24 اسفند 1390
انتقال عتيقهجات سرقتي با بستهبندي ديپلماتيك به آمريكا
نوشته حاضر گزارشي از فعاليتهاي غيرقانوني «آرتور پوپ» آمريكايي دلال اشياي عتيقه در ايران است. وي كه روابط نزديكي با حكومت پهلوي و به ويژه شخص رضاشاه داشت در سالهاي حكومت او توانست عتيقهجات فراواني را با روشهاي غيرقانوني از ايران خارج و به آمريكا انتقال دهد.
«والاس موري» كاردار آمريكا در تهران در گزارشي به وزارت خارجه كشورش با تأكيد بر اينكه پس از موضوع كشمكش بر سر امتياز نفت، هيچ اتفاقي به اندازه اين كار (انتقال اشياي عتيقه از ايران به آمريكا) داراي اهميت نيست به انتقال بستهبندي ديپلماتيك در 20 خرداد 1304 از ايران به آمريكا اشاره ميكند و راجع به آن چنين مينويسد:
«من اين افتخار را دارم كه چيزهايي را كه آقاي پوپ در اين سفارتخانه گذاشتهاند و درخواست كردهاند من از طريق بسته رسمي سفارت ارسال كنم، به آمريكا بفرستم. من مطلع شدهام كه اين اشيا براي موزههاي مشخصي در آمريكا خريداري شدهاند و احتمال دادم كه وزارت امور خارجه بخواهد قبل از اتخاذ تصميم در مورد معافيت اين اشيا از عوارض گمركي ابتدا با آقاي پوپ تماس بگيرد. اين چيزها شامل يك جلد قرآن متعلق به قرن شانزدهم و يك پارچه ابريشمي زربافت بود. اين دو شيء از اماكن متبركهاي كه پوپ اجازه ورود به آنها را داشته، دزديده شدهاند. بايد اضافه كنم كه من با توجه به درخواست آقاي پوپ از دولت ايران اجازه صادرات معاف از گمرك انبوهي از آثار باستاني و گنجينههاي هنري را گرفتهام. در شرايط عادي چنين اشيايي بايد اول در وزارت ماليه بازرسي شوند و حق گمرك آنها پرداخت شود. دولت ايران علاقة زيادي به همكاري با آقاي پوپ در زمينه توجه جديتر به هنر اسلامي در آمريكا نشان داده است و اميد است كه مقامات گمرك آمريكا كمكهاي لازم را در اين زمينه مبذول دارند.»
موري اين سئوال اساسي را نميپرسد كه: چرا اين دو شيء از راههاي عادي فرستاده نشدند؟ فرستادن دو شيء ديگر براي پوپ كه تا آن زمان انبوهي از آثار را فرستاده بود، تفاوت چنداني نداشت مگر اين كه اين اشياء از راههاي غيرعادي به دست آمده باشند. با توجه به ارتباطات بعدي وزارت امور خارجه و وزارت خزانهداري آمريكا، مسلم است كه آمريكاييها زير پوشش بسته ديپلماتيك اين آثار را از ايران خارج كردهاند. در 26 مرداد 1304 جي باتلر رايت، معاون وزارت امور خارجة آمريكا، آن دو شيء را براي ترخيص گمركي به وزارت خزانهداري فرستاد. در سوم شهريور 1304 وزارت خزانهداري اعلام كرد كه اشيا از گمرك معاف شده و بلافاصله براي آقاي پوپ در شيكاگو فرستاده شدهاند.
درست در همان موقعي كه پوپ اين دو شيء را دريافت كرد، محمولة آثار باستانياي كه موري اجازه خروج آن را از ايران دريافت كرده بود، در مرز ايران در كرمانشاه توقيف شده بود. در تاريخ دوم مهر 1304 تلگرامي از پوپ به موري رسيد كه در آن آمده بود: «اشيا با گذشت زماني طولاني هنوز در كرمانشاه هستند. آيا سفارت ميتواند كمك كند. پوپ.»
وزارت امور خارجه آمريكا بلافاصله به كاردار جديد، كوپلي آموري پسر دستور داد تا مسئله را پيگيري كند: «پوپ از پاريس تلگرامي در مورد تأخير طولاني ترخيص اشياي خريداري شده براي موزه شيكاگو فرستاده كه به صورت خلاصه نوشته شده است. فوراً رسيدگي و گزارش كنيد.» آموري سه روز بعد پاسخ داد: «دليل تأخير در خروج اشيا از كرمانشاه بيتوجهي حملكنندگان نسبت به بازرسياي است كه در اين مكان براي همه آثار باستاني وجود دارد... ماجرا به زودي حل و فصل ميشود.» در پيغامهاي بعدي آموري به جزئيات «توقيف اشياي متعلق به آقاي پوپ ميپردازد.» گزارش آموري همچنين اين مسئله را كه چرا اين دو شيء آقاي پوپ از طريق بسته ديپلماتيك فرستاده شدهاند روشن ميكند. آموري گزارش ميدهد «نمايندگان آقاي پوپ محموله را بدون در نظر گرفتن اين قانون كه همه آثار باستاني صادراتي بايد به وسيله نمايندگان وزارت معارف مورد بازرسي قرار بگيرند ارسال كردهاند. هدف اين قانون جلوگيري از خروج اشيايي است كه از مجموعههاي سلطنتي يا دولتي دزديده شدهاند؛ يا آنهايي كه به دليل ارزش فوقالعادهشان جزء داراييهاي ملي هستند. من ميتوانم به وزارت امور خارجه اطمينان دهم كه سفارت همه تلاش خود را در طول سه ماه براي خروج اين محموله انجام داده است.» پوپ قبل از خروج از ايران، دكتر ساموئل ام. جردن مدير مدرسه ميسيونرهاي آمريكايي در تهران را به عنوان نماينده خود برگزيده بود. جردن اين اطلاعات را به آموري منتقل كرد:
«بالاخره چند روز بعد هنگامي كه با دكتر جردن در مورد تأخير غيرقابل توضيح مقامات صحبت ميكرديم او براي اولين بار به من گفت كه در صحبت با مسئولان وزارت معارف دريافته كه آقاي پوپ اشيايي را خريداري كرده است كه نه در فاكتورهاي محمولة كرمانشاه هستند و نه در اشياي اندكي كه هنگام خروج از ايران با خود برده است. دكتر جردن گفت: «متأسفانه آقاي پوپ اشيايي را بدون آگاهي مقامات ايراني از كشور خارج كرده است.» اين روند با موافقت وزارت معارف نبوده؛ چون آنها مأموران مخصوصي براي رديابي اشيايي كه مخفيانه از مجموعههاي عمومي مفقود شدهاند دارند. دكتر جردن نظر خود را به اين صورت بيان ميكند كه اين مأموران ليستي از اشياي خريداري شده توسط آقاي پوپ تهيه كردهاند و قرار است اشيايي را كه آقاي پوپ به آنها اشارهاي نكرده ولي هماكنون در محمولة كرمانشاه هستند پيدا كنند. اين امر ميتواند توضيح مختصري براي رفتار غيرمسئولانه مقامات ايراني با نمايندگان سفارت باشد.»
آموري در ملاقات بعديش با وزير امور خارجه قول داد كه با همكاري وزارت معارف همه تلاشش را به كار گيرد تا هر چه زودتر اقدامات لازم انجام شود. آموري در پايان گزارش اين چنين ميآورد: «سفارت آمريكا موضوع را دنبال ميكند تا بالاخره محموله را از ايران خارج كند.» با وجود مداخلة سفارت آمريكا، محموله به مدت 14 ماه تا 14 تير 1305 در توقيف ماند. اين تأخير موجب اعتراض شديد پوپ شد. پوپ در نامهاي به موري در تاريخ 15 مرداد 1305 مينويسد: «در اشيايي كه بالاخره از كرمانشاه خارج شدند چيزهايي متعلق به من و پتن وجود داشت. من براي اين اشيا تقاضاي غرامت نميكنم، ولي دكتر جردن به من گفت كه همه محموله بدون پرداخت گمركي خارج ميشود و اگر چنين شود منصفانه است. ارزش اين محموله كه بدون هيچ دليلي براي دريافت هزينه توقيف شد، حدود 12000 دلار است. فاكتورها همه نادرست بود و اين تأخير براي من خسارات زيادي داشت. فقط بهرة اين پول حدود 800 دلار است.»
تلاشهاي زننده پوپ در گزارشي از هافمن فيليپ، وزيرمختار آمريكا به خوبي ذكر شده است. ظاهراً فعاليتهاي مشكوك پوپ شامل فريب يك دلال عتيقه در ايران نيز بوده است. فيليپ اينگونه گزارش ميدهد:
«با توجه به گزارشهايي كه در مورد فعاليتهاي فزايندة آقاي پوپ، موزهدار مشاور در هنر اسلامي در مؤسسه هنر شيكاگو، در زمينة امور باستانشناسي و فرهنگي ايران و آمريكا به اين سفارت رسيده است، من اين افتخار را دارم كه به خاطر علاقة احتمالي وزارت امور خارجه آمريكا در اين زمينه، به اطلاعاتي كاملاً سري در مورد واقعهاي كه در ارتباط با ديدار آقاي پوپ از تهران رخ داده است اشاره كنم.
چند ماه پيش آقاي آموري، انبوهي از آثار باستاني متعلق به آقاي آنتوان آپكار را بررسي كرده است. آپكار شهروند آمريكايي ساكن تهران است كه در طول بيست سال گذشته در كار خريد و فروش آثار باستاني بوده و اشيا را به نماينده يا شريكي در پاريس ميرسانده است.
وقتي آقاي آموري قصد عزيمت كرد، آقاي آپكار براي اشاره به مسئلهاي شخصي اجازه خواست. سپس او به آموري كاغذي نشان داد كه در آن ليستي از اشيايي بود كه در كنار آنها نوشته شده بود «قيمتهاي تهران». به نظر ميآيد كه آقاي پوپ اين اشيا را كه متعلق به آقاي آپكار است با خود برده و تلاش كرده تا قيمتهاي ذكر شده را بيابد و به آقاي آپكار قيمتهاي تهران را به علاوة پنجاه درصد مازاد بپردازد. زير اين موافقتنامه را آقاي پوپ و آپكار امضا كردهاند. آپكار اظهار كرده كه آقاي پوپ هيچ بيعانهاي براي اين اشيا به او نداده است. قيمت تمام شده بر اساس قيمتهاي تهران حدود 1900 تومان ميشده است.
آقاي پوپ همچنين براي موزه هنر شيكاگو اشياي ديگري را به قيمت 1354 تومان خريداري كرده كه براي آنها 1500 تومان به آپكار داده است. با توجه به اين كه آپكار نامهاي از پوپ دريافت نكرده، نامهاي براي او در 14 سپتامبر 1925 نوشته است. آپكار نسخهاي از اين نامه را به آقاي موري نشان داد كه نه شكايت و نه تقاضا براي پرداخت بود بلكه يادآوري ميكرد كه آپكار ميخواهد خبري از آقاي پوپ بگيرد. آپكار بيان كرده بود كه هيچ پيامي از پوپ دريافت نكرده است. من اين شرايط را به دكتر جردن از كالج آمريكا كه نماينده پوپ در اينجاست منتقل كردم. نتيجتاً دكتر جردن از پوپ 500 تومان براي «پرداخت به آپكار» دريافت كرد. ولي اشارهاي نشده بود كه اين مبلغ پرداخت ثانوي از حساب موزة شيكاگو است يا از طرف خود پوپ است.
در حالي كه آقاي پوپ براي اجازه خريد همه اشيايي كه با خود برده از سفارت كمك ميخواهد، وزارت امور خارجه به اين نتيجه رسيده كه معاملة او با آپكار هم نشانة بيدقتي او در تجارت است و هم ضعف در قوة تمييز و قضاوت او را نشان ميدهد و همة اينها عدم علاقة او به روابط فرهنگي بيشتر بين ايران و آمريكا را ميرساند.»
منبع: تاراج بزرگ، دكتر محمدقلي مجد، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي،
صص 58 تا 64
منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 56
تعداد بازدید: 968