16 اسفند 1390
امام خطاب به هويدا:
با اسرائيل دشمن اسلام و مسلمين، پيمان نبنديد
امام خميني در فروردين 1346 طي نامهاي از نجف براي اميرعباس هويدا نخستوزير وقت، شمهاي از جرائم و قانونشكنيها و بيدادگريهاي رژيم شاه را بر ميشمردند. نظر به اهميت اين نامه كه 41 سال پيش نوشته شده، با هم آن را مطالعه ميكنيم:
بسم الله الرحمن الرحيم
و لاحول و لا قوة الابالله العلي العظيم
جناب آقاي هويدا: لازم است نصايحي به شماها بكنم و بعضي از گفتنيها را تذكر دهم چه مختار در پذيرش آن باشيد يا نه. در اين مدت طولاني كه بجرم مخالفت با مصونيت آمريكائيها كه اساس استقلال كشور را در هم شكست از وطن دور هستم و بر خلاف قانون شرع و قانون اساسي در تبعيد بسر ميبرم مراقب مصيبتهايي كه به ملت مظلوم بي پناه ايران وارد ميشود بودهام و از آنچه به اين ملت اصيل از ظلم دستگاه جبار ميگذرد كم و بيش مطلع شده و رنج بردهام. موجب كمال تأسف است كه نغمه ناموزون اصلاحات شماها تقريباً از حدود تبليغات راديو و روزنامههاي غير آزاد و بعضي نوشتههاي مشحون به گزافه تجاوز ننموده و هر روز بر فقر و بيچارگي ملت افزوده ميشود و ورشكستگي بازار و بازرگانان محترم روز افزونست نتيجه اين همه هياهو و تبليغات سرتاپا گزاف بازار سياه براي اجانب است و ملت را بحالت فقر و عقب افتادگي به اسم ملت مترقي نگهداشتن است حكومت پليسي و غيرقانوني شما و اسلاف شما بخواست آنان كه ميخواهند ملل شرق بحال عقبافتادگي باقي باشند حكومت قرون وسطائي، حكومت سرنيزه و زجر و حبس، حكومت اختناق و سلب آزادي و حكومت وحشت و قلدري است. به اسم مشروطيت بدترين شكل حكومت استبداد و خودسري و با نام اسلام بزرگترين ضربه به پيكر قرآن كريم و احكام آسمانيست با اسم تعاليم عاليه اسلام يك يك احكام اسلام را زير پاي گذاشته و اگر خداي نخواسته فرصت يابيد خواهيد گذاشت و با گزافه دعوي تعالي و ترقي، كشور را به حال عقب افتادگي نگهداشتهايد. اينها حقايق تلخي است كه بايد دنيا را مطلع كنم و انگشت روي بعضي بگذارم تا آنها كه غافل هستند يا تغافل ميكنند احساس وظيفه كنند و از رياكاريها و سالوس بازيهاي شماها گول نخورند. جشنهاي غير ملي كه به نفع شخصي هر سال چندين مرتبه تشكيل ميشود و در هر مرتبه مصيبتهاي جانگداز براي اسلام و مسليمن و ملت فقير پاي برهنه ايران به بار ميآورد يكي از آنهاست با سرنيزه پليس از مردم بيچاره بيپناه خرجهاي گزاف آنها را گرفته ميشود يكي از جشنها كه نميتوانم اسم روي آن بگذارم جز هوس و شهوت و بازي با احساسات ملت گفته ميشود چهار هزار ميليون ريال خرج شده است كه نصف آن از خزانه ملت و نصف ديگر بي واسطه از بازار و غيره با زور و ارعاب اخاذي شده خون دل فقرا خرج نامجوئي و خودكامهگي ]خودكامگي[ است و تا اين ملت در اين حال است و به وظيفه خود و حقوق خود آشنا نشده است هر روز براي شماها عيد و شادي و براي ملت بدبختي و نكبت است توام با اين جشنهاي ناميمون آنقدر هتك نواميس مسلمين و اسلام بوده است كه قلم را عار است از ذكر آن. شما در كاخهاي مجللي كه در هر چند سال تغيير مكان داده و با ميليونها تومان خرجهاي گزاف كه تصورش براي ملت ممكن نيست نشستهايد و مخارج آن را از كيسه اين ملت بدبخت اخاذي نمودهايد و ناظر بر فقر و گرسنگي ملت، ورشكستگي بازار و بيكاري جوانان فارغالتحصيل هستيد ناظر وضع اختلال فلاحت و زراعت اختلال وضع بازار و تسلط اسرائيل بر شئون اقتصادي بلكه بطوري كه گزارش دادهاند دخالت اسرائيل در فرهنگ ميباشد ناظر فقدان ضرويات اوليه زندگي در غالب دهات نزديك به مركز چه رسد به دهكدههاي دورافتاده از قبيل آب آشاميدني سالم حمام وسايل بهداشت هستيد ناظر ترويج فساد اخلاق سلب امانت در اعماق دهكده هستيد ناظر تشكيل صندوق به اسم تعاون و اخاذي و عارتگري مأمورين از دهقان گول خورده و پشيمان هستيد بالاخره ناظر حبسها و ارعابها و تهديدهاي غير قانوني هستيد و در خوشي و عياشي و بازيهاي خجلتآور غوطه خورده و به قبرستاني كه نامش ايران است فاتحه ميخوانيد چطور وجدان خود را راضي ميكنيد براي حكومت زود گذر اينقدر چاپلوسي از اجانب كرده ذخاير ملت را به رايگان يا به مقدار ناچيز تسليم آنها نموده و ظلم و ستم زيردستان يعني ملت بدبخت ميكنيد؟ چرا راضي ميشويد حكومت خود و ملت خود و مملكت اسلام را عقب افتاده بدنيا معرفي كنيد؟ نقض قانون اساسي سند عقب افتادگي است. رفراندم غير قانوني و در عين حال قلابي سند عقب افتادگي است. آزاد نگذاشتن ملت براي انتخاب وكيل و نصب اشخاص معلومالحال را به دستور ديگران بي دخالت ملت دليل ضعف و عقبافتادگي است. شماها ميدانيد اگر ملت سرنوشت خود را در دست بگيرد وضع شماها اين نحو نيست و بايد تا آخر كنار برويد و اگر ده روز آزادي به گويندگان و نويسندگان بدهيد جرائم شما برملا خواهد شد قدرت آزادي دادن نداريد (الخائن خائف) سلب آزادي مطبوعات و ديكته كردن سازمان به اصطلاح امنيت سند عقب افتادگي است. هر چندي جشن گرفتن براي اموري كه در ديگر كشورها اسمي از آن نيست با تحميل خرجهاي كمرشكن به ملت سند ديگري است. تسليم به خواستهاي دولت پوشالي اسرائيل و بخطر انداختن اقتصاد مملكت سند ضعف و نوكريست و سند خيانت به اسلام و مسلمين است.
اعطاي مصونيت به اجانب سند بزرگ عقب افتادگي و بي حيثيتي و تسليم بي قيد و شرط است. شما ميدانيد با تصويب اين طرح چه خيانتي به اين مملكت و به اسلام كردهايد و چه ضربهاي به استقلال مملكت زدهايد البته مخالف اين طرح خائن و مستحق تبعيد است. آقاي هويدا نطقهاي اسفانگيزي كه معالاسف طبع شده است متضمن بعض اعترافاتست كه به اساس استقلال كشور لطمه ميزند كه اينجانب از تذكرش عار دارم چرا جلوگيري از طبع و نشر اين كتابها نميكنيد؟ عمداً با حيثيت اين كشور بازي ميكنيد يا نميتوانيد با اين مغزهاي معيوب ادراك كنيد؟ آيا علماي اسلام كه حافظ استقلال و تماميت كشورهاي اسلامي هستند گناهي جز نصيحت دارند؟ با حوزههاي علمي غير از خدمت به اسلام و مسلمين و كشورهاي اسلامي گناهي دارند؟ اجانب اينها را سد راه نفوذ خود ميدانند و به اضمحلال آنها كمر بسته و شماها مجري احكام ديگران و محكوم دلار هستيد كوبيدن حوزههاي علميه و حمله مسلحانه به مدرسه فيضيه و صحن مطهر قم و كشتار دسته جمعي پانزده خرداد جز خدمت كوركورانه به صاحبان دلار چه اسمي دارد؟ فشار به مراجع اعلام و محصلين حزههاي علميه و تاخت و تاز به دانشگاه جز خدمت به اجانب چه نتيجه داشت؟ آنها نميخواهند قرآن كريم و احكام آن حاكم بر ملل اسلام باشد تا ذخاير آنها را به يغما ببرند و كسي حرفي نزند و در عوض آنها را مصونيت دهد آنها نميخواهند ما در بين ملت آزاد باشيم و گويندگان ما آزاد باشند و شماها مع الاسف مأمور اجرا هستيد مأمور چشم و گوش بسته مأمور بي چون و چرا حوزههاي علميه سپاه دانش اخلاق و درستي بوده و هست به معناي واقعي نه گزافه و صرف تبليغ شماها اگر دانش دوست هستيد چرا حمله وحشيانه به مراكز دانش ميكنيد چرا مدرسه فيضيه و دانشگاه را به خاك و خون ميكشيد چرا محصلين علوم دينيه را يك روز راحت نميگذاريد چرا با دانشجويان در خارج و داخل اين نحو معامله ميكنيد؟....
آقاي هويدا من وظيفه دارم شماها را نصيحت كنم شماها از اين ملت و در اين آب و خاك پرورش پيدا كرده و صاحب عناوين شدهايد اينقدر با حيثيت اين ملت بازي نكنيد بجاي اين همه گزافه و جنجال خدمتي به اين سروپا برهنهها كنيد يا لااقل اينقدر با بهانههاي مختلف آنها را رنج ندهيد از اين كسبه بي بضاعت اينقدر اخاذي نكنيد اينقدر براي ارضاي شهوات ديگران به علمأ و ملت و محصلين و دانشجويان فشار نياوريد. با اسرائيل دشمن اسلام و مسلمين آواره كننده بيش از يك ميليون مسلم بي پناه پيمان برادري نبنديد عواطف مسلمين را جريحهدار نكنيد. دست اسرائيل و عمال خائن آن را به بازار مسلمين بيش از اين باز نكنيد اقتصاد كشور را بخاطر اسرائيل و عمال آن به خطر نيندازيد فرهنگ را فداي هوس آنها ننمائيد. از خداي بزرگ بترسيد دخترهاي جوان گول خورده را به سربازخانهها نبريد به نواميس مسلمين خيانت نكنيد آيا اين حقيقت تلخ را كه قبلاً انكار كرديد و گوينده آن را مستحق تبعيد دانستيد حالا هم كه عمل كرديد انكار ميكنيد؟ آيا فجايع جشن بيست و پنجمين سال را و بي فرهنگيها كه در آن كرديد منكر هستيد از قهر خدا بترسيد از قهر ملت بهراسيد با احكام خداي تعالي بنام دين مترقي بازي نكنيد با اسم قرآن به احكام اسلام لطمه نزنيد با حوزه دينيه به اسم سرباز وظيفه پوچ بي فايده و يا خدمتگذاران به فرهنگ و ملت اين نحو سلوك وحشيانه نكنيد و بالاخره علماي امت را وادار نكنيد كه با شماها بطور ديگر سلوك كنند. اينها شمهاي از فجايع شماها است نسبت به دين و دنياي ملت و گفتني زياد است ميگويم شايد شماها متنبه شويد و بخود آئيد. شايد مراجع اسلام و علماي اعلام و خطباي گرام احساس وظيفه كنند شايد طبقه جوان روشنفكر و اصناف مختلف بيدار شده احساس وظيفه كنند شايد جوامع بشري و مدعيان بشر دوستي احساس وظيفه كنند شايد سازمان ملل و غير آن بيش از اين به نفع كشورهاي بزرگ راضي نشوند ملل ضعيف پايمال شوند شايد هيأت حاكمه و دستگاه جبار تا دير نشده بخود آيند.
(ان ربك لبالمرصاد والله من ورائهم محيط) والسلام علي من اتبع الهدي) روحالله الموسوي الخميني
چند روزي از صدور اين اعلاميه نگذشته بود كه متن آن به ايران رسيد. حجتالاسلام سيدحميد روحاني نويسنده كتاب «نهضت امام خميني» در جلد دوم اين كتاب در زمينه چاپ و تكثير نامه امام به هويدا چنين مينويسد:
با در نظرگرفتن شرايط خفقان بار آن روز ميتوان دريافت كه كمتر چاپخانهاي جرئت چاپ اعلاميههاي مخالف رژيم را به خود ميداد زيرا ساواك در اكثر چاپخانهها در بين كارگران و كارمندان، مأمور گذاشته بود، و از بيرون نيز كاملاً چاپخانهها را زير نظر داشت و رفت و آمدها را كنترل ميكرد. با وجود اين ما توانسته بوديم با چاپخانهي كوچكي در خيابان 15 خرداد (بوذرجمهري سابق) معروف به چاپخانه بزرگمهر ارتباط سري برقرار سازيم و با بكار بستن مسائل امنيتي بيش از دو سال با آن كار كنيم و تمام اعلاميههاي سال 44 ـ46 حوزهي علميهي قم را در آن چاپخانه به چاپ برسانيم، بدون آن كوچكترين ردپايي باقي بگذاريم.
نسخهي اصلي اعلاميه امام خطاب به هويدا نزد برادري به نام الهي بود كه طي سفري به عراق با خود به ايران آورده و هنوز موفق به چاپ آن نشده بود. حتي به منظور دستيابي به امكانات چاپي به بعضي از شهرستانها مسافرت كرده و با بعضي از مسئولان چاپخانهها گفتگو به عمل آورده ليكن متأسفانه نتيجهاي نگرفته بود.
تماسها و گفتگوهايي كه آقاي الهي در اينجا و آنجا براي چاپ اعلاميهي مزبور انجام داده بود، موجب گرديد كه تا اندازهاي خبر صدور اعلاميه از طرف امام در محيط بازار منعكس گردد و نيز بعضي افراد كه مضمون آن را خوانده بودند، براي ديگران به صورت سرگوشي بازگو ميكردند، كه به شايع شدن جريان و آگاهي ساواك كمك ميكرد. با وجود اين طبق اسناد به دست آمده، ساواك با آن تشكيلات عظيم و گسترده تا روز كشف جريان كه به طور اتفاقي روز داد صدوراعلاميه از طرف امام را نميتوانست باور كند! و گزارشاتي را كه در اين زمينه دريافت ميكرده شايعه پنداشته و دستور شناسايي «اشخاصي كه چنين شايعاتي را در بازار رواج ميدهند» صادر ميكرده اتس.
متن آن به اين شرح است:
«تاريخ رسيدن به منبع 25/5/46
موضوع تلگراف خميني
به طوري كه در بازار شايع گرديده اخيراً خميني تلگرافي به پيشگاه شاهنشاه آريامهر و نخستوزير مخابره كرده داير بر اينكه مخارج سنگين جشنهاي تاجگذاري و دعوت اين همه مهمان به عهده كيست و اين هزينه زياد از كدام محل تأمين خواهد شد. ضمناً در اين تلگراف نسبت به تشكيل مجلس مؤسسان اعتراض شده است.»
در زير اين گزارش پينوشت شده است:
«آقاي صالحي گرچه نميتوام به صحت موضع اطمينان نمود معهذا با تماس با بخش 303 تعيين شود كه آيا سابقهاي از اين موضوع در آن بخش وجود دارد ضمناً از ساواك تهران خواسته شود كه حتيالامكان نسبت به شناسايي اشخاصي كه چنين شايعاتي را در بازار رواج ميدهند اقدام فرمايند. 30/5»
(سند شماره يك)
جالبتر آن كه مقامات به اصطلاح امنيتي سفارت ايران در بغداد پس از گذشت نزديك پنج ماه از صدور اعلاميه امام از طريق تهران خبر آن را با ناباوري و شگفتي دريافت كردند و در گزارشي حيرت و بهتزدگي و ناباوري خود را چنين ابراز داشتند:
«به 316
از سرو 18/6/46
با توجه به اهميت خبر و وجود عوامل مقيم در محل سكونت خميني و گذاشتن قريب 5 ماه از تاريخ انتشار اعلاميه پنهان ماندن چنين چيزي فوق العاده بعيد است.
ضمن آن كه هيچ يك از همكاران در اين زمينه خبري به دست نياوردهاند. و به علاوه عدم تطبيق تاريخ وقايعي كه اعلاميه مورد نظر به آن مناسبت انتشار يافته جهت روشن كردن نكات خواسته شده اقدام و نتيجه به استحضار ميرسد. مقرر فرمايند در صورت امكان يك برگ فتوكپي اين اعلاميه را به منظور ادامه تحقيقات ارسال فرمايند. اردوان»
(سند شماره 2)
منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 28
تعداد بازدید: 1041