26 مهر 1391
معرفی كتاب خاطرات حجة الاسلام حسین آقا علیخانی
حجتالاسلاموالمسلمین حسین آقاعلیخانی در سال 1323 متولد شد و بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی به حوزهی علمیهی قزوین رفت و به تزكیهی نفس و تعلیم علوم دینی پرداخت. وی در قزوین به همراه استادان بزرگ آن حوزه، از جمله حضرت آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی به تبلیغ و روشنگری پیرامون اهداف نهضت امامخمینی همت گماشت.
شناسه كتاب
كتاب خاطرات حجة الاسلام حسین آقا علیخانی ، یكی از موضوعات طرح تدوین تاریخ انقلاب اسلامی است كه در مركز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسید و نوبت چاپ اول در زمستان 1390 و دارای 204 صفحه می باشد.
مقدمه
در مقدمه كتاب راجع به ارتباط واژه انقلاب اسلامی با نام امام خمینی (ره) صحبت شده و اینكه كسی نیست كه آوازه انقلاب اسلامی ایران را شنیده ولی اسم امام خمینی را نشنیده باشد. نویسنده در این زمینه به فرمایش مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نیز استناد نموده اند:« این انقلاب، بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.»
در قسمتی از مقدمه پیرامون مشخصات حجت الاسلام والمسلمین حسین آقا خانی اشاره شده است. وی در سال 1323 در روستای خیارج از توابع بوئین زهرا در استان قزوین بدنیا آمد و پس از تحصیلات ابتدایی به حوزه علمیه قزوین رفت و به تزكیه نفس و تعلیم علوم دینی پرداخت. ایشان در قزوین به همراه جمعی از استادان بزرگ آن حوزه از جمله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی به تبلیغ و روشنگری پیرامون اهداف نهضت امام خمینی همت گماشت و سعی در یاری رساندن این حركت نمود، به همین خاطر در تاریخ سوم دی 1354 به همراه تعدادی از انقلابیون در قزوین بازداشت شد. و پس از سه سال از زندان آزاد و تا پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیت های گوناگون در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی قرار گرفت. در قسمتی از كتاب درباره زندگی نامه خود برای آشنایی هر چه بیشتر خوانندگان توضیحاتی داده است. وی دارای دو پسر و چهار دختر می باشد. ایشان در خانواده ای كشاورز و بسیار متدین بدنیا آمده اند.
از ایشان سؤال شده كه تحصیلات حوزوی را در چه تاریخی و در كدام مدرسه شروع و هم كلاسی های او چه كسانی بودند وی در جواب می گوید :
«از نیمه سال 1339 جهت تحصیل علوم حوزوی وارد حوزه ی علمیه قزوین، مدرسه ی مرحوم مولاوردیخانی شدم و هم محلی های من آقایان سید ابوذر حسینی، ابراهیم امیری، علی سلیمانی، و چندی دیگر از برادران بودند.»
از ایشان درباره ی وضعیت حوزه علمیه قزوین و علمای بنام حوزه كه عهده دار پرداخت شهریه طلاب و تدریس آنها بود سؤال كردند. وی در جواب اشاره به حضرت آیت الله العظمی سید ابوالحسن حسینی رفیعی می كنند و می گویند؛ شهریه طلاب را ایشان از حضرت آیت الله میرزا رحیم سامت كه نماینده آیت الله بروجردی بودند می پرداختند.از وی درباره مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی و اینكه مشوقشان چه كسانی بودند سؤال می شود كه می فرمایند: «جنایات تاریخی رضا شاه به عنوان سر سلسله پهلوی در كشف حجاب زنان در یك كشور مسلمان و شیعه در سال 1314 و اجبار مردم در استفاده از لباس های یكسان و خلع لباس روحانیت از تن روحانیون و اعدام چهره های پرافتخار روحانیون و تبعید علمای بزرگ و مبارز و همچنین ادامه جنایات توسط فرزندش محمد رضا طبیعی بود كه مردم مسلمان راوارد مبارزه علیه آنها بكند و من هم یكی از این جوانان طلبه بودم و مشوقم در این رابطه حضرت آقای سید محمد موسوی خوئینی ها بود.»
درباره فعالیت علیه رژیم شاه و نقش روحانیت و مردم قزوین می فرمایند: «مردم قزوین كه در پذیرش اسلام و تشیع از پیشگامان و اولین ها بودند در مبارزات علیه ظلم و استبداد نقش شاخص داشتند.»وی همچنین در روزشمار انقلاب در قزوین و بازداشت و دستگیری حاج مهدی عراقی و چگونگی به شهادت رسیدنشان توضیحاتی داده اند. از حجة الاسلام و المسلمین حسین آقا علیخانی درباره برادران امانی و چگونگی دستگیر شدنشان سؤال شد كه وی علت دستگیری آنها را به دلیل مذهبی بودن آنها دانسته و شهید صادق امانی را به عنوان عنصر مؤثر در قتل حسنعلی منصورمعرفی می نماید و اشاره می كند كه دیگر برادران امانی نقش تعیین كننده ای در به ثمر رساندن انقلاب داشتند.
از ایشان درباره دستگیری و حبس و حصر امام سؤال می شود كه توضیحاتی مفصل در این باره می دهند:
«مردم ایران در 15 خرداد و روزهای بعد یك پارچه قیام و معترض شدند. در جریان دستگیری امام كه محبوب دلهاست طبیعی بود كه عكس العمل ها تند باشد همه جا تظاهرات بود و مشت های گره كرده به خصوص در شهرهایی مثل: قم، تهران، شیراز، مشهد و ورامین، شاه هم كه از خشم عمومی ملت احساس خطر كرده بود، فرمان حمله و كشتار را صادر نمود. دستگیری حضرت امام برای رژیم شاهنشاهی بسیار پر خطر بود. رژیم شاهنشاهی كه حتی جرئت هیچ كاری را نداشت بعد از ده ماه حبس و حصر ایشان را در 17/1/43 آزاد و ماموران ایشان را شبانه و بدون اعلام قبلی به قم منتقل می كنند.»
از ایشان درباره اینكه چرا امام خمینی را بعد از تركیه به عراق و نجف تبعید می كنند سئوال شد. در جواب می گویند:
«انتخاب عراق و حوزه نجف در مرحله اول بخاطر این بود كه رژیم شاه خود را از زیر فشار افكار عمومی خلاص كند و بگوید خمینی دیگر در تبعید نیست و انتخاب نجف برای این بود كه امام خمینی با فضا ی حاكم بر حوزه نجف قادر به ادامه مبارزات سیاسی نخواهد بود. چون حضور ایشان در نجف تحت تاثیر سایر مراجع قرار گرفته و فرصت اظهار وجود كمتری پیدا خواهد كرد.»
از وی درباره سیر مرجعیت در قزوین و واكنش علما و مردم و اینكه بعد از فوت آیت الله العظمی بروجردی مردم از چه كسی تقلید خواهند كرد همچنین نظر علمای قزوین در موضوع تقلید از كدام مرجع می باشد سئوال شد. در پاسخ اشاره نمودند؛ كه در دوران آیت الله العظمی بروجردی اكثر مردم ایران مقلد ایشان بودند و حتی حوزه نجف تحت زعامت ایشان بود.بعد از فوت ایشان اكثر مردم ایران ، به خصوص قزوین از آیت الله سید محسن حكیم تقلید كردند.وی درباره مدارس علمیه قزوین و نقش آنها در نهضت امام خمینی و از اشغال مدرسه ی التفاتیه در هجوم رضا خانی و آزاد سازی آنها میگوید:
« در مبارزه رضا خان با روحانیت عمامه ها برداشته شد، مدارس علمیه اشغال گردید، با ورود آیت الله زنجانی به قزوین و عبور ایشان از مقابل مدرسه التفاتیه و توقف ایشان از فرصت حضور ایشان استفاده كرده و گروهی از روحانیان قزوین وارد مدرسه شدند و ماموران هم به احترام ایشان مخالفتی نكردند.»
راجع به اشغال مدرسه ی مولاوردیخان در سال 1350 كه در روزشمار انقلاب اسلامی در قزوین اشاره شده می فرمایند:
«آن سالها به دستور رژیم جمع زیادی از كردهای اخراجی را با زن و بچه هایشان وارد مدرسه مولاوردیخان كردند و در هجرات طبقه اول اسكان دادند و شلوغی و سر و صدا ی آنها امكان زندگی برای طلاب نبود و هرچه اعتراض كردیم زورمان به جایی نرسید و سرهنگ ممتازی رئیس شهربانی تهدید كرد كه اگر صدایتان درآید همه را بازداشت می كنیم. ما هم به علما جهت چاره جویی مراجعه كردیم، به درخواست آنها هم اهمیت ندادند و راهی برای ما نگذاشتند.»
از وی درباره دوران نهضت امام خمینی (ره) ، و به ویژه سخنرانان بنام زیادی كه به قزوین آمده و سخنرانی می كردند و اینكه آنها از چه طریقی دعوت می شدند و در چه محافلی سخنرانی می كردند و همچنین درباره اینكه چه كسانی عكس های امام را توزیع می كردند، در مورد كتاب شهید جاوید و نقش آن، آثار سخنرانی های دكتر شریعتی ، درباره ملاقات با شخصیت های بزرگ و روحانی انقلاب در تهران و قم و همچنین شخصیت های روحانی و سیاسی كه در دوران مبارزات در اطراف قزوین تبعید بودند و اینكه آیا خودشان در قزوین سابقه ی احضار و بازداشت داشته اند یا نه و همچنین روحانیون و غیر روحانیونی كه در مبارزات شركت فعال داشتند چه كسانی بودندسئوال شده و نامبرده نیز توضیحاتی داده اند.
درباره شهید انصاری و چگونگی شهادتشان و اینكه در چه جایی و در كجا به خاك سپرده شده، آیا ایشان مجرد بودند یا متاهل. وی در جواب گفتند : «حجة الاسلام حاج شیخ نصرت الله انصاری مردی مؤمن و از مبارزان فعال بودند. آقای انصاری جزء هیئت مدیره ی مؤسسه ی تعاون اسلامی قم و با جناق آیت الله باریك بین و هر دو داماد اخوان هاشمیان بودند آقای اخوان هاشمیان برادرزاده ی همسر شهید انصاری بود.
ایشان درباره شهید انصاری می گویند:
« بقدری این آقا را شكنجه داده بودند كه دچار آسم و نفس تنگی شدید شده بودند به گونه ای كه در همان بیمارستان شهربانی به زحمت شهادتین را گفت و به فوز شهادت نائل آمد. بعد از پیروزی انقلاب معلوم شد این گونه افراد را در قطعه ای در بهشت زهرا با نشانه ی مختصری دفن می كردند كه مرقد و مزار ایشان شناسایی گردید.»
ز آقای حسین علیخانی در مورد دستگیری و شكنجه شدن سید رضا خضری و اینكه زمان فوت فرزند آیت الله پسندیده برادر امام و چگونگی مجلس ختم او در تهران و نحوه ی سخنرانی حضرت آقای فلسفی و چگونگی تعطیلی منبر ایشان سؤال شده است . و اینكه آقای علی خانی در چه سالی دستگیر و به چه علتی و زمان دستگیر ی همراهان وی چه كسانی بودند. چند ماه در كمیته مشترك و چند نوع شكنجه و اینكه آیا در آن زمان ملاقاتی داشته اند و بعد از دوران بازجویی به كدام زندان منتقل شدند. و آیا در دادگاه نظامی وكیل برای دفاع داشتند و در دوران زندان خانواده ی ایشان در كجا و از چه طریقی امرار معاش می كردند. و در چه سالی آزاد، نوع فعالیت و اقداماتی كه در زمان آزادی داشته چه بود. در مورد اعتصابات بازار و كارخانجات و كارگران در شهر صنعتی البرز و برای حمایت كارگران چه تدبیری صورت گرفته بود. و اینكه هنگام ورود امام به كشور از قزوین چه شخصیت هایی به استقبال امام رفتند و آیا با رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) ملاقات و خاطره ای داشتند و همچنین از آزادی سردار آزادگان ابوترابی خاطره ای دارند یا نه سئوال گردیده است.
در پایان از اقدامات و مسئولیت های وی در بعد از پیروزی انقلاب سؤال شد و ایشان در جواب فرمودند:
«در سال 58 حكمی خطاب به علمای اعلام قزوین در انتخاب هیئتی برای انجام كارها صادر فرمودند. بنده هم از طریق روحانیت و به حكم امام ده سال مسئول ستاد برگزاری نماز جمعه ی قزوین و مسئول دفتر امام جمعه ی محترم قزوین حضرت آیت الله باریك بین بودم و به مقتضای مسئولیتم در كارها ی عمومی شهر از جمله در تاسیس دانشگاه های علوم پزشكی با كمك مؤثر همشهری عزیزمان دكتر فریدون عزیزی ریاست وقت دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه های آزاد و پیام نور و دانشگاه بین المللی امام خمینی و با مساعدت و پیگیری مؤثر احمد آقا عزیزی نماینده ی وقت مجلس سهیم و دخیل بودم. در زمان جنگ
تحمیلی نیز ستاد بازسازی مهران را با همكاری دوستان اداره كردم.»
برشهائی از كتاب:
در صفحه 35-34 آمده است:
« آیت الله خزعلی در كتاب خاطراتش نقل می كند كه من از شاگردان و ارادتمندان حاج شیخ مجتبی قزوینی در مشهد بودم و نقش ایشان در نهضت امام خمینی بسیار مهم و چشمگیر بود. بعد از آزادی امام از زندان، به ایشان پیشنهاد دادم كه برای دیدن و ملاقات امام به قم تشریف بیاورید و ایشان پذیرفتند و آمدند و به منزل وارد شدند. فردای آن روز به منزل امام رفتیم، با هم مصافحه كردند و من از اتاق بیرون آمدم تا این دو شخصیت بزرگ بدون حضور ثالثی گفتگو كنند. آقای خزعلی می نویسد: من رفتم تا وسایل ناهار را آماده كنم. آیت الله حاج شیخ مجتبی بعد از ملاقات به منزل ما تشریف آورد و سه جمله به من فرمود: این مرد، مرد حق است و آقایانی كه حالا ایشان را همراهی می كنند، ادامه نخواهند داد و ایشان به تنهایی مبارزه را ادامه خواهد داد و پیروز خواهد شد.»
در صفحه 53 می خوانیم:
«حجت الاسلام برقعی به نقل از حجت الاسلام محسن اراكی گفتند: شهید صدر طی نامه ای به پیروان و شاگردان خود نوشت: امروز روزی است كه باید از مرجعیت امام خمینی حمایت و آن را ترویج كرد. امروز روزی است كه همگان باید در خمینی ذوب شوند كما اینكه او در اسلام ذوب شده است.»
در صفحه 63-62 آمده است:
« كتاب شهید جاوید در تاریخ 3/6/49 به قلم آیت الله نعمت الله صالحی نجف آبادی در قم انتشار یافت. مطالب كتاب استدلالی و با قلمی روان نوشته شده و شاید در آن سال اولین كتابی بود كه استدلال می كرد امام حسین علیه السلام برای تشكیل حكومت اسلامی به كربلا حركت كرد. عجیب است كه از این كتاب هم استقبال فوق العاده شد و هم اعتراض و فوق العاده به آن صورت گرفت. استقبال كنندگان بدون استثناء از علاقه مندان به امام و انقلاب بودند.»
منبع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
تعداد بازدید: 1016