انقلاب اسلامی :: در جمعه‌ای به رنگ گل شب

در جمعه‌ای به رنگ گل شب

17 شهریور 1399

سپیده کاشانی

گفتند دشتهای شقایق

در بستر بهار

می‌روید از زمین

اما من دیده‌ام که باغ شقایق

در کسوت بهار

در جمعه‌ای به رنگ گل شب

در گردباد وحشی شیطان

در شعله شقاوت تاتار

پرپر شد و به خاک خرامید

در صبحگاه هفده شهریور

دیدم صف نمازگزاران را

نیت نماز سرخ شهادت بود

دیدم که هر نگاه

فرمان باشکوه شهادت را

بی‌استخاره

فتوا می‌داد

هنگام کوچ بود

گاه صعود بود

مرغان پرگشوده ایمان را

تا قله، تا نهایت معراج

دیدم لبان سرخ شقایق

از جوی نور

آهنگ نوشیدن دارد

در آستانه مسجد

این میعادگاه سرخ شهیدان

تکبیر، فریاد باشکوه تعهد بود

آنها که رُعب مرگ را

به لذت وصال بدل کردند

و نام مرگ را

مفهوم دیگری بخشیدند

گلهای بی‌خزان فضیلت

گلبرگهای پرپرشان را

چون بادبان سرخ شگفتی

بر کشتی طلایی اسلام

افراشتند

فرمان

در تار و پودشان

با زیباترین سرود گذر داشت

و زیستن را

در پیش چشم جوخه مرگ‌آوران مست

بس باشکوه رژه رفتند

در جمعه سیاه

وقتی تن هزار شقایق

در بارش گلوله دژخیمان

چون ابر پاره پاره مشبک شد

وقتی سبوی ژاله پر از خون شد

وقتی

در چارراه سرخ شهادت

هر قطره خون، ستاره سرخی شد

و چون گل میخ

در چشمهای خصم فرو رفت

وقتی غریو تندر تکبیر

ـ این مژده نجات ـ

تا بارگاه سبز خدا پیچید

و سنج مرگ را

در گوش ظالمان به صدا آورد

دیدم چه جاودانه کاخ ستم ریخت

دیدم گروه دوزخی ظلم

دیدم نظام شوم امیران

چه مفتضح

چه پوچ

ز هم پاشید

دیدم یزید ـ این بت عاجز ـ

از تخت عاج خویش به زیر افتاد

دیدم که تیره آه یتیمان

هرگز خطا نمی‌رود

دیدم که آسمان

در چشم جانیان چپاولگر

چون شب سیاه شد

دیدم عزیز پرپر ما! دیدم

تکبیر بی‌امان تو بر فرق دشمنان

سنگین‌ترین سلاح جهان بود

دیدم

قمری به باغ و جغد به ویران تاخته

دیدم چقدر جای تو خالی‌ست

ای نازنین چراغ شبانه

اما

آغاز زندگی‌ست شهادت

سوگند

به نام رهگشای خداوند

با کوله‌بار سرخ پیامت

خواهیم رفت

تا دیرک درفش ظفر را

بر خاک خون‌گرفته بکوبیم

الله‌اکبر!

شهریور 1358

 

منبع: مجموعه شعر: از ژاله آمدند، به کوشش دفتر ویرایش، تهران، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، چ دوم، 1375، ص 64.



 
تعداد بازدید: 1339


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: