20 بهمن 1399
جواد رضایی
سپهبد محمدولی قرنی اولین رئیس ستاد کل مشترک ارتش جمهوری اسلامی بود که در 3 اردیبهشت 1358 توسط گروهک فرقان ترور شد و از طرف آمریکاییها به عنوان اولین نیروی انقلابی ترور شده شناخته شد.
قرنی که در زمان حکومت پهلوی معاون رئیس ستاد مشترک بود که در برههای استفعا داد، در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی رئیس کمیته اعاده نظم در نیروهای مسلح شد.[1]
سپهبد قرنی از جمله افراد مؤثری بود که با انتخاب شدن به عنوان رئیس ستاد کل ارتش تلاش کرد تا هر چه سریعتر نیروهای نظامی به حالت قبل بازگشته و فعالیتهای منظم خود را انجام دهند. وی در 24 بهمن از تمامی افسران خواست خودشان را به مقر ستاد ارتش معرفی کنند و از 25 بهمن با یونیفرمهایشان به سر کار بازگردند.[2]
در کنار دستگیری و محاکمه برخی سران نظامی ارتش و شهربانی، موضوع بازنشستگی برخی دیگر از امیران نظامی به دلیل وابستگی آنها به حکومت پهلوی در دستور کار قرنی قرار گرفت. به عنوان نمونه در اسناد آمریکاییها آمده است: «34 سرلشکر دیگر و 17 سرتیپ ارتش و شهربانی بازنشسته شدند. این بازنشستگیها توسط سپهبد قرنی اعلام میگردد».[3]
تغییر سیاستهای جمهوری اسلامی در خارج مرزهای ایران نیز از جمله وظایف قرنی در دوران کوتاه ریاست بر ستاد کل ارتش بود. وی در 13 اسفند ایران را دولت ضداسرائیلی دانست و در ادامه گفت: «همین امر در تصمیم ایران برای فراخواندن نیروهایش از جمع صلحبانان سازمان ملل در جنوب لبنان دخیل بوده است... و وقتی ما خودمان یک دولت ضداسرائیلی هستیم، درست و منطقی نیست که حائلی بین اعراب و اسرائیل باشیم». قرنی همچنین سیاست جمهوری اسلامی در برابر کشورهای عرب تولیدکننده نفت را سیاست «آغوش باز» به جای «چماق» دانست که دیگر قرار نیست بنابر ادعاهای گذشته محمدرضا پهلوی نقش «ژاندارم منطقه خلیجفارس» را بازی کند.[4]
از جمله آخرین اقدامات جالت توجه قرنی در دوران ریاست ستاد کل برگزاری رژه همبستگی نظامی در کل ایران بود که آمریکاییها آن را اینگونه گزارش کردند: «قرار است نیروهای مسلح، پلیس و ژاندارمری برای نشان دادن همبستگی خود در روز 19 مارس (28 اسفند) در تمام شهرهای ایران رژه بروند... در تهران، رژه از پادگانها شروع و به برخی میدانها ختم میشود و در آنجا روحانیان برجسته شیعه برای سربازان سخنرانی خواهند کرد».[5]
در هفتم فروردین 1358 قرنی استعفا داد و سرلشکر ناصر فربد جانشین وی شد. در اسناد آمریکاییها مطلب قابل توجهی در مورد علت استعفای وی وجود ندارد و تنها آنها به تحلیلی از روزنامه کیهان اکتفا میکنند که در آن علت استعفای قرنی اختلاف نظر وی با برخی اعضای کابینه دولت موقت به خصوص وزیر دفاع ذکر شده است.[6]
سرانجام در سوم اردیبهشت 1358 آمریکاییها مینویسند: «منابع خبری سفارت و رادیوی ایران گزارش دادهاند که سپهبد قرنی، فرمانده سابق ستاد عالی نیروهای مسلح ایران، امروز صبح از سوی تروریستها مورد اصابت گلوله قرار گرفت. او به بیمارستان انتقال یافت ولی تقریباً در ساعت 13 فوت کرد. سپهبد قرنی بعد از انقلاب برای مدت کوتاهی فرمانده ستاد عالی نیروهای مسلح ایران بود ولی اجباراً بازنشسته شد».[7]
شرح بهتر ترور قرنی را آمریکاییها در سند روز بعدشان بازتاب دادند. این ترور از سوی آمریکاییها به عنوان اولین اقدام موفقیتآمیز در ترور سران انقلابی ایران توصیف شد. در ادامه سند آمده است: «سپهبد قرنی در جلو درب منزل خویش در مناطق مرکزی تهران هدف گلوله دو یا سه فرد مسلح قرار گرفت و به سرعت به بیمارستان مهر انتقال یافته و پس از تلاش حدود یک ساعت و نیمه پزشکان ارتش و خصوصی جهت نجات وی، نهایتاً در ساعت 13 روز گذشته فوت نمود. بر اساس اظهارات شاهدان عینی قضیه، ضاربین در ساعت 30/11 سپهبد قرنی را هدف گلوله قرار دادند و سپس به سرعت از صحنه گریختند. یکی از ضاربین کت و شلوار قهوهای به تن داشته است. گلولهها به شکم و پای چپ قرنی اصابت کرده است... خبر رایج در بین عموم مردم این است که قرنی در حال فعالیت در محوطه باز حیاط منزل خویش بوده است که هدف گلوله ضاربین قرار گرفته است».[8]
بسیاری از احزاب سیاسی از جمله حزب جمهوری اسلامی، حزب توده و سازمان مجاهدین خلق این ترور را محکوم کردند.[9] ترور قرنی همچنین اولین ترور گروهک فرقان بود که آمریکاییها هم در سند 4 اردیبهشت به نقش این گروه در ترور قرنی اشاره کردند. در 6 اردیبهشت گروهک فرقان طی اطلاعیهای ضمن پذیرفتن مسئولیت ترور دلایل خود در انجام این جنایت را «جنایتهای» قرنی اعلام کرد. آمریکاییها به صورت خلاصه دلایل گروهک فرقان برای ترور قرنی را اینگونه بیان کردند: «قرابت و نزدیکی زیاد با امپریالیسم و تلاش برای ایجاد یک کودتای آمریکایی، همکاری و تعامل با رژیم منحرف و منحط سابق، همکاری با مخالفین یکتاپرستی و وحدانیت، همکاری با دیکتاتوری آخوندی، فسق و فجور بر روی زمین (فساد فیالارض) و فعالیت در راستای سرکوب مسلمانان خلق کرد و اطلاق عبارت «عوامل بیگانه» به کردها، تلاش برای خلع سلاح مردم و فراهمسازی شرایط برای ایجاد یک ارتش ضد ملی».[10]
در روز 10 اردیبهشت آمریکاییها از قول یک منبع خبری ناشناس خبری منعکس کردند که گروهک فرقان در آستانه سرکوبی است و اسنادی به دست بازرسان دولتی مسئول پرونده افتاده است که ظرف هفته آتی هویت تمامی اعضای این گروه افشا خواهد شد.[11] متأسفانه این اتفاق به آن زودی که در اسناد آمده بود اتفاق نیفتاد و دو روز بعد آیتالله مرتضی مطهری توسط گروهک فرقان ترور شد و با دستگیری برخی از عوامل ترور وی مشخص شد که تعدادی از آنها در ترور سپهبد قرنی نیز نقش داشتند.[12]
دو خبر مهم دیگر در اسناد امریکاییها تا قبل از پایان فعالیت آنها در ایران در مورد قرنی منتشر شده است. خبر اول مربوط به اقدام ترور ناموفق همسر قرنی در 26 خرداد 1358 است که چهار فرد مسلح به منزل قرنی حمله کردند که یکی از آنها بازداشت شد.[13]
خبر دوم به راهپیمایی مردمی در خیابان شهید سپهبد قرنی اشاره دارد که گویای آن است که وی از اولین شهدایی بود که نام او جایگزین اسامی قبلی شد و در کنار نامآورانی چون آیتالله سیدمحمود طالقانی و استاد مطهری قرار گرفت.[14]
با بررسی اسناد آمریکاییها در مورد سپهبد قرنی میتوان به نکات مهمی دست یافت. اول، برخلاف برخی اعضای دولت موقت و حتی انقلابیون قرنی هیچ ارتباطی با آمریکاییها برقرار نکرد. دوم، موضوع استعفای خود را رسانهای نکرد. سوم، پس از استعفا با وجود آنکه هم در دولت پهلوی و هم جمهوری اسلامی دارای عنوان عالیرتبه نظامی بود، مانند فردی عادی به زندگی پرداخت. چهارم، اولین شهید ترور لقب گرفت.
منبع عکس:باشگاه خبرنگاران جوان
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 90، سند شماره 54، 12 فوریه 1979 ـ 23 بهمن 1357.
[2]. همان، ص 101، سند شماره 59، 13 فوریه 1979 ـ 24 بهمن 1357.
[3]. همان، ص 123، سند شماره 68، 27 فوریه 1979 ـ 8 اسفند 1357.
[4]. همان، ص 145، سند شماره 80، 4 مارس 1979 ـ 13 اسفند 1357.
[5]. همان، ص 216، سند شماره 109، 19 مارس 1979 ـ 28 اسفند 1357.
[6]. همان، ص 255، سند شماره 127، 29 مارس 1979 ـ 9 فروردین 1358.
[7]. همان، ص 321، سند شماره 156، 23 آوریل 1979 ـ 3 اردیبهشت 1358.
[8]. همان، ص 323 و 324، سند شماره 157، 24 آوریل 1979 ـ 4 اردیبهشت 1358.
[9]. همان، ص 328، سند شماره 158، 25 آوریل 1979 ـ 5 اردیبهشت 1358.
[10]. همان، ص 332، سند شماره 160، 26 آوریل 1979 ـ 6 اردیبهشت 1358.
[11]. همان، ص 338، سند شماره 161، 30 آوریل 1979 ـ 10 اردیبهشت 1358.
[12]. همان، ص 360، سند شماره 167، 8 می 1979 ـ 18 اردیبهشت 1358.
[13]. همان، ص 501، سند شماره 226، 24 ژوئن 1979 ـ 3 تیر 1358.
[14]. همان، ص 724، سند شماره 367، 31 اکتبر 1979 ـ 9 آبان 1358.
تعداد بازدید: 2049