انقلاب اسلامی :: اردشیر زاهدی

اردشیر زاهدی

24 تیر 1402

احمد ساجدی

اردشیر زاهدی از عناصر پهلوی بود که حداقل ۲۵ سال از عمر خود را در خدمت آن رژیم و در ارتباطی تنگاتنگ با محمدرضا پهلوی به سر برد. او فرزند فضل‌الله زاهدی عامل کودتای ۲۸ مرداد 1332 بود و در تمام مراحل این کودتا در کنار پدرش قرار داشت. اردشیر پس از این کودتا آجودان شاه و سپس داماد وی شد. وی از ۲۵ اسفند ۱۳۳۸ تا ۱۲ اسفند ۱۳۴۰ سفیر ایران در آمریکا، از ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۵ سفیر ایران در انگلستان، از ۲۲ دی ۱۳۴۵ تا ۲۱ شهریور ۱۳۵۰ وزیر امورخارجه ایران، و برای بار دوم از ۱۶ اسفند ۱۳۵۱ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ سفیر ایران در آمریکا بود. زاهدی در سال‌های سفارت در آمریکا به برپایی میهمانی‌های پر زرق و برق، عیاشی‌ها و ولخرجی‌های گزاف از سرمایه ملت ایران مشهور شده بود. او پس از پیروزی انقلاب از یک سو ارتباط خود را با شاه قطع نکرد و تا لحظه مرگ وی با او ارتباط داشت، و از سوی دیگر همراه با چهره‌هایی مانند ارتشبد اویسی و سپهبد پالیزبان، میلیون‌ها دلار در راه براندازی جمهوری اسلامی ایران خرج کرد. وی سرانجام در ۲۷ آبان ۱۴۰۰ در ۹۳ سالگی در مونترو سوئیس درگذشت.

در میان اسناد لانه جاسوسی سندهایی از ارتباط نزدیک اردشیر زاهدی با شاه، نفرت او از امیرعباس هویدا، نقش او در ازدواج محمدرضا پهلوی با فرح دیبا، ارتباط محکم او با آمریکایی‌ها، ولخرجی‌ها و هرزگی‌های او در سال‌های عهده‌داری سفارت ایران در آمریکا، تلاش بی‌وقفه وی برای نجات سلطنت در سال ۱۳۵۷، و سپس سرمایه‌گذاری او با سران گروه‌های ضد انقلاب برای براندازی نظام جمهوری اسلامی می‌توان یافت.

اردشیر زاهدی در آمریکا در رشته کشاورزی تحصیل کرد و پس از بازگشت به ایران نیز به خاطر موقعیت پدر و دوستان آمریکایی‌اش در «کمیسیون مشترک ایران و آمریکا» مشغول به کار شد و اداره «اصل چهار ترومن» را برعهده گرفت. او از اینکه در ایران به عنوان یکی از عوامل «اصل چهار ترومن» شناخته شود، ابایی نداشت. یکی از اسناد لانه جاسوسی در این رابطه می‌گوید:

«او از نظر سیاسی و سلیقه‌های شخصی به شدت طرفدار آمریکاست. در دانشکده یوتا تحصیل کرده و برخلاف بعضی از ایرانیان اکراهی از اظهار اینکه یکی از افراد وابسته به اصل چهارم ترومن در اوایل دهه پنجاه بوده ندارد.»[1]

او در چهارچوب این «اصل» مستقیماً زیر نظر یک آمریکایی در ایران فعالیت می‌کرد:

«زاهدی پس از پایان تحصیلاتش به ایران بازگشت و به عنوان دستیار وی ویژه «فرانکلین. اس.هاریس» رئیس هیئت اجرایی ایالات متحده و مسئول کمیسیون توسعه روستایی مشغول به کار شد.»[2]

اردشیر زاهدی به خاطر ارتباطات مستحکم خود با آمریکایی‌ها و در جریان سفرهای متعدد خود به آمریکا، به تدریج با سازمان «سیا» نیز مرتبط شد و این ارتباط در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به یاری وی و پدرش شتافت. مع‌الوصف او هیچگاه مایل به افشای هویتش به عنوان یکی از عوامل سیا نبود. به موجب یکی از اسناد لانه جاسوسی اردشیر زاهدی از افشای نام اعضای «سیا» در هیئت حاکمه حکومت پهلوی بیم داشت و برای جلوگیری از افشای این اسامی تلاش می‌کرد. در این سند می‌خوانیم:

«آموزگار گمان مى‌کرد عنصرى از فراماسون‌ها در کار فاش ساختن لیست سیا دست داشته است. وى گفت که چندى پیش از او خواسته شده بود به آنها ملحق شود، اما چون نفع ویژه‌اى در این امر نمى‌دیده، امتناع ورزیده بود. وى خاطرنشان کرد که زاهدى، وزیر امورخارجه، تا حد زیادى از علنى شدن لیست مزبور، مضطرب است و آن را عملى غیرمسئولانه و بدخواهانه مى‌داند. زاهدى کوشش‌هایى را که براى کشف منشاء این قضیه صورت مى‌گیرد، تشویق مى‌کند.»[3]

اردشیر زاهدی در سال‌های تصدی وزارت خارجه و همچنین سفارت ایران در آمریکا، به دو ویژگی مشهور بود یکی به هرزگی و زن‌بارگی:

«در ژانویه ۱۹۶۷ زاهدی شغل جدید خود (وزیر خارجه) را با انرژی و جدیت زیاد دنبال کرد و تصمیم گرفت در ورای شهرتش به عنوان یک جوان سبکسر و زنباره زندگی کند و به منتقدان خود نشان دهد جوانی نسبی و بی‌تجربگی وی، کمبودهای جدی نیستند.»[4]

و دیگری به ولخرجی و حیف و میل اموال مردم و سوءاستفاده از مقام:

«ولخرجی‌های زاهدی در سال‌های عهده‌داری مسئولیت سفارت ایران در آمریکا برای ایران مشکلاتی به بار آورده بود. اما شاه برای تماس داشتن با او ارزش قائل بود. او زمانی به دانشجویان ایرانی در آمریکا گفته بود: ببینید ایران چگونه برای ترقی جوان‌هایش مناسب است و من به چنین پستی رسیده‌ام. یکی از دانشجویان نیز در جواب گفت: بلی، ولی شاه فقط یک دختر دارد.»[5]

اردشیر زاهدی همیشه از امیرعباس هویدا تنفر داشت. یکی از اسناد لانه جاسوسی دلیل این تنفر را این‌گونه ذکر کرده است:

«ارتباط زاهدی با امیرعباس هویدا نخست‌وزیر هیچگاه خوب نبوده است. بخشی به علت اختلافات سیاسی که بین آنها وجود دارد و بخشی به دلیل امتناع زاهدی از اینکه خود را تابع دستورالعمل‌ها و اوامر هویدا در نظر بگیرد.»[6]

و سند دیگر این تنفر و جدایی را چنین ذکر کرده است:

«اردشیر زاهدی تا سال ۱۹۷۱ وزیر خارجه کابینه امیرعباس هویدا بود. ولی به علت اینکه گزارش کار خود را مستقیماً به شاه می‌داد هویدا از او ناراحت بود. زاهدی در ۱۹۷۱ به آمریکا رفت و از آنجا به اطلاع شاه رساند: «یا من یا هویدا» ولی هویدا در این میان برنده شد. زاهدی هم گفت دیگر به ایران باز نمی‌گردد. او از سال ۱۹۷۳ به عنوان سفیر ایران در آمریکا بوده است.»[7]

اردشیر زاهدی در ازدواج فرح دیبا و محمدرضا پهلوی نقش یک دلال و واسطه را ایفا کرد. در سندی در این رابطه می‌خوانیم:

«در ماه می سال ۱۹۵۹ زاهدی نقشی در به هم رسیدن شاه و همسرش ایفا نمود. فرح نزد زاهدی رفت تا در مورد ادامه تحصیلاتش در پاریس با وی مذاکره کند. (در آن زمان زاهدی مسئول دانشجویان خارج از کشور بود) او فرح را به خانه آورد تا با محمدرضا ملاقات نماید. شهناز دختر شاه (از فوزیه) راجع به فرح و قابلیت‌های وی در احراز مسئولیت‌های یک ملکه با پدر صحبت نمود. در تابستان همان سال در خانه زاهدی به فرح پیشنهاد شد تا با شاه ازدواج کند.»[8]

در جریان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ اردشیر زاهدی هر تلاشی را برای جلوگیری از سقوط شاه به کار بسته بود. سولیوان سفیر آمریکا در سندی به تاریخ ۱۴ دی ۱۳۵۷ و در آستانه فرار شاه از کشور می‌نویسد:

«ما می‌دانیم که زاهدی و سایرین سرگرم تماس با مذهبی‌ها یا بازاری‌ها هستند و تلاش می‌‌کنند آنها را خریداری کرده یا حمایت آنها را از یک راه‌حل معتدل جلب نمایند مبنی بر اینکه شاه به عنوان یک حاکم در چهارچوب قانون اساسی باقی بماند. اما چنین فعالیت‌هایی را نیز قبلاً شاهد بوده‌ایم... تظاهرکنندگان به نظر می‌رسد هیچ درخواستی به جز کناره‌گیری فوری شاه ندارند.»[9]

یا این سند:

«او (اردشیر زاهدی) سعی دارد یک گروه از بازاری‌ها را با دو هواپیمای دربست برای فشار وارد کردن بر خمینی که موضعش را نرم کند به پاریس بفرستد. او می‌گوید اینها اشخاص با اهمیتی هستند که از آشوب‌های اقتصادی فعلی صدمه می‌بینند. وی امیدوار است که چند روحانی نیز با آنها باشد.»[10]

بعضی از اسناد لانه جاسوسی به نقش و نفوذ اردشیر زاهدی در آشوب‌های طرفداران شاه در نقاط مختلف کشور اشاره دارد. در یکی از این اسناد که از وزارت خارجه آمریکا به سفارت آن کشور در تهران ارسال شده، چنین آمده است:

«... نگرانی ما به خصوص درباره خشونت‌های اخیر شیراز است که حالتی ضد بهایی و به قولی ضد یهودی به خود گرفته‌اند. افسران امنیتی دولت ایران به یکی از شرکت‌های آمریکایی توصیه کرده‌اند کارکنان خود را از این مسایل که خیلی خطرناک هم توصیف شده‌اند به دور نگه دارد. از تجربه گذشته سفیر زاهدی و تلاش‌های او در رابطه با تحریک به خشونت‌هایی به طرفداری از شاه اطلاع داریم. از بررسی شما درباره تظاهرات اخیر در طرفداری از شاه متشکریم. بهتر این است که مسایل زیر را تحتِ نظر داشته باشید. آیا این تظاهرات را دولت ایران پشتیبانی می‌کند؟ آیا گروه‌های طرفدار شاه در حملات به اقلیت‌ها نقش دارند؟ نقش زاهدی چیست؟»[11]

و این سند به نقل از سولیوان:

«اردشیر زاهدی روز ۱۸ دسامبر (۲۷ آذر ۱۳۵۷) به اصفهان خواهد رفت تا سعی کند که طرفداران متعصب شاه را هماهنگ نماید تا از برخوردهای بیشتر آنها جلوگیری کند.»[12]

در یکی از سندهای لانه جاسوسی به نقش اردشیر زاهدی در ایجاد اختلاف در صف راهپیمایان روز عاشورای سال ۱۳۵۷ اشاره شده است. در این سند سولیوان می‌نویسد:

«اردشیر زاهدی در غروب آن روز (عاشورای ۵۷) به من گفت که تعدادی از افراد ما در این تظاهرات شرکت کرده و سعی داشتند که آن را به میانه‌روی بکشاند. وی متذکر شد که عده‌ای از میانه‌روها به جای عکس خمینی، عکس شریعتمداری را حمل می‌کردند.»[13]

یکی دیگر از اسناد لانه جاسوسی به نقل از سولیوان از تدارک اردشیر زاهدی برای تکرار حادثه ۲۸ مرداد برای بازگرداندن شاه به سلطنت و قدرت، سخن به میان آورده است. در این سند به تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۵۷ چنین آمده است:

«روز اول نوامبر (۱۰ آبان) زمانی که من در قصر بودم زاهدی به شاه تلفن کرد و تاکتیک‌هایی که در تلکس گزارش شده است را پیشنهاد کرد. شاه حرف او را به سرعت قطع کرد و گفت: این تکرار ماجرای ۱۹۵۳ نیست و حتی شبیه شرایط دو هفته قبل هم نیست.»[14]

در یکی از اسناد لانه جاسوسی نام اردشیر زاهدی در فهرست 15 نفری قرار دارد که در اکثر تصمیم‌گیری‌های مملکتی مشاور نزدیک شاه هستند. این فهرست با اسدالله علم شروع می‌شود و به اردشیر زاهدی ختم می‌گردد.[15]

و در سندی دیگر، سازمان «سیا» نام اردشیر زاهدی را در فهرست افراد «حلقه داخلی شاه» جای داده است. طبق این سند، «حلقه داخلی شاه را کسانی تشکیل می‌دهند که بیشترین نفوذ را بر او دارند و وفاداری کامل خود را به شاه ابراز می‌دارند - هرچند این کار به خاطر حفظ منافعشان باشد ـ و هر لحظه شاه به آنها نیاز داشت در کنارش باشند.»[16]

در سندی نیز نام اردشیر زاهدی در میان فهرست ۱۲۰ نفری قرار دارد که میلیون‌ها دلار ارز از کشور خارج کرده و به حساب‌های خود در بانک‌های سوئیس، فرانسه و آمریکا واریز کرده‌اند. نام این افراد از سوی «انجمن کارمندان بانک مرکزی ایران» اعلام شده است.[17]

یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ 17 بهمن 1357 درخواست کارکنان وزارت خارجه برای برکناری اردشیر زاهدی از سمت سفارت ایران در آمریکا را مطرح کرده است:

«انجمن کارمندان انقلابی وزارت امور خارجه که هنوز به تحصن خود ادامه می‌دهند، خواستار برکناری زاهدی سفیر ایران در آمریکا شدند.»[18]

یکی از اسناد لانه جاسوسی با استناد به گزارش‌های مطبوعاتی داخلی کشور به نقش اردشیر زاهدی در فعالیت‌های ضد انقلابی علیه جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده است:

«روزنامه اطلاعات تیتر اصلی شماره ۲۸ مارس خود به توطئه علیه انقلاب اختصاص داده بود. طبق این گزارش، شاه ۲ میلیارد دلار به گروهی از ایرانی‌های مستقر در لندن پول داده است تا صرف فعالیت‌های ضدانقلابی کنند. نام و عکس هفت توطئه‌گر اصلی نیز چاپ شده بود، که عبارتند از: اردشیر زاهدی، تیمسار هاشمی‌نژاد، نخست‌وزیر سابق شریف امامی، آقاخان بختیار، استاندار سابق آذربایجان شرقی، اسکندر آزموده، مدیر سابق پروژه جزیره کیش محمود منصف،‌ علی عبده.»[19]

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، کتاب هشتم، ص ۵۴۵.

[2]. همان، ص ۵۴۷.

[3]. همان، ص 201.

[4]. همان، ص ۵۴۸.

[5]. همان، کتاب اول، ص ۲۷۵.

[6]. همان، کتاب هشتم، ص ۵۴۶.

[7]. همان، کتاب اول، ص ۲۷۵.

[8]. همان، کتاب هشتم، ص ۵۴۷.

[9]. همان، کتاب دهم، ص 9.

[10]. همان، کتاب سوم، ص ۳۱۱.

[11]. همان، کتاب نهم، ص 595.

[12]. همان، کتاب سوم، ص ۳۱۱.

[13]. همان، کتاب دوم، ص ۵۲.

[14]. همان، کتاب دوم، ص ۱۷.

[15]. همان، کتاب اول، ص 275.

[16]. همان، ص ۲۴۹.

[17]. همان، کتاب نهم، ص ۳۸۰.

[18]. همان، کتاب دهم، ص 55.

[19]. همان، کتاب دهم، ص 256.



 
تعداد بازدید: 261


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: