14 تیر 1391
تاریخ ملتها آكنده از حوادث و رخدادهایی است كه با مسئله استعمار و استثمار و زیادخواهی برخی دولتها نسبت به سایر دول و ملتهای آنان روبرو بوده است. دولتهای افزونطلب و حریص برای دستیابی به امیال و آرزوهای بیحد و حصر خود به انواع حیلههای شیطانی و راهكارهای توأم با مكر و فریب متوسل میشدهاند. به تدریج این دولتها روشهای سنتی خود را به طریقی نو نموده و سعی كرد. از روشهای به ظاهر مسالمتآمیزتر و به اصطلاح نرمافزاریتر استفاده كنند.
اما در اصل موضوع كه غارت سرمایههای معنوی و مادی كشورها بود فرق چندانی وجود نداشت و یكی از اهرمهای قوی و كارآمد كه همواره مدنظر استعمارگران بوده و هست، مسئله ایجاد سازمانهای به ظاهر خیریه و اجتماعی است كه هم قدرت بسیج افراد را دارا هستند و هم بوسیله آنها میتوان اهداف سیاسی و استعماری را در پس پردة شعارهای بشردوستانه و محبتآمیز پنهان نمود. شعارهایی كه غالباً پیرامون نوعدوستی، كمك به دیگری، خدمت و كمكرسانی به نیازمندان، دوست داشتن همدیگر، خدمت به دیگری و دیگری را از خود مهمتر دانستن و امثالهم دور میزند. این شعارها هم در طول تاریخ استثمار ملتها، دچار تحول ظاهری شدهاند.
در این راستا پرواضح است كه ساز و كار و عوامل اجرایی آن نیز بایستی متناسب با نوع شعارها و اهداف پنهانی و اصلی، دچار تغییر و به اصطلاح توسعه و پیشرفت كردند. اگر در دهههای قبل با ساز و كار آبادانی و اصلاح سیستم سیاسی حكومتها و یا برقراری دموكراسی و پیشرفتهای علمی و بهداشتی و غیره، در پوشش اعزام میسیونرهای مذهبی و بهداشتی و به طور گسترده و منطقهبندی شده با عوامل اجرایی محدود و عمدتاً خارجی و به طور مستقیم این هدف دنبال میشد، در عصر جدید و دوران طلایی استعمار نرمافزاری، شاهد ایجاد سازمانهای گسترده بینالمللی با مدیریت قوی و برخوردار از ساختارهای طراحی شده حزب گونه با كلید قوانین و آئیننامههای اجرایی و عملیاتی لازم و سیستم عضوگیری از داخل و واگذاری مدیریتهای میانی و مستقیم به خود عوامل تربیت شده داخل و تنها نظارت و اعمال مدیریت كلان از طریق مركزیت عالی جهانی بر این احزاب به ظاهر غیرسیاسی تحت عنوان بنگاههای خیریه و مؤسسات اجتماعی هستیم.
این مؤسسات اجتماعی كه بیشتر با نام كلوپ و یا باشگاه در كشورهای هدف ایجاد و سازماندهی میشدند، همگی از مادری متولد شدند كه چند دهه قبل از دل یك سازمان تخصصی و صنفی به نام فراماسونری (بنایان آزاد) بیرون آمد. این سازمان كه در ابتدا از صاحبان حِرَف و اعضای صنوف خاصی تشكیل شده بود و بیشتر به صورت پنهان و یا نیمه علنی فعالیت میكرد و مقاصد خاص صنفی را دنبال مینمود، ابزار خوبی برای پیشبرد مقاصد سیاسی و استعماری دولتمردان كشورهای استعماری انگلیس و بعد آمریكا قرار گرفت و آنها با بهرهگیری از ساختار و نوع سیستم عضوگیری و برخی ویژگیهای پنهان كاری كه لازمه كار شبه جاسوسی و نفوذ در سایر جوامع به طور دلخواه بود، این سازمان را به عنوان مدل مناسب برگزیدند و در طول زمان با ایجاد تغیرات لازم آن را به یك سازمان گسترده سیاسی كه در اكثر كشورهای هدف دارای عضو بوده و اكثر این اعضا از میان دولتمردان و رجال سیاسی و تأثیرگذار انتخاب میشدند تبدیل كرد تا با پیوستگی به سازمان مركزی اهداف از پیش تعیین شده را عملیاتی نموده و به طور مستمر منافع و مطامع اربابان خود را به شكلی دقیق و كامل برآورده نمایند. این ساختار و تشكیلات تا چند دهه جوابگو بود.
ولی با توسعه جوامع از جهات مختلف و بویژه مسئله اطلاعرسانی و رشد و توسعه ابزارهای خبری و مسئله گستردگی رسانهها و تا حدودی بلوغ فكری جوامع تحت استعمار این كشورها، دیگر سیستم قبلی جوابگو نبود و بایستی سازمانهای جدید كه بتوانند همین اهداف را در قالبهای جدید و با شكلی مردمی و برخوردار از شعارهای زیبا و فریبنده و عام پیگیری كنند، بنیان نهاده شوند. یكی از این سازمانها كه از حیث گستردگی و تنوع از همه اسلاف خود، جلوتر بود و با شعاری ساده و عامیانهتر پا به عرصه وجود نهاد، «لاینز» بود. لاینز ابتدا دارای یك فعالیت محلی و خصوصی در داخل آمریكا بود و در سال 1917 میلادی به علت مختصات نیكوكاری و نوعدوستی آن كه ضمناً توجه عده زیادی از خارجیان را جلب كرده بود، به صورت اتحادیه بینالمللی درآمد. هدفهای آن به ظاهر غیرسیاسی و محدود به خدمت به افراد جامعه و در رشتههای مختلف و ایجاد دوستی و اتحاد بین اعضاء بود.
معهذا عبارت پشتیبانی از اصول حكومتهای صالح و تقویت افراد شایسته كه جزء هدفهای لاینز در اساسنامه میباشد، جلب نظر میكند زیرا سازمانی كه جنبه غیرسیاسی دارد باید همواره مطیع قانون و پشتیبان دولت خود باشد و هدفی را دنبال نكند كه برای اجرای آن ناچار از تلاش برای تشخیص اصول حكومتهای صالح و یا افراد شایسته گردد چه این امر كاملاً سیاسی است.
در زیر، مطابق با سند منتشره به ذكر آمار این سازمان در سال 1347 پرداخته شده است:
«تعداد مناطق 145 در هفتاد كشور، تعداد باشگاهها، 22000 و تعداد اعضای آن 860000 نفر میباشد. امور لاینز بینالمللی زیر نظر یك هیئت مدیره است. تشكیلات كشورهای كم وسعت از نظر لاینز بینالمللی به یك و كشورهای وسیعتر به چند منطقه تقسیم میشوند. هر منطقه به چند ناحیه و هر ناحیه به چند حوزه و هر حوزه به چند باشگاه تقسیم میشود. باشگاهها كوچكترین واحد تشكیلاتی لاینز هستند و دیدار و اجتماع منظم اعضا در جلسات ماهیانه باشگاهها صورت میگیرد. بدیهی است هیئتهای مدیره باشگاهها و مناطق در موارد لزوم جلسات جداگانه دارند و كنگره سالیانه مناطق هر كشور در همان مملكت و كنگره اتحادیه لاینز در هر سال (معمولاً در آمریكا) تشكیل میشود. نشریات اتحادیه بینالمللی لاینز دارای یك نشریه ماهانه به نام (لاین) است و به جای آن كه هر منطقه به مسئولیت خود و مستقلاً دارای مجله جداگانه باشد روش غیرمعمول اختیار شده است. به این شرح كه كلیه مجلات لاینز در سراسر جهان اگر با اجازه هیئت مدیره منتشر شده باشد اركان رسمی اتحادیه لاینز بینالمللی محسوب میشود. این مجله «شیرنامه» نام دارد. شماره 354 از طرف لاینز بینالمللی برای مجموع تشكیلات لاینز در ایران اختصاص داده شده و معمولاً بایستی تحت عنوان یك منطقه فعالیت كنند.
ولی به علت وسعت كشور كه امكان تماس اعضا و اداره باشگاهها را در یك سطح وسیع مشكل میسازد ایران از نظر تشكیلات لاینز به سه منطقه الف، ب و ث تقسیم شده كه هر سه منطقه تحت همان شماره 354 ثبت و به شرح زیر تقسیم شدهاند:
1ـ منطقه 354 الف شامل: تهران، آذربایجان شرقی و غربی، گیلان، گرگان مازنداران، كرمانشاهان و قصر شیرین، خرمآباد، سنندج، بروجرد و خراسان.
2ـ منطقه 354 ب شامل: اصفهان، كرمان و زاهدان.
3ـ منطقه 354 ث شامل: شیراز و اهواز. تعداد اعضای 354 الف:1884 نفر و تعداد باشگاههای آن به 72 عدد میباشد. رئیس منطقه 354 الف، دكتر اسماعیل اردلان میباشد. تعداد اعضای 354 ب، 766 نفر و رئیس منطقه آقای دكتر نواب میباشد. منطقه 354 ث، تعداد اعضای آن 868 نفر و رئیس منطقه هم آقای مهندس خسرو هدایت قائم مقام مدیر عامل شركت نفت میباشد. جمع كل اعضای سه منطقه، 3518 نفر بوده و در ضمن ریاست هر سه منطقه به عهده شیرمرد مهندس شریف امامی است. شیرمرد محمد دری دبیر كل لاینز ایران است.»
با عنایت به آمار ذكر شده گستردگی در حوزه جغرافیایی و وسعتبخشی در سراسر كشور و حتی شهرستانهای كوچك به طور جد در دستور كار سازمان لاینز بینالمللی بود. در شهرستانهای دور افتاده و كوچك و به ظاهر كم اهمیت هم بدنبال تأسیس و راهاندازی باشگاه لاینز بودهاند. راهاندازی چنین تشكیلات عظیم و گسترده و دارای ساختار حزبگونه و برخوردار ـ از اساسنامه و آئیننامههای اجرایی متعدد و برپایی كنگرههای منطقهای و بینالمللی، خود گواه سیاسی بود این سازمان را میدهد، مهم مینماید. اما مسئله مهمتر، حضور هدفمند رجال برجسته فراماسون در رأس این سازمان در سطح جهانی و در حوزههای داخلی هر یك از كشورهاست.
چنان چه در ایران، فردی كه از اتحادیه بینالمللی لاینز وظیفه تشكیل و راهاندازی لاینز در ایران را برعهده میگیرد، یك فراماسون لبنانی به نام «شفیق منصور» است كه در دیدار اولیه خود برای حصول به منظور به سراغ الهیار صالح كه از عناصر كلیدی سیاست آمریكا در ایران و رابط سرویس اطلاعاتی این كشور میباشد، میرود. ولی از آنجایی كه تشكیل هسته مركزی باید توسط اعضای فراماسونری صورت پذیر، صالح وی را به سوی یك ماسون دیگر كه از اساتید لژهای فراماسونری در ایران است هدایت میكند، این فرد، كسی نیست به جزء حسین علاء كه این مسئولیت را میپذیرد و به همراه عباس مسعودی (ماسونی دیگر)، مقدمات تأسیس این باشگاه را فراهم میآورد. جالب است كه از سی نفر اعضای مؤسس اولیه این كلوپ در تهران بیش از نیمی از آن از اعضای لژهای مختلف ماسونی هستند.
در ضمن ریاست شورای عالی هر سه منطقه لاینز در ایران هم سالها برعهده مهندس شریف امامی، استاد فراماسونری و ریاست لژ بزرگ ایران بوده است. از جهتی، جدای از رهبری و خطدهی اعضای فراماسونری در این كلوپ، خطمشی و سیاستگذاریها و حتی اساسنامه آن و نحوه اداره و چگونگی برگزاری انتخابا و معرفی اعضا و بسیاری از امور دیگر، شباهت زیادی به برنامههای لژهای ماسونی دارد، لذا وابستگی این باشگاه به سازمان فراماسونی به اثبات میرسد. برای وضوح بیشتر مسئله، در زیر به چند سند در این خصوص اشاره شده است:
سند اول
«شماره: 862/312ـ تاریخ: 31/2/41 ـ موضوع: فعالیت مخالفین دولت ـ
یكی از محارم سردار فاخر حكمت اظهار میداشت، مسافرت آقای علاء وزیر دربار شاهنشاهی به فارس و شیراز كه ظاهراً تحت عنوان سالگرد انجمن لاینز صورت گرفته به منظور انجام یك مأموریت سیاسی و مخفی است. مشارالیه افزوده مؤسسه لاینز انگلستان كه یكی از شعبات لژ بزرگ فراماسونری انگلستان است تحت عنوان انجام كارهای عامالمنفعه، بزرگترین دستگاه خبری دولت انگلستان در كشورهای دنیا محسوب میشود و آقای علاء وزیردربار شاهنشاهی كه خود از فراماسونرهای معروف و از اعضای لژ بزرگ لندن هستند، ریاست جوامع فراماسونری ایران را بر عهده دارند و در این مسافرت به فارس كه به توصیه مقامات انگلیسی دستورات محرمانهای به مأمورین نفوذی در فارس كه اكثراً بین عشایر دارای نفوذ و رهبری هستند صادر خواهد كرد. زیرا ممكن است روابط شاهنشاه و دولت امینی به صورت مبارزه سیاست انگلیس و آمریكا در ایران درآمده وضع نامساعدی به خود گیرد به این ترتیب عشایر فارس طبق تعلیماتی كه آقای علاء به آنها خواهند داد برای دولت مركزی اشكالات بزرگی فراهم خواهند كرد. گوینده افزود اكثر رجال فارس و سران عشایر این منطقه فراماسون و تابع لژ بزرگ لندن هستند و تابع نظر و دستورات آقای علاء خواهند بود...»
سند دوم
«جنگ پنهانی سیا و اینتلیحن سرویس در تهران از رادیو پیك ایران»
رادیوی مذكور ساعت 19 روز 16/5/48 مطالبی به شرح زیر پخش نمود یكی دیگر از شعبات سیا، سازمان مركزی جاسوسی آمریكا در ایران، باشگاه لاینز ایران نام دارد. باشگاه لاینز را «اوین جونز» یكی از فراماسونهای متنفذ شهر شیكاكو هفتم ژوئن 1917 در شهر شیكاكو پایهگذاری كرد... تگزاس مركز فرمانروایی انحصارهای نفتی آمریكاست. لذا از لاینز هم بوی نفت میآید. به هیچوجه تصادفی نیست كه این مؤسسه اوایل تحت شعار خدمت به خود آغاز فعالیت كرد. معنای این شعار خدمت به انحصارهای آمریكایی است. ولی در كنگره دالاس به شعار خدمت به دیگران مبدل گردید. تا جنگ جهانی دوم باشگاه لاینز چندان موفقیتی بدست نیاورد و نتوانست شبكههای جاسوسی خود را در جهان بگستراند. این كار پس از جنگ جهانی دوم، بعد از اینكه سازمان جاسوسی مركزی آمریكا زمام امور را بدست گفت، امكانپذیر شد.
رسوخ این باشگاه در شئون كشوری ما پس از كودتای 28 مرداد میسر گشت. 16 فروردین 1336 روز آغاز رسمی فعالیت خرابكارانه این مؤسسه امپریالیستی در میهن ما است. در آن روز شفیق منصور نامی اهل لبنان و نماینده سیار لاینز بود، از سی نفر ایرانی دعوت به عمل آورد و باشگاه لاینز ایران را بنیان نهاد. حتماً در روزنامهها به اسامی این آقایان برخوردهاید. اینها از زعمای قومند و جزو همه كارههای دولت هستند... مؤلف كتاب فراموشخانه و فراماسونری در ایران در كتاب سه هزار صفحهای خود چند سطری را هم به لاینز اختصاص داده است. البته هدف از این یادآوری پردهپوشی فعالیت خرابكارانه آن است و در زیر پرده او مینویسد كه اعضای باشگاه لاینز ایران روزهای پنجشنبه اول و سوم هر ماه در یكی از هتلهای تهران اجتماع میكنند و با هم ناهار میخورند و گویا فعالیت نیكوكاری آقایان هم بدین جا ختم میشود. ولی واقعیت چیست؟ واقعیت آن است كه لاینز نسخه ثانی لژهای فراماسونری میباشد كه سازمان جاسوسی آمریكا با استفاده از تجربه اینتلیجنت سرویس بوجود آورده است. هماكنون در ایران صدها باشگاه لاینز وجود دارد. این شعبات از جانب سه منطقهای اداره میشود كه هر یك دارای رئیس جداگانهای است.
سازمانهای منطقه لاینز در ایران دارای كمیتههای بهداشت ـ عمران ـ كشاورزی و مالی است. به دیگر سخن لاینز ایران دولتی است در داخل دولت ایران، با در نظر گرفتن اینكه اكثر رؤسای باشگاهها را افسران مورد نظر سیا تشكیل میدهند. دایره فعالیت این شبكه وسیع جاسوسی روشنتر میشود. هدف آنها عبارت است از جمعآوری اطلاعات اقتصادی، سیاسی و نظامی و تحویل آن به سیا. وجه تشابه باشگاههای لاینز و لژهای فراماسونری عدیده است. بسیاری از موارد اساسنامه و مرامنامه باشگاه لاینز از مرامنامه و اساسنامه فراماسونها اقتباس شده است. اگر اعضای لژهای فراماسونها را «ماسون» مینامند. اعضای لاینز را شیرمردان و شیرزنان نامگذاری كردند. حتی لاینز ایران را هم فراماسونها و البته فراماسونهای در خدمت سیا بوجد آوردند. در این مورد داستان جالبی در كتاب فراموشخانه در ایران آمده است... مؤلف كتاب در كوشش در راه اثبات این ادعا كه باشگاه لاینز ایران كاری جز امور خیریه ندارد از اله پاشاخان صالح (الهیار صالح) كه به نوشته مؤلف گویا مرد صحیحالعملی است، شاهد میآورد.
اله پاشاخان صالح سالیان دراز مترجم و مشاور سفارت آمریكا در ایران بود. به هر حال همین آقای كارمند سفارت آمریكا میگوید: دومین روزی كه شفیق منصور اهل لبنان و نماینده سیار لاینز بینالمللی به تهران آمد مرا در دفتر كارم ملاقات كرد. او نامه یكی از دوستانم را به من داد و تقاضا كرد در تشكیل شعبه لاینز در ایران پیشقدم شده و مدیریت و مسئولیت اداره آن را قبول كنم در حالی كه شفیق منصور مشغول صحبت بود همكارم كوروش شهباز وارد اطاق كارم شد نامه دوستم را به او داده و درباره پیشنهادی كه شده بود توضیحاتی به شهباز دادم همین كه او صحبت با شفیق منصور را شروع كرد بدون مقدمه به وی گفت كه شما استاد لژ فراماسونری لبنان هستید و فلان مقام را هم دارید من از شنیدن عنوان فراماسونری به وحشت افتادم و از شفیق منصور خواستم حقیقت موضوع را بگوید. اسماعیل رائین این اضافه را برای آن سر هم كرده است تا فعالیت باشگاه لاینز را كه مشابه مؤسسه جاسوسی آمریكا است پردهپوشی كند. ولی خود ندانسته مرتكب اشتباهی گردیده كه هدف وی را فاش میكند.
آقای كوروش شهباز از كجا میدانست كه شفیق منصور فراماسون است. مترجم و مشاور سفارت آمریكا مینویسد كه وی هم نظیر چنین سئوالی را به كوروش شهباز داده است و میافزاید كه كوروش شهباز گفت از علامتی كه هنگام ورود به اطاق در دستهایش داشت. در اینجا است كه دروغگویی آقایان برملا میشود. زیرا اسماعیل رائین فراموش میكند كه دو سطر بالاتر از قول اله پاشاخان صالح نوشته كه كوروش شهباز به هنگام ورود شفیق منصور در اطاق نبوده و بعداً وارد اطلاق كار او شده، طبیعی است چگونه میتوانست اظهارات شفیق منصور را شنیده باشد. واقعیت آن است كه شفیق منصور جاسوس سازمان سیا نزد همكاران خود آمده بود تا توسط او به دربار راه یابد و اله پاشاخان صالح میگوید من حسین علاء وزیر دربار را به او معرفی كردم و گفتم عین ماجرا را به ایشان بگوئید و یقیناً علاء در این مورد به شما كمك و مساعدت خواهند كرد. او هم سپس به ملاقات حسین علاء كه در آمریكا فراماسون شده بود میرود و نخستین باشگاه لاینز در ایران را تشكیل میدهد. آیا باز جای شك و تردید باقی میماند كه باشگاه او نیز یكی از شعبات علنی جاسوسی وابسته به سازمان مركز جاسوسی آمریكاست. در اوایل خرداد ماه سال جاری (1348) درست در بحبوحه افشاگریهای سیا علیه اینتلجینت سرویس، نهمین كنگره لاینز ایران افتتاح شد...»
پینوشت:
1 . برگرفته از اسناد لاینز جلد اول و دوم، صفحات مختلف.
2 . همان، ج 2، ص 186.
3 . همان، ص 64 تا 68.
برگرفته از:كلوپ لاینز به روایت اسناد ساواك مركز بررسی اسناد تاریخی بخش مقدمه
منبع:سایت جامع تاریخ معاصر ایران
تعداد بازدید: 1104