22 فروردین 1391
مهتاب رضاپور
چکیده: پس از طلوع جمال پیامبر خاتمصلی الله علیه وآله، کاروان تمدن اسلامی فراز و نشیبهای بسیاری را پیموده و به هر بیابان که وارد آمد، رحمتخداوند در آنجا نازل شد. وادی به وادی تاریخ، لبریز از شکوفایی، سرسبزی و برکات این کاروان است و بهمن ۱۳۵۷ اوج طراوت سرگذشت مسلمانان در عصر حاضر محسوب میشود. بهاری که دستان بزرگ مردی از سلاله پیامبرصلی الله علیه وآله آن را برای ملت ایران به ارمغان آورد و شمیم گلهای آن جهان را فرا گرفت و مستضعفان و محرومان از برکات آن بهرهها بردند.
جاهلیت جدید هر چند بر مرد و زن ظلم میراند اما زنان به واسطه ویژگیهای شخصیتی و جنسی که دارند در این دوره بیشتر مورد تعدی و ستم قرار میگیرند و شاید به جرات بتوان ادعا کرد که ثمرات انقلاب اسلامی برای زنان بیشتر از مردان بوده است.
در این نوشتار بنا داریم که با بررسی وضعیت زنان در پیش از انقلاب، نقش و اثر آنان را در پیروزی انقلاب و سپس تاثیر انقلاب در تحول جایگاه فکری و عملی زن در ایران را تبیین نماییم و از آنجا که پیوندی ناگسستنی بین انقلاب اسلامی و امام خمینیرحمه الله وجود دارد، سعی شده است که هر یک از این ابعاد با توجه به دیدگاه آن بزرگوار بررسی گردد.
کلمه های کلیدی:
• زن و انقلاب اسلامی
• زن و دفاع مقدس
• جایگاه زن در انقلاب اسلامی
• زن و پیروزی انقلاب اسلامی
پس از طلوع جمال پیامبر خاتمصلی الله علیه وآله، کاروان تمدن اسلامی فراز و نشیبهای بسیاری را پیموده و به هر بیابان که وارد آمد، رحمتخداوند در آنجا نازل شد. وادی به وادی تاریخ، لبریز از شکوفایی، سرسبزی و برکات این کاروان است و بهمن ۱۳۵۷ اوج طراوت سرگذشت مسلمانان در عصر حاضر محسوب میشود. بهاری که دستان بزرگ مردی از سلاله پیامبرصلی الله علیه وآله آن را برای ملت ایران به ارمغان آورد و شمیم گلهای آن جهان را فرا گرفت و مستضعفان و محرومان از برکات آن بهرهها بردند.
جاهلیت جدید هر چند بر مرد و زن ظلم میراند اما زنان به واسطه ویژگیهای شخصیتی و جنسی که دارند در این دوره بیشتر مورد تعدی و ستم قرار میگیرند و شاید به جرات بتوان ادعا کرد که ثمرات انقلاب اسلامی برای زنان بیشتر از مردان بوده است.
در این نوشتار بنا داریم که با بررسی وضعیت زنان در پیش از انقلاب، نقش و اثر آنان را در پیروزی انقلاب و سپس تاثیر انقلاب در تحول جایگاه فکری و عملی زن در ایران را تبیین نماییم و از آنجا که پیوندی ناگسستنی بین انقلاب اسلامی و امام خمینی رحمه الله وجود دارد، سعی شده است که هر یک از این ابعاد با توجه به دیدگاه آن بزرگوار بررسی گردد.
وضعیت زن پیش از انقلاب اسلامی
دهههای آخر قرن بیستم میلادی، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، عرصه حضور چهرههایی متفاوت و گاه متضاد از زنان در ایران بود. عظمت و وسعت تحولات انقلاب اسلامی ایران زمانی مشخص میشود که ساختار فکری و نحوه عملکرد این چهرهها تبیین شود. در دهه هفتاد میلادی، هم زمان با اوجگیری موج سوم تمدن بشری، تقابل دو قشر سنتی و متجدد در جهان بالا گرفت. قشر «سنتی» نمادی از علاقمندان به پایبندی به سنن و آداب و رسوم گذشته، اعم از صحیح یا نادرست است، به طوری که آنها به تحولات جامعه توجهی نداشته و با هر گونه تغییر و تحول در شرایط به روال معمول مخالف هستند. اما قشر «متجدد» پیرو تحولات جدید و تابع مقتضیات آن است و از آنجا که خاستگاه این تحولات «غرب» استبه ناچار این قشر نیز مطابق فرهنگ غرب رفتار میکند و با تحولات متعدد و نوین آن متحول میشود، اگر چه آن تحولات موافق با معیارها و ارزشهای اخلاقی، سنتی و دینی وی نباشد. کشور ایران و به خصوص زنان ایران نیز از این روال مستثنی نبودند و فضای فرهنگی - اجتماعی حاکم بر کشور در آن دوران چنان بود که بیشتر زنان یا بی قید و شرط از «غرب» پیروی میکردند و یا در چنبره آداب و رسوم غلط اسیر بودند. عنوان «زن سنتی» در دوران رژیم پهلوی گروه عظیمی از زنان ایران را در بر میگرفت. ابعاد و محدوده عملکرد این گروه را سنت و آداب و رسوم رایج معین میکرد. ظاهر و پوشاک، رفتارهای اجتماعی و فکر و اندیشه ایشان به شدت تحت تاثیر سنتبود و از آنجا که سنن ایرانی با آداب اسلامی پیوندی عمیق و تاریخی دارد، اغلب این زنان نیز بنا بر سنت اجداد خویش حجاب را رعایت و از احکام اسلام پیروی میکردند، بی آنکه تفاوتی بین سنتهای غلط و خرافی و احکام و آداب دینی بگذارند و باز بی آنکه آگاهی و شناختی نسبتبه حقیقت و منشا هر یک از این دو داشته باشند. در نظر این گروه آداب و رسوم مربوط به «عید نوروز» همان قدر مقدس و لازم الاجرا بود که آداب و سنن مربوط به «ماه رمضان».
تقلید از سنتهای نادرست و پیروی ظاهری از آیین اسلام، بی هیچ معرفتی از حقیقت دین، بزرگترین مانع برای حضور و رشد زن سنتی در جامعه بود. زن سنتی اگر چه در برابر تغییرات مورد نظر شاه مقاومت میکرد اما به اصلاح جامعه و پیاده کردن اهداف اساسی اسلام نیز نیازی نمیدید. غل و زنجیری از سنتهای نادرستبه دست و پای این زنان بسته شده بود و همین امر مجال هر گونه رشد فکری، شکوفایی، پویای و مبارزه را از ایشان سلب میکرد. به همین سبب در زمینههای مختلف اجتماعی اثری از زن سنتی دیده نمیشود زیرا اینان از فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی کاملا دوری میکردند و به بیان بهتر اصلا توان حضور در این عرصهها را نداشتند و همین امر چهرهای ذلیل و ناتوان از زن سنتی - مذهبی را ترسیم میکرد به گونهای که حتی تا چند سال پس از پیروزی انقلاب حضور یک بانوی تحصیلکرده محجبه در عرصههای علمی، اقتصادی یا اجتماعی موجب شگفتی میشد.
گروه دیگر زنان دوران رژیم پهلوی زنان «متجدد» یا «فرنگی مآب» بودند که بدون هیچ قید و شرطی از فرهنگ غرب پیروی میکردند. این گروه زن غربی را الگو قرار داده و سعی میکردند که با زن غربی همگام و هماهنگ و منطبق باشند.حضرت امام خمینیقدس سره در این باره میفرمایید:
«یکی از امور دیگری هم که باز من گفتهام این است که ما را جوری بار آورده بودند که یا باید فرنگی مآب باشیم یا هیچی. یک نفر جوان، یک نفر خانم اگر سرتا پایش فرنگی مآب است، این معلوم میشود خیلی عالی مقام است و اگر چنان چه مثل سایر مسلمانها است، این خیلی عقب افتاده است.» (۱) زن متجدد پس از کشف حجاب رضاشاه در ۱۷ دی ۱۳۱۴ متولد شد و «خدا میداند که به این ملت ایران چه گذشت. در این کشف حجاب حجاب انسانیت را پاره کردند.» (۲)
هدف از کشف حجاب برداشتن موانع از سر راه رشد و ترقی و تحصیل زن نبود، هر چند که به ظاهر در تمامی زمینههای تحصیلی در مقاطع مختلف تا سطوح عالی، در زمینههای کاری و شغلی، در امور هنری اجتماعی و... راه برای او هموار بود اما آنچه که ارزش و ملاک برتری شمرده میشد و بلندگوهای نظام شاهنشاهی آن را تبلیغ میکردند در درجه اول ظاهر و جسم زن بود: «شاه برای زنان این خاصیت را قائل بود که میگفت: زن باید فریبا باشد.» (۳) شرکت در مسابقه «دختر شایسته» و به بیان روشنتر «ملکه زیبایی» و برگزیده شدن در این مسابقه، آرزوی بسیاری از دختران متجدد بود، مسابقهای که در آن ملاک نه کمال و هوش و حکمت و عقل و اندیشه که زیبایی چشم و لب و اندازههای بدن بود.
مفهوم آزادی زن در آن دوران، بیش از آن که حوزههای انسانی و اخلاقی را در برگیرد و راه رشد و ترقی زن را فراهم کند، زمینه ساز بهره برداری سهلتر و بردگی بیشتر زن شد: «ما دو قسم آزادی داریم که یک قسم مفیدش در غیر زمان این دو جنایتکار (۴) بود و در زمان اینها این قسم از آزادی به کلی ممنوع بود و آن آزادی که آنها میخواستند که زنها آزاد باشند که هر جوری بزک بکنند و بیایند توی خیابانها و با جوانها خدای نخواسته چه کنند. آن را آزادی قرار داده بودند.» (۵) زن در این دوران تبدیل به «شیء» ای شد که به نام آزادی استفاده از آن به سهولت امکانپذیر گردید. کاربرد زنان در حوزه اقتصاد بسیار مطلوبتر از مردان بود چرا که زن نیروی کار ارزانتر و فرمانبردارتر از مرد، در تولید و صنعت است، نیرویی که پس از استفاده از توان فکر و بازویش، او را تحت تاثیر مد و تجمل قرار میدادند تا از یک سو هم خود مصرف کننده تولیداتش باشد و هم راحتتر از زن سنتی مورد بهره برداری جنسی قرار میگرفت. در این میان تنها گروه اندکی از زنان بودند که با معرفتحقیقی از دین و نیز تکیه بر آیین اصیل ملی از زمینههای فراهم شده بهترین استفاده را کردند. «زن مسلمان ایرانی» که در دوران ستم شاهی در اقلیت قرار داشتبا حضور در صحنههای جهاد و مبارزه، همگام با مردان با طاغوت مبارزه میکرد، شهید میشد و یا زندان میرفت: «امروز زنان آزاده ما زندانها را پر کردهاند.» (۶) و یا عرصههای علم و حکمت را در مینوردید که نمونه بارز آن عالمه مجتهده بانو امین رحمهٔالله علیها- بودند. و زنان ایران با چنین ساختار فکری و عملی در آستانه بروز انقلاب اسلامی قرار گرفتند، در حالی که هر یک از این گروهها از سوی خیل عظیمی از هم فکران مرد خویش حمایت میشدند.
نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی ایران
به واقع انقلاب اسلامی ایران که در سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، جنبشی بود که در پانزده خرداد ۱۳۴۲ آغاز شد. زن مسلمان ایرانی نیز در این سالهای آتش زیر خاکستر، همگام با مردان در جهاد و مبارزه با طاغوت بود و هر چه به سال ۱۳۵۷ نزدیک میشد بر تعداد و بر شدت فعالیت این زنان افزوده میشد. با شعله ور شدن آتش انقلاب، زن مسلمان نیز که تا پیش از این با فعالیتهای مخفی و به عنوان مادر شهید و یا همسر مبارزین در بند با رژیم شاه مبارزه میکرد، به خیابانها آمد، با چادر مشکی، با فرزندش که او را در بغل گرفته بود، با مشتهای گره کرده و با فریاد «مرگ بر شاه»: «شما در چه تاریخی چنین دیدهاید؟ امروز زنهای شیر دل طفل خود را در آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک میروند، در کدام تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبتشده است.» (۷)
و همین حرکت ایشان نهضت را قوت و تداوم بخشید:
«آمدن شما خانمها به خیابانها و میدانهای مبارزه موجب این شد که مردها هم قوت پیدا بکنند، تقویتبشوند، روحیه آنها هم با آمدن شما تقویتبشود.» (۸) «مردها به تبع زنها در خیابانها میریختند، تشویق میکردند زنها مردان را، خودشان در صفهای جلو بودند.» (۹) شهادت شهید، ثمره دامان پر مهر و اندوخته دستان زحمتکش مادران فهیم و گرانقدری است که محبت مادری را با عشق الهی پیوند میزنند و روح و جان فرزندان خود را آماده میسازند که به قربانگاه شهادت قدم گذارند، و به همین جهتحضرت امام خمینیرحمه الله، بزرگ مصلح قرن در جای جای کلام خویش زنان را پیشگامان انقلاب معرفی میکند: (۱۰)
زنانی که خود در تظاهرات در صف مقدم حاضر بودند
زنانی که با حرکتخود، مردان را برای حضور و مبارزه تشجیع کردند
زنانی که فرزندان خود را برای شهادت تربیت کردند
زنای که با پاسداری از خون شهدا، انقلاب را تداوم بخشیدند...
امامرحمه الله میفرمایند: «ما نهضتخودمان را مدیون زنها میدانیم.» (۱۱) و همین نکته برای بیان نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی از هر کلامی رساتر است .
انقلاب اسلامی و تحول جایگاه زن
هم زمان با پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی، دیدگاه سنتی خواستار شدت یافتن محدودیت زنان و عدم حضور ایشان در صحنههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شد. این جریان در چند ساله آغازین استقرار جمهوری اسلامی شتاب بالایی داشت. از سوی دیگر خواستههای برخاسته از دیدگاه متجدد و فرنگی مآب نیز در مقابل عوارض و قوانین نظام اسلامی مانند حجاب و عدم حضور زنان در برخی مشاغل و فعالیتها، مقاومت میکرد. مشخص نبودن حدود واقعی حقوق و جایگاه زن در آن دوران، در نظام اسلامی به این امر دامن میزد. هر دو جریان علیرغم تضاد و تقابلی که داشتند در مقابل مواضع انقلاب مقاومت میکردند. هر دیدگاه بنا به تفسیر خود از زن، از جمهوری اسلامی در خواستهایی داشت و امام به سبب ویژگیهای علمی و شخصیتی که داشتند توانستند با حرکت اصلاحی خود هر دو دیدگاه را تعدیل نمایند. حضرت امام از منظر یک مصلح و راهبر، نگرش نوینی را در مورد زن ارایه کردند. حضور سازنده زن در صحنههای تاریخ و در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مبارزاتی و... امری انکار ناپذیر است. اما مهم اندیشهای است که بر مسند قرائت تاریخ نشسته است. امام خمینیرحمه الله زن را از زوایای پنهان تاریخ و حضور مبهم و کم رنگ آن در ناخود آگاه جامعه به صحنه خود آگاهی و فعال رساند. رویکرد امام خمینی به مقوله زن دارای دو بعد است. ایشان در یک بعد تبیینی و تفسیری به فروافکنی دیدگاههای نادرست سبتبه زن پرداخته و جایگاه زن را در تفکر اصلاحی خویش معین ساخته و در بعد دوم ساختار اجرایی و تربیتی و تهذیبی مناسب با شخصیت زن را ارایه نمودند. حضرت امام در مبحث کلامی زن را همچون مرد در پیشگاه خلقت دانستهاند. از نظر ایشان زن و مرد هر دو انسان هستند و هر دو توان رسیدن به بالاترین مراحل رشد و کمال را دارند، (۱۲) و در عالیترین مراحل کمال زن الگو و اسوه شده و مردان نیز باید به وی اقتدا کنند:
«الگو حضرت زهراعلیها السلام است.» (۱۳)
تعبیرات امام از مقام و منزلتحضرت فاطمه زهراعلیها السلام و معرفی ایشان به عنوان یکی از نمونههای انسان کامل و نیز برگزیدن روز میلاد آن حضرت به عنوان «روز زن» برای معرفی الگوی برگزیده زن در اسلام ریشه در این تفکر دارد و این در حالی است که پیش از انقلاب روز ۱۷ دی، روز کشف حجاب، «روز زن» بود.
از دیگر مبانی اندیشه اصلاحی امام بازخوانی منزلت اجتماعی زن از منظر دین بود. اصل اساسی مورد نظر ایشان در مورد حضور زن در صحنههای سیاسی، مبارزاتی و... ممانعت از «شیء وارگی» زن است و مطابق همین اصل است که برخوردهای متفاوت و گاه متضاد امام قابل توجیه میشود. در سالهای آغازین دهه چهل و در ابتدای نهضت مخالفت صریح حضرت امام با حق رای زنان (اشاره به لایحه دولت اسدالله علم مبنی بر شرکتبانوان در انتخابات) و نیز مخالف ایشان با تساوی حقوق زنان و سربازی بردن دختران برخاسته از همین اصل است، چنان که ایشان خود میگویند: «مگر با چهار تا زن فرستادن به مجلس ترقی حاصل میشود؟ مگر مردها که تا حالا بودند ترقی برای شما درست کردند تا زنهایتان ترقی درست کنند؟... ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با این فحشا مخالفیم با این کارهای غلط مخالفیم.» (۱۴)
اما پس از پیروزی انقلاب و تغییر شرایط اجتماعی از آنجا که حضرت امام زمینه را برای رشد و حضور سازنده آنها آماده میبینند خواستار حضور فعال زنان در صحنههای مختلف میشوند: «شما هم (زنان) باید رای بدهید. شما هم با سایرین فرقی ندارید، بلکه شما مقدمید بر مردها.» (۱۵)
«شیءوارگی» محصول نظام استثمارگر است که هم زن و هم مرد را مورد سودجویی قرار میدهد. حذف نظام ظالم و استثمارگر زمینه ساز حضور رو به کمال مرد و زن میشود. و از این رو حضرت امام در تبیین حدود جایگاه اجتماعی زن در یک نظام ایدهآل میفرمایند: «در نظام اسلامی زن به عنوان یک انسان میتواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه اسلامی داشته باشد ولی نه به صورت یک شیء، نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند.» (۱۶)
و نیز: «اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون - در همه شؤون - همان طوری که مرد در همه شؤون دخالت دارد زن هم دخالت دارد. » (۱۷) و در این زمینه از یک سو دایره سخنان امام از توصیه فراتر رفته و وارد قلمرو الزام میشود: «زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند.» (۱۸) و از دیگر سو ایشان این حضور را با کرامت و شرافت ویژهای توام میسازند: «ما نهضتخودمان را مدیون زنها میدانیم. مردها به تبع زنها در خیابانها میریختند.» (۱۹)
از دیگر نکات مهم اندیشه امام در مورد نسبت میان زن و مرد است. در دیدگاه سنتی زن موجودی درجه دو تلقی میشود. در دیدگاه متجدد با آنکه دایره اختیارات زن افزایش یافته اما وی بیشتر نقش جایگزین را دارد که در مواقع ضرورت و اضطرار جای خالی مرد را پر میکند و در نهایت زن پس از مرد قرار دارد. در فمینیسم نیز - که امروزه به عنوان پیشروترین نهضت زنانه در دنیا شناخته میشود - زن برتر از مرد استبلکه در مقابل مرد قرار دارد و برای احقاق حقوقش باید با تمام قوا در مقابل مرد بایستد و جامعه ایدهآل آن، جامعه یک جنسیتی و زنانه است.
از منظر امام زن و مرد به لحاظ انسانی نسبت تساوی دارند:«زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند.» (۲۰)
حضرت امام با توجه با شناختی که از روحیات لطیف و خواستههای فطری و طبیعی یک زن - که مناسب جنگ و خونریزی نیست - دارند حضور فعال ایشان در صحنههای مختلف انقلاب و پس از آن در دفاع هشتساله را با عبارات گوناگون ارج گذاشته بر جایگاه برتر ایشان تاکید میورزند: «شما رهبران نهضت هستید، بانوان رهبران نهضت ما هستند، ما دنباله رو آنها هستیم، من شما را به رهبری قبول دارم و خدمتگزار شمایم.» (۲۱)
به صورت طبیعی پس از تبیین و تفسیر جایگاه و منزلت اجتماعی زن از سوی امام خمینیرحمه الله، زمینه برای حضور فعال و سازنده زن در نظام اسلامی فراهم شد. به همین جهت ایشان از یک طرف حدود فعالیتهای علمی، اجرایی، سیاسی، حقوقی و... زنان را معین میسازند و از طرف دیگر با بررسی تنگناهای موجود، راه حلهایی مناسب را ارایه میکنند. در این مرحله امام به تعدیل نظرات مختلف میپردازند. مخاطبین امام در اینجا همگان هستند، بویژه آنان که نظرشان هماهنگ با امام نیست: «آنهایی که کارشکنی میکنند( اشاره به کسانی که به بهانههای مختلف با فعالیتهای اجتماعی زنان مخالف میکردند) اگر مسلمان هستند، این خدمتبزرگی که این خانمها و این بانوان دارند میکنند و پیش خدا خدمتشایسته است، از معاصی کبیره است که کارشکنی در این موضوع بکنند و اگر چنان چه آنها هستند که پایبند به اسلام نیستند و میخواهند هرزگی بکنند، فصل هرزگی گذشت، دیگر به شما اجازه نمیدهند بانوان ایران که کارهایی که سابق میکردید، این کارها را اعاده بدهید.» (۲۲)
در نگرش امام خمینیرحمه الله، هر چند زن حق حضور در تمامی امور را دارا میباشد اما مقام مادری دارای جایگاه ویژهای میباشد و به همین سبب مادری را بالاترین شغل، شغلی شریف، شغل معلمی، بالاتر از معلمی و شغل انبیا و انسان سازی میداند و به همین سبب مادر بودن و تربیت فرزندان را اصلیترین وظیفه زن و جدا کردن فرزند را از مادر از عوامل انحطاط جامعه میداند: «در طول این سلطنت، اینها کوشش کردند که مادران را از بچهها جدا کنند، به مادرها تزریق کردند که بچهداری چیزی نیست، شما توی ادارات بیایید و اینها بچههای معصوم را جدا کردند از دامن مادران و بردند در پرورشگاهها و جاهای دیگر و اشخاص اجنبی و غیر رحیم آنها را به تربیت فاسد تربیت میکردند. بچهای که از مادرش جدا شد پیش هر که باشد عقده پیدا میکند، عقده که پیدا کرد مبدا بسیاری از مفاسد میشود. بسیاری از قتلهایی که واقع میشود، از روی همین عقدههایی است که پیدا میشود و بسیاری از عقیدهها از این پیدا میشود.» (۲۳)
در مجموع انقلاب اسلامی ایران موجب تحولاتی در فرهنگ و ساختار فکری جامعه و به طور اخص زنان گردید که جهشی باور نکردنی را در وضعیت ایشان پدید آورد. افزایش تعداد تحصیل کردهها، دانشآموزان و دانشجویان، اساتید، هنرمندان، شاغلان و فعالان اقتصادی و اجتماعی، توجه خاص به وضعیتحقوقی زنان و تصویب قوانین متناسب با وضعیت روز ایشان همانند قانون «تعیین مهریه به نرخ روز»، توجه به وضعیت اشتغال زنان و تصویب قوانین کار متناسب با شان مادری و همسرداری زنان، همچون استفاده از تعطیلات دوران زایمان، کار نیمه وقت، بازنشستگی پیش از موعد و ... از دستاوردهای انقلاب برای زنان بوده است، هر چند که تا ایجاد وضعیت مطلوب فاصله بسیار است.
کلام آخر
روند اصلاحی اندیشه حضرت امام در دوران ده ساله اول نظام جمهوری اسلامی و تداوم آن به وسیله خلف صالح ایشان حضرت آیت الله خامنهای - دام ظله العالی - موجب شده که زمینه رشد زنان فراهم گشته و این نیز ظهور استعدادهای ایشان و حضور فعال در صنعت، علوم، سیاست، هنر و... را به دنبال داشت. اما به نظر میرسد سمت و سوی این روند در حال حاضر بیشتر متوجه حضور زن در جامعه میباشد و در مقابل توجه به وظایف اصلی زن یعنی مادری و همسری کم رنگ شده است. هر چند سیاست اجتماعی جهانی، زنان را از شاخصههای توسعه میداند اما باید توجه داشت که پایبندی به اصول اندیشه امام در مورد زن، جامعه بشری را به سمت توازن اجتماعی سوق میدهد و در این مورد سیاست گذاران نظام نباید دستخوش جو حاکم جهانی شوند.
حضرت امام در پاسخ فقهای شورای نگهبان در مورد یکی از تنگناهای طلاق میگوید:«طریق احتیاط آن است که زوج را با نصیحت والا با الزام وادار به طلاق نمایند و در صورت میسر نشدن به اذن حاکم شرع طلاق داده شود و اگر جرات بود مطلبی دیگر بود که آسانتر است.» (۲۴) بی شک عبارت «اگر جرات بود» حاکی از ضعف امام نمیباشد، بلکه دلیلی بر وجود جو نامناسب فرهنگی است و ایشان به سبب نگرانی از لوث شدن مطلب از بیان آن خود داری کردهاند. بنابراین تداوم اندیشه امام نیازمند همت صاحبان اندیشه، برای ایجاد زمینههای مناسب فرهنگی و رفع مشکلات و تنگناهای حقوقی زنان میباشد.
«و امید آن است که جامعه زنان، از غفلت و خواب مصنوعی که از جانب چپاولگران بر آنان تحمیل شده است، برخیزند و همگان دوش به دوش هم، به داد بازیخوردگان برسند و زن را به مقام والای خود هدایت کنند و امید است که زنان سایر کشورهای اسلامی، از تحول معجزه آسایی که برای زنان ایران در اثر انقلاب بزرگ اسلامی حاصل شد، عبرت گرفته و بکوشند تا جامعه خود را اصلاح نمایند و کشورهای خود را به آزادی و استقلال برسانند. رحمت و برکتحق تعالی نثار زنان با شخصیت اسلام و ایران.» (۲۵)
پینوشتها:
۱) امام خمینیرحمه الله، تبیان دفتر هشتم: جایگاه زن در اندیشه امام خمینیرحمه الله، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینیرحمه الله، چاپ چهارم ۱۳۷۶، ص ۲۲۷.
۲) همان، ص ۲۳۲.
۳) همان، ص ۲۵۸.
۴) رضا شاه و محمدرضا پهلوی .
۵) تبیان دفتر هشتم، ص ۲۶۳.
۶) همان، ص ۸۵، ۷ / ۱۰ / ۵۷.
۷) همان، ص ۱۷۶.
۸) همان، ص ۱۷۱.
۹) همان، ص ۱۶۹.
۱۰) رک: همان، صفحات ۱۶۷ الی ۱۷۵.
۱۱) همان، ص ۱۶۹.
۱۲) رک: همان.
۱۳) همان، ص ۲۵.
۱۴) همان، ص ۲۴۷.
۱۵) همان، ص ۶۸.
۱۶) همان، ص ۶۵.
۱۷) همان، ص ۵۸.
۱۸) همان، ص ۶۷.
۱۹) همان، ص ۱۶۹.
۲۰) همان، ص ۸۳.
۲۱) همان، ص ۱۶۹.
۲۲) همان، ص ۷۵.
۲۳) همان، ص ۱۳۶.
۲۴) پیام زن، شماره ۶۳، ص ۶، به نقل از: مجموعه نظریات شورای نگهبان، دکتر مهرپور.
۲۵) امام خمینی، تبیان دفتر هشتم، ص ۳۶، ۶۰ /۲ /۴.
منبع: پژوهشگاه علوم ومعارف دفاع مقدس
بازنشر از: پرتال جامع علوم انسانی
تعداد بازدید: 919