09 اسفند 1390
جواد كاموربخشايش
حجتالاسلام علی ابوالحسنی (منذر) از چهرههای فعال و نام آشنا در تاریخنگاری اسلامی است که عمرش را در دینپژوهی و تاریخنگاری صرف کرد و متأسفانه در 56 سالگی از دنیا رفت. او را مروج مذهب شیعه، نویسنده توانا و محقق سختکوش معرفی کردهاند که به حق این تعاریف درباره ایشان بجاست.
او زحمت زیادی در امر پژوهش و تبیین دین اسلام و ترویج مذهب تشیع کشید و آثار ماندگاری از خود به یادگار گذاشت. چند روز پیش از فوت ایشان، مصاحبه ارزشمند این نویسنده ارجمند با مجله «یادآور» را میخواندن که درباره ریشههای عقیدتی و فکری گروه فرقان صحبت کرده بود. متن مصاحبه از عمق و ژرفای اطلاعات علمی، تاریخی و دینی ایشان حکایت داشت و با خواندم این متن و مشاهده تصویر حجتالاسلام منذر ناخودآگاه یاد ایامی افتادم که برای درج زندگینامه ایشان در فرهنگ ناموران ایران افتخار داشتم با او در ارتباط باشم.
گرچه توفیق اخذ زندگینامه خود نوشت ایشان از بنده سلب شد، اما با کنکاش در منابع دیگر از تلاشهای بیوقفه او در امر دینپژوهی آگاهی یافتم و با نگارش زندگینامهای از وی و معرفی تکتک آثار او کوشیدم خواننده را ـ گرچه اجمالی ـ اما با ابعاد و زوایای گوناگون زندگی پرارزش این نویسنده آشنا سازم. این زندگینامه در جلد دوم فرهنگ ناموران معاصر ایران منتشر شد...
علي ابوالحسني (نام مستعار او در نوشتههايش: ع. منذر) در 22 آذر 1334 به دنيا آمد. پدرش، محمد، از مدرّسان حوزة علمية قم و ورامين بود. علي ابوالحسني دورة تحصيلات ابتدايي را در 1347 ش در زادگاهش به پايان برد، سپس در آموزشگاه حرفهأي رضا پهلوي (امام صادق (ع) كنوني)، واقع در خيابان ري، به تحصيل در رشتة ماشينافزار پرداخت و دورة چهارسالة آن را در خرداد 1351 به اتمام رساند. پس از آن به استخدام ادارة مخابرات در آمد و همزمان با آن، در هنرستان شمارة 3 تهران به تحصيلات خود ادامه داد. در 1353 ش، به اتهام بحثهاي سياسي در محيط كار و تحصيل، مجبور به استعفا شد و به شغل آزاد پرداخت.
وي در خرداد 1354 ديپلم فني گرفت و در همان سال، به دانشگاه علم و صنعت تهران راه يافت و در رشتة مهندسي صنايع مشغول تحصيل گرديد. سه ماه بعد، از تحصيل در دانشگاه منصرف شد و براي تحصيل علوم ديني به قم رفت؛ ابتدا در مدرسة حقاني و سپس در حوزة علميه آن شهر تحصيل كرد. وي ادبيات را از محمدعلي مدرّس افغاني، اصول فقه را از سيدعلي محقق داماد و مصطفي اعتمادي و محسن دوزدوزاني و جلال طاهر شمس گلپايگاني، مكاسب را از محمدتقي ستوده و احمد پاياني، فقه را از جواد تبريزي، اصول را از حسين وحيد خراساني، تفسير را از ابوالقاسم خزعلي و حسين شبزندهدار، اخلاق را از حسين مظاهري و جواد كربلايي، معارف را از محمدتقي مصباح يزدي و رجال را از جعفر سبحاني فراگرفت. همچنين، از دروس تاريخ، سياست، تفسير و ادبيات حسين لنكراني، تاريخ اسلام سيدمرتضي عسكري، معارف اسلامي سيدمحمدكاظم قزويني، غربشناسي جلال آل احمد و سيداحمد فرديد و رضا داوري، به طور غيررسمي، بهره برد.
ابوالحسني با مراكزي چون صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، مركز تحقيقات سپاه پاسداران قم، دواير عقيدتي سياسي ارتش و سپاه، مؤسسة مطالعات تاريخ معاصر ايران و انتشارات اسوه (وابسته به سازمان اوقاف) همكاري كرده و همكارياش با برخي از آنها همچنان (1383 ش) ادامه دارد.
آثار: 1ـ آخرين آواز قو: بازكاوي شخصيت و عملكرد شيخ فضلاللّه نوري براساس آخرين برگ زندگي (فرجام) مشروطه، تهران، عبرت، 1380 ش. 2ـ آينهدار طلعت يار: سيري در زندگاني و افكار اديب پيشاوري، تهران، بنياد، 1373 ش. انتشارات عبرت نيز اين كتاب را در 1380 ش چاپ كرد. 3ـ انديشة سبز، زندگي سرخ: زمان و زندگي شيخ فضلاللّه نوري، تهران، عبرت، 1380 ش. 4ـ بوسه بر خاك پيحيدر، بحثي در ايمان و آرمان فردوسي و پرتوگيري شاهنامه از قرآن و احاديث معصومين همراه با نقد نظرات و آراي برخي از شاهنامه پژوهان معاصر، تهران، عبرت، 1378 ش. 5ـ پايداري تا پاي دار: سيري در حيات پربار علمي، معنوي، اجتماعي و سياسي شهيد حاج شيخفضلاللّه نوري، تهران، نور، 1368 ش. 6ـ تحليلي از نقش سهگانه شيخ شهيد نوري در نهضت تحريم تنباكو، تهران، پيام آزادي، 1360 ش. 7ـ تراز سياست، جلوههايي از سياست و مديريت شيخ انصاري، قم، كنگرة جهاني بزرگداشت دويستمين سالگرد شيخ انصاري، 1374 ش. 8 ـ جهاد دفاعي و جنگ صليبي ايران و روس تزاري، تهران، دارالحسين (ع). 9ـ خانهاي بر دامنة آتشفشان: شهادتنامة شيخ فضلاللّه نوري به ضميمة وصيتنامة منتشر نشدة او، تهران، مؤسسة مطالعات تاريخ معاصر ايران، 1382 ش. 10ـ ديدهبان بيدار؛ ديدگاهها و مواضع سياسي و فرهنگي شيخ فضلاللّه نوري، تهران، عبرت، 1380 ش. 11ـ سلطنت علم و دولت فقر: سيري در زندگاني، افكار و مجاهدات حجتالاسلام ملا قربانعلي زنجاني قدس سره، قم، دفتر انتشارات اسلامي حوزة علمية قم، 1375 ش. 12ـ سياهپوشي در سوگ ائمه نور (ع): ريشههاي تاريخي و مباني فقهي، قم، مؤلف، 1375 ش. 13ـ شهيد مطهري افشاگر توطئه تأويل ظاهر ديانت به باطن الحاد و ماديت، قم، جامعه مدرسين حوزة علمية قم، 1362 ش. 14ـ طرح كلي اصول عقايد، تهران، پيام آزادي، 1360 ش. 15ـ كارنامة شيخ فضلاللّه نوري، پرسشها و پاسخها، تهران، عبرت، 1380 ش. 16ـ مرغ هند بر شاخسار ايران، تهران، بنياد انديشه اسلامي، 1375 ش. 17ـ مهاتما گاندي، همدلي با اسلام، همراهي با مسلمين به همراه پيشگفتار در باب مطامع صهيونيسم در هند، تهران، عبرت، 1377 ش. 18ـ نگاهي به ابعاد گوناگون جنگ صليبي غرب با اسلام، تهران، پيام آزادي، 1360 ش.
از ديگر آثار اوست: بررسي قرآني و روايي توكل؛ تبييني از فلسفة سياسي، اجتماعي، اخلاقي، فرهنگي فرقانيسم؛ حكمت: مهاري بر سركشي نفس؛ سكوت: زمينهساز بازكاوي و بازسازي تكامل؛ سكوت، گذرگاه تجهيز؛ ميعاد با استاد مطهري شهيد راه تطهير سيماي فرهنگ اسلامي از زنگار غربزدگي و شرقزدگي؛ نگاهي بر زندگاني پربار بزرگمرد دين و سياست: حضرت آيتاللّه حاج شيخ حسين لنكراني (ره)؛ نگاهي به اصل ولايت فقيه به ضميمه: خطوطي از فرهنگ ولايت فقيه؛ هجرت: ضرورت جاويدان تكامل.
از علي ابوالحسني مقالاتي در موضوعات تاريخ معاصر ايران، تاريخ عمومي و فرهنگ اسلامي در نشريات گوناگون، از جمله تاريخ معاصر ايران، به چاپ رسيده است.
زمان گذشت و امروز با شنیدن خبر فوت ایشان بر آن شدم دوباره زندگینامه او را به جامعه علمی کشور ارائه دهم؛ گرچه دوست نداشتم بهانه من در ارائه زندگینامه این نویسنده، فقدان او باشد. او امروز بین ما نیست اما اندیشهها و افکارش به واسطه نگارش آثار ارزشمندش ماندگار خواهد بود.
حجتالاسلام ابوالحسنی در شامگاه سوم اسفند 1390 به دلیل نارسایی قلبی در 56 سالگی از دنیا رفت و پیکرش را پس از تشییع باشکوه در قم در 5 اسفند 1390 در قبرستان شیخان آن شهر به خاک سپردند.
تعداد بازدید: 1530