انقلاب اسلامی :: مروری بر زندگانی و مبارزات شهید راه انقلاب؛استاد مرتضی مطهری

مروری بر زندگانی و مبارزات شهید راه انقلاب؛استاد مرتضی مطهری

28 اسفند 1390

ابراهیم اسدی



با بررسی تاریخ انقلاب اسلامی ایران،می توان نظاره گر دلیری ها و جوانمردی های مردمانی بود كه خون خود را با عشق ،در راه آبیاری درخت اسلام تقدیم كردند.پیروزی این انقلاب بدون رهبری روحانیون و مراجع امكان پذیر نبود.یكی از مهمترین شخصیت ها ودانشمندانی كه همانند امام خمینی (ره)در عرصه ی علمی و عملی انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشت،شهید مطهری بود.استاد را می توان یكی از بنیان گذاران انقلاب اسلامی ایران و تفكراتش را به عنوان مبنای فكری انقلاب اسلامی ایران به حساب آورد.این نوشتار ،به گوشه ای از زندگی،مبارزات علمی و عملی و همچنین خلق وخوی استاد می پردازد.باشد كه ما نیز ادامه دهنده ی راه ایشان باشیم.


مروری كوتاه برزندگانی شهید مطهری:

مرتضی مطهری در 13بهمن 1299 در روستای فریمان( درخراسان) به دنیا آمد. به مادرش نوید داده بودند كه فرزندی به دنیاخواهی آورد كه به اسلام خدمات ارزنده می كند.[1] مرتضی چهارمین فرزند خانواده بود و پدرش از روحانیون مورد اعتماد خراسانی ها بود. وی پدری سحر خیز،متجهد و عاشق قرآن بود و این ویژگی ها را در درون فرزندش به ارث گذاشت.مرتضی از بهترین سواركاران آنجا به حساب می آمد.در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به فرا گیری ادبیات عرب،منطق و ... اشتغال ورزید. در سال 1315 برای تكمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد.در آن زمان ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ یعنی آیت الله سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته بودند.

«شهید مطهری تا سال های 22 و23 به آموختن ادبیات،منطق سطوح متوسط و عالی فقه،اصول اشتغال واز آن پس به تحصیلات اساسی و تحقیق و تحصیل رسمی علوم عقلی می پردازند.»[2]

شهید مطهری دارای اساتید ممتاز و معنوی بودند كه نقش به سزایی در شكوفایی شخصیتش ایفا كردند.وی به مدت 12 سال از محضر امام خمینی(ره)كسب فیض كرد و اخلاق ،فلسفه ی ملاصدرا و عرفان را از وی فراگرفت. وی از شاگردان مطرح امام به حساب می آمد كه علاقه ی امام را به خود جلب كرده بود.آیت الله بروجردی مهمترین استاد فقه و اصول وی به حساب می آمد..

مرتضی با شخصیت بزرگی آشنا شد(كه بعدها همه او را علامه طباطبایی می خواندند) و شروع به تحصیل فلسفه از محضر ایشان نمود.علامه كه در آن زمان هنوز برای همگان شناخته شده نبود چنان تاثیری در مرتضی گذاشت كه او را دلباخته خودش كردتا جایی كه مرتضی هرگاه از علامه نامی می برد بعد از آن, عبارت روحی فداه(جانم فدایش)را بر زبان می آورد. [3]از دیگر اساتید مطرح كه استاد از آن ها استفاد كرد می توان به میرزا مهدی آشتیانی،سید محمد حجت،آیت الله سید محمد محقق داماد و میرزا علی آقای شیرازی اشاره كرد[4]

شهید مطهری از امید های آینده ی اسلام بود.وی پس از آن كه از 1319-1331 درحوزه قم تدریس و درس می آموخت،در سال 1333 به عنوان استاد دانشگاه تهران شروع به تحصیل كردو جلد دوم كتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم را در این سال انتشار كرد.این كتاب در سال 1334 برنده ی جایزه سلطنتی شد.سال 1334 مقرن با همكاری ایشان با مجامع اسلامی وكانون های مذهبی از طریق هدایت امور و ایراد سخنرانی بود.در سال 1336 نیز شروع به همكاری با مجله وزین مكتب تشیع كردند و از سال 1337 به مدت 20 سال هر دو هفته یك بار سخنرانی داشتند[5].یكی از تالیفات استاد كه تعجب آور بود ،تالیف كتاب داستان راستان بود.شهید مطهری كه از اساتید مدعو دانشگاه تهران و از علمای طراز اول اسلامی بود چگونه می توانست شروع به نوشتن كتاب داستان نماید.پس از این كه این كتاب در سال 1344 برنده ی جایزه ی یونسكو شد و تاثیری كه داستان های آن در عبرت آموزی مردم دارد،محسوس تر شد، نقش با اهمیت آن آشكارتر شد.

وی اعتقاد راسخی به دین اسلام داشت و برای اسلامی كردن محتوای نهضت تلاش های ایدئولوژی بسیاری نمود. وی در تاسیس حسینیه ی ارشاد در سال 1346به همراه علی شاهچراغی و محمد همایون نقش اساسی داشت. البته حضور ایشان در این موسسه دوامی نداشت به طوری كه در سال 1349به دلیل اختلافاتی كه با اعضای هیئت مدیره داشت ،آن جا را ترك كرد.

مطهری در امر سازماندهی دین و مساله اصلاح طلبی در داخل، روحانیت و مرجعیت ، فعال بود و یكی از

نویسندگان كتاب «مرجعیت و روحانیت » (1340) پس از فوت بروجردی است. او همچنین سعی داشت كه بر تبلیغات و نگرشهایی كه جدایی اسلام و ایران را تشویق می كردند، با نگارش كتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران » پاسخ بدهد. مطهری در دفاع از جنبه های اعتقادی - اجتماعی اسلام ابایی نداشت كه در نقش مقاله نویس در مجله «زن روز» در دوران حكومت محمد رضا شاه ظاهر شود. این مجله در میان اهل دین، چهره موجهی نداشت، ولی مطهری در این مجله به مسائل زنان پرداخت. دو اثر مهم مطهری در امر حقوق زنان و چهره اجتماعی آنان «نظام حقوق زن در اسلام » و «مساله حجاب » است. مبارزه با الحاد و نفوذ اعتقادی ماركسیسم یكی دیگر از جنبه های كلامی مطهری را تشكیل می داد. «علل گرایش به مادیگری » یك بررسی آسیب شناسانه از نفوذ مادیگری در جامعه ایران است.شرح و توضیحات وی بر مجلدات اصول فلسفه و روش رئالیسم از استادش یعنی علامه طباطبایی، بخشی دیگر از فعالیتهای فلسفی - كلامی مطهری است.اثر یاد شده و همچنین «شرح بر منظومه » و آثاری از این دست، تلاشی ایضاح گرایانه در بعد فلسفی اندیشه اسلامی است.همچنین می توان به تفسیر برخی از سوره های قرآن نیز اشاره كرد.خلاصه باید اذعان داشت كه مطهری حجم عظیمی از آثار را در زمینه های مختلف بوجود آورد كه برای علاقمندان و پژوهشگران منبع كم نظیری از مباحث اسلامی و اجتماعی را رقم زده است. [6]

این انسان وارسته، به دلیل تشنگی سیری ناپذیر به بصیرت دینی، به توفیقات بی نظیری دست یافت كه توجه شخصیت های والای انقلاب را نیز به خود جلب كرده بود كه از این میان می توان به سخنان آیت الله خامنه ای و شهید باهنر اشاره كرد.
آیت الله خامنه ای نیز پیرامون حساسیت شهید مطهری نسبت به دین می فرمایند:

«تا سال 49 و 50 خیلی مسائل انحرافی در محیط مبارزه به چشم نمی خورد. وقتی كه منافقین دستشان را رو كردند و نوشته های ایدئولوژیك آنها كم كم پخش شد.مرحوم مطهری در معرفی اینها(مجاهدین) به امام نقش داشتند و خودشان آنقدر حساسیت نشان دادند تا عملاً كنار كشیدند و آن وقت، مجاهدین ایشان را متهم كردند به اینكه سازشكارند و اهل مبارزه نیستند و حال اینكه كنار كشیدن ایشان حساسیت ایشان را نشان می داد و موثر و مفید هم واقع شد و ایشان در آن موقع كار ایدئولوژیكشان را زیاد كردند و اثرش این بود كه در سه چهار سال بعد حقانیت حركت ایشان روشن شد و حركت صحیح اسلامی دوبار از سال 54 روبه رشد رفت و كم كم خط امام تبلوریافت.» [7]

شهید باهنر پیرامون استاد مطهری و نقش در پاسداری از اسلام می فرماید:« استاد بزرگوار عمدتاً پاسدار اسلام بود و هوشیار در برابر اسلام. یادم نمی‏رود یك كتابی را وی شنیده بوده كه این كتاب منتشر شده (من اسم آن كتاب را نمی‏برم چون ترویج از یك كتاب باطل است) ایشان می‏گفت: كه این كتاب را از هر جا كه هست برای من پیدا كنید ما مامور شدیم برای اینكه بگردیم و این كتاب را پیدا كنیم. گشتیم و بالاخره یك نسخه پیدا كردیم آن نسخه‏ای كه به دست ما رسید منحصر به فرد بود، 400 صفحه بود. من با زحمت زیادی دو نسخه فتوكپی از آن گرفتم و یك نسخه خدمت ایشان بردم و یك نسخه پیش خود من ماند. شاید بیست روز بیشتر نگذشت، ایشان فرمودند: با این كتاب چه كردی؟ گفتم : من هنوز گذاشته‏ام ان شاء الله وقت كنم مطالعه كنم. بعد دیدم ایشان تمام این كتاب را خوانده فصل به فصلش را تحلیل كرده، نقطه‏های ضعفش را درآورده و در حدود سیصد و پنجاه مورد علیه اسلام به نام اسلام نوشته شده بود یعنی كتابی كه به عنوان یك بحث تاریخی درباره اسلام بود و دقیقاً می‏خواست بگوید این كتاب كتاب اسلامی است بیش از سیصد مورد ایشان در این كتابی كه به نام اسلام نوشته شده بود بر علیه اسلام مطلب داشت، نقد كردند و این هوشیاری و این حضور همیشه در صحنه علمی و دفاع فكری از اسلام، بسیار محترم است.» [8]


فعالیت های سیاسی:

مبارزت سیاسی استاد به طور جدی به سال های 42 باز می گردد.ایشان در سازمان دهی قیام 15 خرداد در تهران وهماهنگی آن با رهبری امام نقش مهمی داشت.وی به دلیل سخنرانی مهیجی كه در 15 خرداد ماه داشت دستگیر شد كه پس از مدتی از زندان آزاد شد.«او در سخنرانی آتشین و انقلابی خود در شب عاشورا گفت: «باید واقعیت را بگویید و در مقابل همه نوع حادثه و گرفتاری بایستید.» بعد خطبه امام حسین علیه السلام (... مَن رأی سُلطاناً جائِراً...) را مطرح كرد و به طور صریح و قاطع به محمد رضا پهلوی حمله كرد. به دنبال این سخنرانی حسینی بود كه استاد مطهری دستگیر و زندانی شد. این حبس، حدود دو ماه به طول انجامید.»[9]

شهید مطهری به همراه تنی چند از دوستانش عهده دار رهبری هیئت های موتلفه بود. هیئت های موتلفه با امام ارتباط داشتند وبه دنبال روحانی معنوی و با سوادی می گشتند كه آن ها را هدایت كند. از جمله اقدامات مهم هیئت های موتلفه در دهه ی 40 می توان به ترورحسنعلی منصوركه نخست وزیر ایران بود اشاره كرد. این ترور توسط محمد بخارایی صورت پذیرفت كه طی آن دستور دستگیری شهید مطهری صادر شد. شهید مطهری در جهت دهی فكری این گروه نقش مهمی داشت.پس از آن كه امام به عراق تبعید شدند نقش سیاسی شهید مطهری فزونی یافت .البته استاد ارتباط خود با امام را حفظ كرده بود و از رهنمود های ایشان استفاده می كرد.

شهید مطهری نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز داشت كه بخشی از آن به دلیل ارتباطی و اعتمادی بود كه امام خمینی به استاد مطهری داشت.پس از چندی با انتشار خبر شهادت آیت ا... حاج مصطفی خمینی،راهپیمایی هایی با هماهنگی استاد مطهری درسراسر ایران برگزار شد كه موجب شد نام خمینی پس از مدت ها بار دیگر بر سر زبان ها بیفتد و مردم دوباره به خیابان ها ریخته و فریاد یا مرگ یا خمینی سر دادند. پس از آن رژیم شاه در پائیز 1357 حكومت صدام حسین را مجبور كرد تا از آیت ا... خمینی بخواهد یا دست از مبارزه بردارد یاخاك عراق را ترك كند كه امام دومی را برگزید و به كویت رفت ولی دولت كویت از ترس شاه به ایشان اجازه ورود نداد .سپس امام خمینی در تصمیمی ناگهانی به دهكده نوفل لوشاتو در فرانسه تغییر مسیر داد.آنجا بود كه دیگر نام خمینی محور رسانه های جهان شد.در ایران حتی نخست وزیر وقت و فرماندهان ارتش نیز می دانستند كه استاد مطهری رابط امام خمینی با ایران است. استاد یك بار هم برای دیدار با امام به دهكده نوفل لوشاتو سفر كرده بود.ایشان هرچند مانند مبارزان دیگر انقلاب شهرت نداشتند اما بعد از امام عملاً شخص دوم انقلاب بودند و در همه امور مشاور ایشان به حساب می آمدند.تا اینكه شبی حاج احمد خمینی از فرانسه با استاد تماس گرفتند و گفتند امام می خواهد به ایران بازگردند. تصمیم خطرناكی بود و استاد مطهری از آن لحظه تا لحظه نشستن هواپیما دلهره ای عجیب داشتند زیرا هر لحظه اخبار ضد و نقیضی منتشر می شدمبنی بر احتمال ربودن هواپیمای امام و یا انفجار آن در آسمان و دیگر اینكه استاد مطهری مسئول كمیته استقبال از امام نیز بودند.سرانجام هواپیمای امام در فرودگاه مهرآباد بر زمین نشست و مردم در بزرگ ترین استقبال تاریخ،پس از سال ها با رهبر انقلابشان دوباره دیدار كردند و 10 روز بعد انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید. [10]
شهید مطهری در سفری كه به پاریس داشتند مسوول تشكیل شورای انقلاب شدند.در این سفر با امام مذاكرات طولانی كردندو امام به ایشان ماموریت داده بود كه به اینجا بیایند و هسته حكومت اسلامی را در ایران تشكیل دهند.[11]شهید مطهری حلقه ی رابط بین امام و شورای انقلاب اسلامی ایران بود. به دلیل دوری 15 ساله ی امام از وطن ،اطلاعات شهید مطهری نقش بسزایی در تصمیم گیری امام داشت.

یكی از نكات آموزنده پیرامون استاد شیوه ی مبارزاتی ایشان بود:«شهید مطهری شیوه ای را در مبارزه در پیش گرفته بود كه من به جز معدودی از انقلابیون سرشناس ایران كسی را نمی شناسم مانند وی عمل كرده باشد.او در ظاهر مردی آرام و بر كنار از سیاست بود و بیشتر اهل تحقیق و حلیف قلم به نظر می رسید.فعالیت های سیاسی خود را از نزدیك ترین دوستان غیر انقلابی و حتی از انقلابیون بی خبر از متن انقلاب كتمان می كرد. » [12]



اقدام علیه اسرائیل:

استاد مطهری دفاع از مردم فلسطین را وظیفه ی انسانی و جهانی می دانست. استاد در یك سخنرانی مشهور در حسینیه ی ارشاد به شدت به اسرائیل و صهیونیست حمله كرد كه اهمیت توجه به موضوع فلسطین و كمك به مستضعفین را مطرح می كند.«اگر پیامبر اسلام زنده می بود،امروز چه می كرد؟درباره ی چه مسئله ای می اندیشید؟والله وبالله قسم می خورم كه پیامبر اكرم در قبر مقدسش امروز از یهود می لرزد....من اگر نگویم والله مرتكب گناه شده ام.قضیه ی فلسطین مربوط به دولت هایی از دولت های اسلامی هم نیست،مربوط به یك ملت است،ملتی كه به زور از خانه اش بیرون كرده اند.»[13]مبارزه استاد با اسرائیل و حكومت پهلوی زمینه ساز اخراج ایشان از دانشگاه تهران را فراهم كرد. «شنود تلفنی منزل استاد و خشم ساواك از اقدام او برای كمك به فلسطینیان مورد هجوم قرار گرفته، فروكش نكرده[بلكه]با ارسال چند نامه به مراكز ذیربط از جمله دانشگاه تهران می نویسد:«آقای شیخ مرتضی مطهری دانشیار دانشگاه تهران صلاحیت تدریس در دانشكده الهیات وسایر دانشكده ها را ندارد.»[14]


سیره اخلاقی شهید مطهری:

امام خمینی در سخنان به یاد ماندنی خود بعد از شهادت استاد، فرمودند:«مطهری كه در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان كم نظیر بود،رفت و به ملا اعلی پیوست.لیكن بدخواهان بدانند كه با رفتن او شخصیت اسلامی ،علمی و فلسفی اش نمی رود......دلیل عجز شماست كه در تاریك شب متفكران ما را می كشیدبرای این كه منطق ندارید.منطق شما ترور است،منطق اسلام ترور را باطل می داند.»[15]

آیت الله خامنه ای در مورد نماز شب وحالات معنوی ایشان می فرمایند:«... ایشان همیشه وقت خواب مقید بود به خواندن قرآن نیمه شب. صدای ایشان را شنیدم كه در هنگام تهجد و نماز شب خواندن گریه می كردند. البته نماز شب خوان زیاد داریم. اما نماز شب خوانی كه در آن نیمه شب با آن حال اشك بریزد و گریه كند كم داریم. بعدها از دوستان قدیمی ایشان مثل آقای منتظری و دیگران شنیدیم كه ایشان از همان زمان طلبگی هم نماز شب می خوانده و اهل تهجد بوده اند.»[16]

آیت‌الله جوادی آملی نیز طی بیاناتی فرمودند:« ...او معلمانی داشت كه واقعا شدید القوی بودند. از یك سو امام راحل(رض) بود كه او در حد خود واقعا در این عصر شدید القوی بود، یكی هم علامه‌ی طباطبائی بود كه او هم شدید القوی بود. قوای علمی و عملی اینها در كمال شدت فعل بود. شهید مطهری (رض) هم شاگرد این علمه شدید القوی بود. یاد گرفت چگونه قلم بزند. هم آن مطالب عمیق را نوشت،‌ هم كتاب رقیق داستان راستان! كسی نیست كه داستان راستان را بخواند و نفهمد. برای همه قابل فهم است.»[17]

شهادت:

شهید مطهری در روز 11 اردیبهشت ماه در حالی كه راه برگشت از جلسه ی شورای انقلاب اسلامی را می پیمود توسط فردی به نام محمد علی بصیری (عضو گروه منحرف فرقان )ترور شد.امام در سوگ ایشان روز 13 اردیبهشت را روز عزای عمومی اعلام كرد.[19]

یكی از همراهان شهید مطهری مطلبی تكان دهنده نقل می كند.وی می گوید: موقع محاكمه ی گودرزی از گروه فرقان در زندان اوین،بازپرس از متهم سوال كرد:انگیزه ی شما از ترور مطهری چه بود؟ گودرزی جواب داد: در كتابی خواندم كه وقتی زر و زور وتزویر در یك جا جمع شود جامعه را به سمت انحطاط سوق می دهد، مطهری مظهر تزویر و سرمایه داری بود. درهمین لحظه اشك از چشمان همسر شهید جاری شد و گفت: آقای بازپرس اجازه بدهید مطلبی را از این آقا سوال كنم .آقای گودرزی همسر من مظهر سرمایه داری بود؟ كجا بودید آن زمانی كه او را از دانشكده ی الهیات و معارف بیرون راندند وشوهر من مطهری در حمام های عمومی كیسه كشی می كرد و خرج ما را می داد.علامه ی مطهری نماد زر وزور بود؟؟؟ [20]

نوشتار را با سخنی از امام راحل كه در سوگ استاد مطهری مطرح ساختند،به پایان میبرم.« والله ترور فرد هر چه بزرگ باشد برای اعاده چپاول گری سودی ندارد.ملتی كه با اعتماد به خدای بزرگ و برای احیای اسلام به پا خاسته، با این تلاش های مذبوحانه عقب گرد نمی كند.»





منابع:

[1]حمید رضا سید ناصر و امیر رضا ستوده، پاره ای از خورشید(گفته ها وناگفته ها از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری)دوم،تهران،نظر،83،ص دوازده.
[2] سید حسین شفیعی دارابی،یادواره استاد شهید مرتضی مطهری،قم،مهر،1360، ص27 .
[3] هادی دانشمندی،زندگی نامه ی شهید مطهری از نگاهی دیگر، http://mortezamotahhari.parsiblog.com،11اردیبهشت1389.
[4] سید حسین شفیعی دارابی،یادواره استاد شهید مرتضی مطهری،پیشین، صص31-32.
[5]عالم جاودان،یاران امام به روایت اسناد ساواك (استاد شهید مرتضی مطهری)،تهران،مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،1382،ص نه و ده.
[6] پایگاه حوزهاستاد سهید مطهری،زندگینامه،آثارو اندیشه ها ،http://www.hawzah.net/FA/articleview.html?ArticleID=5289،2مرداد1385.
[7] سید حمید جاوید موسوی،سیمای استاد در آینه ی نگاه یاران،دوم،تهران،صدرا،75،ص 35 .
[8]همان،247.
[9] زندگی نامه ی شهید مطهری، http://www.mortezamotahari.com/FA/ArticleView.html?ArticleID=78778،9آبان1389.
[10] هادی دانشمندی،زندگی نامه ی شهید مطهری از نگاهی دیگر، http://mortezamotahhari.parsiblog.com،11اردیبهشت1389.
[11] سید حمید جاوید موسوی،سیمای استاد در آینه ی نگاه یاران،پیشین،ص 60-61 .
[12] عالم جاودان،یاران امام به روایت اسناد ساواك (استاد شهید مرتضی مطهری)،پیشین،صص سی وسه و سی وچهار.
[13] احمد عربلو،داستانی كه تمام نمی شود(روایتی داستانی از زندگی شهید مطهری)تهران،سوره مهر،1388،ص66.
[14] عالم جاودان،یاران امام به روایت اسناد ساواك (استاد شهید مرتضی مطهری)،پیشین،ص سی ونه.
[15]حمید جاوید موسوی ،پیشین،ص20.
[16] سید حمید جاوید موسوی،سیمای استاد در آینه ی نگاه یاران،پیشین،ص31.
[17]سایت شهید آوینی،شهید مطهری در دید بزرگان، http://www.aviny.com/Occasion/Enghelab_Jang/motahari/85/bozorgan.asp
[18] سید حمید جاوید موسوی،سیمای استاد در آینه ی نگاه یاران،پیشین،ص22.
[19] سید حسین شفیعی دارابی،یادواره استاد شهید مرتضی مطهری،پیشین، صص95-97.
[20] سایت شهید آوینی،شهید مطهری در دید بزرگان، http://www.aviny.com/Occasion/Enghelab_Jang/motahari/85/bozorgan.asp



 
تعداد بازدید: 981


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: