انقلاب اسلامی :: «شمع شبستان»

«شمع شبستان»

30 بهمن 1399

محمدکاظم ملکیان

امشب ز گلزار جهان آن بوی رحمان می‌رسد

گویا خمینی از سفر بر مرز ایران می‌رسد

این باغ وحدت بی‌گمان از صولت صاحب زمان

روبه برون شد از میان، آن شیر یزدان می‌رسد

با نغمه تکبیر حق تهلیل شد ورد زبان

از بهر این فرعونیان، موسی عمران می‌رسد

کوشید ای ایرانیان از بهر آن فخر زمان

چون این زعیم دینیان از بهر ایمان می‌رسد

صد شکر از این موهبت از لطف یزدان احد

بر شام دیجور زمان شمع شبستان می‌رسد

گر روز ایران شد سیه از شدت جور و جفا

مفتی شرع احمدی با عدل و احسان می‌رسد

از گوش دل بشنو کنون آن نغمه وحدت نشان

با نفی غیر اثبات حق، آن مرد میدان می‌رسد

غبرای[1] ایران در طرب، شد آسمان غرق شرف

طیاره رشک ملک، حامی قرآن می‌رسد

ذرات عالم جملگی در وجد و در عیش و طرب

چون این شب تاریک را خورشید تابان می‌رسد

«صاعد»‌ مکن نوحه دگر، از دست این طاغوتیان

از بهر این دیو و ددان، حکم سلیمان می‌رسد

***

مشخصات و ویژگیهای شعر «شمع شبستان»

قالب: غزل؛ غزل مردف در 10 بیت.

قافیه‌ها: رحمان، ایران، یزدان، عمران، ایمان و...

ردیف: می‌رسد.

وزن: مستفعلن مستفعلن، مستفعلن مستفعلن

بحر: رَجَز مثمّن سالم

تاریخ سرودن شعر: 11 بهمن 1357 برای ورود حضرت امام خمینی به ایران.

سراینده شعر: محمدکاظم ملکیان متخلص به «صاعد قمشه‌ای». شعر فاقد عنوان شعری است.

شماره سند: (ق ـ 31)؛ 57، در یک برگ بزرگ چاپی همراه با یک شعرِ بلند برای جمهوری اسلامی

 

منبع: فیض، مصطفی، توصیف خاکیان از آفتاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 245 – 246.

 

 

[1]. غبرا = خاک، زمین



 
تعداد بازدید: 1050


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: