08 بهمن 1390
در آستانه مشروطیت تعداد اندکی از انجمنهای مخفی و نیمه مخفی فعالیت خود را آغاز کردند. بعد از صدور فرمان مشروطه و تأسیس مجلس، انجمنها فعالیت خود را علنی کردند و تعداد آنها از صد گذشت.
رشد سریع انجمنها که برخی از آنها در پشت پرده با برخی محافل انحرافی نظیر لژهای فراماسونری و فرقه ضاله بهائیت ارتباط داشتند، نه تنها نتوانست کمکی در حل مشکلات مردم نماید و مملکت را در طریق ترقی و تمدنی که ادعا می کردند هدایت کند و ملت ایران را با علوم و فنون جدید آشنا نماید، بلکه خود محملی شد برای اجرای منویات آشوب طلبان و پوششی بودند برای کارهای بی قاعده آنها، به طوری که هر کدام از آنها با تشکیل قوای مسلح نظامی با عنوان سر بازان ملی سد راه مجلس و اجرای قانون مشروطه شد و اسباب خرابی مملکت را فراهم کرد، یعنی با اقدامات نا بجا و دخالتهای بی مورد امور جاریه مملکت را مختل و مردم را از حکومت مشروطه ناراضی کرد و این فرصت را به دست محمد علی شاه داد تا مجلس را به توپ ببندد و اساس مشروطه را برچیند.
گسترش انجمنها
سرعت گسترش انجمنها طوری بود که اگر در آستانه مشروطیت تعدادی از آنها کمتر از انگشتان دست بود، خیلی زود از هفتاد ... تا دویست انجمن در پایتخت رسید. یعنی برای هر کاری انجمنی درست شد. منابع مختلف در خصوص تعداد انجمنهای مشروطه و چگونگی تأسیس آنها آراء متفاوتی دارند:
تقی زاده از 144 انجمن صحبت می کند. 1
ناظم الاسلام کرمانی تعداد آنها را باغ بر یکصد و بیست می نویسد. 2
عین السلطنه در یک جا از کتاب خود تعداد انجمنهای طهران را یکصد و پنجاه نوشته و اضافه می کند که هر روز هم انجمن جدیدی منعقد می شود.3 و همو در جای دیگری از کتابش تعداد لوحه های آویخته شده مسجد سپهسالار را که خود شاهد بوده یکصد و هفتاد لوحه ذکر می کند. 4
ملک زاده تعداد آنها را بالغ بر 200 می داند. 5
کسروی در روزهای آخر عمر مجلس از یکصد و هشتاد انجمن یاد کرده و معترض به این است که: یکصد و هشتاد انجمن چه معنی تواند داشت. 6 تفرشی که اطلاع بیشتری از وضع انجمنها و نام و نشان مؤسسین و مدیران آنها دارد و حتی سربازان ملی (بازوی مسلح انجمنها) را به اسم و شهرت می شناسد تعداد آنها را به طور مکرر سیصد انجمن ذکر کرده از اقدامات غیر قاعده آنها گله و شکایت می کند. 7
وظایف و نقش انجمنها در آستانه مشروطه ظاهراً در زمان صدارت عین الدوله روشنگری مردم و دعوت آنها به جنبش و مبارزه مخفی و قلمی با استبداد عین الدوله بود
برخی از نویسندگان معاصر مشروطیت قدرت گیری انجمنها را برای مجلس و مملکت زیانبار دانسته اند. به نظر ناظم الاسلام : انجمنها همگی تیشه به ریشه مملکت می زدند. 8 مجد الاسلام کرمانی معتقد است: « انحطاط مجلس شورای ملی ایران یکی از آثار مشئومه این اجتماعات بود.» 9
فریدون آدمیت ضمن تأیید مجد الاسلام چنین می نویسد: « انجمنها عامل تحریک بودند و کار مجلس را فلج کردند.» 10
ولد میرزا نصرالله تفرشی اقدامات نابجا و غیر قانونی انجمنها و بد نویسی جراید را عامل تخریب اساس مشروطه معرفی می کند و در واقع انجمنها را باعث آشوب مملکت و نابودی مجلس می داند. 11 وی تأکید می کند انجمنها با سربازان ملی خود، سد راه اجرای قانون هستند. 12
احتشام السلطنه رئیس مجلس نیز معتقد است: اعمال بی قاعده نا سالم انجمن سازان، و نوشته های جراید هرزه گو و هتاک و رفتار تند روانِ مجلس، پارلمان را به سراشیب سقوط داد. 13
وظایف انجمنها
وظایف و نقش انجمنها در آستانه مشروطه ظاهراً در زمان صدارت عین الدوله روشنگری مردم و دعوت آنها به جنبش و مبارزه مخفی و قلمی با استبداد عین الدوله بود. آنها با تشکیل جلسات و نوشتن لایحه و شناسنامه ها و چاپ و تکثیر آن، در دو جهت قدم بر می داشتند: روشنگری مردم، مبارزه با عین الدوله. ولی بعد از تأسیس مجلس اقدامات نابجای آنها تا جایی ادامه پیدا کرد که همه اقشار ملت و دولت و وزرا و وکلا از آنها منزجر شدند و زبان به اعتراض گشودند. من باب مثال در گزارش محرمانه کارگزاری قوچان بر این نکته تأکید شده که: « نمایندگان انجمن قوچان با اینکه در کارهای حکومتی سر رشته ای ندارد دخالت به امور می نمایند. و می گویند بدون اجازه انجمن مالیاتها جمع آوری نشود. و وکلای انجمن عداوتهای قبلی را بر سر دشمنان خود تلافی می کنند.» 14
تفرشی ضمن بیان کارهای خلاف و غیر قانونی برخی انجمنهای ملی اعتراض خود را از قول عقلا و سیاسیون مطرح کرده می نویسد: « عقلا و سیاسیون چندین چیز را اسباب تخریب مملکت می دانند: جراید آزاد ملی، انجمنهای ملی». وی اضافه می کند که: « جراید ملی غیر توهین و نوشتن فحش کار دیگری ندارند و انجمنها، غیر اغتشاش نتیجه نیارند. مدیران جراید قصدشان فروش روزنامجات و نوشتن فحش و گرفتن پول است.» 15 اعضای انجمنها قصدشان گذران امور زندگانی و سور چرانی است. عبدالحسین اورنگ نیز با بد بینی از انجمنها یاد کرده و کار انجمنها را جز انجمن بازی و مشروطه سازی، رجاله بازی و جار و جنجال؛ چیز دیگری نمی داند. 16 مجد الاسلام کرمانی نیز نظر خوبی به آنها ندارد، او می نویسد: « انجمنها به قدری هرزگی کردند که سلب امنیت از تمام مردم شد و هر کس هر خلافی که دلش می خواست می کرد و به واسطه عضویت در یکی از انجمنها از همه جهت غیر مسؤول می ماند.» 17
عین السلطنه نیز خرابی مملکت را عمدتاً از سوی انجمنهای سرِّی دانسته و معتقد است که آنها تحت نفوذ افکار و اندیشه ملکم و فرق ضاله بابی، سر منشأ همه فسادها هستند. 20 و گویا انجمن سری مخصوصی برای نشر دروغ در طهران تشکیل شده و جعل اکاذیب می کنند
شیخ لطف الله در کتاب خطی خود خرابی وضع مملکت را مربوط با اقدامات انجمنها دانسته و اوضاع را چنین تشریح می کند: « وضع مملکت خراب، هر جا نگاه می کنی رنگی مآب و در هر گوشه شهر می بینی تعدادی از کسب کار دست کشیده و در نقطه ای دور هم جمع شده و اسم آن را انجمن گذارده اند و برای هر انجمنی هم اسمی گذارده اند، مثل: انجمن صدق، انجمن صفا، انجمن رجا، انجمن وفا، انجمن ادب، انجمن نصب، انجمن طلب، انجمن حدت، انجمن عزت، انجمن غیرت، انجمن فیروز، انجمن نوروز، ... نظر به اینکه مؤسسین این انجمنها غالباً جوانان تحصیل کرده هستند ... رجال دولت و اکابر و اعاظم مملکت نیز از ترس جان و مال و حفظ شرف خود به هر وسیله و حیله از روی تقیّد خود را به داخل یکی از این انجمنها بسته و بلیط عضویت افتخاری می گیرند ... از دست انجمنها همه شکایت دارند.» 18 بخصوص وزرا شکایت می کنند که هر روز از یک انجمن ما را احضار می کنند ... و نمی گذارند احدی به کار خود مشغول باشد و این کارهای آنها دولت را به باد داد. 19
عین السلطنه نیز خرابی مملکت را عمدتاً از سوی انجمنهای سرِّی دانسته و معتقد است که آنها تحت نفوذ افکار و اندیشه ملکم و فرق ضاله بابی، سر منشأ همه فسادها هستند. 20 و گویا انجمن سری مخصوصی برای نشر دروغ در طهران تشکیل شده و جعل اکاذیب می کنند. 21
برخی نیز بر این عقیده اند که انجمنهای ملی مشروطه به تقلید از انقلاب فرانسه شکل گرفته و بعضی دیگر آن را تقلیدی از انقلاب روسیه می دانند.
تقی زاده می نویسد:
کم کم در همه بلاد ایران انجمنهایی بر پا شد تقریباً مثل مجلس ملی در همه کاری دخالت می کردند ... کم کم در قصبه ها و بعضی ولایات مانند آذربایجان و گیلان و در دهات بزرگ نیز انجمنهایی پیدا شد و تقریباً منتهی به هرج و مرج می گشت و لذا مجلس شورای ملی خود را پیش یک کار واقع شده یافت که به هم زدن آنها محال بود لذا مجبور شد برای قوت خود و استرضای ولایات هم برای رفع خود سریها و بی قاعدگیهای انجمنها و برای حذف انجمنهای قصبات و دهات قانونی برای انجمنهای ایالتی و ولایتی نوشته و ترتیب دهند، این قانون از روی قانون فرانسه و مخصوصاً قانون همان انجمنهای در الجزایر اقتباس شد. 22
کسروی نیز اگر چه ابتدا از اهداف و وظایف انجمنها به خوبی یاد می کند ولی با بد بینی از تعداد زیاد آنها یاد کرده و در پایان اعتراف می کند که آنها به وظایف خویش عمل نکردند.
کسروی وظیفه اصلی انجمنها را گسترش مشروطیت و پشتیبانی از قانون اساسی و نشر آزادی می داند. در این باره می نویسد: « انجمنها به توده های شهری آموزش می دادند و آمادگی لازم را برای قبول مسئولیتهای شهروندی ایجاد می کردند و در فعالیتهای اجتماعی خود به تأسیس مدرسه مبادرت می کردند؛ 23 به نظر کسروی هدف انجمنها جلوگیری از خود سری حکمرانان بوده و آنها حکومت ملی انتخابی در برابر حکومت انتصابی بودند. انجمن ایالتی وظیفه رویارویی با نیروهای مخالف را در سراسر آذربایجان بر عهده داشت و دفاع از شهر و روستاهای منطقه در برابر هجوم ایلات و عشایر را سازمان می داد. انتقاد کسروی در مورد انجمنهای طهران این است که می گوید: انجمنها در روز بمباران مجلس به وظیفه خود عمل نکردند و مجلس را بی دفاع گذاشتند. » 24
نتیجه گیری
در یک جمع بندی کلی در مورد انجمنهای مشروطه می توان گفت: اگرچه در آستانه مشروطه و روزهای اوایل تأسیس مجلس، انجمنها خدمات مفیدی در تثبیت مشروطه ارائه کردند ولی خیلی زود غرض ورزیها و نفع طلبیها شروع شد و با دخالت به امور مملکی از مجلس گرفته تا به امور وزرا، مشکلات لاینحلی را برای مملکت به وجود آوردند، هر انجمنی خود سرانه با نامه ای به وزرا و وکلا آنها را برای پاره ای توضیحات احضار و تهدید می کردند یا مجرمین را با تهدید از عدلیه آزاد می کردند، این مسایل باعث می شد که روزها وقت مجلس صرف می شد که به یک صورتی کارهای غیر قانونی آنها را محدود کند و انجمنها تلاش می کردند با قوه قهریه (سربازان ملی که داشتند) حتی در مقابل مجلس ایستادگی کنند چرا که خود را مجاز به دخالت در هر کاری می دانستند. این اقدامات آنها دانسته یا نادانسته صدمات زیادی به امور مملکتی و ملت زد در نتیجه عملکرد آنها باعث نابودی مجلس گردید و پیامدهای نا خوشایندی را به دنبال آورد و آن این بود که استعمارگران و غارتگران ایران به این نتیجه رسیدند که ایران آمادگی حکومت مشروطه را ندارند و ایران از دست رفته و گرفتار هرج و مرج است، برای نجات ایران یک منجی قدرتمند (دیکتاتور) وطن دوست نیازمند است و نهایت کار اینکه کاخ دیکتاتوری بر خرابه ها و ویرانه های حکومت مشروطه بنا گردید و ایران را سالها به قهقرا برد. و بخشی ...، این کار به گردن اقدامات اقدامات نا بجای انجمنها و مدیران جراید و تندروان نفع طلب و مغرض بود. اگر چه کمک کردند نهال انقلاب سر برآورد ولی با اقدامات نابجا در نابودی آن سهیم شدند.
پی نوشت :
1- تقی زاده، زندگی طوفانی، ص 407 .
2- ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، مقدمه، ص 222 .
3- عین السلطنه سالور، روزنامه خاطرات، جلد سوم، ص 2032 .
4- همان، ص 2095 .
5- مهدی ملک زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت، جلد اول، ص 407 .
6- احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ص 570 .
7- ولد میرزا نصر الله تفرشی ، تاریخ انقلاب ایران (نسخه خطی)، ص 234-237 .
8- ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، مقدمه، ص 223 .
9- مجد الاسلام کرمانی، تاریخ انحطاط مجلس، ص 44 .
10- فریدون آدمیت، ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، ص 246 .
11- ولد میرزا نصرالله تفرشی، تاریخ انقلاب ایران (نسخه خطی)، ص 234-236-237 .
12- همان .
13- خاطرات احتشام السلطنه، ص 677 .
14- روزنامه ندای وطن، سال اول، شماره ... ص 43 .
15- تفرشی، تاریخ انقلاب ایران، ص300 و ص 574 .
16- مجله وحید (خاطرات)، شماره 15، ص59 .
17- مجد الاسلام کرمانی، تاریخ انحطاط مجلس، ص 44 .
18- راهنمای کتاب، سال 21، جلد 17، ص 376 و ص 394 .
19- روزنامه خاطرات عین السلطنه، جلد 3، ص 2006 .
20- همان .
21- همان، ص 2252 .
22- رانت آفاری، انقلاب مشروطه ایران، ترجمه رضا رضایی، ص 194 .
23- البته منظور کسروی از این اقدامات مربوط به انجمن ایالتی آذربایجان است .
24- سهراب یزدانی، کسروی و تاریخ مشروطه ایران، ص 72-84 .
بخش تاریخ ایران و جهان تبیان منبع: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
منبع: سایت نکتهنیوز
تعداد بازدید: 1337