای تحقیق در مورد مؤتلفه سودمند است، خاطرات افرادی است که به نوعی با هیاتهای مؤتلفه در ارتباط بودند. اگرچه اطلاعاتی که اینگونه منابع در مورد موضوع موردنظر در اختیار محقق قرار میدهد نسبتاً محدود است ولی شاید بتوان عنوان نمود که راویان این منابع تا حدودی با تسامح بیشتری نسبت به اعضای اصلی مؤتلفه به نقل روایت در مورد گروه مذکور پرداختهاند. «زوایای تاریک» از جلالالدین فارسی، خاطرات هاشمی رفسنجانی تحت عنوان «دوران مبارزه»، خاطرات محمدتقی مصباح یزدی به نام «مصباح دوستان» و «خاطرات حجتالاسلام جعفری اصفهانی» از این دسته منابع به شمار میروند.
- جلالالدین فارسی عضو نهضت آزادی ایران بوده است. از این رو کتاب او یعنی زوایای تاریک در مورد مناسبات مؤتلفه و نهضت آزادی ایران در آن برهه زمانی بسیار سودمند است؛ از آنجایی که او طرفدار مبارزه مسلحانه و قهرآمیز بوده است، با شاخه نظامی مؤتلفه رابطه بسیار نزدیکی داشت. بنابراین در این مورد نیز اطلاعات او ارزشمند است. اما باید به این نکته نیز توجه نمود؛ از آنجایی که او از عناصر مهم سیاسی ایران در سالهای نخستین بعد از انقلاب اسلامی بوده است و در آن برهه زمانی، از مخالفان نهضت آزادی به شمار میآمد بنابراین نمیتوانست نظر مثبتی نسبت به نهضت آزادی داشته باشد و همین امر میتوانست روی او تاثیر بگذارد. با این اوصاف باید در استفاده از این مطالب کاملا دقت نمود.
- هاشمی رفسنجانی از روحانیونی به شمار میآمد که رابطه بسیار نزدیکی با اعضای مؤتلفه طی سالهای 1357ـ1342 داشته است. بنابراین میتوان اطلاعات سودمند، گرچه محدود، از کتاب دوران مبارزه او در مورد مؤتلفه بدست آورد.
- مصباح یزدی نیز از روحانیونی بود که ارتباط تنگاتنگی با مؤتلفه بخصوص در سالهای 1343ـ1342ش داشته است. از این رو کتاب او به نام مصباح دوستان در مورد ارتباط اعضای مؤتلفه با روحانیت بسیار سودمند است و همچنین در مورد عملکرد مؤتلفه در زمینه فرهنگی نیز تا حدودی حائز اهمیت است. جعفری اصفهانی رابطه بسیار نزدیکی با برخی اعضای مؤتلفه حاضر در عرصه سیاسی بعد از فروپاشی تشکیلات این گروه داشته است. بنا براین اطلاعاتی که او در مورد مؤتلفه در کتاب خود آورده حائز اهمیت است، بخصوص در مورد رابطه اعضای مؤتلفه با آیتالله میلانی بعد از سال 1344ش.
کتابهای دیگری که بدین صورت وجود دارند و میتوان از آنها اطلاعاتی در مورد مؤتلفه بدست آورد عبارتاند از: «خاطرات و مبارزات شهید محلاتی»؛ «خاطرات محمد پیشگاهی فرد»؛ «خاطرات سیاسی علیاکبر محتشمی»؛ «خاطرات حجتالاسلام علیاکبر ناطق نوری»؛ «جام شکسته خاطرات حجتالاسلام معادیخواه» و خاطرات آیتالله خلخالی.
ج ـ اشخاص حاضر در عرصه سیاسی دهههای 1350ـ 1340 در ایران
دسته دیگری از منابع از نوع تاریخ شفاهی در مورد مؤتلفه وجود دارند که مربوط به خاطرات افرادی است که به نوعی در عرصه سیاسی ایران در دهههای 1340 ش و 1350ش حضور داشتهاند و از این رو، اطلاعاتی ارزشمند، اگر چه محدود، در مورد مؤتلفه در خاطرات خود به دست دادهاند. اهمیت این نوع از منابع در این است که عمدتاً از دیدگاهی متفاوت، موضوعات مربوط به مؤتلفه را روایت کردهاند و از این منابع میتوان برای مقایسه در برابر روایات اعضای مؤتلفه استفاده نمود و از این طریق به صحت و سقم روایات و تا حدود زیادی به واقعیت پی برد. قسمتی از این منابع، خاطرات اشخاص را بصورت کتابهایی مجزا دربرمیگیرد، همچون «خاطرات لطفالله میثمی»، «خاطرات بازرگان شصت سال خدمت و مقاومت»، «خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی»، خاطرات ابراهیم یزدی به نام «آخرین تلاشها در روزها»، زندگینامه مجید شریف واقفی تحت عنوان «عبور از سازمان»، «خاطرات کریم سنجانی، «خاطرات جواد منصوری»، «خاطرات علی امینی» و غیره.
اما دسته دیگری از این نوع منابع وجود دارند که به صورت کتابهایی حاوی مجموعه خاطرات اشخاص منتشر شدهاند که در واقع مربوط به جریاناتی است که منجر به وقوع انقلاب اسلامی گردید. از اینگونه منابع نیز میتوان به طور مستقیم و یا غیرمستقیم اطلاعاتی برای پژوهش در مورد مؤتلفه به دست آورد: «تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان»، «مساجد بازار تهران در نهضت امام خمینی»، «تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران»، «تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی» از عبدالوهاب فراتی، «تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی» از غلامرضا کرباسچی، «تاریخ شفاهی مسجد ارگ، «تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی» از ع. باقی، «انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی»، «انقلاب اسلامی در همدان»، «تاریخ شفاهی گروههای مبارز هفتگانه مسلمان» و «اصفهان در انقلاب» از اینگونه منابع هستند.
د ـ یادوارهها
دسته دیگری از منابع بر اساس تاریخ شفاهی وجود دارند که به صورت یادواره و زندگینامه اشخاص میباشند. برخی از این منابع که در مورد مؤتلفه سودمند است، در ارتباط با افرادی هستند که رابطه بسیار نزدیکی با مؤتلفه داشتند. مانند: «او به تنهایی یک امت بود» در مورد دکتر بهشتی، «سیره شهید رجایی»، «رفتار سیاسی شهید مطهری»، «پارهای از خورشید» در مورد استاد شهید مطهری و کتابی با عنوان «شهید دکتر محمدجواد باهنر».
اما برخی کتابهای دیگری در این مورد وجود دارد که ارتباطی با مؤتلفه نداشتند، ولی از آنجایی که در صحنه سیاسی ایران در آن برهه زمانی بودند، میتوان اطلاعاتی از آنها در مورد مؤتلفه، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به دست آورد: «زندگینامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان»، «زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی»، «یادنامه دکتر سحابی»، «در تکاپوی آزادی» که در مورد مهندس بازرگان است، از اینگونه منابع هستند.
بخش دوم ـ منابع اسنادی
الف ـ چاپ شده
کتابهای اسنادی چاپ شده، خود به دو قسمت یعنی یک دسته در مورد اشخاص و دسته دیگر در مورد وقایع و روند کلی انقلاب اسلامی تقسیم میشوند:
1ـ اشخاص: به علت ماهیت مخفیانه مؤتلفه در دو سال نخست فعالیت این گروه، اسناد بسیار محدودی در مورد آن وجود دارد، اما بعد از فروپاشی تشکیلات مؤتلفه در سال 1344ش، بسیاری از اعضای آن، زیر ذرهبین ساواک قرار گرفتند و بررسی فعالیتهای پراکنده برخی از اعضای مؤتلفه - حاضر در عرصه سیاسی طی سالهای 1344ـ 1357ش - به دقت از سوی ساواک دنبال میشد. با این اوصاف، اینگونه اسناد برای تحقیق در مورد مؤتلفه قبل از انقلاب اسلامی، بسیار سودمند است.
برخی از کتابهایی که تحت عنوان «یاران امام به روایت اسناد ساواک» منتشر گردیده است، مربوط به اعضای مؤتلفه است؛ افرادی همچون اسدالله لاجوردی، مهدی عراقی، سیدعلی اندرزگو و محمدصادق اسلامی. برخی دیگر از اینگونه منابع، در مورد افرادی است که دارای ارتباط نزدیک با مؤتلفه بودند؛ همچون آیتالله میلانی، دکتر بهشتی، استاد مطهری، دکتر باهنر و محمدعلی رجایی. همچنین دو کتاب تحت عناوین امام خمینی در آیینه اسناد ساواک و امام خمینی در آیینه اسناد شهربانی که در چند جلد منتشر شده است. اطلاعات سودمندی در مورد مؤتلفه در این منابع وجود دارد. علاوه بر این منابع، کتابهای اسنادی دیگری نیز وجود دارد که در مورد برخی اشخاص فعال در عرصه سیاسی ایران در آن برهه زمانی بودن و بدین جهت میتوان اطلاعات محدودی از آنها در مورد موضوع مؤتلفه بدست آورد: مثلاً در مورد حسنعلی منصور، علی امینی، مظفر بقایی و آیتالله طالقانی.
2ـ وقایع و روند کلی انقلاب اسلامی: دسته دوم از منابع اسنادی چاپ شده، در مورد وقایع و جریان کلی انقلاب اسلامی ایران است: همچون «اسناد انقلاب اسلامی» در چندین جلد، «نقش بازار در قیام 15 خرداد 1342»، اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک، اسنادی از انجمنها و مجامع مذهبی دوره پهلوی، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، و مهمتر از همه «قیام پانزده خرداد 1342 به روایت اسناد ساواک». کتاب ذکرشده میتواند برای تحقیق در مورد مؤتلفه بسیار مهم و ارزنده باشد، به عنوان مثال درباره زمینههای شکلگیری مؤتلفه و رابطه این گروه با حزب زحمتکشان، اطلاعات سودمندی در اختیار محقق قرار میدهد.
ب ـ چاپ نشده
نکته مهمی که در این قسمت باید متذکر شد، این است که هیاتهای مؤتلفه در سالهای پیش از انقلاب اسلامی فقط به مدت بیستماه، آن هم به صورت مخفیانه، به عنوان یک تشکیلات سیاسی فعالیت نمود. از این رو، نمیتوان انتظار داشت که همچون احزاب سیاسی مانند نهضت آزادی، جبهه ملی و حزب زحمتکشان، اسناد فراوانی در مورد تشکیلات این گروه وجود داشته باشد و در مطبوعات آن دوره، مطالبی از این گروه، به طور مکرر، مطالبی به میان آمده باشد. با این اوصاف، اینگونه منابع در مورد دوره فعالیت تشکیلاتی مؤتلفه بسیار محدود است. افشای ماهیت هیاتهای مؤتلفه در عرصه سیاسی ایران، توام با فروپاشی تشکیلات این گروه بود که در اوایل سال 1344 ش و بعد از اقدام به ترور حسنعلی منصور - نخستوزیر وقت - رخ داد. از آن زمان تا انقلاب اسلامی 1357ش، برخی اعضای کلیدی مؤتلفه زیر ذرهبین سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی قرارگرفتند. همانطور که پیشتر هم به آن اشاره شد اینگونه اسناد در مورد هیاتهای مؤتلفه، در قالب کتابهایی مجزا منتشر شده است. علیرغم این، به آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز رجوع شده و برخی از اسناد، در مورد موضوع مورد نظر که در کتابهای اسنادی نبود و یا از چشم نگارنده، پنهان مانده بود، مورد استفاده قرار گرفته است. اگرچه نمیتوان اهمیت چندانی برای این دسته از منابع جهت تحقیق در مورد این موضوع قائل شد.
بخش سوم ـ تحقیقات تاریخی مربوط به دهه 1340 و 1350ش ایران
کتابهای تاریخی که در مورد دهههای 1340 و 1350 ش ایران نوشته شدهاند نیز میتواند برای پژوهش در مورد مؤتلفه سودمند باشد. اگرچه به علت ماهیت مؤتلفه و همچنین کوتاه بودنِ دوره زمانی فعالیت آن، نمیتوان اعتبار زیادی را برای گروه مذکور در سیر جریانات سیاسی دهههای 1340 و 1350ش ایران قائل بود. با این حال میتوان اطلاعات محدودی را در این مورد - بویژه به صورت غیرمستقیم - به دست آورد. یعنی به عبارتی بهتر، این گونه منابع برای آشنایی با فضای سیاسی ایران در آن برهه زمانی سودمند است.
مهمترین منابعی که میتوان از آنها نام برد: «تاریخ سیاسی بیستو پنج ساله ایران» از غلامرضا نجاتی، «نهضت روحانیون ایران» از علی دوانی، «بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی در ایران» از حمید روحانی، «قلم و سیاست» از محمدعلی سفری، «تاریخ سیاسی معاصر ایران» از جلالالدین مدنی هستند. همچنین کتاب «ایران در عصر پهلوی» از مصطفی الموتی و «ایران بین دو انقلاب»؛ «ایران در قرن بیستم»، «سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت تاریخ کمبریج»، «تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران»، «جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران»، «چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران»، «مقاومت شکننده» از جان فوران، که هر کدام از آنان برای شناخت روندی که منجر به انقلاب اسلامی گردید سودمند است و بطور غیرمستقیم میتوان اطلاعاتی در مورد مؤتلفه از آنها بدست آورد. با این حال، کتاب سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران در دوره پهلوی برای تحقیق در مورد مؤتلفه سودمند است. چرا که قسمتی از این کتاب در مورد مؤتلفه است و مستقیماً به این موضوع میپردازد. این کتاب، حاوی اطلاعات تازهای درباره موتلفه است.
اما مصطفی الموتی که کتاب «ایران در عصر پهلوی» را در 22 جلد نوشته است، مناصب مهمی همچون نمایندگی مجلس شورای ملی، را در حکومت پهلوی در اختیار داشت و بعد از وقوع انقلاب نیز بلافاصله ایران را ترک کرد. مطالبی که او در کتابش آورده از دیدگاه طبقه حاکمه است و اگرچه خالی از جانبداری به نفع سلطنت پهلوی نیست ولی بسیار سودمند است چرا که به بسیاری از ماجراهایی که در حکومت پهلوی جریان داشت، اشاره نموده است.
بخش چهارم نشریات حزب مؤتلفه
- شما(شهدای مؤتلفه اسلامی)، این نشریه ارگان رسمی حزب مؤتلفه است. نشریه شما که به صورت هفتهنامه منتشرمیشود، انتشار آن از سال 1376 شروع گردید و عموما به مسائل سیاسی میپردازد. با این وجود، گهگاهی در مناسبتهای خاص، به ارائه نقل خاطرات از سوی برخی اعضای مؤتلفه نیز مبادرت میورزد که میتوان از این اطلاعات محدود در مورد هیاتهای مؤتلفه قبل از انقلاب اسلامی استفاده نمود.
- ذکر که نشریه آموزشی تخصصی حزب مؤتلفه به شمار میرود. انتشار آن از سال 1384 ش آغاز شد و تقریباً مرتب بصورت ماهانه منتشر میشود. این نشریه حاوی اطلاعات تاریخی نسبتاً خوبی در مورد مؤتلفه است و تقریباً در هر شماره با برخی از افرادی که از اعضای مؤتلفه قبل از انقلاب بودند، مصاحبههایی انجام میدهد که برای کنکاش درباره مؤتلفه اسلامی، در برهه زمانی مورد بحث، خالی از فایده نیست.
بخش پنجم سایتهای اینترنتی مورد استفاده در این مقاله
سایت حزب مؤتلفه اسلامی(www.motalefe-party.com) که البته اطلاعات تاریخی در خور توجهی در مورد مؤتلفه، به استثنای مطالب محدودی از سوی عسگراولادی نقل شده و در آن وجود دارد، دیده نمیشود.
سایت 26 خرداد(www.26khordad.ir) در مورد واقعه ترور منصور و عاملین آن ماجرا بوده و خاطراتی را که در مورد آن ماجرا نقل شده است در این سایت در معرض دید عموم قرار میدهد. روایات جدیدی در این مورد نقل شده و حتی برخی از این خاطرات نقل شده از سوی بعضی اعضای مؤتلفه، با روایات پیشین همان افراد در این مورد، کاملاً متفاوت است.
سایت منصورون(www.mansouroun.com)، متعلق به گروه منصورون یکی از هفت گروه تشکیلدهنده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است. از جمله اطلاعات ارزنده این سایت، مصاحبهای است که با سیدمرتضی نعمتزاده، یکی از اعضای مهم گروه منصورون در سالهای 1356ـ1357 ش است؛ این مصاحبه در تاریخ 30/2/1387 ش انجام شده و در این سایت اینترنتی منتشر گردیده است.
در این تحقیق از دیگر سایتهایی که مطالبی از تاریخ مؤتلفه آورده بودند، استفاده شده است.
تعداد بازدید: 1562