10 شهریور 1400
نویسندگان: نانسی ای. گلاگر و دانینگ اس. ویلسون
ترجمه: علیمحمد آزاده
سرکوب اطلاعات یا اشتباه ناشر؟ خاطرات کرمیت روزولت از ضدکودتای 1953 ایران[1]
*توضیح گروه ترجمه و پژوهش منابع خارجی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی: شصتوهشت سال از کودتای 28 مرداد میگذرد. در این مدت اسناد و مدارک، خاطرات و پژوهشهای فراوانی منتشر و در دسترس عموم قرار گرفتهاند. تقریباً در همه پژوهشهای انجام شده، خاطرات کرمیت روزولت یکی از منابع مهم مورد استفاده محققین بوده است. روزولت که یکی از عوامل اصلی اجرای کودتا بود، خاطرات خود از عملیات در ایران را چند ماه پس از سقوط شاه، در شهریور 1358 منتشر کرد، اما بلافاصله با اعتراض دستگاه امنیتی بریتانیا روبهرو شد و ناشر پس از مدتی نسخههای توزیعشده را از بازار جمعآوری کرد. ویراست دوم کتاب یک سال بعد منتشر شد. دو خبرنگار آمریکایی در مقاله زیر، این دو ویراست را با هم تطبیق داده و تفاوتهای آن را مشخص کردهاند. آنان پس از تطبیق دو نسخه، به این نتیجه رسیدند که تقریباً در ویراست دوم تغییر زیادی صورت نگرفته و تنها در صفحههایی که از شرکت نفت ایران و انگلیس و عوامل آن نامبرده شده، نام شرکت حذف و به جای آن نام سرویس اطلاعاتی بریتانیا جایگزین شده است. چرا شرکت نفت ایران و انگلیس مایل نبود فعالیت خود را در سقوط دولت دکتر مصدق فاش کند، برای نویسندگان مقاله معلوم نیست. در بخش ضمیمه نیز نیکی ر. کدی، پژوهشگر تاریخ ایران و خاورمیانه نکتههایی انتقادی از خاطرات روزولت ذکر میکند. لازم به تذکر است که از این کتاب تاکنون دو ترجمه به بازار نشر عرضه شده است.[2] پس از تطبیق با متن اصلی، نسخهای که با عنوان «کودتا در کودتا»، ترجمه دکتر علی اسلامی، نشر چاپخش، 1359 منتشر شده، ترجمه همان ویراست اول کتاب خاطرات روزولت پیش از تغییرات ناشر است.
***
در ایران سال 1953/1332، مأمور سیا، کرمیت روزولت، در برنامهریزی کودتایی کمک کرد که بر اساس منافع بریتانیا و آمریکا، از پیش برنامهریزی و طراحی شده بود. به گفته روزولت، با صرف 75 هزار دلار، هدف کودتا که سرنگونی نخستوزیر و بازگشت شاه به قدرت که از کشور گریخته بود، محقق شد. روزولت در خاطرات تازهاش، ضدکودتا: تلاش برای کنترل ایران (نیویورک: مک گرا ـ هیل،1979)، به طور مفصل به جزییات ماجراهای خود در ایران مانند مهمانیهای شبانه، جلسات طراحی توطئه، تماسهای مخفیانه با امرای ارتش ایران، تظاهراتها و خواست عمومی ساختگی اشاره میکند. برای چنین موضوع مهمی، روزولت به نحو شگفتانگیزی در تلاش خود برای بازآفرینی احساس آن روزگار، یعنی گفتوگوی شرکتکنندگان، توالی رویدادها و آسودگی قدرتهای بزرگ برای کنترل اوضاع از طریق عواملشان، به صراحت صحبت میکند. در فضایی سیرکگونه، نویسنده، خود را محور عرصه توجه و قدرت قرار میدهد.
در تاریخ 29 مارس 1979/ 9 فروردین 1358، لسآنجلس تایمز مصاحبهای با روزولت انجام داد و در آن، او به مأموریت خود در ایران و دلایل پشت پرده نگارش کتابش پرداخت. روزولت به سکوت 25 ساله خود پایان داد، چون همانطور که خود به آن اشاره کرد، میخواست اشتباهات و شایعات جنجالی که به دنبال این اتفاقات صورت گرفته بود تصحیح کند. روزولت قبل از نگارش روایت خود، از شخص شاه و مقامات سیا اجازه گرفته بود. طبق اعلام او در مصاحبه، قرار بود کتابش در سپتامبر سال 1979/ شهریور 1358 منتشر شود.
در پاییز آن سال، نیکی کدی، استاد تاریخ ایران در دانشگاه کلمبیا در لس آنجلس[3] به ما گفت که روایت تازهمنتشره روزولت، در دسترس نبود. در واقع این کتاب از چرخه کتابخانه تحقیقاتی دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس حذف شده بود و دادههای کتابخانهای موجود نشان میدادند که میتوان آن را در قفسه کتابهای جدیدالورود کتابخانه دانشکده ملاحظه کرد. در کتابخانه سانتا باربارا(ی) دانشگاه کالیفرنیا، بدون اینکه مرحله ثبت و درخواست صورت بگیرد، کتاب از دفتر رزرو برای امانت گرفتن سر درآورد و بهسرعت بین دانشجویان دستبهدست میچرخید تا از آخرین گزارش دست اول سیا اطلاع کسب کنند. در پایان ترم، کتاب به چرخه عمومی و به قفسه بازگشت و بهسرعت ناپدید و جزو مفقودیها ثبت شد. با بررسی ادعای کدی، ما شروع به بررسی میدانی کردیم و متوجه شدیم کتاب از فهرست سفارش کتابفروشیها هم حذف شده است. ناشر نمیخواست نسخه دیگری منتشر کند. چرا؟ علاوه بر خود کودتا، خود کتاب هم معما شد.
در شش نوامبر 1979، والاستریت ژورنال یک گزارش تحقیقی از موضوع منتشر کرد. این روزنامه با اطمینان خاطری که از ناشر به دست آورده بود، به این نتیجه رسید که به علت «تولید ناقص و اشتباه»، کتاب «جمعآوری» شده است. ناشر همچنین اعتراف کرد که فراخوان برای این کار عمومی نبوده است. تلگرامهایی برای توزیعکنندگان کتاب و هفتاد منتقد ارسال شده بود که کتاب را جمع و پس دهند و کل 7500 نسخه اولیه منهدم گردد. ناشر، مک گرا ـ هیل برآورد کرده بود که هنگام جمعآوری، تعداد 400 نسخه در دست مردم بوده و 85 درصد کل آن برگردانده شدهاند. ناشر اعلام کرد که نسخه اصلاحشده در بهار سال 1980 منتشر خواهد شد.
مقاله والاستریت ژورنال از دلایل پشت این جمعآوری، (ص 15) به روایتی اشاره کرد که مورد تأیید خود روزولت هم بود. اینگونه به نظر میرسید که هنگام نگارش کتاب، روزولت با مشکل روایت عملیات که ام آی 6، سازمان اطلاعاتی بریتانیا در آن دخالت داشت، روبهرو بوده است. قوانین بریتانیا امکان رجوع به سرویس سری خود را بهسختی میدهد و در این مورد نسبت به قوانین ایالاتمتحده آمریکا بسیار سختگیرانهتر است. بهعنوان شرط اجازه چاپ، سیا با اطلاع از حساسیتهای بریتانیا، پیشنهاد کرد که تمام منابع مربوط به سازمان اطلاعاتی بریتانیا حذف شوند. نویسنده از عنوان شرکت نفت ایران و انگلیس[4] بهعنوان نام پوششی استفاده کرد. وقتی مدیران نفتی بریتانیا در کتاب خواندند که شرکت نفت ایران و انگلیس (نام سابق بریتیش پترولیوم) در سازماندهی و اجرای کودتا نقش داشته، اعتراض کردند. بریتیش پترولیوم میگوید این سخنان «نادرست، بیدقت و افتراآمیز بودهاند.» ظاهراً با یک شکایت سی میلیون دلاری، مک گرا ـ هیل موافقت کرد کتاب را جمعآوری کند.
تقریباً یک سال بعد، در شماره 3 اوت 1980/ 12 مرداد 1359 هفتهنامه منچستر گاردین، اطلاعات بیشتری درباره خاطرات روزولت به دست میآوریم. علاوه بر شناسایی چندین نام مستعار که روزولت برای همکاران بریتانیاییاش به کار برده بود، در مقاله به این موضوع اشاره شده که سیا بهطور آمرانه درخواست تغییر محتوای اصلی کتاب را کرده است. قرار شد یک نسخه اصلاحشده منتشر شود که اتفاق افتاد. در سپتامبر سال 1980/ شهریور 1359، کتاب دوباره در کتابفروشیها ظاهر شد و سفارشهای کتاب نیز انجام گرفت.
دراینبین ما در کتابخانه دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس، ویراست اول این کتاب را در بخش مجموعههای ویژه پیدا کردیم. در آنجا با هشدار معاون کتابخانه در امور توسعه مخزن کتاب از دسترس همگان خارج شده بود. معاون کتابخانه به این نتیجه رسیده بود که با توجه به بحران سیاسی ایران، در دسترس بودن کتاب باعث میشود مراجعین بخواهند کتاب در قفسه باز قرار گیرد. به خاطر مقاله گاردین، کنجکاو شدیم فوراً نسخه موجود سال 1980/ 1359 را با نسخه مفقود سال 1979/ 1358 تطبیق دهیم. تفاوتهایی که ما استخراج کردیم بسیار مهم و فنی بودند که فقط اهل فن میتوانستند به چنین حقایقی دست یابند. هر دو نسخه دارای تاریخ یکسان، همان شماره صفحات، همان جدول و همان فهرست مطالب بودند. سرنخهای تغییرات را باید در قسمت نمایه دید. صفحات ارجاعات به نام شرکت نفت ایران و انگلیس و همچنین «بریتیش اینتلیجنس» کلاً در دو نسخه از یکدیگر متفاوت بودند. نام «کالاهان» که در فهرست ویراست اول آمده، در ویراست بعدی حذف شده است. این تغییرات چه چیزی را نشان میدهد؟ گویاترین مثال را میتوان در صفحه 15 ملاحظه کرد که خود روزولت نقلقولی روایت میکند. در ویراست اول، او میگوید:
«اول از همه، همانطور که میدانید، بریتانیاییها، بهویژه شرکت نفت ایران و انگلیس که سال گذشته مصدق آنها را از ایران اخراج کرد، از طریق دوستان اصلی ایرانیشان با ما تماس گرفتند ... حتی گرچه هیچ بریتانیایی هنگام عملیات در ایران نباشد، افرادی که از نزدیک با آنها کار میکنیم و شما اخیراً بعضی از آنها را دیدهاید از جمله آقای کالاهان، از مدیران ارشد شرکت نفت انگلیس ـ ایران که مسئول عملیات حفظ منافع بریتانیا هم هست.»
در ویراست بعدی میخوانیم:
«اول از همه، همانطور که میدانید، اینتلیجنس سرویس، ازآنجاییکه مصدق انگلیسیها را در سال گذشته از ایران اخراج کرد، از طریق دوستان اصلی ایرانیشان با ما تماس گرفتند... حتی گرچه هیچ بریتانیایی هنگام عملیات در ایران نباشد، افرادی که از نزدیک با آنها کار میکنم و شما اخیراً برخی از آنها را ملاقات کردید از جمله آقای کاکرن، مأمور عالیرتبه اطلاعات که مسئول عملیات منافع بریتانیا است.»
آنچه روزولت «به یاد آورده یا دوباره به یاد آورده» این است که او با مأموران شرکت نفت بریتانیا همکاری نکرده بلکه با مأموران اینتلیجنس سرویس انگلیس همکاری کرده است. یا اینکه برعکس؟ در اصلاحات صورت گرفته در ویراست بعدی، صفحه 22، روزولت میگوید:
«بنابراین ما درخواست کردیم که آنها هنری مانتیگ را مأمور قبرس کنند ـ معلوم شد که فکر بکری بود ـ و او میتوانست در آنجا پیامها را گرفته و از طریق کانالهای مخفی، تمام پیامهای ضروری مربوط به عملیاتمان را به من برساند. گوردون سامرست که تا همین اواخر مأمور عالیرتبهای در ایران بود و بسیاری از ایرانیان سرشناسی که ممکن بود به کار بیایند میشناخت، دیگر کارایی لازم را نداشت.»
درحالیکه در ویراست اول، روزولت میگوید:
«بنابراین، ما درخواست کردیم که آنها هنری مانتیگ را مأمور قبرس کنند ـ معلوم شد که فکر بکری بود و او میتوانست در آنجا تمام پیامهای مرا از طریق کانالهای شرکت نفت ایران و انگلیس دریافت و به مسئولین ما انتقال دهد. گوردون سامرست که تا همین اواخر مقام عالیرتبه شرکت نفت ایران و انگلیس در ایران بود و بسیاری از ایرانیان سرشناسی که ممکن بود به کار بیایند میشناخت، دیگر کارایی لازم را نداشت.»
یک مثال دقیق خیرهکننده دیگر در صفحه 107 آمده که در نسخه اصلی روزولت میگوید:
«در برگشت به خانه از تهران در نوامبر سال 1952/ آبان 1331 هنگام عبور از لندن، شرکت نفت ایران و انگلیس با من تماس گرفت.»
در ویراست بعدی میخوانیم:
«در برگشت به خانه از تهران در نوامبر سال 1952/ آبان 1351 هنگام توقف در لندن، سازمان اطلاعاتی انگلیس با من تماس گرفت.»
به مثال دیگری در صفحه 154 اشاره میکنیم که در نسخه اصلی آمده:
«آنها، بیل و من بهطور مبهم تشخیص داده بودیم که شرکت نفت ایران و انگلیس و سیا یک مأمور مشترکی دارند.»
در ویراست دوم میبینیم که:
«آنها هم تصادفی متوجه شدند که اینتلیجنس سرویس و سیا مأمور مشترکی دارند.»
تغییرات در کتاب علناً متوجه شرکت نفت انگلیس بود تا منابع دیگر.
والاستریت ژورنال بهعنوان تفسیر نهایی بر این داستان معماگونه، متذکر شده که نسخه اصلی حاوی تصویری از تظاهرکنندگان ایرانی در خیابانهای تهران است. در زیرنویس تصویر آمده: «مردم، در حمایت از شاه خیابانها را در پر میکنند.» با نگاهی دقیقتر، متوجه میشویم که تظاهرکنندگان پوسترهایی از ژوزف استالین را حمل میکردند. بر روی پارچه نوشتهها، شعارهای ضد شاه نوشته بودند. در ویراست دوم، در زیرنویس تصویرآمده: «تظاهرکنندگان پس از مرگ ژوزف استالین گرد هم آمدهاند.»
دراینبین، نسخههای ویراست اول همانند تمبرهایی که غلط چاپی دارند، بهسرعت کمیاب و گران شدند. اما برخلاف آن تمبرها، وقایع و موضوعات عمیقتری هستند که ایجاد سؤال میکنند و آنها نیازمند تحقیقات بیشتر در سالهای آیندهاند.
خوانندگان کتاب باید بدانند از این کتاب دو ویراست وجود دارد. ماجرای این کتاب موضوعاتی چون صحت مطالب منتشره و حتی شاید آزادی بیان را مطرح میکند. کتاب بهطور رسمی توقیف نشد؛ اما جای تعجب است که شرایط سخت پس از گروگانگیری آمریکاییها باعث شده باشد ناشر، کتاب روزولت را به این شکل نامتعارف و با این سرعت از گردش کار خود خارج کرده باشد.
ضمیمه
ضد کودتا 2 اثر نیکی ک. کدی
پس از مطالعه کار تحقیقی بسیار عالی گلاگر و ویلسون، به این فکر افتادم که شاید مناسب باشد نکات بیشتری درباره کتاب ضدکودتا اضافه کنم که اساساً برگرفته از مصاحبههای ضبطشده خصوصی با طرفین درگیر یا مطلع در واشنگتن دی. سی در سال 1980/1359 هستند. چندین نفر اذعان داشتند که روزولت حافظه بدی داشت که هنگام خواندن کتاب به آن پی بردم و بر مشکلات آن افزود؛ از جمله این که او اغلب نام افراد و اتفاقات را تغییر میدهد و میگوید فلانی گاهی این کار را میکند و گاهی هم نه؛ بنابراین، از یک محقق آمریکایی به نام ژوزف آپتن[5] که با سیا کار میکرد و با نام خودش شناسایی شده بود، نام میبرد، در حالی که یک نفر دیگر که ناخواسته اطلاعات مهمی را هم به او میدهد با نام مستعار و دانشگاه جعلی یاد میکند (دانشگاه ییل به جای یکی دیگر از مجموعه دانشگاههای آیوی لیگ[6]). روزولت به نحو بسیار بدی هویت ایرانیانی که با او کار کردند بهاشتباه ذکر میکند، حالا چه به دلایل حفاظتی یا حافظه بد یا ترکیبی از هر دو.
بیاعتبارترین گفته او که هیچکدام از افراد مطلعی که با آنها صحبت کردم آن را قبول نداشتند، درباره رقم کم هزینه شده او برای کودتا بود که به احتمال زیاد منظور او پرداختهای مستقیم خودش بوده است و احتمالاً نه پرداختهای مشابه که دیگران دادهاند (که پرداخت شده و او فکر میکند پرداخت نشدهاند) یا دیگر هزینههای عملیات. در کتاب سقوط و ظهور شاه امیر صیقل، به نقل از لوی هندرسون میگوید که هزینه کودتا چندین میلیون دلار بوده و بیشتر افرادی که در واشنگتن با آنها صحبت کردم، این مبلغ را محتمل میدانستند.
همگان قبول دارند که روزولت در نقش خود در کودتا اغراق کرده و او فقط مجری دستورات رهبران سازمان اطلاعاتی در واشنگتن و لندن بوده است. علاوه بر این، چند نفری که در کودتا شرکت داشتند، ادعا کردند که روزولت، عالیرتبهترین آمریکایی در ایران نبوده است. او میدانست یا نمیدانست، یک فرد دیگر ارشدتر از او در ایران هنگام کودتا وجود داشته که در حال حاضر فوت کرده است.
این نکته با روایت دیگر روزولت به شدت در تناقض است، روایتی که روزولت به برخی از آنهایی که با او مصاحبه کردند (اما نه در کتابش) گفته که پس از ناکامی کودتای اول از واشنگتن به او دستور رسید که مأموریت را بیدرنگ رها کند، اما او تصمیم گرفت دستور آنها را نادیده بگیرد. به هر حال، ضدکودتا به خاطر تمام صداقت و صراحت روشنش، حرف آخر را در این زمینه نمیزند.
[1] - Suppression of Information or Publisher’s Error?: Kermit Roosvelt’s Memoir of The 1953 Iranian Countercoup, by: Nancy E. Gallagher and Dunning S. Wilson, in Middle East Studies, Volume 15, issue 1, July 1981, pp. 14 - 17
[2]. نسخه دوم ترجمه شده کتاب خاطرات روزولت با این مشخصات منتشر شده است:
روزولت، کرمیت، کودتا؛ خاطرات کرمیت روزولت از کودتای بیستوهشت مرداد، ترجمه محسن عسکری جهقی، تهران، نشر ثالث، 1392، 256 صفحه
[3] - UCLA: University of California, Los Angeles.
[4] AIOC
[5] - Joseph Upton
[6] - Ivy League
تعداد بازدید: 783