انقلاب اسلامی :: ساواك و ارتش در آخرين روز

ساواك و ارتش در آخرين روز

24 اسفند 1390


ساواك و ارتش در آخرين روز

چرا شوراي عالي نيروهاي مسلح پس از دو ساعت ونيم بحث و بررسي به اتفاق آراء بي‌طرفي ارتش را تصويب كرد؟
جلسه شوراي فرماندهان ارتش در ساعت 30/10 روز 22 بهمن ماه 1357 با حضور 27 نفر فرماندهان، معاونين، رؤسا و مسئولين سازمان‌هاي نيروهاي مسلح شاهنشاهي به شرح زير تشكيل گرديد:
ارتشبد عباس قره‌باغي رئيس ستاد بزرگ ارتشتاران.
ارتشبد جعفر شفقت وزير جنگ
ارتشبد حسين فردوست رئيس دفتر ويژه اطلاعات.
سپهبد هوشنگ حاتم جانشين دفتر ويژه اطلاعات.
سپهبد ناصر مقدم معاون نخست‌وزير و رئيس ساواك.
سيهبد عبدالعلي نجيمي نائيني مشاور رئيس ستاد بزرگ ارتشتاران.
سپهبد احمدعلي محققي فرمانده ژاندارمري كشور.
سپهبد عبدالعلي بدره‌اي فرمانده نيروي زميني شاهنشاهي.
سپهبد اميرحسين ربيعي فرمانده نيروي هوايي شاهنشاهي.
درياسالار كمال حبيب‌اللهي فرمانده نيروي دريايي شاهنشاهي.
سپهبد عبدالمجيد معصومي نائيني معاون پارلماني وزارت جنگ.
سپهبد جعفر صانعي معاون لجستيكي نيروي زميني شاهنشاهي.
درياسالار اسدالله محسن‌زاده جانشين فرمانده نيروي دريايي شاهنشاهي.
سپهبد حسين جهانباني معاون پرسنلي نيروي زميني شاهنشاهي.
سپهبد محمد كاظمي، معاون طرح و برنامه نيروي زميني شاهنشاهي.
سرلشكر كبير، دادستان ارتش.
سپهبد خليل بخشي آذر، رئيس اداره پنجم ستاد بزرگ.
سپهبد عليمحمد خواجه‌نوري، رئيس اداره سوم ستاد بزرگ.
سرلشكر پرويز اميني افشار، رئيس اداره دوم ستاد بزرگ.
سپهبد امير فرهنگ خلعتبري، معاون عملياتي نيروي زميني شاهنشاهي.
سرلشكر محمد فرزام، رئيس اداره هفتم ستاد بزرگ.
سپهبد جلال پژمان، رئيس اداره چهارم ستاد بزرگ.
سرلشكر منوچهر خسروداد، فرمانده هوانيروز.
سپهبد ناصر فيروزمند، معاون ستاد بزرگ ارتشتاران.
سپهبد موسي رحيمي لاريجاني، رئيس اداره يكم ستاد بزرگ.
سپهبد محمد رحيمي آبكناري، رئيس آجوداني ستاد بزرگ ارتشتاران.
سپهبد رضا طباطبايي وكيلي، رئيس اداره بازرسي مالي ارتش.
بعد از اعلام رسميت جلسه اظهار كردم: با توجه به تشديد وضعيت بحراني كشور و نيروهاي مسلح، امروز صبح پس از بررسي وضعيت كلي نيروها با سپهبد حاتم جانشين و سپهبد فيروزمند معاون ستاد، لازم ديديم تيمساران را دعوت كنيم كه در يك شوراي ستادي، هر يك از فرماندهان ضمن تشريح آخرين وضعيت خصوصي نيروي مربوطه، اشكالات و نظراتشان را بگويند تا ستاد و فرماندهان در جريان حوادث و وقايع قرار گرفته و درباره آنها بحث و بررسي شود. ضمناً‌ نخست‌وزير منتظر من باشد كه پس از خاتمه شورا به نخست‌وزيري بروم. ولي از آنجا كه تيمساران به خوبي در جريان وضعيت عمومي و همچنين كم و بيش در جريان وقايع روزهاي اخير كشور و به خصوص پايتخت هستند، بنابراين فكر مي‌كنم بهتر است من ابتدا به طور خيلي خلاصه كليات حوادث 24 ساعت اخير را مطابق گزارشات مركز فرماندهي ستاد تشريح كنم و سپس فرماندهان نيروهاي مسلح و رؤساي سازمان‌هاي هر يك آخرين وضعيت خصوصي خود را بيان نمايند:
پريشب هنرجويان و همافران نيروي هوايي در مركز آموزش هوايي دوشان‌تپه با افراد گارد شاهنشاهي درگيري پيدا مي‌نمايند. در نتيجه در حدود ساعت 30/8 صبح ديروز (21 بهمن ماه 57) مخالفين طرفدار همافران در نتيجه غفلت مسئولين مركز آموزش هوايي دوشان تپه، وارد محوطه آن مركز شده، درب اسلحه‌خانه را شكسته مقداري سلاح به دست مي‌آورند! همافران نيز بنا به اظهار فرمانده نيروي هوايي براي دفاع در مقابل افراد گارد شاهنشاهي مسلح مي‌شوند! عده‌اي از مخالفين طرفدار همافران از ديروز در اطراف مركز آموزش دوشان‌تپه جمع شده‌اند.
نخست‌وزير به علت تظاهرات و اغتشاشات ابتدا ساعت ممنوعيت عبور و مرور را در شهر تهران به ساعت 30/4 بعد از ظهر تغيير داد، سپس ديشب در جلسه شوراي امنيت ملي به فرمانداري نظامي تهران دستور داد كه مقررات قانون حكومت نظامي را به موقع اجرا بگذارد. و همچنين در شورا به نيروي زميني مأموريت داد كه براي سركوبي مسببين وقايع مركز آموزش دوشان‌تپه، نيروي هوايي و فرمانداري نظامي را تقويت نمايد. فرمانده نيروي زميني تشريح خواهد كرد كه به چه علت موفق به كمك به نيروي هوايي و فرمانداري نظامي نگرديد.
در مورد وضعيت شهرباني كشور چون سپهبد رحيمي را نخست‌وزير احضار كرده و حضور ندارد، من به اطلاع تيمساران مي‌رسانم كه برابر گزارشات رسيده به مركز فرماندهي ستاد، ديروز بعد از ظهر پرسنل شهرباني تعدادي از كلانتري‌ها را تخليه نمودند كه توسط مخالفين اشغال گرديده و عده‌اي از پاسبان‌ها به سربازخانه ونك و مركز آموزش افسري ژاندارمري پناه برده‌اند.
درباره اجراي مقررات حكومت نظامي از طرف فرمانداري نظامي تهران، به طوري كه سپهبد رحيمي در شوراي امنيت ملي اظهار نمود، چون تغيير ساعت ممنوعيت عبور و مرور در ساعت 14 ابلاغ شده، و تا ديشب نيز فرمانداري نظامي اجازه جلوگيري از اجتماعات و تظاهرات را نداشت، لذا در ساعت 30/4 بعد از ظهر موفق به جلوگيري از رفت و آمد مردم نگرديده است. ضمناً ارتشبد طوفانيان با توجه به حضور وزير جنگ در شورا، و نيز به علت هجوم مخالفين به تأسيسات ارتش خواستند كه در دفترشان باشند، يادآوري مي‌كنم كه مسلسل‌سازي تسليحات ارتش از نيمه شب ديشب هدف تيراندازي عده‌اي از مخالفين قرار گرفت. فرمانده نيروي زميني و فرمانداري نظامي موفق نشدند كه عده‌اي را براي كمك به نگهبانان آنجا و جلوگيري از تجاوز آشوبگران به مسلسل‌سازي اعزام نمايند.
ديشب تا صبح ستاد هوانيروز موفق نگرديد سرلشكر خسروداد را پيدا نمايد! من به سرتيپ اتابكي در يگان هوانيروز دستور دادم كه عده‌اي درجه‌دار به وسيله هلي‌كوپتر براي كمك به مسلسل‌سازي بفرستد، ولي موفق به اجراي مأموريت نگرديد و در نتيجه برابر اطلاع تلفني ارتشبد طوفانيان، مخالفين در حدود ساعت 8 صبح امروز وارد مسلسل‌سازي شدند.
اين بود وضعيت عمومي نيروهاي مسلح و وقايع كلي مربوط به شهرباني و فرمانداري نظامي و اداره تسليحات ارتش تا آنجا كه به مركز فرماندهي ستاد گزارش شده و حالا ابتدا سپهبد مقدم اطلاعات كشور را تشريح كند و سپس فرماندهان و رؤسا به ترتيب آخرين وضعيت خصوصي خود را بيان نمايند.
سپهبد مقدم معاون نخست‌وزير و رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور اظهار داشت:
«تيمساران اطلاع دارند كه مدتي است آقاي نخست‌وزير سازمان اطلاعات و امنيت كشور را عملاً منحل كرده‌اند و لايحه انحلال سازمان امنيت هم چند روز پيش از تصويب مجلس گذشت. در حقيقت سازمان امنيتي وجود ندارد و تمام پرسنل اين سازمان در سطح كشور بلاتكليف و سرگردان هستند. در نتيجه در غالب شهرهاي كشور و همچنين در تهران مردم در نقاط مختلف به ادارات سازمان امنيت حمله نموده، ضمن غارت وسائل، ساختمانها را آتش مي‌زنند.
من دستور داده بودم كه مسئولين، ادارات را سريعاً تخليه كرده و مدارك و سلاح‌هاي موجود را جمع‌آوري نمايند و به نزديكترين سربازخانه يا ژاندارمري و يا شهرباني ببرند. متأسفانه در غالب نقاط فرماندهان قسمت‌ها حتي اجازه نمي‌دادند كه پرسنل سازمان امنيت به سربازخانه‌هاي نيروي زميني يا ژاندارمري وارد بشوند. من از تيمسار رياست ستاد بزرگ تقاضا كردم كه به فرماندهان سربازخانه‌ها و ژاندارمري دستور بدهند كه پرسنل سازمان امنيت را بپذيرند، تا مدارك و اسلحه و مهمات و وسايل آنها محافظت شود. خوشبختانه بعد از دستور مستقيم شخص تيمسار رياست ستاد بزرگ، بالاخره موافقت كردند. علاوه بر اين چون مخالفين به خانه‌هاي رؤسا و پرسنل ساواك نيز حمله مي‌كنند، زندگي خود و خانواده‌هايشان در خطر مي‌باشد. بدين ترتيب مدتي است كه ساواك در وضعيت و موقعيتي نيست كه بتواند اخبار و اطلاعاتي در اختيار سازمان‌ها بگذارد. من خودم هم كه الساعه درخدمت تيمساران هستم بلاتكليف مي‌باشم و در اجراي دستور تيمسار رياست ستاد در اينجا حاضر شده‌ام و اطلاعاتي بيش از تيمساران ندارم تا به اطلاع شورا برسانم.»
سپهبد بدره‌اي فرمانده نيروي زميني شاهنشاهي اظهار نمود: «قسمتي از حوادث مربوط به نيروي زميني را تيمسار رياست ستاد گفتند. به طوري كه ديشب در شوراي امنيت ملي گفتم كليه عده‌هاي موجود نيروي زميني در تهران و همچنين لشكر گارد در اختيار فرمانداري نظامي تهران هستند، و نيروي زميني شاهنشاهي عده اضافي و احتياط ندارد كه براي كمك در اختيار سازمان‌ها و قسمت‌هايي كه تلفن زده و تقاضا مي‌نمايند، بگذارد. يگان گارد جاويدان كه آن هم مأموريت مخصوص دارد و بايد از كاخ‌هاي سلطنتي حفاظت نمايد، در اين مورد هم به دستور رياست ستاد به سرلشكر نشاط مراجعه شد. جواب داد كه حق ندارد از يگان گارد جاويدان براي مأموريت فرمانداري نظامي استفاده كند. ضمناً يك گردان پياده هم ديروز از لشكر قزوين خواسته بودم ولي چون ستون قادر به برقراري ارتباط با نيروي زميني نبود، برابر اطلاع در حدود كاروانسراسنگي مخالفين جاده را بسته و جلوشان را گرفته‌اند كه تا اين ساعت به تهران نرسيده و اطلاع صحيحي از وضع آن نداريم. ديشب در اجراي دستورات رياست ستاد بزرگ به هر ترتيب بود 30 دستگاه تانك از لشكر گارد براي كمك به مركز آموزش دوشان‌تپه نيروي هوايي آماده كرديم ولي چون ارابه‌ها مهمات نداشتند مدتي طول كشيد تا از زاغه‌ها مهمات برسد، كه بالاخره در حدود ساعت 3 بعد از نصف شب به سرپرستي سرلشكر رياحي فرمانده لشكر گارد حركت كردند. متأسفانه طولي نكشيد كه در حدود تهران پارس مردم جلوي ستون اعزامي را گرفته ضمن تيراندازي، ارابه‌ها را آتش زدند كه ابتدا خبر تير خوردن و سپس شهادت [!] سرلشكر رياحي رسيد. و برابر گزارش گارد، از 30 دستگاه ارابه جنگي، فقط چند دستگاه به سربازخانه برگشته‌اند.
ضمناً ديشب عده‌اي از پرسنل نيروي زميني مأمور به فرمانداري نظامي و كلانتري‌ها با بي‌ترتيبي به سربازخانه‌هاي مربوطه مراجعت نموده‌اند كه در نتيجه سبب ايجاد وحشت و بي‌نظمي شده‌اند و در بعضي از يگانها نيز هرج و مرج ايجاد گرديده است.
نكته مهمي كه بايد به عرض برسانم اين است: نيروي زميني كه اساساً وضعيت بسيار نامطلوبي داشت، در اثر وقايع ناگوار چند روز اخير وضع آن به صورتي درآمده كه بايد بگويم قادر به هيچ‌گونه عملي نمي‌باشد.»
سپهبد ربيعي در اين مورد در دفاعيات خود چنين مي‌گويد: «من كه از وضعيت نيروي زميني اطلاعي نداشتم، از اصرار بدره‌اي فهميدم كه نيرو كم دارد.»
در اين موقع من به ياد تلفن صبح سپهبد صانعي معاون لجستيكي فرمانده نيروي زميني افتاده و خطاب به ايشان گفتم: تيمسار صانعي: شما صبح به ستاد بزرگ تلفن كرده مطلبي به من اظهار كرديد، آن را بيان كنيد تا فرمانده نيروي زميني درباره آن نيز توضيح بدهند.
سپهبد صانعي معاون لجستيكي فرمانده نيروي زميني شاهنشاهي از جاي خود بلند شده اظهار داشت:
«من امروز صبح به تيمسار رياست ستاد بزرگ ارتشتاران تلفن زده اظهار نمودم: با توجه به بررسي‌هايي كه در طول ديشب با حضور فرمانده نيرو و معاونين در ستاد نيروي زميني به عمل آوريم، براي اينكه تيمسار رياست ستاد از وضعيت واقعي امكانات نيروي زميني مطلع باشند، وظيفه خود دانستم كه به اطلاع تيمسار برسانم كه روي نيروي زميني حساب نكنيد»!
سپهبد بدره‌اي اظهار كرد: «نظر ايشان صحيح است. من واقعاً وضع نيروي زميني را تا اين حد خراب نمي‌دانستم»[!]. معاونين نيروي زميني نيز اظهارات سپهبد صانعي را تأييد نمودند.
سپهبد ربيعي فرمانده نيروي هوايي شاهنشاهي، كه وضع بسيار ناراحت و آشفته‌اي داشت و با لباس كار در شوراي فرماندهان حاضر شده بود ابتدا با ناراحتي و تأسف جريان زد و خورد همافران و هنرجويان مركز آموزش نيروي هوايي با افراد گارد را تشريح نمود. سپس توضيح داد كه چگونه تظاهركنندگان وارد محوطه مركز آموزش هوايي شده و با كمك همافران و هنرجويان در اسلحه‌‌خانه‌ها را باز كرده و به سلاح‌ها دسترسي پيدا كردند و اظهار داشت:
«هم اكنون مركز آموزش دوشان‌تپه در محاصره مخالفين و محوطه مركز آموزش در اشغال همافران و هنرجويان مسلح مي‌باشد». و اضافه نمود: «من به رياست ستاد بزرگ و همچنين ديشب در شوراي امنيت ملي عرض كردم كه نيروي هوايي در مقابل همافران و جمعيتي كه در اطراف محوطه مركز آموزش هوايي اجتماع كرده و پشت‌بام‌هاي اطراف مركز را مسلحانه اشغال نموده‌اند به هيچ‌وجه قادر به انجام عملي نمي‌باشد و لازم است فرمانداري نظامي و يا نيروي زميني به ما كمك كند، ولي تا اين ساعت عده كمكي به مركز آموزش دوشان‌تپه نرسيده است.»
و بعد راجع به نداشتن گاز در آشپزخانه‌ها و سوخت براي خودروها و ساير مشكلات و نيازمندي‌‌هاي لجستيكي صحبت نموده و اضافه كرد: «به علت تيراندازي، من در پست فرماندهي نيروي هوايي زنداني بودم و الآن هم با وضع بسيار بدي و به حالت خزيده توانستم خود را از ساختمان پشت فرماندهي به هلي‌كوپتر برسانم و در اين جلسه شركت كنم، چون دائماً از پشت‌بام‌هاي اطراف تيراندازي مي‌كنند. حالا هم هر چه زودتر بايد برگردم به پست فرماندهي و بايد در آنجا باشم.»
سپهبد محققي، فرمانده ژاندارمري كشور، ضمن تشريح وضعيت خصوص ژاندارمري كشور اظهار كرد:
«ديشب از ژاندارمري كشور به من اطلاع دادند كه تعدادي از پرسنل شهرباني پس از تخليه كلانتري‌هاي مربوطه با وضع بسيار بدي در حالت فرار به سربازخانه ونك – مركز آموزش افسري ژاندارمري – پناه برده‌اند. افسران نگهبان كسب تكليف مي‌كردند كه چه بكنند، بالاخره دستور دادم تا در يك آسايشگاهي به آنها جا بدهند، ولي ورود پاسبانان شهرباني با بي‌تربيتي به سربازخانه ونك سبب ايجاد وحشت و بي‌نظمي در سربازخانه گرديده و نتيجه بسيار نامطلوبي داشته است، به طوري كه عده‌اي از سربازان ژاندارمري شبانه از ديوار سربازخانه پريده و فرار نموده‌اند.
همچنين ديشب از اداره وظيفه عمومي تلفني اطلاع دادند كه جمعيت زيادي در مقابل اداره جمع شده و شعار مي‌دهند، و تعداد نگهبانان براي جلوگيري از تجاوز احتمالي آنها به اداره وظيفه عمومي به هيچ‌وجه كافي نيستند، و براي تقويت مأمورين نگهباني از فرمانداري نظامي كمك خواسته‌اند، ولي سپهبد رحيمي جواب داده كه فرمانداري نظامي عده احتياط ندارد كه به كمك آنها بفرستد، وقتي به تيمسار بدره‌اي مراجعه كردم، ايشان هم همين جواب را به من دادند.»
سپس اضافه نمود: «ستاد ژاندارمري كشور، چند روز است كه در محاصره مخالفين مي‌باشد و ما مجبور هستيم كه با لباس شخصي به ستاد رفت و آمد بكنيم. اطراف سربازخانه شاهپور را هم مخالفين محاصره كرده‌اند، به طوري كه 48 ساعت است كه مأمورين نتوانسته‌اند از آنجا غذا براي گروهان قرارگاه و سربازان نگهبان به ستاد ژاندارمري در ميدان 24 اسفند بياورند.»
سپهبد خواجه نوري رئيس اداره سوم ستاد بزرگ ارتشتاران اظهار داشت:
«درباره شهرباني كشور. برابر گزارش رسيده به مركز فرماندهي، تعداد زيادي از كلانتري‌ها را مخالفين اشغال كرده‌اند و اسلحه و مهمات و بي‌سيم‌هاي شهرباني به دست مخالفين افتاده است.» و اضافه نمود: «چون از بعد از نصف شب ديشب تلفن‌هاي ستاد نيروي زميني جواب نمي‌دادند، و گزارشات نوبه‌اي قسمت‌ها هم به موقع به مركز فرماندهي ستاد نرسيده، من اطلاعاتي بيش از آنچه كه تيمساران گفتند ندارم تا به عرض برسانم.»
سرلشكر پرويز اميني افشار رئيس اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران اظهار نمود:
«نكاتي كه مي‌توانم به اظهارات فرماندهان اضافه كنم، اين است كه برابر آخرين خبري كه در موقع آمدن به شورا به اداره دوم رسيد، مخالفين مركز پليس را در ميدان سپه به آتش كشيدند.
برابر گزارش ضداطلاعات، ديشب سربازان در بعضي از سربازخانه‌ها از جمله سربازخانه قصر از ديوار پريده و فرار مي‌كردند. و وضع داخلي يگان‌ها از لحاظ انضباط بسيار بد و وضعيت هرج و مرج در آنها حكمفرما است. در اطراف غالب سربازخانه‌ها اخلالگران اجتماع كرده و مشغول تظاهرات هستند، و در سربازخانه عشرت‌آباد با مأمورين استحفاظي درگير شده‌اند.»
در جريان مذاكرات شوراي فرماندهان اطلاع دادند كه نخست‌وزير مي‌خواهد با من صحبت كند. ولي مذاكره تلفني از اطاق شورا با تلفن مستقيم نخست‌وزير (خط شبكه مخصوص نخست‌وزيري) مقدور نبود، و مي‌بايستي براي صحبت از جلسه خارج شده از دفترم با ايشان صحبت مي‌كردم. چون قبل از تشكيل شورا با هم صحبت و قرار گذاشته بوديم كه بعد از پايان جلسه به نخست‌وزيري بروم، به رئيس دفترم گفتم اطلاع بدهيد كه شوراي فرماندهان هنوز تمام نشده، به محض پايان جلسه صحبت خواهم كرد. ولي آقاي بختيار مجدداً پيغام داد كه كار فوري دارد و حتماً مي‌خواهد صحبت كند. بنابراين از ارتشبد شفقت وزير جنگ خواهش كردم جلسه را اداره كند و براي صحبت با نخست‌وزير به دفترم رفتم. آقاي بختيار مي‌خواست كه به نخست‌وزيري بروم. گفتم سپهبد رحيمي را كه مي‌خواستيد فرستادم. اظهار كرد: بلي، اينجاست. گفتم: ايشان هم فرماندار نظامي است و هم رئيس شهرباني كشور، به طوري كه اطلاع داريد كليه يگان‌هاي موجود نيروي زميني در تهران در اختيار فرمانداري نظامي است، هر دستوري داريد به ايشان بدهيد تا اجرا كند. موضوع مهم، مشكلات نيروهاي مسلح مي‌باشد كه با فرماندهان مشغول بررسي آنها هستيم، تا ببينيم چه مي‌شود كرد؟ چيزي هم به خاتمه شورا نمانده و فكر نمي‌كنم زياد طول بكشد. به محض اتمام جلسه به نخست‌وزيري خواهم آمد.
پس از مراجعت به اطاق شورا سپهبد حاتم جانشين رئيس ستاد بزرگ ارتشتاران چنين اظهار كرد:
«به طوري كه تيمساران ملاحظه مي‌كنيد با توجه به آخرين وضعيت خصوصي يگان‌ها كه فرماندهان نيرو تشريح كردند به عللي كه همه مي‌دانيم، ارتش در موقعيت خاصي قرار گرفته است كه نيروها بنا به اظهار فرماندهانشان قادر به انجام عملي نمي‌باشند. از طرف ديگر اعليحضرت تشريف برده‌اند و بنا به اظهار نخست‌وزير مراجعت نمي‌كنند. ماههاست كه امور كشور تعطيل است. آيت‌الله خميني خواهان جمهوري اسلامي است. تمام ملت ايران هم عملاً در اين مدت نشان داده‌اند كه پشتيبان ايشان و خواستار جمهوري اسلامي هستند. آقاي بختيار هم با توجه به اظهاراتش در مجلسين و حتي اظهارات ديروز در مجلس سنا، و همچنين مصاحبه‌‌هايش مي‌خواهد جمهوري اعلان كند ولي طرفداري در بين مردم ندارد! آنچه كه به نظر مي‌رسد اختلاف در اين است كه اعلام جمهوري در كشور به وسيله كي و چگونه صورت بگيرد. در كشور تركيه از اين موارد پيش آمده كه بين احزاب اختلاف شديد ايجاد شده كه در نتيجه امور كشور به حال وقفه درآمده. ارتش خود را كناركشيده و اعلام نموده است كه در سياست دخالت نمي‌كند و از ملت پشتيباني مي‌نمايد. پيشنهاد من اين است كه در اين مناقشه سياسي هم ارتش خود را كنار كشيده و مداخله ننمايد.»
اظهارات و پيشنهاد سپهبد حاتم با توجه به اوضاع بحراني آن روز كشور و نيروهاي مسلح شاهنشاهي و توضيحات فرماندهان نيرو و رؤسا درباره حوادث و وقايع نيروها و امكانات آنها مورد استقبال و تأييد فرماندهان و رؤساي سازمان‌هاي نيروهاي مسلح و ادارات كه در جلسه حضور داشتند، قرار گرفت.
در اين موقع لازم ديدم اوامر اعليحضرت را به تيمساران يادآوري كنم. اظهار كردم: به طوري كه چند روز قبل كه غالب تيمساران حضور داشتند بيان نمودم، اعليحضرت علاوه بر دستور جلوگيري از خونريزي كه هميشه بر آن تأكيد مي‌نمودند، در جلسه‌اي با حضور نخست‌وزير و فرماندهان نيروهاي سه‌گانه، پشتيباني ارتش از دولت قانوني را امر فرموده‌اند و علاوه بر اين دو نكته، در يكي از جلسات شرفيابي «حفظ فرموده‌اند و علاوه بر اين دو نكته، در يكي از جلسات شرفيابي «حفظ تماميت و وحدت ارتش شاهنشاهي» را نيز تأكيد كرده و اضافه نمودند كه در اين مورد به وزير جنگ هم اوامري فرموده‌اند. ارتشبد شفقت وزير جنگ اظهارات مرا تأييد نمود.
سپهبد حاتم اظهار كرد: «قطعاً منظور اعليحضرت در مورد پشتيباني ارتش از دولت تا موقعي بوده كه نخست‌وزير پشتيبان قانون اساسي باشد، نه خواهان جمهوري. حالا كه آقاي بختيار مانند مخالفين مي‌خواهد جمهوري اعلام كند، بنابراين ارتش ديگر وظيفه ندارد از ايشان پشتيباني كند». سپس اضافه نمود: «از طرف ديگر به طوري كه فرماندهان اظهار مي‌كنند در وضعيت فعلي ارتش عملاً قادر به پشتيباني نمي‌باشند، و خيلي دير شده است. ادامه وضعيت ارتش به اين صورت هم نتيجه‌اي جز ادامه خونريزي بيهوده ندارد، به همين دليل است كه پيشنهاد كردم ارتش بي‌طرفي خود را اعلان نمايد.»
سپهبد حاتم در دفاعيات خود نيز چنين گفت: «گفتم بايد ما به ملت بپيونديم و اعلان همبستگي كنيم تا به اين برادركشي خاتمه داده شود، چون ديگر شاه به مملكت برنمي‌گردد و ما بايد براي بقاء ارتش و نگهداري آن تلاش كنيم.»
سپهبد ربيعي نيز در دفاعيات خود در اين مورد چنين مي‌گويد: «... از كساني كه خيلي آتشين صحبت كردند سپهبد حاتم بود؛ يكي سپهبد خلعتبري و ديگري معاون پارلماني وزارت جنگ...، موضع حاتم به عقيده من جانبداري از رفتن بختيار بود و مي‌گفت بايد برود... معاون پارلماني وزارت جنگ هم... موضع حاتم را دنبال كرد و خيلي هم خوب صحبت كرد و خيلي داغ. كسي كه اول جانشين طوفانيان بود. البته اين را جهانباني هم گفت، ما بارها گفتيم.»
سپهبد فيروزمند معاون ستاد بزرگ ارتشتاران اظهار نمود: «من هم به منظور جلوگيري از خونريزي بيهود با پيشنهاد سپهبد حاتم موافقم ولي با توجه به خواسته اكثريت پرسنل نيروهاي مسلح عقيده دارم كه لازم است با ملت ايران همبستگي اعلام شود.»
سپهبد فيروزمند در دفاعيات خود نيز گفت: «در روزهاي آخر بالاخص بعد از تاريخ رفتن شاه ما احساس مي‌كرديم كه ديگر زمينه براي ادامه سلطنت از بين رفته است.»
سپهبد معصومي نائيني معاون پارلماني وزارت جنگ، پس از تشريح وضع بحراني كشور و احساسات مردم اظهار داشت: «اعليحضرت از كشور خارج شده‌اند، آنچه روشن است اين است كه مراجعتي هم در بين نيست. ملت ايران مدت‌ها است يكپارچه نشان داده‌اند كه طرفدار و خواستار آيت‌الله خميني هستند و كسي طرفدار دولت آقاي بختيار نمي‌باشد. مملكت دارد از بين مي‌رود. آقاي بختيار هم در اين مدت عملاً نشان داده كه در مقابل اراده ملت ايران قادر به عملي نيست. بنابراين من هم عقيده دارم كه براي جلوگيري از خونريزي و خاتمه دادن به اين وضعيت ناگوار اعلان همبستگي شود.»
سپهبد خلعتبري معاون اطلاعاتي فرمانده نيروي زميني شاهنشاهي ضمن تأييد پيشنهاد سپهبد حاتم اظهار كرد:
«به طوري كه گفته شد آقاي بختيار هم در تمام اين مدت تلاش كرده است كه جمهوري اعلان كند. همه مي‌دانيم كه ايشان به هيچ‌وجه طرفداري بين مردم و پرسنل نيروهاي مسلح ندارد. به همين جهت من هم عقيده دارم كه با ملت اعلان همبستگي شود.»
سپهبد حسين جهانباني معاون پرسنلي فرمانده نيروي زميني شاهنشاهي، ضمن موافقت با پيشنهاد سپهبد فيروزمند اضافه نمود: «بيش از يك ماه است كه بارها ما در نيروي زميني گفتيم بايد همبستگي اعلام كنيم ولي توجه نكردند.»
ارتشبد جعفر شفقت وزير جنگ، ضمن موافقت با پيشنهاد سپهبد حاتم اظهار كرد:
«بايد ارتش را حفظ و از متلاشي شدن آن جلوگيري كنيم.» ارتشبد حسين فردوست رئيس دفتر ويژه اطلاعات پس از تأييد پيشنهاد سپهبد حاتم اضافه نمود:
«به نظر من هم دير شده است.»
پس از صحبت و اظهار نظر چند نفر ديگر از تيمساران كه عده‌اي از آنها طرفدار اعلان «بيطرفي» و تعدادي ديگر موافق اعلام «همبستگي» بودند، اظهار كردم: حالا كه با توجه به اظهارات فرماندهان نيرو و وضعيت نيروهاي مسلح و امكانات آنها پيشنهاد سپهبد حاتم مورد توجه تيمساران قرار گرفته و به منظور جلوگيري از خونريزي و حفظ تماميت ارتش عده‌اي طرفدار اعلان بي‌طرفي و تعدادي ديگر خواهان اعلان همبستگي هستند، دو نكته را يادآوري مي‌كنم: اولاً به طوري كه تيمساران اطلاع داريد برابر قوانين و مقررات، ارتش حق دخالت در سياست را ندارد. ثانياً با توجه به اوامر اعليحضرت در مورد حفظ وحدت و تماميت ارتش بهتر است كه وحدت نظر باشد. تيمساران هر نظري داريد بيان كنيد تا بحث شود، بلكه شورا به اتفاق آراء تصميم بگيرد.
پس از اظهارنظر و بحث چند نفر از جمله سرلشكر خسروداد فرمانده هوانيوز كه طرفدار اعلان همبستگي بودند، و سپهبد حاتم اظهار نمود: «تيمساران به قدر كافي اظهارنظر كردند، اگر تيمسار رياست ستاد اجازه مي‌دهيد رأي گرفته شود.» رأي گرفته شد. «بي‌طرفي ارتش» به اتفاق آراء مورد تصويب فرماندهان و رؤساي ادارات و سازمان‌‌هاي نظامي قرار گرفت.
بعد از قرائت مجدد صورتجلسه و توافق نظر در متن اعلاميه ارتش به شرح زير، فرماندهان و رؤسا آن را تأييد و امضا نمودند:
«اعلاميه ارتش: ارتش ايران وظيفه دفاع از استقلال و تماميت كشور عزيز ايران را داشته و تاكنون در آشوب‌هاي داخلي سعي نموده است با پشتيباني از دولت‌هاي قانوني اين وظيفه را به نحو احسن انجام دهد. با توجه به تحولات اخير كشور، شوراي عالي ارتش در ساعت 30/10 روز 22 بهمن 1357 تشكيل و به اتفاق تصميم گرفته شد كه براي جلوگيري از هرج و مرج و خونريزي بيشتر بيطرفي خود را در مناقشات سياسي فعلي اعلام كند و به يگان‌هاي نظامي دستور داده شد كه به پادگان‌هاي خود مراجعت نمايند. ارتش ايران هميشه پشتيبان ملت شريف و نجيب و ميهن‌پرست ايران بوده و خواهد بود و از خواسته‌هاي ملت شريف ايران با تمام قدرت پشتيباني مي‌نمايد.»
و اين نامه در بعد از ظهر روز 22 بهمن از راديو قرائت شد و...



منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 52
به نقل از: اعترافات ژنرال،
خاطرات ارتشبد عباس قره‌باغي
نشر ني، 1365، صص 362-349



 
تعداد بازدید: 1119


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: