24 اسفند 1390
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی، پایاننامه کارشناسیارشد هما اسدی با عنوان «بررسی مولفههای اصلی در گفتمان سیاست خارجی محمدرضا پهلوی» زیر نظر دکتر فرهاد ساسانی (استاد راهنما)، میرزاباقر علیاننژاد (استاد مشاور)، دکتر فرزان سجودی (داور خارجی) و دکتر فریبا قطره (داور داخلی) نوشته و 24 بهمن 1390 از آن دفاع شد و نمره عالی (20) را کسب کرد.
این دانشجوی دانشگاه الزهرا(س) در نگارش پایاننامه خود از منابع بخشهای مختلف دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، بخصوص کتابخانه تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی و واحد زبانهای خارجی این دفتر استفاده کرده است.
وی در چکیده پایاننامه یادآور شده که «این پژوهش توجه خود را معطوف به چگونگی کارکرد برجستهسازی و حاشیهرانی در گفتمان سیاست خارجی شاه ساخته و از این طریق هم هویتهای «خودی» و «دیگری» و هم نشانههای هژمونیک شده و غالب در گفتمان شاه را مشخص میکند. در این پژوهش مشخص شده است قطببندی هویتی در گفتمان شاه دو گانه نبوده بلکه به صورت پیوستاری بوده که دارای قطبهای میانی نیز هست. آمریکا، سازمان ملل متحد و ملتهای جهان هویتهای ثابت خودی در این پیوستار بوده در حالی که محمد مصدق، جمال عبدالناصر، کمونیسم، حزب توده و استعمار (بدون اشاره به نام کشورهای خاصی) هویتهای ثابت دیگری هستند. شوروی و اسرائیل نیز قطبهای بینابین این پیوستار هستند.»
در این پژوهش 3 محور نفت، جهان عرب و کشورهای بلوک شرق در سیاست خارجی محمدرضا پهلوی به عنوان هدفهای جزیی در نظر گرفته شده و پس از بررسی سابقه تاریخی این سیاست در منابع مکتوب و پژوهشهای گفتمانی مرتبط با این موضوع، این نتیجه به دست آمده که «فقط یک پژوهش گفتمانی درباره سیاست خارجی شاه صورت گرفته است که آن هم به صورت مختصر و در قالب یک فصل از کتاب به موضوع پرداخته است.»(ص 47)
به این ترتیب هما اسدی ارزش خاص پژوهش خود را یادآور میشود و مفاهیم برجسته شده و به حاشیه رانده شده در 35 متن از حرفهای شاه درباره سیاست خارجی در دوران سلطنتش در فاصله زمانی سالهای 1320 تا 1356 را در قالب رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد.
در ادامه عناصر و چارچوبهای گفتمان سیاست خارجی شاه در قالب جمع بندیها و نمودارها آشکار شده و به عنوان نمونه یکی ار نتایج چنین است: «از سال 1353 تا 1356 تاکید شاه بیشتر بر قدرت ایران و برجستهسازی این مفهوم است. در این دوران توان نظامی ایران از لحاظ سلاح عمومی بالا رفته و سیاست این دوران را میتوان سیاست «قدرتمدارانه» نامید.»(ص188)
نمونه دیگر این است که «شوروی و اسرائیل تا حول و حوش سال 1340 برای شاه ابژه ناامنی است. اما با وجود این احساس ناامنی، شوروی هرگز قطب «دیگری» نمیشود. شاه در طول این دوران هیچگاه از ارجاع مشخص و مستقیم به شوروی استفاده نمیکند و بیشتر مواقع از طریق ارجاع نامشخص، به ویژه به روزنامههای چاپ این کشور، کنشهای آن کشور را برجسته میکند. [همچنین] شاه در رابطه با اسرائیل به گونهای عمل میکند که گویی نمیخواهد مشخص سازد در کدام قطب [خودی، دیگری، میانی] قرار دارد و از سوی دیگر اظهار میدارد رابطهاش با اسرائیل را قطع نخواهد کرد و نفت مورد نیاز این کشور را تامین میکند.»(ص 195)
پایاننامه کارشناسیارشد هما اسدی با عنوان «بررسی مولفههای اصلی در گفتمان سیاست خارجی محمدرضا پهلوی» با استفاده از بیش از 50 منبع و ماخذ در 220 صفحه نوشته شده است.
تعداد بازدید: 1284