انقلاب اسلامی :: عمليات لويزان

عمليات لويزان

17 اسفند 1390

عمليات لويزان

بعد از ظهر روز بيستم آذر 1357 كه مصادف با عاشوراي حسيني بود،‌ مردم تهران از راهپيمائي عظيم اين روز به سوي منازل خود باز مي‌گشتند، كه خبري دست و پا شكسته شنيدند. خبر اين بود كه «در پادگان لويزان تيراندازي شده و عده‌اي كه افسران گارد در سالن نهارخوري كشته شده‌اند.» در آن لحظات هيچ‌كس به درستي از كم و كيف خبر اطلاع درستي نداشت و فرماندهان پادگان نيز با تمام توان كوشيدندكه موضوع به بيرون درز نكند . اما ماجرا چه بود:
«يك سرباز و يك درجه‌دار به اسامي ناصرالدين اميري عابد و اسماعيل سلامت‌بخش با نوشتن وصيت‌نامه خويش و وداع با خانواده‌هاي خود، ‌اعدام انقلابي فرماندهان پادگان را طراحي كرده و در يك حمله جسارت‌آميز به سالن نهارخوري پادگان كه افسران در آنجا جمع بودند عده‌اي را به هلاكت رسانده و بعد خود نيز شهيد شدند.» (1)
در گزارش تفصيلي حادثه امروز پادگان لويزان آمده است:
«مجاهدان شهيد گروهبان سلامت بخش و سرباز وظيفه اميري عابد، طراحان و عاملين اين حماسه بودند. (2) شهيد گروهبان سلامت‌بخش پس از گذراندن دوره آموزشگاه گروهباني به گردان توپخانه منتقل مي‌شود. وي در طول مراحل انقلاب با داشتن آگاهي سياسي و اجتماعي اقدام به تبليغ مخفيانه مذهبي در داخل پادگان مي‌نمايد. به طوري كه با شش‌تن ديگر كه دو نفر آن‌ها سرباز و بقيه درجه‌دار بودند ارتباط برقرار مي‌كنند و گروه تشكيل مي‌دهند و به دنبال آن فعاليت گروهي آغاز مي‌شود. از جمله اقدامات اين گروه متشكل، نماز عيد بود كه آن‌ها در داخل پادگان برگزار كردند. اين برنامه هم‌زمان با برگزاري نماز عيد‌فطر در قيطريه تهران بود كه به دنبال آن گروهبان سلامت‌بخش توسط ضد‌اطلاعات شناسايي و مورد بازجويي قرار مي‌گيرد. همچنين روز 21 آذر سال گذشته (56) قرار بود كه شاه در مراسمي به مناسبت اين روز شركت كند. در اين ارتباط گروه تصميم به شليك توپ به طرف جايگاه را داشت ولي شاه بي‌آنكه خبري از نقشه داشته باشد در مراسم شركت نكرد و در نتيجه اجراي عمليات معوق ماند. با فرارسيدن ماه محرم و جنايات رژيم در روزهاي دوم و سوم اين ماه گروه در پي اجراي طرح ديگري بر مي‌آيد و مشغول طراحي نقشه حمله به افسران در سالن نهارخوري مي‌شود.
روز عاشورا گروهبان سلامت‌بخش و سرباز اميري وصيت‌نامه خود را نوشته زمينه‌سازي براي دسترسي به اسلحه‌خانه و قسمت آتش‌بار توسط افراد گروه انجام مي‌گيرد سپس اين دو با اسلحه و مهمات تهيه شده هنگام ظهر حمله به نهارخوري را صورت مي‌دهند. يكي از افسران پادگان كه خود مسؤول جمع‌آوري اطلاعات دربارة اين حادثه مي‌باشد مي‌گويد:
روز تاسوعا و عاشورا ارتش در آماده‌باش كامل بود. واحدي از گارد جاويدان پاسداري از كاخ شاه را به عهده داشت و عدة ديگري از آرامگاه مراقبت مي‌كردند. در محوطه پادگان لويزان در حدود 27 تا 30 هليكوپتر مستقر شده بود. زمان حمله سرباز اميري از ناحيه شمال و از پله‌هاي شرقي و گروهبان سلامت‌بخش نيز از سمت جنوب ساختمان مركزي ستاد گارد جاويدان به افسران مجتمع در سالن نهارخوري حمله مي‌كنند. از جانب سلامت‌بخش در برنامه اشتباهي رخ مي‌دهد. وي به جاي اينكه به نهارخوري افسران داخل شود به سالن نهارخوري درجه‌دارها وارد مي‌شود و فقط دو تا سه درجه‌دار آن‌جا تير مي‌خورند و بعد وقتي كه متوجه اشتباه خود مي‌شود ساختمان ستاد را دور مي‌زند و از طرف ساختمان فرماندهي به جلو ستاد مي‌آيد. در ضمن سرباز اميري از سمت شمال به نهارخوري افسران رفته و تيراندازي كرده بود كه به دنبال آن افسران در حالي كه مسلح مي‌شوند سالن را ترك مي‌كنند،‌ در اين هنگام با سلامت‌بخش مواجه مي‌شوند. گروهبان سلامت‌بخش با دو دست تيراندازي مي‌كرد. يك دست نوغان و يك دست تفنگ. در اين هنگام كه اوضاع به شدت متشنج بود يك هليكوپتر جهت رديابي و كنترل درگيري به پرواز در مي آيد و از لشكر حشمتيه نيز براي سركوبي به پادگان لويزان نيرو اعزام مي‌شود. هنگام تيراندازي، شاه در منطقه لويزان در منزل تيمسار بدره‌اي بود. دردرگيري چهارده ‌نفر كشته و 38 نفر زخمي شدند. عده‌اي از اعضاي گروه شناسايي دستگير و سلامت‌بخش و سرباز اميري طي درگيري به شهادت مي‌رسند. (3)
«درباره اين حادثه هيچ اطلاعيه رسمي‌اي از طرف ارتش، پزشكي قانوني يا مقامات مسؤول ديگر منتشر نشده است اما اعلاميه‌اي غيررسمي حاكي است كه يك ستوان يكم، يك گروهبان يكم، يك گروهبان دوم وسه سرباز وظيفه به نهارخوري افسران گارد جاويدان حمله كرده 27 ا فسر، 41 درجه‌دار و چهار سرباز را كشته‌اند. كليه حمله‌كنندگان بجز يك افسر هوانيروز كه دستگير شده، كشته شده‌اند.
در اين اعلاميه اضافه شده كه در ميان افسران كشته شده يك سرتيپ، چهار سرهنگ و دو سرگرد بوده‌اند.» (4)
پس از تيراندازي در پادگان لويزان، در اعلاميه‌اي كه توسط نيروهاي انقلابي ارتش منتشر شد، به جزييات كامل حادثه و نام كشته‌‌شدگان اشاره گرديد. در اين اعلاميه آمده بود:
«ساعت 1:20 دقيقه بعدازظهر روز عاشورا در نهارخوري افسران گارد جاويدان، شاهنشاهي و درجه‌داران گارد جاويدان عده‌اي كه ذيلاً درجاتشان نام برده مي‌شود تصميم به جانبازي و فداكاري در راه ملت ايران مي‌گيرند تا به ديگر برادران ارتشي خود بياموزندكه به ملت و خاك ايران خدمت، و آن‌هايي كه از حس ميهن‌دوستي ارتشيان سوءاستفاده كرده و آن را مبدل به شاهدوستي مي‌نمايند به سزاي خيانتشان برسند.»
عمليات:
1 ـ سروان هوانيروز خلبان هليكوپتر مستقر در پادگان كه در عمليات شركت داشت و در پايان عمليات به دست سرسپرده‌هاي شاه دستگير شد.
2 ـ ستوان يكم افسر پدافند 2 كه در حين عمليات شهيد شد.
3 ـ گروهبان يكم اسلحه‌دار پدافند 2 يا 3 كه در آخر شهيد شد.
4 ـ گروهبان دوم كمك اسلحه‌دار گارد جاويدان كه در حين عمليات شهيد شد.
5 ـ سرباز وظيفه سري 138 گارد جاويدان كه در حين عمليات شهيد شد.
نوع اسلحه‌هاي بكاربرده شده توسط اين جانبازان راه وطن عبارت است از:
اسلحه گروهبان يكم مسلسل‌ام ژآ3 با سه هزار تير همراه بوده است و بقيه افراد يك تفنگ ژ 3 با سه هزار عدد فشنگ كه فشنگ‌ها در پانزده خشاب بيست‌تيري بود و افراد يكي از خشاب‌ها را در تفنگ قرار داده و بقيه را به كمرشان بسته بودند و همچنين يك هليكوپتر مسلح با اسلحه كاليبر 50 (7/12) در اختيار سروان بود.
موقعيت: ساختمان هشت‌طبقه – زيرزمين شامل نهارخوري و آشپزخانه ـ‌طبقه 1 و 2 و 3 ستاد گارد جاويدان – طبقه 6 و 7 ستاد گارد شاهنشاهي ـ طبقه 8 آخرين طبقه متعلق به ستادجنگ بود كه در اختيار شاه مي‌باشد براي مواقع ضروري.
حمله: يك مسلسلچي گروه جلو در خروجي قرار مي‌گيرد و يك سرباز براي كشتن دو نگهباني كه در پشت‌بام پاسداري مي‌داده‌اند مي‌رود و پس از موفقيت به بقيه افراد مي‌پيوندد. همه با هم از در ورودي داخل مي‌شوند و نهارخوري افسران ارشد را به گلوله مي‌بندند. در اين عمليات 27 افسر و 41 درجه‌دار و چهار سرباز كشته مي‌شوند و عده زيادي هم زخمي به جاي مي‌گذارند.
در اين عمليات افرادي كه ذيلاً نامبرده مي‌شوند و هيچ‌وقت فكر مرگ را هم نمي‌كردند كشته شدند و خلق ايران را از شر خويش راحت نمودند:
سرتيپ حسين صدري ـ سرهنگ نجم‌آبادي ـ سرهنگ علي عسگري فرمانده 200 تانك گارد جاويدان ـ سرهنگ بيرجندي ـ‌ سرهنگ صناعي فرد فرمانده گردان تانك كه افراد شهيد از همين گردان مي‌باشند ـ‌ سرگرد ميرهادي ـ ‌ستوان يكم كلا‌احمدي ـ سرگرد مرجاني معاونت دژباني پادگان لويزان ـ سرهنگ محمد‌علي شاهسوند معاون تيپ كه زخمي شده است.
پس از اين تيراندازي و كشته‌شدن عده كثيري از افسران عالي‌رتبه گارد شاهنشاهي و درجه‌اران گارد و زخمي شدن عده زيادي دستور داده شده است كه هيچ سربازي حق حمل اسلحه را ندارد و براي غالب كردن اين دستور و عقده خالي كردن سه سرباز را در داخل ستاد و يك سرباز از سربازان آشپزخانه و دو سرباز از سربازان موزيك را مي‌كشند.» (5)

به نقل از: روزشمار انقلاب اسلامي، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، جلد هشتم، صص 344 ـ 342

پي‌نوشت‌ها:
1. جوانان امروز، ش 723، 24/9/59، ص 7.
2. جمهوري اسلامي، ش 23 ، 5 تير 58، ص 7.
3. وصيت‌نامه ناصرالدين اميري‌عابد: به حضور محترم پدر گرامي آقاي اميرعلي اميري عابدي برسد ملاحظه فرمايند پدرجان من جان خودم را در راه اسلام و قرآن دادم. پيش‌تر از اين نتوانستم خودم را كنترل كنم،‌ ما چند نفر، قصدمان كشتن چند نفر از افسران گارد است،‌ ما پيروز مي‌شويم ولي ممكن است كشته شويم، خواهش مي‌كنم ناراحت نباشيد چون بايد خيلي خوشحال باشيد، پسرتان در اين راه كشته شده، البته اين نامه را وقت نداشتم بنويسم. اصل مطلب را به هادي گفته‌ام بازجويي مي‌كنيد. باري پدرجان اول خودتان و بعد مادرم خويشان يك به يك حلالي بنده را. من در روز عاشورا بعدازظهر ساعت يك جنگ مي‌كنم. دگر عرضي ندارم فقط از ما راضي باشيد و ما را حلال كنيد. ناصرالدين اميري عابد بابانظري ساعت 1 ـ 20/9/1357
4. كيهان هوايي،‌ش 302، 57/10/57، ص 9.
5. دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، آرشيو اسناد واحد تدوين تاريخ انقلاب اسلامي.


منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 37



 
تعداد بازدید: 1146


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: