21 اسفند 1390
اعتراض امام خميني به نماينده دولت فرانسه
طي اقامت امام خميني در پاريس، نمايندگان دولت فرانسه، چند ديدار و گفتگوي رسمي با ايشان بهعمل آوردند. در اين ملاقاتها عموماً حجج اسلام احمد خميني و اشراقي حضور داشتند. ترجمه مذاكرات از فرانسه يا انگليسي به وسيله صادق قطبزاده و دكتر ابراهيم يزدي انجام ميگرفت. همچنين دكتر يزدي متن مذاكرات را يادداشت ميكرد.
اولين ديدار نمايندگان رسمي دولت فرانسه با امام خميني
روز 22 مهرماه 1357، در آپارتمان دكتر غضنفرپور، محل اقامت موقت امام اين ديدار صورت گرفت. دانشجويان ايراني مقيم پاريس، به ابتكار و دعوت اتحاديه انجمنهاي اسلامي در اروپا، به مناسبت حضور امام خميني در پاريس، جلسهاي ترتيب داده بودند و تقاضا داشتند امام در آن جلسه حضور يابد. نمايندگان اتحاديه، قبلاً هم براي ديدار امام مراجعه كرده بودند ولي شركت ايشان در جلسه انجمن دانشجويان داراي جنبههاي مثبت و منفي بود. به لحاظ سياسي، براي از بين بردن محدوديتهاي دولت فرانسه، مفيد بود به خصوص از اين جهت كه طبق برنامه دانشجويان، پس از انجام مراسم نماز جماعت و سخنان امام قرار بود كنفرانس مطبوعاتي برگزار شود.
نمايندگان دانشجويان پس از جلب نظر امام با انجام برنامه مزبور، دعوتنامه و اطلاعيههايي در اين مورد منتشر كردند. پس از انتشار اعلاميه مربوط، دو تن از طرف دولت فرانسه، به ديدار امام آمدند و رسماً اطلاع دادند كه ايشان نميتوانند در برنامه دانشجويان شركت كنند. آنها در اين ملاقات، حدود فعاليتهاي قانوني امام را به شرح زير بيان كردند:
«مصاحبه با خبرنگاران مطبوعات، راديو – تلويزيونهاي فرانسوي و غيرفرانسوي همچنين شركت در برنامههاي نماز جماعت و شركت در ميتينگها ممنوع است.»
امام خميني در پاسخ به اظهارات نمايندگان دولت فرانسه اعلام كرد كه اين محدوديتها نميتواند شامل صدور بيانيه و پيام از جانب ايشان باشد، بلكه محدود است به آنچه در محيط فرانسه صورت ميگيرد. نمايندگان مزبور، رونوشت نامه رئيس شهرباني كل جمهوري فرانسه را كه رسماً ممنوعيت شركت امام خميني در برنامه دانشجويان تأكيد شده بود، تسليم دفتر امام كردند.(1)
پس از اين ملاقات، امام خميني و همراهان، به نوفل لوشاتو نقل مكان كردند، شرايط و محدوديتهاي دولت فرانسه، به طور موقت پذيرفته شد. در مكان جديد، علاوه بر ديدارهاي روزانه، نمازهاي جماعت نيز برگزار ميگرديد. چون فيلمبرداري ممنوع نبود، خبرنگاران و عكاسان از مراسم نماز جماعت فيلمبرداري ميكردند.
جلسه دانشجويان در روز يكشنبه، به اجتماع بزرگ دانشجويان و ايرانيان، در ميدان سنژرمن تبديل شد. خليل رضائي و هادي غفاري، كه تازه از تهران آمده بودند، در آن اجتماع شركت كردند. به دستور امام، دكتر ابراهيم يزدي، به نمايندگي امام از حاضران تشكر كرد و جريان ملاقات نمايندگان دولت فرانسه و محدوديت فعاليتهاي سياسي را به تفصيل بيان داشت.
دومين ملاقات نمايندگان دولت فرانسه با امام خميني
ملاقات و گفتگوي دوم نمايندگان رسمي دولت فرانسه با آيتالله خميني روز 20 آذر 1357 (11 دسامبر 1978) پس از صدور بيانيه امام، در آستانه ماه محرم كه به «پيروزي خون بر شمشير» معروف شد، در نوفل لوشاتو، صورت گرفت.
در فاصله ملاقات اول نمايندگان رسمي فرانسه در 22 مهر تا اين ملاقات، تغييرات سياسي وسيعي در ايران روي داده بود؛ در اين فاصله تلگرافهاي فراواني از سوي گروهها و شخصيتهاي مختلف در تجليل از آيتالله خميني، به مقامات رسمي مخابره شده بود، تظاهرات عظيم در شهرهاي ايران به طرفداري از ايشان صورت گرفته بود. انقلاب ايران به رهبري امام، عليه رژيم استبدادي شاه به يك مسئله بينالمللي تبديل شده بود. حضور آيتالله خميني در پاريس، فرانسه را به صورت يكي از مهمترين مراكز خبري درآورده بود. روند انقلاب، فروپاشي رژيم شاه را خبر ميداد. دولت فرانسه به لحاظ منافع اقتصادي فراواني كه در ايران داشت، نميخواست در برابر انقلاب ايران بايستد و موضع منفي و ضديت با آن اتخاذ نمايد. در چنين شرايطي دومين ملاقات نمايندگان دولت فرانسه با امام انجام گرفت. در اين ديدار ابتدا آقاي كلودشايّه، نماينده وزارت امور خارجه فرانسه، با عنوان مدير كل امور كنسولي، شروع به صحبت كرد و گفت:
«دولتم، مرا براي ديدار شما فرستاده است، دولت متبوعه من نهايت احترام را براي شما قائل است. بينهايت خوشوقتم كه فرصت ديدار شما نصيبم شده است. وزير و وزارت خارجه، توجه زيادي به حضور شما در فرانسه دارند. كشور فرانسه پناهگاهي است براي تمامي كساني كه مشكلاتي دارند [...] من سئوالات سياسي ندارم. مسئوليت من در وزارتخانهام، مربوط است به امور تمامي فرانسويهايي كه در خارج هستند و تمامي خارجياني كه در فرانسه مقيم ميباشند و يا از فرانسه عبور ميكنند، يا پناهنده ميشوند[...] دليل حضور من اين است كه از زمره افراد معدودي هستم كه ميدانند وضعيت خارجيها در فرانسه چيست و معيارها و ضوابط اقامت آنها در فرانسه كداماند.
همانطور كه احتمالاً ميدانيد رژيم فرانسه دموكراتيك است و مردم ميتوانند آزادانه ابراز عقيده نمايند. اتباع خارجي هم وقتي به فرانسه ميآيند، ميتوانند از همان ضوابط تبعيت كنند.
دولت فرانسه در مورد فعاليتهاي شما در خاك فرانسه مشكلي دارد كه حداقل آن بيان مطالب ايراد شده از جانب شماست. دولت ما با نهايت دقت، بيانات ديروز شما را خوانده است، به همين دليل امروز من اينجا آمدهام. در بيانات ديروز شما، سه مطلب وجود دارد؛ دعوت به اعتصابات، دعوت به فرار سربازان ارتش و... دعوت به نافرماني و ايجاد بلوا.(2)
اظهارات شما در اين مورد از حدّ آزادي بيان گذشته است. قانون براي خارجيان، هر كس و به هر ترتيبي، از هر كجا كه آمده باشند [...] يكي است.
هر خارجي مقيم فرانسه ميتواند نظام سياسي كشور خود را مورد انتقاد قرار دهد و ما آن را ميفهميم [...] اما براي ما بسيار مشكل است كه دعوت به نافرماني و ايجاد مشكل و بلوا در كشور را بپذيريم [...] كسي كه از كشوري تبعيد شده است و بر ما وارد ميشود ممكن است دوست ما باشد يا بالعكس، فرق نميكند. در هر موقعي و در هر شرايطي قوانين ما براي همه يكسان است.
منظور من از ديدار شما اين است كه ناراحتي و عدم رضايت دولت فرانسه را نسبت به اعلاميهاي كه ديروز صادر كرديد، به شما ابلاغ كنم.»
پاسخ امام خميني:
«من از اينكه دولت فرانسه، بعد از سختگيري اوليه آزادمان گذاردند قدرداني ميكنم، البته از دولت فرانسه هم كه آزادي در دين و آزادي بشر را محترم ميشمارد، ما همين توقع را در آزادي بيان داريم و خودمان را آزاد ميبينيم.
اما در مورد سه يا دو مطلبي كه گفتيد؛ اول ناراحتيهايتان در مورد فرار سربازان، بايد بگويم قضيه سربازي هر وقت اين امر قانوني باشد و دولت هم قانوني باشد و مطابق با آراء ملت، سربازگيري را بايد خودش اعلام كند كه بيايند خدمت كنند. ايران، معالاسف نه مجلس قانوني دارد، نه شاه قانوني و نه دولت قانوني. معذلك، سربازها را با سرنيزه به سربازخانه ميبرند. ما اعتقاد داريم كه شاه و دولت غاصب است و اعتقاد داريم كه سرنوشت ما بايد در دست خودمان باشد و اينها، با زور سرنيزه حكم ميكنند. ريشه اختلاف ما، با شما در همان اظهار عقيده است. سرباز، در يك دولت غاصب سرباز نيست. در يك دولتي كه شاه غاصب است و بر تمامي مصالح ملت قيام كرده است، شاه ياغي است نه يك دولت، غاصب است. لذا، يك قيام مسلحانه هم شورش نيست بلكه ضدشورش است [...] اگر دولت فرانسه مايل نيست ما حرف حقمان را بزنيم، حرف خود را كه همه آزادند حرف حقشان را بزنند، نگوييم، ما با ناراحتي به جاي ديگر منتقل ميشويم.»
نماينده دولت فرانسه:
«ما در مقام قضاوت نيستيم كه شاه درست عمل ميكند، يا آيتالله. ما نميخواهيم داخل اين مقوله بشويم.»
امام خميني:
«شما هيچوقت به سفارت خودتان در ايران مراجعه كردهايد كه اين كشتارهايي كه ميشود علتش چيست؟ آنها ميكشند! اسير ميكنند! مردم را حبس و تبعيد ميكنند. اينجا، دولت فرانسه ميگويد ما صحبت نكنيم؟ مظالم آنها را نگوييم؟ آيا اين آزادي است؟ اسمش آزادي است!»
نماينده دولت فرانسه:
«ما، نميخواهيم از مطالب ما اين طور استنباط شود كه احساسي نسبت به آنچه در ايران ميگذرد نداريم. اما اينكه گذاشتهايم شما كار كنيد، يعني جانبداري ميكنيم. ما فرق قائل هستيم بين انتقاد، به هر شدت و وسعت، با بسيج مردم و دعوت به قيام و شورش.»
امام خميني:
«به نظر من، دولت فرانسه در اين امر دراشتباه است. مسئله امر به شورش است، قرار شورش است، امر به قيام مسلحانه ضدشورش است. براي فلج كردن شورش است. دولت فرانسه از شاه جانبداري ميكند و اين اشتباه است. بايد از ملت پشتيباني كند، شاه رفتني است، شاه نخواهد ماند. ملت ميماند، اصل ملت است. شاه جاني است و براي حيثيت فرانسه ضرر دارد كه از يك جاني طرفداري كند. فرانسه كه آزاديخواه است در برابر مظلومان و آزاديخواهان ميگويد فرياد نزنيد تا آنها جنايت خود را بكنند؟! اين برخلاف مصالح فرانسه است و فرانسه بايد مصالح آتي خود را ببيند!»
نماينده دولت فرانسه:
«جسارت است اگر بخواهم در مقام خودم ايشان را درباره مسائلي كه ميگويند متقاعد كنم؛ ما در اين معنايي كه ميگوييم تنها درباره مصالح مملكت صحبت نميكنيم بلكه قوانين را رعايت ميكنيم تا حداكثر آزادي بيان را تأمين كنيم. ما نفوذ كلام و رهبري شما را ميفهميم و در نظر داريم، با توجه به تمام اينها، در نهايت صداقت مطالب شما را به اطلاع دولت متبوعه خود ميرسانم.»
امام خميني:
«شما ميبينيد كه مردم ايران و تمامي، حتي ارتشيها، چه احترامي به فرانسويها كه به ايران ميروند ميگذارند و ميدانند كه چرا؟ چون من اينجا هستم و داد مظلوميت آنها را سر ميدهم. من ميل ندارم كه اين وضع عوض شود. مسائلي كه پيش ميآوريد، خبرش به ايران برسد. نظرشان را ممكن است عوض كنند و من ميل ندارم. من ميهمان شما هستم. دولت فرانسه بهتر است تجديدنظر كند. من مايل هستم دوستي شما با مردم ايران برقرار باشد.»
نماينده دولت فرانسه:
«واقعيت اين است كه من براي بحث در زمينه مسائل سياسي نيامدهام. مشكل ما، مشكل دولت فرانسه است.
از فرصتي كه داديد و مرا پذيرفتيد، تشكر ميكنم. ما براي شما احترام بسياري قائل هستيم. ما، در هر حال براي آنكه نقطه ابهامي نباشد بايد عرض كنم كه ما، از قوانين خود عدول نميكنيم. اين قوانين مافوق اشخاص است. با نهايت امانت، مطالب شما را هم به نظر مقامات بالاتر ميرسانم و مجدداً تماس ميگيرم.»(3)
سومين ملاقات نمايندگان دولت فرانسه با امام خميني
اين ملاقات هنگامي صورت گرفت كه چند روز قبل چند تن از وكلاي مجلس فرانسه، راجع به ادامه اقامت امام خميني در فرانسه سئوالاتي كرده بودند. در ضمن مدت ويزاي سه ماهه امام در شرف پايان بود و براي اقامت در فرانسه بايد ويزاي توريستي سه ماهه تجديد ميشد. روز 31 دسامبر (10 ديماه) كلود شايّه نماينده مخصوص كاخ اليزه و نيز، رئيس امور كنسولي فرانسه ژاك روبر مدير كل سياسي و مسئول امور خاورميانه و ايران در وزارت امور خارجه، براي ديدار و مذاكره با امام خميني، به نوفل لوشاتو آمدند. متن اين مذاكره به شرح زير بود:
كلود شايه: در ابتداي اقامت حضرتعالي، ما خدمتتان رسيديم و قبلاً هم صحبت كرده و اطلاع داديم كه هيچگونه ممانعتي براي ماندنتان در فرانسه وجود ندارد.
امام خميني: متشكرم.
كلود شايه: حضرتعالي فراموش نفرمودهايد كه در دفعة قبل خطوط كلي جنبش را تشريح فرموديد. من در تماس خودم با مقامات عاليه، اهداف نهضت را به آنها منتقل كردم. در عين حالي كه توجه داريم كه مسائل حضرتعالي، مسائلي است مربوط به امور داخلي ايران، معذلك حالا آمدهايم عرض كنيم كه ما به تمامي اين مسائل توجه داريم و توجه كردهايم. شرايط قبلي به سرعت تغيير ميكند و رو به جلوست و فكر نميكنيم كه بايد به اين مسائل مشغول شويم و توجه داشته باشيم. همكار من، كه بيشتر از من صلاحيت دارد اين بار، همراه من آمده است تا اين توجهات را به نظر حضرتعالي برساند. وزير امور خارجه (فرانسه) توجه خاص و عميقي دارد كه اين شخص را همراه من به ملاقات جنابعالي فرستاده است.
ژاك روبر: از فرصت و ملاقاتي كه به ما داده و ما را پذيرفتهايد تشكر ميكنم و توجه شما را به اين نكته جلب ميكنم كه همانطور كه مسيو شايه گفتند، هدف ما دخالت در امور ايران نيست، بلكه منظور از اين ملاقات و مذاكره كسب اطلاع است. دولت فرانسه علاقهمند است آنچه را كه در دنيا اتفاق ميافتد بفهمد و طبيعتاً در سياست خود، مستقل عمل ميكند. اين اطلاعات را ما براي سياست مستقل خود لازم ميدانيم. ما، نسبت به مردم ايران علاقه قديمي داريم. من، در وزارت خارجه فرانسه، مسئول امور خاورميانه و امور ايران هستم. مسائل سختي كه در ايران در ماههاي گذشته رخ داده است توجه ما را به خود جلب كرده است. نفوذ قطعي شما در ايران ما را بر آن داشته است كه خدمت شما برسيم و چند سئوال در اين باره بكنيم.
اولين مطلب تحليل كلي از مسائل ايران خصوصاً راجع به دولت بختيار و احتمال تشكيل شوراي سلطنت است.
امام: مكرر گفتهايم كه ما و ملت تحمل شوراي سلطنت و شاه را نخواهيم كرد. تمامي بدبختيهاي ما از شاه و رژيم سلطنت است. بختيار هم مثل اسلافش چند روزي خواهد بود و كنار خواهد رفت.
ژاك روبر: منظور شما اين است كه حتي رفتن شاه به خارج هم راهحل نيست؟
امام: خير.
ژاك روبر: آيا استعفاي كامل (شاه) موردنظر است؟
امام: استعفاي كامل! او الآن هم كنار است. استعفا مطرح نيست. ما از اول او را قانوني نميدانستيم. حالا هم كه همه رأي به خلع او دادهاند، مردم رژيم سلطنت را نميخواهند. همه را نفي كردهاند سلطنت خلاف قوانين ماست.
ژاك روبر: آنچه كه ما از اول اين بحران فهميديم رژيم سلطنت بر اساس قانون اساسي 1906 است و ادامه اين رژيم از قبل است. مسئله اساسي عدم اجراي قانون است كه قدرت مذهبي را در درجه اول قرار ميدهد آيا اين تغيير كرده است؟
امام: اصل قانون اساسي اين است كه سلطنت و همه رژيمها بايد به تصويب مردم باشد. مسئله رژيم بدون رضايت مردم هيچ اساس ندارد. مردم الآن تماماً نه شاه و نه سلطنت پهلوي را ميخواهند، و نه رژيم سلطنتي را. بلكه جمهوري، جمهوري اسلامي را ميخواهند.
ژاك روبر: بنابراين آنچه مطرح است سلطنت اين يا آن خانواده موردنظر نيست. آنچه در اين قانون اساسي به جاي سلطنت جايگزين ميشود جمهوري – جمهوري اسلامي است. ممكن است بحثي درباره اين جمهوري و اسلامي بكنيد؟
امام: اصل جمهوري همين است كه در مملكت شما هم هست كه آراء عمومي مردم آن را تعيين ميكند. اسلامي ميگوييم چرا كه قانون اساسي ما بر اساس آن است. قانون اساسي فعلي را بررسي ميكنيم آنچه با اسلام موافق است ميپذيريم و هر جا كه تناقض دارد رد ميكنيم. جمهوري است يعني دموكراتيك، و اسلامي است يعني قانون آن اسلامي است.
ژاك روبر: به جز رياست جمهور آيا نظرتان حضور پارلمان، و احزاب و مقابله احزاب هم هست؟
امام: بله. همه اينها هست.
ژاك روبر: آيا تغيير مثل فرانسه است؟
امام: بله، همين طور است اما قانون ما اسلام است.
ژاك روبر: فرض كنيم كه شاه رفته است. در چنين شرايطي كساني كه قدرت را در مرحله انتقالي به دست ميگيرند تا انجام انتخابات آيا در دست مذهبيها خواهد بود يا كساني كه مورد تأييد مذهبيها باشند؟
امام: در دست كساني كه ما تعيين ميكنيم و كساني خواهند بود كه شورايي آنها را تعيين خواهد كرد.
ژاك روبر: از شرايط فعلي ايران متأسفم. آخرين سئوال ما درباره ارتش است. نظر شما چيست؟ آن را حفظ خواهيد كرد؟ قدرت مذهبي با ارتش كنار ميآيد؟
امام: با اصل ارتش مخالفتي نداريم. هر كشوري ارتش لازم دارد. ارتش را بايد تصفيه كرد. اشخاصي استفادهجو هستند و خائناند. اما جناحهاي ديگر خدمتگزار به وطن هستند و بايد محفوظ بمانند. البته ارتش با اين عرض و طول كه بيشتر بودجه مملكت را فرو ميبرد قابل تحمل نخواهد بود.
ژاك روبر: ما در اين مسافرت (منظور مسافرت وزير امور خارجه فرانسه به كشورهاي همسايه ايران است) به كشورهاي عربي اطراف خليج رفته بوديم. از مسائل مربوط به ايران سخت ناراحتند كه عدم ثبات ايران همه منطقه را به هم ميزند. شاه حسين هم وقتي به فرانسه آمد از همين مسائل نگران بود، شايد هم حافظ اسد، كه چه خواهد شد. مورد علاقه است كه بدانيم به نظر حضرت آيتالله در آينده وضع ثبات منطقه چه خواهد شد. به علت اهميت آن براي دنيا و وزن ايران در منطقه و دنيا، ثبات ايران را چگونه حفظ ميكنيد؟
امام: ثبات ايران با نبودن شاه بهتر حفظ ميشود. بدون شاه عدم ثبات را به وجود آورده است، و تمامي ابعاد ملي، سياسي و اجتماعي ايران فروريخته است. اينها بايد در مدتي ترميم گردد. اما در مورد ثبات منطقه، دولت ايران وضع ژاندارم را نخواهد داشت كه براي حفظ مصالح ديگران امنيت را حفظ كند. اما ايران با ساير كشورهاي منطقه در حفظ آرامش و ثبات همكاري خواهد كرد.
ژاك روبر: يكي از كشورهايي كه با ما صحبت ميكرد، اظهار نگراني ميكرد كه تحولات اخير ايران ممكن است موجب تجزيه ايران بشود. آيا چنين چيزي امكانپذير است؟
امام: اين تبليغات و تشبثات شاه است. دروغ است واقعيت قضيه اين است كه هرگز احتمال چنين چيزي نيست و واقعيت ندارد.
ژاك روبر: مسئله مورد سئوال اين است كه روسيه قدرت بزرگ جهاني همسايه شماست كه قرارداد 1921 را با ايران دارد و به موجب آن هر كشوري كه به خاك ايران نيرو پياده كند يا نيروهايي به مرزهاي ايران نزديك شوند و خطري براي روسيه باشد آنها به ايران نيرو وارد خواهند كرد. با توجه به اينكه روسها از اين قرارداد صحبت ميكنند و آمريكاييها ناوهاي جنگي خود را به خليج فارس آوردهاند. اين سئوالها مطرح ميگردد.
امام: اين قرارداد (با روسها) اصل آن غيرقانوني است اصل آن هم امكان به وجود آمدن را ندارد. آن طور نيست كه هر كدام از اين دو اجازه بدهند كه ديگري وارد شود وقتي جنبش به حركت درميآيد بايد تمامي جوانب آن را بپذيرد.
ژاك روبر: دولت فرانسه مخالف جنگهاي ابرقدرتهاست.
امام: ما هم مخالفيم.
ژاك روبر: در بين كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه كارهايي در حال انجام است. كارهايي انجام ميشود در سطح سازمان ملل متحد و سايرين، كه ما هم جزو آنها هستيم، تمام خارجيهاي مقيم تهران نگران وضع آينده هستند كه آيا اين روابط ادامه خواهد يافت؟ چه خواهد شد؟ برخي اقليتهاي مذهبي، خصوصاً يهوديها ابراز نگراني كردهاند نظرتان چيست؟
امام: بعد از استقرار حكومت اسلامي، قراردادها مورد بررسي قرار خواهند گرفت. آنچه كه مورد قبول باشد و به مصالح ما باشد قبول ميكنيم. خارجيها و اقليتها همه محترمند. اقليتهاي مذهبي در اسلام احترام دارند، آزادي دارند. بدانيد آنها بهتر به زندگي خود ادامه خواهند داد. نماينده يهوديان آمد اينجا و من به آنها اطمينان دادم كه با آنها به احترام رفتار خواهد شد.(4)
پينويسها:
1- ترجمه متن فارسي رئيس شهرباني كل جمهوري فرانسه بدين شرح است:
جمهوري فرانسه – شهرباني كل
دفتر رئيس شهرباني – پاريس 14 اكتبر 1978
نظر به ماده ال – 12-184 مقررات اجتماعات؛ نظر به طرح تجمعي كه براي روز يكشنبه 15 اكتبر 1978 ساعت 9 تا 12 در يكي از سالنهاي «انجمن تشويق» به نشاني پاريس، ميدان سنژرمن دپره، پلاك 4 با حضور آيتالله خميني از ناحيه اطرافيان ايشان در نظر گرفته شده است، با توجه به اينكه اجتماع مورد بحث در حضور آيتالله خميني ميتواند اخلال در نظم عمومي ايجاد نمايد، مقرر ميدارد:
1) اجتماع فوقالذكر در حضور آيتالله خميني در 15 اكتبر 1978 در تالار و انجمن تشويق ممنوع است و ممنوع خواهد بود.
2) آقاي مديركل پليس شهرداري و مأمورين تحت فرمان ايشان، مسئول اجراي اين تصميم ميباشند.
2- اشاره به اعلاميه آيتالله خميني در آستانه ماه محرم. در اين اعلاميه از همه قشرها خواسته شده بود، با ادامه تظاهرات و اعتصابها به مبارزه خود تا سرنگوني رژيم شاه ادامه دهند. مردم از دادن ماليات خودداري كنند، سربازان از دستور فرماندهان سرپيچي نمايند، كاركنان شركت نفت از صدور نفت به خارج جلوگيري نمايند...
3- از يادداشتهاي دكتر ابراهيم يزدي. كپي مذاكرات نزد مؤلف است.
4- گروهي از نمايندگان يهوديان ايران به پاريس آمدند و در ملاقات با امام، سئوال و جوابي كه با ايشان داشتند ضبط كردند و به ايران بردند.
رئيس كل شهرباني – پير سوموي
منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 51
به نقل از:
تاريخ بيست و پنج ساله ايران (از كودتا تا انقلاب)
سرهنگ غلامرضا نجاتي، مؤسسه فرهنگي رسا،
1371، صص 162 تا 171
تعداد بازدید: 983