22 فروردین 1391
ابراهیم اسدی
تاریخ خود گواهی براین مطلب است كه بعد از غیبت امام زمان(عج)، هیچ قشری به اندازه ی علما در جهت دهی فكری و عملی مردم به سوی سعادت دنیا و آخرت اهمیت نداشته اند. علمای دینی همچون چراغی راه خدایی را در برابر مسلمانان گشودند وخود به عنوان طلیعه داران این حركت، آن ها را در این راه رهبری كردند. علمایی كه نه تنها در عرصه ی بندگی خدا یكه تاز بودند،بلكه عمر خود را در مبارزه با استعمار و مبارزه با وجوه ظلم و ستم سپری كردند.انقلاب اسلامی ایران خود نمودی از این جان سپاری هاست. آیت الله محسن حكیم ،از علمای مجاهد عراق خود نمونه ی بارز مجاهدی بود كه زندگیشان صرف بندگی خدا و مبارزه با استعمار داخلی و خارجی شد.نوشتار زیر ،قطره ای از اقیانوس مواج زندگی آیت الله حكیم است. امید كه بتوانیم با فراگیری سیره ی عملی وفكریایشان ،به زندگی خود رنگ وبویی الهی بدهیم.
نگاهی كوتاه به زندگی محسن حكیم:
آیتالله سید محسن طباطبائی حكیم از مراجع بزرگ مجاهد شیعه ی عراق،در یكم شوال 1306 ق در روز عید فطر در شهر نجف اشرف به دنیا آمد.”خاندان حكیم از طرفی صاحب علم و شرافت و فضیلت بوده اند واز طرفی افتخار خدمتگزاری آستان علوی را داشتند. از زمان شاه عباس صفوی تاكنون عدهای از این طائفه خدمتگزاری آستان علوی را داشته وتاكنون ارثاً از اجداد خود این افتخار را دارند.”[1] پدرش حاج سید مهدی حكیم مرجع تقلید شیعیان بنت جُبَیْل لبنان بود.سید محسن شش سال از زندگی خود را می گذراند، كه وفات پدر ضربه ی سختی به او وارد كرد.بعد وفات پدر، برادرش سیدمحمود،سرپرستی او را بر عهده گرفت.وی از همان سنین كودكی به فراگیری متون اسلامی رو آورد تا بتواند گمشده ی خویش را پیدا كند. دروس مقدمات و مبادی فقه و اصول را خواند و در بیست و چهار سالگی در زمره ی علمای حوزه ی نجف اشرف در آمد.تلاش ها و شخصیت بزرگ ایشان نوید آینده ای درخشان داشت.از استادان برجسته ی او می توان به”آیات عظام سیدمحمدكاظم یزدی، آخوندخراسانی، سید ابوتراب خوانساری، میرزا حسین نائینی، آقاضیاءالدین عراقی، شیخالشریعه اصفهانی، سیدمحمد سعید حبّوبی، و شیخ علیباقرجواهری”[2]اشاره كرد.”پس از وفات سید ابو الحسن اصفهانى نگاهها به سید محسن حكیم متوجه گشت. بخصوص این كه آیت الله بروجردى به ایران مهاجرت كرده و در شهر قم مسكن گزیده بود.این مسأله باعث شد كه مرجعیت میان سید محسن حكیم در نجف و آیت الله بروجردى در قم تقسیم شود؛ تا اینكه پس از وفات آیت الله بروجردى مرجعیت به طور كامل در اختیار سید محسن حكیم قرار گرفت.”[3]
اقدامات برجسته ی آیت الله حكیم به عالم اسلام:
1-پرورش شاگردان برجسته وبی نظیر:یكی از اقدامات آیت الله حكیم كه نشان دهنده ی اهمیت شخصیت ایشان برای جهان اسلام است ، پرورش شاگردان برجسته است.آیت الله حكیم دارای شاگردانی هستند كه هر كدام خود نمونه ی والای انسانیت و بزرگی بوده اند.از میان شاگردان آیت الله حكیم می توان به سید علی خامنه ای ،سید محمد سعید حكیم،سید محمد علی قاضی طباطبایی،سید جلال الدین آشتیانی،سید علی سیستانی،علی اكبر هاشمی رفسنجانی،محمد تقی جعفری،سید مصطفی خمینی ،سید محمد مهدی خلخالی ،سید مرتضی خلخالی،شیخ محمد جواد مغنیه،سید محمد باقر صدر،سید حسین وحید خراسانی،سید محمد بحرالعلوم،شیخ ناصر مكارم شیرازی،سید موسی صدر،شیخ احمدكافی،شیخ محمد لنكرانی،محمد هادی معرفت،سید هاشم رسولی محلاتی”[4]اشاره كرد.تربیت چنین شخصیت هایی كه هر كدام نقش بسزایی در عالم اسلام داشته اند، نمونه ای بی نظیر و مثال زدنی است.
2- حزب دعوت اسلامی: “ حزب دعوت اسلامی كه در زمان فیصل دوم پی ریزی شده بودبا حمایت حكیم پا به عرصه ی جامعه می نهد و فعالیت های خویش را توسعه می بخشد و حمایت های گسترده ای كه از سوی مرجعیت شیعه انجام می گرفت،به زودی این تشكل را در شمار نیرومندترین گروه اسلامی جای داد.”[5]امروزه پس از گذشت سال ها این حزب هنوز پا برجاست و تلاش خود را در برآوردن اهداف اولیه ی این حزب كه سید حكیم بر آن تاكید می كرد و آن تشكیل حكومتی اسلامی است ،صرف می كند.
3- تاسیس جماعه العلما: جماعه العلما مجمعی از عمای حوزه ی نجف است كه در عرصه های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی عراق مشاركت میكردند ودر پی مبارزه با افكار انحرافی از جمله كمونیست بودند.كمونیست ها این مجمع را در تضاد آشكار با اهداف خود می دیدند و تمام تلاش خود را در بی اعتبار ساختن این مجمع به كار بردند.[6]سید محسن از طلیعه داران مبارزه با كمونیست بود و تمام تلاش خود را در نفی این ایدئولوژی به كار برد.
4- تألیفات:”آیت الله حكیم كتابهاى متعددى را به رشته تحریر در آوردند كه از آن جمله مىتوان به:
مستمسك العروة الوثقى، نهج الفقاهة، حقائق الاصول، شرح التبصرة، دلیل المناسك، منهاج الصالحین، منتخب الرسائل و منهاج الناسكین اشاره كرد.”[7]
5- ابوالشهدا:یكی از ویژگی های آیت الله حكیم كه به ایشان شخصیت والایی بخشیده است تعداد شهدایی است كه تقدیم اسلام كرده است.وی دارای ده فرزند پسر بود.”شگفت آن كه هر ده فرزند ذكور حضرت حكیم، روحانی و مجتهد نامور به شمار می آیند كه از این میان هفت تن به فیض شهادت نایل آمده اند كه از این منظر آل حكیم را متمایز می نماید.”[8]خاندان آیت الله حكیم خاندانی هستند كه شهدای زیادی به اسلام تقدیم كرده اند كه در نوع خود بی نظیر است.”این خاندان جلیل القدر به آل الفقاهه و الشهادﺓسر شناس شدند.كه تاكنون 64 شهید تقدیم اسلام عزیز كردند كه آماری بی سابقه ودر نوع خود تكاندهای در تاریخ به شمار می آید.از این رو سید حكیم را می توان ابو الشهدا نامید.”[9]
6- تاسیس بناهای علمی و مذهبی:”آیة الله حكیم، علاقه شدیدی به تاسیس مدارس، و راه انداختن كتابخانههای مساجد و دیگر بناهای علمی و دینی داشت، از این رو آثار متعدد دینی از آن بزرگوار بهیادگار مانده است. كتابخانه معروف او كه به نام "مكتبة الامام الحكیم" در نجف اشرف تاسیس شده است، یكی از مجهزترین و مدرنترین كتابخانههای اسلامی است، و جالب توجه آنكه این كتابخانه بیش از یكصد شعبه در سراسر عراق دارد.به فرمان اینپیشوای بزرگ،مدارس و مساجد متعددی در نجف اشرف، بغداد، بصره و سایر نقاط عراق و دیگر كشورهای اسلامی ساخته شد كه همیشه نام آن فقید سعید را در خاطرههازنده میسازد. مرحوم آیة الله حكیم برای اداره امور مرجعیتخود، نظم و سازمانخاصی ایجاد كرده بود.”[10]
سیره ی اخلاقی شیخ حكیم:
آیت الله حكیم دارای صفات اخلاقی درخشانی بود.(سید محسن حكیم مرجعی مظلوم ودرون گرا بود،اعتماد به نفس خاصی در وجودش موج می زد.و اصرار فراوان به انجام كار های شخصی اش داشت.شاید از این رو كه یتیم بود واز كودكی به گونه ای خود اتكایی نایل آمده و صاحب چنین مشی و روحیه ای شده بود.اتاق كارش ساده و منش ایشان بی آلایش بود.به هیچ یك از شاگردانش تكلیف نمی كرد. نسبت به نگارش درس و تقریر درس های علمی اش كوچك ترین اقدامی نمایند.”[11]بلندی مرتبه ی علمی نه تنها او را متكبر نساخت بلكه حال او به درخت سیبی ماند كه میوه هایش به او فروتنی مضاعفی بخشد.”هر چه بر موقعیت اجتماعی و مذهبی وی افزوده می شد،فروتنی ویاد خدا هم در وجودش فزونی می یافت.” [12]به شاگردان خود نصیحت می كرد:”مرتب با مردم باشید وبا اخلاق نیك مردم را موعظه و نصیحت فرمائیدوبا سخن نرم علل و امراض روحی مردم را معالجه كنید.”[13]وی تبسم را از لب های خود دور نمی ساخت. در میان مردم بود وخود را با درد های آنها آشنا می ساخت واین چهره ی دوستنی او را جذاب تر كرده بود.او خود را پدری مهربان برای مسلمانان از هر نژاد و مذهب می دانست وبرای خوشبختی آن ها از هیچ كوششی فروگذار نمی كرد.آن بزرگوار بارها با فرستادگان دربار،كه اندیشه ی ستم به اقلیت های نژادی و مذهبی را در سر می پروراندند،می فرمود:”در دیدگاه منكرد،عرب وترك با یكدیگر تفاوتی ندارد.همه ی آن ها برادران و فرزندانم هستند.با همه ی توان وقدرتم از آنان نگهبانی می كنم.”[14]وی دستی سخی و كریم داشت به گونه ای كه مانند مولای خود امام حسن (ع) او را به بخشندگی و گشاده دستی می شناختند.” داستان مهربانی وحمایت وی از تهیدستان چنان در همه ی عراق پخش شده بود كه بسیاری از زندانیان و بیماران بیمارستان ها با وی مكاتبه داشته،تنگناهای زندگی خود را صمیمانه بیان و تقاضای یاری می كردند.)[15]“شیخ محمد هادى امینى در مورد ایشان مىفرماید : «ایشان فقیه زمانه، سرور قوم، رهبر امت و بزرگ مرجع تقلید و فتواست.»زركلى نیز او را چنین وصف مىكند : «او مجتهدى امامى بود كه مرجع اعلاى شیعیان نامیده شده است.»“[16]
مبارزات سیاسی آیت الله حكیم:
آیت الله حكیم مرد خدا بود.اعتقادات مذهبیش از او مردی مجاهد و استعمار ستیز ساخته بود.انگلیسی ها در “1332ق بندر فاو در جنوب عراق را اشغال كردند و تصمیم به تصرف دیگر مناطق عراق گرفتند. از اینرو علمای شیعه عراق برای بیرون راندندشمنان، بر ضد نیروهای انگلیسی فتوای جهاد صادر كردند. و دهها هزار مجاهد داوطلب،تحت فرماندهی سه گروه از علما، روانه جبهههای نبرد شدند. سید محسن حكیم جزو علمای گروه سوم قرارداشت. ریاست این گروه بر عهده استاد مقرب او، سید محمد سعید حبوبی بود كه مدتها با نیروهای انگلیسی در جنگ بودند.آیتالله سیدمحسن حكیم در آن باره گفته بود: «در تمام مدتی كه جبهه جنگ بودم، هرگزنترسیدم»“[17] هنگامى كه سید سعید حبوبى رهبرى مسلمانان عراق را بر ضد اشغال انگلیس در جبهه ناصریه بر عهده گرفته بود، سید محسن حكیم را به همكارى خود انتخاب نمود و او را از اعتماد خویش بهرهمند ساخت.”سید محسن حكیم در دوران حیات خودصرف نظر از حاكمیت عثمانی و زمانه ی اشغال عراق توسط انگلیس(قیمومت)،زمام داری سه پادشاه وچهار رئیس جمهور را شاهد بود.ملوك ثلاثه عبارت بودند از:فیصل اول،غازیو فیصل دوم.واما روسای جمهور عراق كه همگی نظامی بودند،عبارتند از:سپهبد عبدالكریم قاسم،عبدالسلام،عبدالرحمن عارف و احمد حسن البكر.”[18]
آیتالله حكیم در كمك به جنبشهای آزادیبخش اسلامی، فعال بود و مسلمانان را به كمك و پشتیبانی از برادران مسلمان فلسطینی،تشویق مینمود و اعلامیههای متعدد و مهمی راجع به فلسطین و وحدت مسلمانان جهانبرای نجات بیت المقدس صادر نمودودر این راه سختی های زیادی متحمل شد.[19]“پس از نبر د شش روزه ی اعراب و اسرائیل حكیم از رهبران سرزمین های اسلامی تقاضا كرد كه اختلاف را كنار نهند و به مصالح امت بیندیشند.در این پیام همچنین بر لزوم وحدت همه ی مسلمانان برای رویارویی و نبرد با صهیونیزم تاكید شده است.”[20]وی همچنین درشهریور 1348،طی تلگرامی، آتش زدن مسجدالاقصی توسط صهیونیستها را به شدت محكوم كرد و از عموم مسلمین دعوت نمود كه با تمام قوا برای نجات و رهایی قدس شریف و سرزمین فلسطین از دست صهیونیستهای كافر و تجاوز پیشه، فداكاری كنند و از مقدسات اسلام كه مورد اهانت و تحقیر دشمنان اسلام قرار گرفتهاند، دفاع نمایند.[21]
از اقدامات دیگر ،آیت الله حكیم- كه به آن اشاره شد- حمایت از حزب دعوت اسلامی بود كه با رهنمود ها و پشتیبانی های آیت الله حكیم، سختی ها و مشكلات حكومت های طاغوتی عراق راسپری می كرد.”پس از آنكه عبدالكریم قاسم در 26 ذیحجه 1376 ق / 14 ژوئیه 1958 كودتا كرد و به قدرت رسید، سیاست نزدیكی به اردوگاه كمونیسم را در پیش گرفت و كمونیستهای عراقی نیز شدیداً به فعالیت و تبلیغ پرداختند و محیطی پر از رعب و وحشت ایجاد كردند. در این هنگام آیتالله حكیم، به معارضه با آنان برخاست و با فتوای معروف خود «الشیوعیۀ كفر و الحاد» (مرام اشتراكییا كمونیسم، كفر و الحاد است) قدرت آنان را در هم شكست.”[22]حكیم علاوه بر این فتوای تاریخی جماعه العلما را نیز در عراق تشكیل داردكه نقش مهمی در بر ملا ساختن اندیشه های شیطانی كمونیست داشت
آیت الله حكیم تحولات ایران رانیز نظاره گر بود و نسبت به حكومت شاهنشاهی و قوانین ضد اسلامی كه به امضا می رسید ساكت نمی نشست. در منازعات سیاسی كه از 1341 به بعدمیان روحانیت و رژیم محمدرضا شاه در ایران روی داد، وی با صدور نامه، اعلامیه از مواضع علمای ایران به رهبری امام، حمایت كرد. “آیتالله حكیم لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را از جمله«قوانین كافره و خلاف قوانین مقدسة اسلام» دانست و حمله به مدرسه فیضیه در فروردین 1342 را به شدت محكوم كرد و خواستار مهاجرت دسته جمعی علمای بزرگ ایران به عتبات گردید كه مورد موافقت آنان قرار نگرفت. همچنین طی تلگرامی، سركوب قیام 15 خرداد 1342 را توسط محمدرضا شاه به شدت محكوم نمود.”[23] وی وظیفه ی اسلامی خو د را تنها به كشور عراق محدود نمی كرد، بلكه هر جا مسلمانی و یا حتی غیر مسلمانی مورد ظلم وستم قرار می گرفت از آن ها حمایت می كرد.
گوشه ای از دیدگاه های حكیم:
مبارزاتی عملی حكیم به بهترین وجه، موید نوع تفكر علمیایشان است.سید محسن،در عالم نظر خوش می درخشید.”نظر گاه های اجتهادیش در كارآمد كردن سیاق معیشت وتمشیت امور دینی مسلمانان راهگشاست.در مستحدثات و معضلات حادمقلدان، در پی چاره جویی بود.حكیم،اولین مرجع و زعیم شیعی است كه با صدای رسا اعلام كرد، اهل كتاب پاك اند. نخستین مرجع دینی دارای ریاست عامه است كه از پیوستن به صفوف فدائیان فلسطین و اقدامات آن ها جانبداری نمود. و تادیه زكات در حمایت از مقاومت مسلحانه شان را مشروع، وجان باختگان در راه آزادی قدس شریف را شهیدو حتی با تحفظاتی، انجام عملیات استشهادی در این مسیر را جایز شمرد.سید حكیم پس از سید ابوالحسن اصفهانی ،دومین مرجعی است كه جواز استفاده از سهم امام برای آماده سازی مجله های دینی را صادر كردتا پژوهشگران با مقاله نویسی به تنویر افكار عمومی در این راه مبادرت ورزند. در عصر او نهاد مرجعیت فربه و دامنه فعالیت های او گسترش یافت.”[24]وی قائل به جدایی علما از سیاست نبود و معتقد بود كه با سیاست می توان امور مردم را سر و سامان بخشید ومردم به آسایش و رفاه برسند. “گویند از او پرسیدند: «نظر شما درباره سیاست و دخالت علما درآن چیست؟» او با صراحت تمام گفت: «اگر معنی سیاست، اصلاح امور مردم، روی اصول صحیح عقلانی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد، اسلام تمامش همین است وجز سیاست، چیزدیگری نیست و علما غیر از این، كار دیگری ندارند، واگر منظور معنی دیگری باشد،اسلام از آن بیگانه و دور است.”[25]یكی از اهدافی كه آیت الله حكیم در سر می پروران تشكیل حكومت اسلامی بود و آن بزرگوار برپایی حكومت اسلامی را از واجباتی میدانست كه در صورت توان باید به آن اقدام شود.[26]وی از طلیعه داران مبارزه با كمونیست بود كه فتوا و سفارش های ایشان، نقش مهمی در دوری مردم از كمونیست داشت.
وفات: آیتالله حكیم در 27 ربیعالاول 1390 ق در حالی كه بر حسب تاریج هجری قمری 84 سال بزیست ،درگذشت.”نكته ی جالب آن است كه سید محسن ،به تاریخ هجری شمسی در 11 خرداد 1268 دیده به جهان گشود و81 سال بعد در 11 خرداد 1349 چشم از جهان فروبست.[27] تشییع جنازه او كه درآن صدها هزار نفر شركت داشتند به تظاهرات وسیعی بر ضد رژیم بعث عراق تبدیل شد. او را در نجف اشراف در جنب كتابخانه خود دفن كردند. روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
منابع
[1]-حسینی نجفی ،احمد،شرح زندگی محسن طباطبایی حكیم،مترجم احمد علی مصباح نجفی،بی جا،بی نا،بی تا،ص37.
2- موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی،آیت الله سید محسن حكیم،18 دی 1390،درhttp://www.ir-psri.com/Show.php.
3-پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله،سید محسن حكیم ؛فقیه مرجع،18 دی 1390،درhttp://www.bayynat.ir/index.
4- تبرائیان،صفاءالدین،مرجع عصر آیت الله حكیم به روایت تصویر،تهران،مركز اسناد انقلاب اسلامی،1389،ص182.
5-عبیری،عباس،دیدار با ابرار(سید محسن حكیم ،مرزبان حوزه ی نور)،دوم،تهران،سازمان تبلیغات اسلامی، 1375،ص53.
6-همان،ص55.
7- پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله،سید محسن حكیم ؛فقیه مرجع،18 دی 1390،درhttp://www.bayynat.ir/index .
8- تبرائیان،صفاءالدین،مرجع عصر آیت الله حكیم به روایت تصویر،پیشین،ص216.
9-همان،268.
10-تبیان،سید محسن حكیم،13 خرداد 1388،در http://www.tebyan.net.
11- تبرائیان،صفاءالدین،مرجع عصر آیت الله حكیم به روایت تصویر،پیشین،ص 86.
12- عبیری،عباس،دیدار با ابرار(سید محسن حكیم ،مرزبان حوزه ی نور)،پیشین،ص44.
13- حسینی نجفی ،احمد،شرح زندگی محسن طباطبایی حكیم،پیشین،48.
14- عبیری،عباس،دیدار با ابرار(سید محسن حكیم ،مرزبان حوزه ی نور)،پیشین،صص43-44.
15- همان،46.
16- پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله،سید محسن حكیم ؛فقیه مرجع،18 دی 1390،درhttp://www.bayynat.ir/index.
17- موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی،آیت الله سید محسن حكیم،18 دی 1390،درhttp://www.ir-psri.com/Show.php.
18- تبرائیان،صفاءالدین،مرجع عصر آیت الله حكیم به روایت تصویر،پیشین،ص60.
19- موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی،آیت الله سید محسن حكیم،18 دی 1390،درhttp://www.ir-psri.com/Show.php.
20- عبیری،عباس،دیدار با ابرار(سید محسن حكیم ،مرزبان حوزه ی نور)،پیشین،ص76.
21- موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی،آیت الله سید محسن حكیم،18 دی 1390،درhttp://www.ir-psri.com/Show.php.
22-همانجا.
23-همانجا.
24- تبرائیان،صفاءالدین،مرجع عصر آیت الله حكیم به روایت تصویر،پیشین،ص134.
25-- موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی،آیت الله سید محسن حكیم،18 دی 1390،درhttp://www.ir-psri.com/Show.php.
26- عبیری،عباس،دیدار با ابرار(سید محسن حكیم ،مرزبان حوزه ی نور)،پیشین،ص53.
27- تبرائیان،صفاءالدین،مرجع عصر آیت الله حكیم به روایت تصویر،پیشین،ص 236.
منبع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
تعداد بازدید: 961