21 اسفند 1390
روايتي از تاريخ 8 ساله دفاع مقدس
دكتر «الجنابي» محقق عراقي در گفت و گو با «تابناك»، بخشهاي ناگفتهاي از واقعيات جنگ تحميلي هشت ساله صدام عليه ايران را بيان كرد.
«الجنابي» در آغاز اين گفت و گو اظهار داشت: شاه حسين اردني، همواره در تلاش بود، پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، خود را در كنار رژيم بعثي صدام قرار دهد. او كه پيش از انقلاب اسلامي از شاه ايران كمكهاي نقدي و غيرنقدي دريافت ميكرد، در آن شرايط براي اداره امور كشور خود، دست نياز به سوي صدام دراز كرد.
حسين اردني كه در ادبيات مردم منطقه خاورميانه به حسين دورهگرد شهره بود، در جنگ تحميلي همواره تلاش ميكرد خود را در صحنههاي گوناگون جنگ تحميلي در كنار صدام قرار دهد و به اين وسيله، اتحاد خود و اعراب را با صدام به نمايش گذارد.
تصوير معروف كشيدن توپ توسط وي و صدام عليه مواضع رزمندگان و شهرهاي بيدفاع ايران، يادآور يكي از اين خوشخدمتيها در برابر صدام و دلارهاي نفتي عراق بود.
وي در ادامه سخنان خود بيان داشت: شاه حسين كه به صورت رذيلانهاي درگذشت و پس از تحمل سرطاني شديد، در يك شب كودتا، فرزندش عبدالله را جانشين برادر خود كرد، دستخطهاي محرمانهاي دارد كه برخي از آنها، گوياي استيصال صدام، ارتجاع عرب منطقه و استكبار جهاني در رويارويي با ايران در سالهاي جنگ تحميلي است. او برخي از اين دستخطها را براي صدام خوانده بود و صدام نيز در يادداشتهاي روزانه خود كه منشيهايش برايش تهيه ميكردند، به اين خاطرات اعتراف نموده است.
به گفته الجنابي، شاه حسين در بيان آغاز جنگ تحميلي ميگويد، صدام با افتخار، تلفني به من گفت: «من (صدام) به كمك هيچ كشور عربي براي فتح ايران نياز ندارم.»
او به حسين اردني گفته بود: روح سعد بن ابي وقاص در من حلول كرده است و بار ديگر، با اقتدار شكستي تاريخ ساز را عليه فارسها آغاز خواهم كرد.
اين پژوهشگر عراقي در ادامه افزود: حسين اردني همچنين يادآور شده است كه صدام از هرگونه توهين به ملت بزرگ ايران دوري نميكرد و همواره در ديدارهايش با وي و سران خودفروخته عرب به اين مسائل اشاره ميكرد.
در بخشهاي ديگري از اين ناگفتههاي دوران جنگ تحميلي، وي نقل ميكند كه، صدام پس از روبهرو شدن با نيروهاي ايراني در آغاز جنگ تحميلي از مقاومت سنگين آنها در تعجب بوده و در نخستين ديداري كه صدام با پادشاه اردن در بغداد داشته است، به حسين اردني گفته است: «در محاسباتش دچار اشتباه شده، اما ميكوشد آنها را رفع كند.»
وي با اشاره به اين كه صدام از ضربات كوبنده نيروي هوايي ايران، دچار شگفتي شده، صدام را چهار هفته پس از آغاز جنگ بسيار ملتهب و نگران ديده است.
پادشاه وقت اردن در بخش ديگري از خاطراتش گفته است: اين وضعيت صدام با يك سال پس از جنگ تحميلي و با آغاز حملات ايرانيها بيشتر شد به گونهاي كه در اين مدت، بيش از 65 درصد نيروي هوايي عراق نابود شده و در نبرد در دريا، توان عراق كاملاً از بين رفته بود. همچنين صادرات نفت اين كشور، دچار مشكل شديدي بود و او از من خواست كه بندر عقبه اردن را براي صادرات نفت و واردات سلاح و كالا به عراق در اختيار حكومت وي گذارم. حسين اردني در بيان حالات صدام در جريان عمليات كربلاي 5 مينويسد: هجوم ايرانيها براي گرفتن بصره، صدام را به شدت پريشان كرده بود، به گونهاي كه او براي نخستين بار پس از آغاز جنگ تحميلي از عراق بيرون رفت و چند ساعتي را در نشست اضطراري سران عرب كه براي اين عمليات تشكيل شده بود، در «فاس» مراكش گذراند. در اين باره بايد گفت، اضطراب وي به اندازهاي بود كه من و حسني مبارك، به ديدارش در بغداد رفتيم، او شكست سنگيني در كنار شهر بصره خورده بود.
صدام به ما گفت كه خود براي كنترل عمليات به بصره رفته است. ايرانيها به اندازهاي سريع عمل كرده بودند كه همه خطوط پدافندي شكسته شده بود. او در آنجا مجبور به اين اعتراف شده بود كه اكنون نه تنها گلوي حكومتش بلكه گلوي حكومت بسياري از كشورهاي عربي به دست ايرانيان به شدت فشرده شده است.
الجنابي به نقل از شاه حسين ميگويد: «در آنجا حسني مبارك از وعده ارسال سلاح و نيرو و كمكهاي نظامي ارتش مصر در عمل به صدام خبر داد و من نيز سه گردان پشتيباني را به همراه مهمات كافي در اختيار ارتش عراق گذاشتم و اينها همه در حالي بود كه خود شاه حسين نيز به آن اعتراف و آن را به صدام گوشزد ميكند كه نگران پيروزيهاي ايرانيان است.
وي افزود: و به اين ترتيب، صدام از همراهي شاه حسين بسيار سپاسگزاري و از اين كه اردن با همه امكانات در كنار او و حكومتش است، قدرداني ميكند و ميگويد كه پس از جنگ جبران خواهد كرد و ادامه داده بود كه به نظر من، از هرگونه سلاحي براي پيشروي به ايرانيان بهره برده است. به علاوه حسين اردني با كولهباري از نوكري استعمار اين جهان را ترك كرد.
نكته ديگر آن كه صدام، خصوصي به او گفته بود ايرانيان مرگ را همچون آهنهاي ذوب شده در دستان خود نرم ميكنند و با چشمپوشي از جان خود، آگاهانه به استقبال مرگ رفته و مواضع ما را مورد تهاجم قرار ميدهند. به اين ترتيب، پايان جنگ براي صدام به قول شاه حسين يك تولد دوباره بوده كه وي را با آرامش بر حكومت خونريزش مستولي كرده است.
دكتر الجنابي ميافزايد: اسناد بسيار بيشماري از خيانتهاي شاه حسين به ملت عراق و همكاري وي با صدام و جنايت عليه ايران اسلامي موجود است كه بسياري از آنها در كتابخانه ملي و سلطنتي اردن و در آرشيو سلطنتي اين كشور موجود است. وي خيانت را تا به آنجا رسانده بود كه زمينه انتقال منافقين از خاك اردن را فراهم كرده بود.
گفتني است، صدام براي نخستين بار پس از حمله به كويت تلفني به شاه حسين گفته بود كه به اين دليل از پوشيدن لباس نظامي پس از فتح كويت خودداري كرده كه در جنگ با اين كشور، مردي را در برابر خود نميبيند و آنچه باعث شد، او لباس نظامي در جنگ برابر ايران بپوشد، اين بود كه وي با مرداني بسيار آهنين و جنگي رودررو بود.
منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 48
به نقل از: سايت «تابناك»
تعداد بازدید: 927