14 اسفند 1390
اشباح و سایهها
کتاب «سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام»، جامعیتی خاص دارد و نگاه تازهای را در مطالعات مربوط به این سازمان و موضوعات جنگ مسلحانه در ایران، تحولات ایدئولوژیک، تاریخچه بدعتهای اعتقادی در تاریخ سیاسی ایران از دهه چهل به بعد، پیدایش صفبندیهای سیاسی در دهههای 50 و 60 و ریشههای آنها آشکار کرده است.
* * * *
مقاله حاضر فشردهای در باب مأخذشناسی یک موضوع مهم در تاریخ معاصر ایران است. این نوشته را میتوان مقدمهای بر معرفی کتاب «سازمان مجاهدین خلق، پیدائی تا فرجام» دانست که توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در سه جلد چاپ و منتشر شده است. هدف، شناخت تلاشهای پیشینیان و ارائه حداقل منابع برای محققان و پژوهندگان جوان است تا گرد فراموشی از زوایای تاریخ معاصر بزدایند و راه لغزنده مبارزه را برای درسآموزی معاصران هموار سازند.
سازمان مجاهدین خلق [منافقین] همیشه موضوع جذابی برای تحقیق و بررسی بوده است نه فقط جذابیت، بلکه اهمیت معرفتی بسیاری نیز برای درک سوانح و پیچیدگیهای تاریخ معاصر ایران داشته و دارد. به طور طبیعی، ساختار تشکیلات، کیفیت ایدهها و ماهیت رخدادهای درونی این سازمان همراه با بازخوردهای رسانهای و مطبوعاتی آن، هیچگاه به یک مورخ اجازه نمیدهد که قضاوتی کامل و نهایی را در باب آن مطرح کند و دیدگاه بیخدشهای را بپذیرد و به خوانندگان خود پیشنهاد نماید. زیرا، مخفی و منزوی بودن افراد و حصر ایشان در خانههای اعتزال و شرایط خوف و خفا، همراه با تقلیل آموزشها و کنترل روابط، رفتارها و مناسبات و بالاخره سیطره نظام امنیت و تشکیلات آهنین، وضعی ویژه و بسیار دشوار را رویاروی مورخ یا تحلیلگر سیاسی قرار میداده است. به نحوی که حتی انبوه اسناد و بازجوییهای بازمانده از ساواک یا اعترافات و نوشتههای مفصل اعضا در زندان ودادگاههای پس از انقلاب یا تکنگاریها و خاطرات طولانی نیز، آن رضایت خاطر نهایی را ایجاد نمیتواند کرد. مگر آنکه زمانی طولانی با برخی از ایشان زیسته شود، شرایط خفقان و ظرایف دهههای گذشته تجربه شده باشد و سرانجام متون و منابع فکری مبنای کار و به اصطلاح ایدئولوژی آنان مطالعه و هضم گردد تا شرایط نزدیکی و قرابت با چنین جریانی حاصل آید، البته نظر ما بیشتر ناظر به جریان اولیه تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سال 1357 است و جریانات پسین و کنونی به رغم حفظ برخی ویژگیهای پیشین، تفاوتهای رفتاری و نهایتاً ماهوی بسیاری را از سر گذرانده و اساساً ذیل نام تشکل سیاسی یا سازمان چریکی قابل طرح نیستند، بلکه فرقهای با مشی تروریستیاند و باز هم البته خوانندگان بصیر نباید هیچ یک از این نامها را به مثابه حد نظری یا تعریف دقیق پذیرا شوند، بلکه اینها امکانات زبانی ما برای تحلیل یک موضوع لغزنده، مبهم و دشوار معاصر است.
در صدر انقلاب و نخستین سالهای جمهوری، به جز گروهی اندک از زندانیان سیاسی و مطلعان خبره، کسی از وجود تضادها و تعارضات درون سازمانی و سرنوشت شگفتانگیز و عبرتآموز ایشان خبر چندانی نداشت. جوانان آن دوران عجالتاً و اجمالاً میدانستند که سازمان توسط محمد حنیفنژاد، سید محسن و اصغر بدیعزادگان [ و نیز عبدالرضا نیکبین رودسری معروف به عبدی] در سال 1344 بنیانگذاری شده است.
سپس سیری رزمآورانه و خونین در مبارزه با ساواک و رژیم شاه را طی کرده و در سال 1353 الی 1354 گروهی منحرف و مارکسیست با رخنه در ارکان رهبری سازمان، آن را به نفع خود مصادره و ایدههای ناجوانمردانه خود را با قتل مخالفین و ارعاب اعضا پیش بردهاند. در این راه، قتل مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف، نماد مظلومیت جریان مذهبی محسوب میشد و تا پیروزی انقلاب نیز اکثر اعضا گرفتار بند اوین و سلول قصر و دیوار قزل حصار و سایر زندانهای رژیم بودهاند.
این ماجرای عجیب که حتی در همین روایت تحریف شده بدوی نیز عجیب است و پس از انقلاب تا خرداد 1360 و از آن پس تا پایان جنگ ایران و عراق و نهایتاً از آن زمان تا حمله آمریکا به عراق و بالاخره تاکنون، همچون یک تراژدی بسیار دردناک و اندوهبار طی شده و تعداد پرشماری از جوانان و مردان وزنان وطن ما را در کام کشیده و درون و برون مرزها به کینه و آتش و بمب و حصر تشکیلاتی و شست و شوی مغزی و حتی شکنجه و ارعاب اتلاف کرده است.
چنین جریانی را نمی توان و نباید با ادعای «انحراف 40 ساله» یا «گوهرهای تاریکی» و امثالهم تذلیل یا تقدیس کرد و گذشت، بلکه باید زمانی بس طولانی به توصیف واقعیت ایشان بگذرد و بی هیچ عداوت و شایبهای ریشهیابی شود که علت ظهور چنین فرقهای با این همه بدعتهای ناهنجار، چه بوده و علل اساسی آن همه تلاشها و دشوارخوئیهای مردانه و مبارزات سرسختانه چه بوده است؟ در اینجاست که به رغم همه ابهامات، اسناد، کتب و خاطرهها به کار میآید و مورخ که الزماً باید سالهای مزبور را در دوره حیات مجاهدین، ولو به اختصار و ابهام، درک کرده باشد، میتواند با احتیاطی زایدالوصف به بازسازی فضای آن زمان و زمینهسازی برای شناخت این پدیده عجیب و عبرتآموز اقدام کند.
نخستین منابعی که در اختیار مورخان و علاقهمندان تاریخ معاصر، درباره مجاهدین در اختیار قرار میگرفت، مقالهها و خطابههای ایشان و وابستگانشان بود که عمدتاً در نشریات و روزنامههای صدر انقلاب منتشر شد. در زمان انقلاب جزوات، زندگینامهها، دفاعیات و تصاویر بنیانگذاران و اعضا منتشر شد و صورتی اساطیری و تحریف شده در آنها به مردم عرضه گردید. همین تصویر، موجب جذب جوانان خام فکر به تشکیلات پسین سازمان در اواخر دهه 50 تا سال 60 گردید. سپس جزوه موسوم به «اعلامیه تغییر مواضع ایدئولوژیک» از سوی بخش مارکسیستی سازمان (موسوم به پیکار) و سپس بیانیه تحلیلی این اعلامیه با عنوان «آموزش و تشریح اطلاعیه تعیین مواضع مجاهدین در برابر جریان اپورتونیستی چپنما» در یک و سپس دو جلد مفصل از سوی گروه رجوی منتشر و در سطح وسیعی توزیع گردید. در کنار این آثار، جزوه منتقدانه بنیصدر به نام «منافقان از دیدگاه ما» و سپس «مواضع گروهها در زندان» از نویسندهای ناشناس اما بسیار مطلع، به تدریج پیچیدگی موضوع فوق را به ما گوشزد کرد. در تمام این سالها، زندگینامههای اسطورهوار، دفاعیات جانانه، بزرگداشتههای اغراقآمیز و ... نیز توسط سازمان منتشر و برگزار میشد، اما کمتر خبر از اثری مستند و علمی و عقل پسند بود، البته مخالفین نیز که ترجیح میدادند از عنوان منافقین برای سازمان استفاده کنند، اثری در خور فکر و تحقیق نداشتند و هدف غایی جملگی، از موافق و مخالف، پیشبرد اهداف کوتاه مدت سیاسی در ابقا یا حذف رقیب بود و بس.
نخستین اثری که با رویکرد استنادی در ایران منتشر شد و البته شائبه تجلی از بنیانگذاران و اعضای اولیه را داشت، از سوی انتشارات و «مرکز خدمات فرهنگی رسا» منتشر گردید. با عنوان «گوهرهایی که در تاریکی درخشیدند.» در این اثر که با عباراتی مجلل از مرحوم آیتالله سید محمود طالقانی در وصف بنیانگذاران آغاز شده بود، برخی اسناد بازجوییها و وصایای مجاهدین، همراه با مختصری از بیوگرافی ایشان درج گردیده بود.پس از آن، آثار مستقیم و منحصر به مجاهدین، ناظر به نقد ایشان بود که دفتر سیاسی و انتشارات سپاه چندین عنوان از آنها را منتشر کرد و عمدتاً به عملکرد مجاهدین پس از انقلاب و سپس خیانتهای آنان در زمان جنگ توجه داشت.
در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، به تدریج مراکز، سازمانها و افرادی با رویکرد توجه به اسناد و توصیف دقیقتر تاریخ، وارد ماجرا شدند. بحثانگیزترین اثر در این زمان که از حیث تفصیلی، منابع و موضوعات تا آن زمان نظیر نداشت، یکی از مجلدات کتاب «نهضت امام خمینی» اثر حجتالاسلام سید حمید روحانی بود که یکسره در نقد و افشای انحراف، بدعت و فساد اعضای مجاهدین و اثبات نفاق سیاسی، انحراف فکری و فقدان اعتقاد دینی ایشان نگاشته شده بود. برخی بازجوییها و روابط درونی اعضای سازمان در این اثر منتشر شد که واکنشهای زیاد و اثرات فراوانی در میان خوانندگان دهه هفتاد بر جای نهاد. اما این تازه آغاز ماجرا بود. از این پس سیل آثار، خاطرات، تکنگاریها و تحلیلها به صورت مقاله و کتاب منتشر شد و زاویههای تازهای را به روی موضوع گشود. زاویههایی که بازترین و مهمترین آنها بیشک کتاب سه جلدی اخیر مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی با عنوان «سازمان مجاهدین خلق، از پیدایی تا فرجام ـ 1344 تا 1384) است و سیر 40 ساله این جریان را به دقتی شایستهتر مورد توجه قرار داده و کاویده است.
پیش از بررسی این کتاب، منبعشناسی مختصری در باب مجاهدین را ارائه میدهیم که اجمالاً نزدیکترین و ممکنترین منابع برای علاقهمندان خواهد بود. هر چند تعداد کثیری مقاله هم وجود دارد که در نشریات مختلفی همچون «چشم انداز ایران» یا «راه مجاهد»، که نشریه فعلی و قبلی آقای لطفالله میثمی است یا مطالب منتشره از سوی مرکز مطالعات روزنامه کیهان یا بسیاری نشریات خارجی و داخلی نباید نادیده گرفته شود، اما این اجمال برای خواننده فارسی قابل دسترستر و مطمئنتر خواهد بود.
آثار موجود درباره مجاهدین چند دستهاند: خاطرهها، تکنگاریها، تحلیلها و کتب اسناد. مورد توجه ترین بخش از این آثار، خاطراتاند، ابتدا خاطرات برخی از زندانیان نادم سازمان منتشر شده، از جمله کتاب «قدرت و دیگر هیچ» از فاطمه باقرزاده و چند اثر مشابه؛ اما نخستین اثر مهم خاطره مانند و مفصل که به شیوایی تحریر شده بود، اثری از محسن نجاتحسینی با عنوان « بر فراز خلیج فارس» بود. نجات حسینی از اعضای قدیمی سازمان بود که در جریان سفر به فلسطین در کشورهای حاشیه خلیج گیر افتاده و در جریان هواپیماربایی، همراه با جمعی از یارانش به عراق و سپس لبنان، فلسطین، سوریه، سپس پاریس و بالاخره به اسکاندیناوی رفته بود. او پس از تغییر مواضع ایدئولوژیک سازمان، از آن کناره گرفته و مشغول فعالیت عادی وعلمی شده است. پس از آن، خاطرات لطفالله میثمی با عنوان «از نهضت آزادی تا مجاهدین» وجلد دوم آن «آنها که رفتهاند» یکی از مفصلترین آثار در این عرصه است. این اثر که به طور ضمنی حاوی تجلیل و تأیید جریان اولیه مجاهدین و تداوم آن در انگارههای خاص است، البته متضمن نقدهای درونی به رفتارها و برنامهها و عقاید مجاهدین نیز هست،امادر مجموع نیازمند نقدی جداگانه و منصفانه است. میثمی البته ادعای مورخ بودن ندارد و به همین دلیل از سوژه فاصله نگرفته تا آن راگزارش و تحلیل کند. او همچنان بخشی از سوژه و در این کتاب خود سوژه است، لذا نقدی جامع و دقیق بر آن لازم میآید. البته نقد مفصلی توسط آقای مسعود رضائی در سایت آقای سلیمی نمین بر این کتاب وجود دارد وچند معرفی تمجیدآمیز در روزنامهها و چند تقریظ تحسینآمیز در جوف کتاب منتشر شده، ولی هیچ یک وافی به مقصود نیست و ان شاءالله در آینده باید این کار با حوصله انجام شود.
اثر دیگر که با همین رویکرد، یعنی رویکرد نجات حسینی و میثمی نوشته شده اما از احتیاط بیشتری برخوردار است، کتاب خاطرات دکتر محمد مهدی جعفری است. وی در گفت و گوهایی با عنوان «سازمان مجاهدین خلق از درون» به جزئیاتی عمدتاً فکری و فرهنگی، در حول وحوش دهه چهل و پنجاه اشاره میکند که بسیار مفید و قابل اعتناست. اما بیشتر به کار تحلیل زمینههای فکری پیدایش و علل تحولات ایدئولوژیکی در سالهای بعد میخورد.
نوع دیگر خاطراتی که منتشر شده خاطرات اعضای متأخر سازمان است که تحولاتی آتی در دوره مابعد بنیانگذاران تا تغییر ایدئولوژی و سپس شرایط زندان را روشن میکند. مهمترین این آثار که اتفاقاً مثل رمانهای پلیسی جذاب و خواندنی هم هستند، خاطرات احمد احمد و عزت شاهی (مطهری) است.
این دو کتاب واجد نکات و ریزهکاریهای بسیاری هستند و اتفاقاً جانب انصاف را نیز نگه داشتهاند. شاید بر برخی رفتارهای خود سکوت کرده یا به اغراق از نقش خود گرفته باشند اما نکته متناقض یا کذب در آنها نیست و هر دو اثر، پروسه تحولات درونی سازمان از سال1352 به بعد را به دقت و تا حدی که خود ناظر آن بودهاند، از درون نشان دادهاند. اتفاقاً برای درک بینش منصف و جالب احمد احمد بد نیست متن سخنرانی وی در مراسم رونمایی کتاب «مجاهدین از پیدایی تا فرجام» در مرکز پژوهشهای سیاسی (مندرج در ویژهنامه کتاب شرق ـ ص 3 ـ مورخ 20 شهریور 1385) مورد مطالعه قرار گیرد.
البته کتب خاطره به همین آثار محدود نیست. برخی از هواداران و اعضای رده پایین سازمان و نیز افراد مؤثر و مطلعی همچون سعید شاهسوندی و رضا رئیس طوسی و محمد محمدی گرگانی به صورت پراکنده آثاری منتشر کرده بودند که این وجه در آنها هست و ضمناً میتواند از اسناد منتشره محسوب شود. خصوصاً جزوه «روند جدایی» که سه نفر از اعضای مطلع و منتقد در زمانی حساس منتشر کردند.
آخرین نوع خاطره نگاشتها، آثاری هستند که اخیراً منتشر شدهاند و ماهیتی خاص دارند. ماهیتی که به دلیلی نگارش در زندان، ممکن است حکم بازجویی در حصر داشته باشد، اما به هیچ وجه از اعتبارشان نمیکاهد و میتواند محل اعتنا باشد به شرطی که در مقارنه و تطبیق دچار تناقض نباشد. از این نوع آثار کتاب «احمدرضا کریمی» و تکنگاری بسیار جالب «حسین احمدیروحانی» که اولی از نظر اعضای قبلی و بعدی منفور و خائن محسوب شده و دومی از قدیمیترین اعضای مسلمان و از مارکسیستهای بعدی در دورههای مختلف تا پس از انقلاب بوده است. این دو اثر، توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.
آثار دیگر، تحلیلها و تکنگاریهای مورخانه درباره مجاهدین است و قبل از ورود به معرفی برخی از آنها بد نیست اشاره کنیم که خیل آثار و خاطرات رجال سیاسی دهه 40 و 50 از وابستگان به دربار تا ملیگرایان و مارکسیستها و اعضای نهضت آزادی و روحانیون مبارز و حتی برخی محافظهکاران در مبارزه، واجد نکتههای زیادی درباره مجاهدین است. مثلاً خاطرات مهندس بازرگان یا آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله منتظری، مهندس سحابی، مهندس طاهری، جواد منصوری، خاطرات پراکنده حجتالاسلام سید محمود دعایی، هادی غفاری و ... هر یک نکاتی در خور تحقیق و متضمن موضوع مذکور را دارا هستند که نباید به سادگی و بیاعتنا از کنار آن گذشت.
اثر تحلیلی مهم در خارج کشور که در داخل نیز در دسترس است، «اسلام رادیکال، نمونه مجاهدین» اثر یرواندآبراهامیان است که تحقیقی از سنخ جامعهشناسی تاریخی درباره مجاهدین خلق و ماهیت این گروه در تاریخ عصر ماست. قبل از وی، مرحوم سرهنگ نجاتی در جوف اثر معروف خود به نام «تاریخ سیاسی 25 ساله ایران» به صورت مختصر و خامتر همین کار را کرده بود، اما کار آبراهامیان دقیقتر است. کتابی نیز درباره روند تغییر ایدئولوژی سازمان که در بردارنده سیر تکوینی آن نیز هست توسط آقای مظفر مهرآبادی در مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده که نکتههای تازهای ندارد، اما از حیث انسجام درباره موضوع خود جالب وخواندنی است.
مورخ معاصر آقای رسول جعفریان در ضمن کتاب مفصل خود به نام «تشکلها و سازمانهای مذهبی سیاسی در ایران» فصل مفصل، همراه با برخی ضمائم مهم درباره سازمان و ماهیت و سرنوشت آن نگاشته که رسالهای مستقل هم تواند بود سوای هر نقد و ایرادی به این نوشته، نویسنده اطلاعاتی داشته و در جایگاهی است که نوشتههایش را نمیتوان نخواند و ندید و حتماً باید مورد بررسی قرار گیرد.
یک اثر جالب دیگر که در خارج کشور چاپ شده و ابتدا از طریق اینترنت در اختیار ما قرار گرفته و اخیراً مرکز اسناد انقلاب اسلامی متن مفصل و کامل آن را چاپ کرده است، کتاب علیاکبر راستگو در تاریخ و سرگذشت مجاهدین است. راستگو در سال 1358 به شاخه دانشجویی مجاهدین در آلمان پیوست و از سال 60 مسوول حقوقی پناهندگان و فراریان سازمان بود، وی در سال 1365 به عراق منتقل شد و در آنجا از نزدیک با وضع واقعی سازمان و منش و تفکر رهبران آن آشنا شد. وی در بازگشت به آلمان کتابی نوشت به نام «صدای تیک و تیک بمب میآید» و سخت به نقد و افشای ماهیت سازمان پرداخت.
سازمان او را طبق معمول منکر شد و بیاهمیت جلوه داد ولی او رابط همه پناهندگان و اعضای اروپا بود، لذا در این زمینه کارشان آسان نبود، خاصه که راستگو در اروپا به اسناد و افراد زیادی دسترسی یافته و براساس آنها کتاب «مجاهدین خلق در آینه تاریخ» را نوشت. این اثر مفصل، گرچه با سکتههای اسنادی و برخی قضاوتهای قابل نقد همراه است، اما جامعیت و اعتباری دارد که عمدتاً مربوط به فعالیتهای دوره اخیر سازمان است و آنچه که در سالهای اخیر در اروپا و عراق انجام داده است.
البته کسان دیگری نظیر پرویز یعقوبی هم برخی نکات را درباره سازمان در خارج کشور منتشر کردهاند، از جمله رسالهای به نام «اپورتونیستهای راست منحط» و یا گروهی از اعضای قدیمی و منشعب با عنوان «راه موسی» (یعنی خیابانی) کتاب «اپورتونیسم تا مغز استخوان» را در افشار گروه رجوی چاپ کردهاند. پوران بازرگان هم همراه تراب حقشناس، پس از انقلاب ایدئولوژیک و وصال و تزویج مریم قجر عضدانلو (ابریشمچی) با مسعود رجوی، اعلامیه فصل و رساله مانند به نام «از بنبست رجوی تا فداکاری ابریشمچی» منتشر کردند. دکتر پیمان نیز اثری به نام «بحران در خط مشی» درباره همین انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک در سال 1364 نوشت که به صورت زیراکس منتشر شد و در دسترس است، البته گفت و گوها و آثار دیگر مطلعان، از جمله محمد محمدی گرگانی، حجتالاسلام معادیخواه و مطلعان منصف دیگر نیز پراکنده و منتشر است که منابع موثقی برای این تحقیق است. با این همه کتاب «سازمان مجاهدین خلق، از پیدایی تا فرجام» از آثار مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی جامعیت و اهمیتی خاص دارد و دوره تازهای را در مطالعات مربوط به این موضوع و موضوعات کلی تری نظیر جنگ مسلحانه در ایران، تحولات ایدئولوژیکی و تاریخ بدایع و بدعتهای اعتقادی معاصر تاریخ سیاسی ایران از دهه چهل به بعد، پیدایش صفبندیهای سیاسی در دهه 50 و 60، ریشههای آنها و ... را آشکار کرده است.
به نقل از:نشریه کارگزاران، 4 مهر 1385، سال اول، شماره 123
منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 8
تعداد بازدید: 1248