27 اسفند 1390
ساواك در خارج از كشور
ساواك براي خارج از كشور بودجه عظيمي داشت. به علاوه از طريق وزارت خارجه شبكه وسيعي ايجاد كرده بود، آمد و رفت ايرانيان به خارج به طور كامل تحت كنترل ساواك بود گاهي اين كنترل موجب اعتراض مقاماتي از كشورهاي خارج شده است.
بررسي سناي امريكا نشان داد پنج كشور خارجي كه در امريكا در مبارزه با مخالفين دولت خود تجسس داشتند عبارت بودند از: فيليپين، تايوان، شيلي، اسرائيل و ايران. روش اين مبارزه اعزام گروه گرم (مقصود تروريست) بوده است. سناي آمريكا افشا كرد كه شاه مخلوع طي سه سال آخر دوران قدرتش بارها به مقامات امريكايي گفته بود كه اگر از فعاليتهاي جاسوسان ايراني در آمريكا جلوگيري كنند او هم متقابلاً مأمورين سيا را از ايران بيرون ميكند. ريچارد هولمز سفير آمريكا در ايران به سال 76 ونيز ويليام سوليوان سفير آمريكا در ايران اين اخطارها را به واشنگتن اطلاع دادند هولمز تلگرافي به كيسينجر در سال 76 نوشت كه در مورد فعاليت جاسوسان شاه در آمريكا نگهداشتن جانب احتياط ضرورت دارد، زيرا ما در اينجا در يك محيط اطلاعاتي و جاسوسي بسر ميبريم و آسيبپذير هستيم. ساواك ايران طي 15 سال همكاري محرمانه كه با اداره آگاهي فدرال آمريكا داشت فعاليتهاي سياسي غير ديپلماتيك (امنيتي و پليسي) خود را در آمريكا همواره گسترش داد. (به مقالة فعاليت جاسوسي رژيم شاه در آمريكا، روزنامه اطلاعات 5 شهريور 58 مراجعه شود).
با وجود آنكه كنترل رفتار ايرانيان مقيم كشورهاي خارجي بعضاً با اعتراضات دولت مواجه شده، معالوصف، ساواك همواره از هدايت سازمان «سيا» بهرهمند بوده و اين دو سازمان به هم كمك متقابل ميكردند.
رئيس سيا «استانلي ترنر» در تاريخ 1977 ميگويد: «براساس موافقتنامه دوجانبه امنيتي در سال 1959 بين ايران و ايالات متحده نوعي موافقت ضمني در مورد عمليات ما در كشور شما و بالعكس بين دو دولت وجود دارد ما موافقيم كه در مورد مطالب امنيتي مورد توجه هر دو كشور اطلاعاتي ردوبدل كنيم... سازمان سيا در اين مسايل بسيار بيدار بوده است. و شاه هم طي مصاحبه بامايك ولاس در اكتبر 76 در مورد اينكه مأمورين ساواك در آمريكا با آگاهي و تأييد مقامات امريكايي به فعاليت مشغولند موجب شد تا يك مشاور رئيس جمهور و يك سخنگوي كاخ سفيد و يك رئيس سازمان سيا دروغگو جلوه كنند. كيسينجر در آن تاريخ طي يك مصاحبه مطبوعاتي (... كيسينجر مشاور رئيس جمهور بود) اين طور جواب داد: اين صحت ندارد كه ايالات متحده از عمليات مأمورين اطلاعاتي ايران در خاك آمريكا يعني جاسوسي و آزار مخالفين كه در آمريكا زندگي ميكنند بياطلاع است». و اعلام كرد كه كميتهاي در كاخ سفيد مأمور رسيدگي به اين جريانات خواهد شد. 12 روز بعد الفردال اترتون معاون كيسينجر به ملاقات اردشير زاهدي رفت و به او اعلام داشت امريكا هيچ نوع عمل غيرقانوني ساواك را در آمريكا تحمل نميكند سپس سخنگوي كاخ سفيد اعلام داشت هيچ دليلي مبني بر صحتهاي تهمتهاي وارده در مورد اعمال غيرقانوني وجود ندارد و سفارت ايران به ما اطمينان داده كه هيچكدام از مقامات ايراني مرتكب چنين اعمالي نميشوند. توضيح رسمي شاه اشتباه كرده است (اطلاعات 8 اسفند 57) ساواك گاهي از متخصصان خارجي بازنشسته هم استفاده ميكرد. در ميان بيگانگاني كه پليس سياسي شاه (ساواك) را راهنمايي ميكردند (فريتز كاتسمان» يكي از فرماندهان قديمي گارد حمله آلمان هيتلري بود كه در زمان اشغال اوكرائين از طرف نازيها رياست پليس شهر لوف را به عهده داشت و مسؤول كشتار يهوديان بسياري از مردم گاليسي شرقي بود. چنين آدمي روشهاي عملي دستگيري و تعقيب و شكنجه را به مأمورين ساواك آموخت. (ايران بر ضد شاه صفحه 147) وزارت امورخارجه و سفارتخانههاي ايران در خارج از كشور، پايگاه اصلي ساواك بودند.
خلعتبري وزيرخارجه رژيم شاه در بازجويي خود در مورد نفوذ ساواك در وزارت خارجه مينويسد: «... ساواك پيوسته سعي داشته است كه نفوذ خود را از راههاي مختلف در تمام قسمتهاي وزارت خارجه بگستراند و براي اين منظور به وسيله مأمورين رسمي شناخته شده و مأموران مخفي و اداره حفاظت و سفيران ساواكي و مستخدمين جزء و كارشناسان در رشتههاي مختلف اقدامات خود را انجام دهد. ساواك در همه نمايندگيها داراي دو يا سه نوع مأمور بود:
1ـ يك يا چند مأمور كه با اطلاع وزارت امورخارجه از تهران اعزام ميشدند اينها تحت پوشش وزارت خارجه بودند و به دولت محل به عنوان عضو رسمي و سياسي نمايندگي معرفي ميشدند.
2ـ يك يا چند مأمور مخفي شناخته نشده كه با سمت و تحت عنواني در نمايندگي به خدمت مشغول بودند اينها ممكن است از كارمندان رسمي (اداري يا سياسي) وزارت خارجه باشند كه مخفيانه با ساواك همكاري داشتند و يا ممكن است از ايرانيان يا افراد محلي باشند كه به عنوان «كارمند محلي» نمايندگي انتخاب ميشدند.
3ـ يك يا چند كارمند جزء محلي مانند راننده يا پيشخدمت ايراني يا محلي ( از صورت مجلس تحقيقات از خلعتبري مورخ 18/1/57).
محمدتقي جوان رئيس ساواك شيراز در دادگاه انقلاب اسلامي بسياري مطالب در مورد اقدامات ساواك در خارج كشور با كمك سازمان امنيت كشورهاي ديگر از جمله آلمان، تركيه، اسرائيا، عمان بيان كرد و توضيح داد كه چگونه مأمورين ساواك در سازمانهاي دانشجويي خارج از كشور وارد ميشوند. وي كه از سال 50 دبير اول سفارت ايران در بن بود اعتراف داشت كه ساواك با اسرائيل مرتباً در تماس بوده و خودش چندين مرتبه به اسرائيل مأموريت داشته است و مسؤول هماهنگ كردن كارهاي ساواك در خارج بوده است (كيهان فروردين 58 جريان دادگاه). اعزام افسران و افراد وابسته به ساواك به عناوين مختلف و از جمله آموزش، از برنامههاي اصلي رژيم شده بود. در پايان دهه 1950 نظاميان و اشخاص كشوري هم به اسرائيل اعزام شدند تا از تجارب موساد استفاده برند... روابط بين موساد و ساواك برقرار و محكم گرديد اين دو سازمان مخصوصاً در زمان جنگ يمن عليه مصر ناصري همكاري ميكردند... از 1960 اردن مركز عمليات ساواك عليه كشورهاي خاورميانه عربي گرديد. با وجود كمك اسرائيليها ساواك وابسته به سيا بود. سيا 50 مأمور رسمي در ايران داشت ولي صدها نفر ديگر كه غالباً تكنسين بودند به طور قراردادي به نفع سيا كار ميكردند براي اين امريكاييها كمك ميكردند كه امنيت داخلي كشور حفظ گردد. آمريكا براي مقابله با شورش 1978 براي همين يك سال 50 هزار بمباشكآور، 356 هزار ماسك ضد گاز و 4300 تپانچه به ايران تحويل داده است! (روزنامه اينترنشنال هرالد تريبون، مورخ 14 ژوئيه 1978).
گزارش مأمورين ساواك از نظريات سازمانهاي بينالمللي مثل صليب سرخ و عفو بينالملل باعث ميشد كه نمايندگان اين سازمانها از ورود به اين كشور منع گردند. خلعتبري ميگويد: «.... هنگامي كه در روزنامهها و سازمانهاي مختلف در كشورهاي جهان دربارة تعداد زندانيان سياسي در ايران و شرايط زندانها و رفتار غيرانساني با زندانيان سياسي مقالاتي منتشر و اعلاميههايي صادر ميگرديد كميته بينالمللي صليب سرخ خواستار شد كه براساس قراردادهاي بينالمللي از زندانهاي ايران بازديد و گزارش براي مقامات ايراني تهيه نمايد. وزارت خارجه با احترام به تعهدات بينالمللي با اين درخواست موافق بود اما ساواك مخالفت مينمود بالاخره نظر اينجانب مورد تأييد شاه قرار گرفت و به ساواك ابلاغ گرديد كه نمايندگان صليب سرخ را به زندانها راه داده و در اجراي تحقيقاتشان آزاد بگذارند در نتيجه سه هيأت به فاصله زمانهايي از زندانها ديدن نمودند». (از نوشته خلعتبري در بازپرسي در مورد رابطه با ساواك).
عمليات در خارج كشور مورد تأييد رؤساي جاسوسي غرب بود؛ به خصوص در خليج فارس، مصر و لبنان نمره خوب گرفته بود (نيوزويك 14 اكتبر 1974) زيرا در هيچ مورد يك مأمور ساواكي ايران به دام نيفتاد. در سالهاي 48 و 51 ساواك كردهاي بارزاني را به شورش عليه رژيم عراق وادار ساخت و روزنامهنگاران خارجي را براي تهيه گزارش از نقاط شورشي هدايت نمود و يك شبكه امنيتي براي حفاظت از بارزاني گسيل داشت («ايران، ديكتاتوري و توسعه» نوشته فردهاليدي - نقل از آيندگان 14 بهمن 57.)
منبع: ماهنامه الکترونیکی دوران - شماره 61
به نقل از:
تاريخ سياسي معاصر ايران
دكتر سيدجمالالدين مدني
دفتر انتشارات اسلامي، ج 2، صص 217 تا 220.
تعداد بازدید: 896