انقلاب اسلامی :: سه‌تا شوخي

سه‌تا شوخي

16 اسفند 1390

سه‌تا شوخي

عبدالرحمن فرامرزي زماني نماينده چند دوره مجلس بوده و سالها مديريت روزنامه كيهان را عهده‌دار بود معمولاً عادت داشت تابستانها به اوين و دركه برودو در آنجا مدتي اقامت كند. نقل مي‌كنند زماني يكي از رجال حكومتي به آنجا نزد وي رفت تا چند روزي دور از مركز شهر باشد و چون محيط را خيلي دور افتاده ديد، از فرامرزي پرسيد در اين نواحي امنيت هست؟ فرامرزي جواب داد اينجا حتي يك ژاندارم هم نيست. طرف احساس كرد مقصود فرامرزي نبود امنيت است. با اين حال براي اطمينان خودش مجدداً پرسيد: مقصودم اين است كه انسان در اينجا تأمين دارد يا نه؟ فرامرزي اين بار جواب داد: مطمئن باش حتي از وجود يك پاسبان هم خبري نيست.
پاسخ‌هاي فرامرزي بر نگراني دوستش افزود. به همين دليل وقتي ميهمان سؤال فوق را براي بار سوم تكرار كرد، فرامرزي از كوره در رفت و گفت: آقاجان چرا اينقدر سئوال مي‌كني. معلوم است كه جائي كه پاسبان و ژاندارم حكومتي نباشد آنجا امن خواهد بود.
بيچاره ميهمان ديگر دم نزد.

* * *


روزي در مجلس شوراي ملي ميان ارسلان خلعتبري و يكي ديگر از نمايندگان به نام هزيمه علم كه از كم‌حرف‌ترين وكلاي مجلس بود، گفتگوئي درگرفت. ارسلان به هزيمه گفت: من در اين چند ماه حتي يكبار هم نديدم كه شما در مجلس دهان باز كنيد... هزيمه بلافاصله و به شوخي به ارسلان كه خيلي پشت تريبون حرف مي‌زد، گفت: اتفاقاً شما اشتباه مي‌كنيد. هروقت شما پشت تريبون مجلس آغاز سخن مي‌كنيد تا پايان سخنراني‌تان من در حدود يكصد‌بار خميازه مي‌‌كشم، خُرخُر مي‌كنم و دهانم باز است.

* * *


احمد قوام نخست‌وزير اسبق، در تهران داراي چندين خانه بود ولي بيش از همه، به خانه خود كه در خيابان قوام‌السلطنه (سي‌تير) قرار داشت، علاقمند بود. زماني يكي از دوستانش به نام عميد‌نوري كه قصد مسافرت داشت به منزل قوام رفت و در ضمن سخنانش به وي گفت نامه‌هايم را به چه آدرسي برايتان بفرستم. قوام با خنده گفت:
بنويس: خيابان قوام، كوچه قوام، منزل قوام. البته پس از آنكه نامه‌ات خوب قوام آمد.


منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 21
به نقل از:كتاب «شوخي در محافل جدي» انتشارات كومش



 
تعداد بازدید: 1071


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: