21 اسفند 1390
اصرار خانم و برادر خانم!
حسين علاء(1) كه از فروردين 1334 پس از استعفاي اجباري سپهبد زاهدي تا فروردين 1336 نخستوزير بود، چون بيشتر روزگار جواني و عمر خود را در انگليس و فرانسه گذرانده بود با زد و بندها و به كار بستن نفوذ در كارها چندان آشنايي نداشت. انتخابات دوره نوزدهم مجلس شوراي ملي در زمان نخستوزيري او انجام شد. او در كار انتخابات برخلاف بيشتر نخستوزيران جز در دو مورد شخصاً دخالت نكرد و انتخابات زير نظر وزير كشور، امير اسدالله علم، و مأموران بلندپاية آن وزارتخانه انجام ميشد و از نفوذ و غرضهاي ويژه آنان بركنار نبود.
ايران علاء، يگانه دختر علاء كه خانمي تحصيلكرده و متجدد و زباندان و از تربيت اشرافزادگي برخوردار بود چهرهاي زيبا و ظريف داشت. او در آغاز تأسيس «اصل چهار ترومن» در تهران نخستين منشي مستر وارن رئيس اصل چهار بود و نيز پيش از ازدواج شاه با دوشيزه ثريا اسفندياري (ملكه ثريا) كانديداي همسري شاه بود، در سال اول نخستوزيري علاء با اسكندر فيروز فرزند سرلشكر فيروز و نوة فرمانفرما ازدواج كرد و آييني نه چندان اشرافي براي جشن عروسي او از سوي علاء برپا شد كه بيشتر رجال كشور و بانوانشان در آن جشن شركت داشتند.
علاء كه طبعي بذلهگو داشت پس از عروسي ايران و اسكندر در نامهاي براي برادرش دكتر محمد علايي خبر عروسي ايران خانم را با يك ايهام بدينگونه يادآور شد: اسكندر، ايران را با خونريزي تصرف كرد!
اين اسكندر اشرافزاده و جوان و كامران و جوياي نام و تازه از فرنگ آمده كه داماد نخستوزير هم شده بود، براي آن كه خود نيز يك عنوان معتبر اجتماعي داشته باشد، به فكر وكالت مجلس افتاد و به توصية مادر ايران خانم، فاطمة علاء، همسر علاء به وزير كشور و فرماندار همدان، به سادگي از صندوق انتخابات دورة نوزدهم مجلس شوراي ملي سر درآورد و اين چشم روشني بود كه خانم علاء به داماد خود داد. هنگامي كه در جلسه مجلس يكي از نمايندگان به او گفت: «شما كه خود را از دخالت و اعمال نفوذ در انتخابات دوره نوزدهم بركنار داشتيد چرا در انتخابات همدان مداخله نموديد و داماد خود را بر مردم همدان تحميل كرديد؟» علاء در پاسخ گفت: «از بس خانم به من اصرار كرد مجبور شدم».(2)
علاء دريك مورد ديگر هم در انتخابات دوره نوزدهم نفوذ خود را به سود يدالله ابراهيمي نامزد نمايندگي كرمان به كار برد و به سفارش او رقيب سرسخت و بانفوذش دكتر مظفر بقايي از سوي كميسيون امنيت كرمان به زاهدان تبعيد شد.
وقتي در اين باره هم به علاء اعتراض كردند گفت: برادر خانم «محسن قراگزلو»(3) از من خواهش كرد، ناچار شدم خواهش او را بپذيرم.
پينويسها:
1- حسين علاء كه آخرين سمتش پست وزارت دربار بود، در سال 1343 درگذشت.
2- شاعري در همان هنگام اين رباعي را گفته بود:
نه هيچ به شهر همدان داشته راه
نه بوده زحال همداني آگاه
اين تازه جوان كه از فرنگ آمده است
چون شد كه وكيل همدان، شد آگاه!
3- محسن قراگزلو پسر ناصرالملك قراگزلو و برادر خانم علاء كه از رؤساي دربار بود، تشريفات را برعهده داشت و در سال 1358 درگذشت.
به نقل از:
سيري درخاطرات سياسي رجال ايران
محمود حكيمي، نشر پيدايش
منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 44
تعداد بازدید: 1010