06 آبان 1391
نويد شاهد:خدا شاهد است مصطفاي من تنها نبود كه سالش نزديك است، بلكه همه ي به خاك و خون كشيده هاي حادثه شوال، (17 شهريور 1357 مطابق با 4 شوال 1398) مصطفاهاي من بوده اند. من اين استقامت را و اين فيض شهادت را كه خداوند متعال نصيب فرزندانم فرمود، به پدران و مادران و همه بستگانشان تبريك مي گويم.
بنده قبلاً از عموم طبقات، روحانيون در همه بلاد، چه عراق، چه ايران و چه ساير كشورها كه اظهار محبت كردند و چه مراجع اسلام(دامه بركاتهم) و چه علماي اعلام بلاد در ايران و در اينجا و در ساير جاها (دامت عزتهم) و چه خطباي عظام و چه طبقه محصل، دانشگاهي يا غير دانشگاهي و چه كساني كه از خارج كشور، مثل آمريكا، هندوستان و ساير جاها اظهار محبت كردند از همه آقايان تشكر و توفيق و سلامت همه را از خداوند تعالي مسئلت مي كنم و اگر من در اين جلساتي كه آقايان اظهار محبت مي كنند و تشكيل مي دهند نتوانم در همه اش شرك كنم و يا نتوانم در بازديد آقايان با اين سن پيري بروم، از همه تشكر مي كنم و از همه عذر مي خواهم و اميد است كه آقايان عذر مرا بپذيرند.
اين طور قضايا مهم نيست، خيلي، پيش مي آيد، براي همه مردم پيش مي آيد و خداوند تبارك و تعالي الطافي دارد به ظاهر و الطاف خفيه، يك الطاف خفيه اي كه خداي تبارك و تعالي دارد كه ماها علم به آن نداريم، اطلاع برآن نداريم، چون ناقص هستيم از حيث علم، از حيث عمل، از هر جهتي ناقص هستيم، از اين جهت در اين طور امور كه پيش مي آيد جزع و فزع مي كنيم، صبر نمي كنيم. اين براي نقصان معرفت ماست به مقام باري تعالي، اگر اطلاع داشتيم و آن الطاف خفيه اي كه خداوند تبارك و تعالي نسبت به عبادش دارد: « و انه لطيف بعباده» واطلاع بر آنم مسائل داشتيم، دراين طور چيزهايي كه جزيي است و مهم نيست، اين قدر بي طاقت نبوديم، مي فهميديم يك مسائلي در كار است، يك الطافي در كار است، يك تربيت هايي در كار است. اين دنيا دنيايي است كه عبور از آن بايد بكنيم ما، دنيايي نيست كه در اينجا ما زيست كنيم، اين راه است، اين صراط است، اگر توانستيم مستقيماً اين صراط را طي كنيم همان طوري كه اولياي خدا طي كردند « جزنا و هي الخامده» اگر توانستيم كه از اين صراط به طور سلامت عبور كنيم سعادتمنديم و اگر خداي ناخواسته در اين راه لغزش داشته باشيم در آنجا هم همين لغزش ظهور پيدا مي كند، در آنجا هم موجب لغزش ها مي شود، موجب گرفتاري ها مي شود. از خداي تبارك و تعالي مسئلت مي كنم كه ما را بيدار كند، ما را بر آن الطافي كه خفي است و ما مطلع بر آن نيستيم، بر آن ها مطلع بفرمايد تا اينكه ما هم مثل اشخاصي كه معرفت دارند به مقام ربوبيت، معرفت دارند به مدارج انسانيت و دنيا را مد نظرشان نمي آورند، استقلال به آن نمي دهند، مآرب دنيايي شان تحت نظرشان نيست مستقلا و اينجا را طريق مي دانند از براي جاهاي ديگر از براي سعادت هاي بزرگ ديگر، اگر به ما هم ان شاءالله توفيق خدا بدهد و ما هم برسيم به يك همچو مرتبه اي، آن مرتبه اي كه ما نمي توانيم ادراكش بكنيم، نمي توانيم در اين عالم كه هستيم نمي توانيم بفهميم چه مدارجي است، چه عوالمي است، چه بساطي است…
… خدا شاهد است مصطفاي من تنها نبود كه سالش نزديك است، بلكه همه ي به خاك و خون كشيده هاي حادثه شوال، (17 شهريور 1357 مطابق با 4 شوال 1398) مصطفاهاي من بوده اند. من اين استقامت را و اين فيض شهادت را كه خداوند متعال نصيب فرزندانم فرمود، به پدران و مادران و همه بستگانشان تبريك مي گويم.
(حصيفه نور، ج2، ص102)
… من اميد داشتم كه اين مرحوم (آيت الله شهيد حاج آقا مصطفي (ره)) شخص خدمتگزار و سودمندي براي اسلام و مسلمين باشد، ولي « لا راد لقضائه و ان الله لغني عن العالمين.» بحمد الله تعالي طبقات مسلمين خصوصا در ايران به جنبش آگاهانه گراييده اند و نهضت به هيچ وجه قائم به شخص يا اشخاصي نيست و اميد است به زودي به نتيجه مطلوبه كه اجراي احكام الهي و كوتاهي دست جباران و مترفين است، برسد.
(صحيفه نور، ج2، ص117)
منبع: شاهد ياران شماره 12
منبع بازنشر: پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت(نوید شاهد)
تعداد بازدید: 841