انقلاب اسلامی :: فرح و دفتر حفظ آثار باستانی !

فرح و دفتر حفظ آثار باستانی !

14 تیر 1391

در دفتر فرح پهلوی واحدی تعریف شده بودتا ضمن حفظ و حراست از آثار باستانی و عتیقه جات ، آثار فرهنگی و هنری ایران را كه در طول زمان به عناوین مختلف به خارج از كشور منتقل شده بود به كشور برگرداند . فرح برای تحقق این هدف كارشناسان و مشاورانی را به كار گرفت و با تحمیل میلیاردها تومان هزینه ، وانمود كرد كه قصد جمع آوری و حفاظت از آثار باستانی را دارد. اما همان كسانی به كار گرفته شدند كه سابقا در غارت آثار باستانى شركت داشته و میلیونها بلكه میلیاردها ریال از این راه پول اندوخته بودند. مرورى بر اسامى مشاوران فرح گویاى این واقعیت مى‏باشد:

1ـ مهندس محسن فروغى فرزند محمدعلى فروغى ذكاءالملك ـ یهودى نومسلمان ـ دست‏اندركار قاچاق عتیقه‏جات ایرانى.

2ـ ایوب ربنو ـ غارتگر میراث باستانى ایران در طى دهها سال.

3ـ شكراللّه‏ حى، مهدى محبوبیان ـ از صهیونیست‏هاى مشاور دفتر فرح.

4ـ اشرف پهلوى و پسرش شهرام پهلوى نیا، این دو از درون دربار، باند بین‏المللى غارت آثار باستانى را هدایت و رهبرى مى‏كردند) در دوران پهلوى‏ها دست صهیونیست‏ها در غارت آثار باستانى ایران باز بود و آنان در این خیانت بزرگ به ملت ایران سهمى داشتند. ابتدا صهیونیست‏هاى فرانسوى همچون آندره گدار رسما هدایت این امر را در ایران به‏عهده گرفتند تا جایى كه چنین فردى بر كرسى مدیریت اداره كل باستان‏شناسى ایران نیز تكیه زد و گزارش سرلشگر فرج‏اله آق‏اولى فرمانده خوزستان مبنى بر غارت آثار باستانى توسط گدار به رضاخان با بى‏توجهى روبرو شد به این بهانه كه مى‏بایست به قرارداد منعقده براى حفارى و غارت آثار باستانى پاى‏بند ماند. در دوران رضاخان صهیونیست‏هاى امریكایى و انگلیسى دهها هزار آثار و الواح باستانى را به خارج كشور انتقال دادند. این روند شكلى افراطى به خود گرفت و باندهاى قاچاق عتیقه دربارى و صهیونیستى به تاروپود نظام ادارى نفوذ كردند عوامل صهیونیستى با یك توطئه كاملاً حساب شده به شكل افراد ناشناس و دست‏هاى نامرئى در رأس سازمانها و تشكیلات مملكتى قرار گرفتند.

مرحوم رشید كیخسروى درباره باند ایوب ربنو ـ مشاور امور عتیقه فرح پهلوى ـ و اقدامات ویرانگرانه او مى‏نویسد:

«باند مافیایى و مخوف ایوب ربنو مانند غده سرطانى به جان آثار باستانى ما افتاد و بالغ بر پنجاه سال شیره‏جان این ملت زجر كشیده را مكیده و هیچ اثرى را از تعرض خود مصون نداشت و نوك كلنگ این باند به تمامى آثار باستانى ما فرو رفت... مدارك موجود نشان مى‏دهد كه باند صهیونیستى ایوب ربنو روزانه با استفاده از حداقل 1500 نفر كارگر و كلیه تجهیزات و امكانات حفارى و با نظارت صورى و ظاهرى وزارت فرهنگ وقت سالهاى متمادى و مستمر در تخت‏جمشید و مرودشت، شهررى، گنبدكاووس و تركمن صحرا و سیلك كاشان، حسنلو، زیویه كردستان، قیلا نتو و غار كرفتو در كردستان، همدان، عمارلو و تمامى نقاط باستانى گیلان و مازندران و مارلیك، خوزستان و هفت‏تپه وجب به وجب لرستان، هرسین، كنگاور و سایر مناطق باستانى كرمانشاه و ذره ذره مناطق باستانى آذربایجان و سایر تپه‏ها و اتلال باستانى و بیشتر قبور متبركه حفارى نموده و آنچه را یافته است به موزه‏هاى خارج و اندكى از آن را به موزه ایران باستان فروخته است و...

در سالهاى بعد از 1346 كه كلیه حفاریهاى تجارتى ممنوع بود و تحت هیچ شرایطى دولت مجاز به صدور جواز حفارى تجارى نبود اما باند صهیونیستى ایوب ربنو هم چنان به حفارى‏هاى تجارتى اشتغال داشته و از تعقیب و مجازات و بازخواست مصون بوده است.1»

با این وجود فرح پهلوى ایوب ربنو را به مشاورت خود برگزید تا به همراه خواهرزاده‏اش مهدى محبوبیان همچنان به غارتشان ادامه دهند اما این بار زیر نظر فرح پهلوى كه داعیه حفاظت از آثار باستانى را داشت. اسناد دربار پهلوى نیز مؤید غارت آثار باستانى توسط او و فروش چند میلیونى در سال 1331 در زمان نخست‏وزیرى مصدق مى‏باشد. سند وزارت‏خارجه به نقل از مقامات سیاسى و فرهنگى آلمان حكایت از نفوذ باندهاى قاچاق عتیقه در دفتر فرح مى‏نماید و دولت‏هاى اروپایى و آسیایى از شركت در همایش آثار فرهنگى و باستانى در تهران تحت مدیریت دفتر فرح به دلیل هویت مشكوك مدیر نمایشگاه كه در قاچاق عتیقه فعال بود منصرف شدند و مراتب را به رایزن فرهنگى ایران اعلام كردند. جالب اینكه اشرف و پسرش از قاچاقچیان پرو پا قرص آثار باستانى ایران بودند و فرح پهلوى به جاى اینكه جلوى غارت آنان و كارمندان دفترش را بگیرد پول ایران را صرف خرید آثار باستانى ایران مى‏كرد تا به كشور برگرداند و از این طریق براى خودش وجهه فرهنگى دست و پا نماید چیزى كه غیرممكن بود زیرا باندهاى عتیقه دفترش با تردستى به هر كارى دست مى‏زدند و مى‏توانستند با مهارت كامل اشیاى بدلى را چند بار گرانتر به عنوان آثار باستانى و هنرى به دفترش بفروشند. موضوعى كه در بعضى از اسناد دفترش تأیید شده است.

پی نوشت :
1 – رشید كیخسروی ، دوران بی خبری یا غارت آثار فرهنگی ایرانیان ، ص 12 - 8


برگرفته از: ماهنامه گزارش تاریخ ، ش 167




منبع:سایت جامع تاریخ معاصر ایران



 
تعداد بازدید: 1060


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: