انقلاب اسلامی :: 10 جمله قصار از مدرس

10 جمله قصار از مدرس

16 اسفند 1390

10 جمله قصار از مدرس

عاقل تا بصيرت پيدا نكند، سزاوار نيست صحبت كند. 1

  

خداوند دو چيز را به من نداد يكي ترس و ديگري طمع، هركس با مصالح ملي و امور مذهبي همراه باشد، من هم با او همراهم و الا فلا. 2

  

فردي چون من كه عمامه‌اش بالش و عبايش روانداز او است و به لبي نان قانع است هر كجا رود به راحتي زندگي برايش ميسر و راحت است. 3

  

براي پيشبرد مقاصد خودمان نبايد از سلاح برنده دين و تبليغات مذهبي استفاده نمود. چون اگر با شكست مواجه شويم، ‌اعتقادات مردم متزلزل مي‌شود. 4

  

رضاخان به وسيله‌ي مأموري پيغام داده بود كه من دخالت در سياست نكنم و به عتبات بروم. گفتم: به رضاخان بگو، مدرس گفت: من وظيفه خود را دخالت در سياست مي‌دانم اينجا هم جاي خوبي است و به من خوش مي‌گذرد. ترا روزي انگليسي‌ها كنارت گذاشته و به جايي پرتاب مي‌كنند، اگر قدرت داشتي و توانستي بيا همين‌جا هر چه باشد بهتر از تبعيد‌گاهها و زندانهاي خارج از ايران است ولي مي‌دانم كه من در وطنم به قتل مي‌رسم و تو در غربت و سرزمين بيگانه خواهي مرد. 5

  

اختلاف من با رضاخان بر سر كلاه و عمامه و اين مسائل جزئي نيست. من در حقيقت با سياست انگلستان كه رضاخان را عامل اجراي مقاصد استعماري خود در ايران قرار داده مخالفم. من با سياستهائي كه آزادي و استقلال ملت ايران و جهان اسلام را تهديد مي‌كند مبارزه مي‌كنم و راه و هدف خود را هم مي‌شناسم. در اين مبارزه هم پشت سر خود را نگاه نمي‌كنم كه شما يا كسان ديگري مرا همراهي مي‌كنند يا نه، لازمه‌ي مبارزه در اين راه از خودگذشتگي و فداكاري است. 6

  

اگر واقعاً غرض اين است كه چيزي كه مملكت ما را خراب كرد، مسلمين را كم كرد، فواحش را زياد كرد، فقير را در مملكت ما زياد كرد را مي‌‌خواهيد بيائيد و رفع كنيد و مي‌خواهيد خدمت به ملتتان بكنيد ببينيد كجا عيب دارد همان جاي معيوب را رفع كنيد. مفاسد نوعيه رافع نوعيه مي‌خواهد. كتك زدن و جريمه كردن رافع فساد نمي‌شود. 7
  
دولتهاي مستعمره جوي اروپا از سه قرن پيش براي استعمار ممالك شرق كمر همت بستند و اكثر ملل شرق را خواه از لحاظ سياسي و اقتصادي و خواه از لحاظ اجتماعي به اسارت درآوردند و از ميانه‌ي ملت‌هاي آسياي وسطي قومي كه در مقابل بيگانه مقاومت ورزيد و خود را لقمه‌ي چرب اما پر از خار و خس نشان داد ملت ايران بود. 8

  

«هي به من گفتند جهت مخالفت شما (با قرارداد 1919) چيست؟ كدام يك از موادش بد است ما آن را تغيير بدهيم. من گفتم من سياسي نيستم، نمي‌دانم. ما رجال سياسي خيلي داريم، بايد به آنها رجوع كرد... ليكن اگر كسي خوب بررسي مي‌كرد و روح قرارداد را مي‌فهميد، دو چيز استنباط مي‌كرد و آن اين بود كه ايران تمامش مال ايراني است... فقط اين قرارداد در دو چيزش ديگري را شركت مي‌داد: يكي پولش، يكي قوه‌اش. اين روح قرارداد بود و اختصاص به ما هم ندارد، متحد‌المال تمام دنياست.» 9

  

در رژيم نوي كه نقشه آن را براي ايران بي‌نوا طرح كرده‌اند نوعي از تجدد به ما داده مي‌شود كه تمدن غربي را با رسواترين قيافه تقديم نسل‌هاي آينده خواهند نمود. مدنيت مغرب و معيشت ملل مترقي را در رقص و آواز و دزدي‌ و بي‌عفتي‌ و مفاسد اخلاقي ديگر خواهند شناخت، مثل آنكه آن چيزها لازمه متمدن بودن است. 10

  
پانوشت‌ها:
1. از اظهارات مدرس در اولين نطق او در مجلس، صورت مذاكرات مجلس شوراي ملي، دوره دوم.
2. مدرس شهيد، نابغه ملي ايران، علي مدرسي، انتشارات بدر، اصفهان 1357.
3. مدرس قهرمان‌ آزادي، حسين مكي، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران 1358.
4. مدرس، بنياد تاريخ انقلاب اسلامي ايران، علي مدرسي، تهران 1366، ج 1.
5. همان مآخذ، بخش خاطرات
6. مآخذ شماره 2 و 4.
7. صورت مذاكرات مجلس شوراي ملي ـ دوره ششم.
8. مختصري از زندگاني سلطان‌احمد شاه قاجار، حسين مكي و زندگي احمد شاه قاجار، رحيم‌زاده صفوي و مأخذ 2 و 4.
9. صورت مذاكرات مجلس شوراي ملي، ‌دوره پنجم
10. مآخذ شماره8.


منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 22
به نقل از:برگزيده‌اي از «ياد» فصلنامه بنياد تاريخ انقلاب اسلامي ايران،‌شماره 24، سال ششم، پائيز 1370



 
تعداد بازدید: 1098


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: