18 شهریور 1403
احمد ساجدی
محمدجواد باهنر پنجم اسفند ۱۳۱۲ در خانوادهای کمبضاعت و پرعائله در کرمان به دنیا آمد.[1] پدر او علیاصغر، پیشهورِ سادهای بود.[2]
محمدجواد در پنج سالگی به مکتبخانه رفت و قرآن آموخت.[3] همچنین با ادبیات عربی و فارسی آشنا شد. سپس در 11 سالگی به مدرسه معصومیه کرمان رفت.[4] وی ضمن فراگیری علوم حوزوی در این مدرسه، به درسهای غیرحوزوی نیز اشتغال داشت.[5] مهر ۱۳۳۲ به قم رفته و در مدرسه فیضیه ساکن شد.[6] پس از گذراندنِ درسهای سطح، نزد میرزا محمد مجاهدی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، از سال ۱۳۳۳، به مدت هفت سال از درس خارج فقه و اصول امام خمینی بهره برد. او از این دوره به عنوان خاطرهانگیزترین دوران زندگی خود یاد می کند.[7] باهنر درس فقه را تا زمان رحلت آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی نزد ایشان آموخت. سپس به مدت شش سال فلسفه، بهویژه کتاب اسفار را از علامه طباطبایی آموخت.[8] مدتی در حوزه علمیه نجف از درس استادان آن حوزه استفاده کرد.[9] همچنین از ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۷ دروس دانشگاهی را در مقطع کارشناسی معقول و منقول، کارشناسی ارشد علوم تربیتی و دکترای الهیات دانشگاه تهران گذراند.[10]
فعالیتهای مبارزاتی باهنر از ۱۳۳۷ همزمان با تحصیلات دانشگاهی آغاز شد. در این سال به دلیل سخنرانی در آبادان علیه حکومت پهلوی که اسرائیل را به رسمیت شناخته بود، دستگیر شد.[11] همکاری جدی وی در انتشار مجله «مکتب تشیع» در سال ۱۳۳۸ از دیگر فعالیتهای وی بود.[12] نوشتن سرمقاله در این نشریه به عهده باهنر گذاشته شده بود؛ گرچه وی از درج اسم خود پرهیز داشت.[13] همچنین سرمقاله نخستین شماره مجله «بعثت» را هم او نوشت.[14]
محمدجواد باهنر سال ۱۳۴۲ به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد. او علاوه بر تدریس با دفتر تحقیقات و برنامهریزی وزارتخانه همکاری داشت و برنامههای تعلیمات دینی کلاسهای مختلف تحت نظر وی تهیه و تنظیم میشد. کتابهای دینی تألیف وی نقش چشمگیری در آگاهسازی جوانان و نوجوانان قبل از انقلاب داشت. باهنر در مساجد، مجالس روضه، هیئتها و حسینیهها اندیشههای امام خمینی را تبلیغ میکرد.[15]
او نه فقط به درسها، بحثها و مسائل حوزههای علمیه اهتمام داشت، بلکه به لزوم آشنایی طلاب با آموزشهای دبیرستانی و دانشگاهی نیز معتقد بود و خود پیونددهنده حوزهها با مجامع فرهنگی و دانشگاهی بیرون از حوزه بود.[16]
باهنر در خرداد ۱۳۴۲ به دلیل سخنرانی بر ضد حکومت پهلوی در همدان دستگیر شد ولی به دنبال اعتراض مردم، آزاد و به تهران فرستاده شد.[17] وی اواخر اسفند همان سال سخنرانی در محکومیت حمله به مدرسه فیضیه، در مسجد جامع بازار تهران ایراد کرد که منجر به بازداشت مجدد او تا خرداد ۱۳۴۳ شد.[18]
پس از ترور حسنعلی منصور در اول بهمن ۱۳۴۳ توسط اعضای هیئتهای مؤتلفه اسلامی و دستگیری رهبران آن، باهنر و تنی چند از دوستانش برای جلوگیری از پراکندگی نیروهای مبارز «مؤسسه رفاه و تعاون اسلامی» را تأسیس کردند تا علاوه بر کمک به مردم محروم به انسجام نیروهای مبارز یاری رسانند.[19]
او در طول سالهای حضور در آموزش و پرورش به همراه تعدادی از شخصیتهای دینی از جمله آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی و حجتالاسلام علی گلزاده غفوری کتابهای درسی تعلیمات دینی را برای سالهای مختلف دبستان و دبیرستان تألیف کرد.[20]
باهنر در سالهای نیمه دوم دهه ۱۳۴۰ با حضور در مراکز و مجامع مختلف از جمله انجمن اسلامی مهندسان، انجمن پزشکان، مسجد هدایت، مسجد الجواد، حسینیه ارشاد و... سخنرانیهایی ایراد کرد. وی در پی یکی از سخنرانیهایش در شهریور ۱۳۵۰ علیه جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی؛ توسط ساواک ممنوعالمنبر شد. این ممنوعیت تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت.[21] با این حال در دوران ممنوعالمنبر بودن، فعالیتهای فرهنگی بسیاری از جمله تأسیس «دفتر نشر و فرهنگ اسلامی»، تأسیس «مدرسه راهنمایی مفید»، تأسیس «کانون توحید» و تأسیس «مکتب امیرالمؤمنین(ع)» را در کارنامه خود داشت.[22]
باهنر طی سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷، پنج بار دستگیر شد.[23] وی در سال 1356 با عالمان همفکر خود «جامعه روحانیت مبارز تهران» را تشکیل داد.[24] در آبان همین سال به همراه گروهی از علمای مبارز و یاران امام خمینی در تهران، پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، خطاب به امامخمینی اعلامیه تسلیت صادر و مجلس ختمی در مسجد ارک تهران برگزار کردند.[25] افزون بر آن وی برای همنوایی با امامخمینی عید نوروز ۱۳۵۷ را تحریم و بر مبارزه با استبداد تأکید کرد. در ضمن به مناسبتهای چهلم شهدای ۲۹ بهمن تبریز، شهدای یزد، سالگرد ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، جشنهای نیمه شعبان، فساد و استبداد حکومت پهلوی، سرکوب اعتصاب کارکنان صنعت نفت، محاصره خانه امامخمینی در نجف و هجرت ایشان به فرانسه، چهلمین روز فاجعه خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ تهران، فراخوان مردم برای شرکت در راهپیمایی سرنوشتساز تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ شمسی در تهران، پشتیبانی از اعتصاب بازاریان تهران و... در کنار سایر علما، اعلامیههایی صادر و از مبارزات امامخمینی پشتیبانی کرد.
باهنر در دی ۱۳۵۷، در تنظیم اعتصابها و طراحی راهپیماییها نقش داشت و از سوی امامخمینی، عضو منتخب کمیته ساماندهی اعتصابها شد.[26] او در تحصن روحانیون در دانشگاه تهران در اعتراض به جلوگیری شاپور بختیار از ورود امامخمینی به ایران شرکت داشت.[27] در زمان بازگشت امام به تهران، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ نیز عضو کمیته استقبال از ایشان بود.[28]
پس از پیروزی انقلاب، باهنر با حکم امام خمینی به عضویت شورای انقلاب[29] و در ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ از سوی ایشان، به عضویت کمیته بازگشایی و مدیریت واحدهای آموزشی کشور درآمد.[30] او یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همراه آیتالله بهشتی و دیگر همفکران خود در تشکیل حزبِ جمهوری اسلامی مشارکت کرد.[31] نقش باهنر در تهیه و تدوین اساسنامه حزب جمهوری اسلامی برجسته بود.[32] وی سعی میکرد طیفهای روشنفکر، حزبالهی، جوانان و دانشجویان را به حزب جمهوری اسلامی پیوند دهد و حزب را جامعیت ببخشد.[33]
او در ۱۳۵۸، از جانب مردم کرمان به نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی[34] و در ۱۳۵۹ از جانب مردم تهران به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد.[35]
فعالیتهای باهنر غالباً صبغه فرهنگی داشت؛ زیرا او به تحولات فرهنگی در عرصههای سیاسی معتقد بود.[36] باهنر تلاش زیادی در احیای فرهنگ اسلام داشت و معتقد بود تنها فرهنگ اصیل اسلام است که جوانان را به حرکت و رشد و کمال میرساند.[37] او حتی در تشکیلات سیاسی یا گروههای مبارز میکوشید مسئولیت فرهنگی و فکری بپذیرد. پس از پیروزی انقلاب نیز برای اسلامیکردن محیط آموزشی در دانشگاه و آموزش و پرورش و محوریشدنِ تزکیه و تربیت در این مراکز کوشش کرد و معاونت امور تربیتی در وزارت آموزش و پرورش را بنیان گذاشت.[38] با توجه به اختلاف شدید نیروهای مکتبی با ملیگرایان، وی با بردباری و منطق با مخالفان از جمله سیدابوالحسن بنیصدر برخورد میکرد.[39] مؤسسان حزب جمهوری اسلامی از جمله باهنر بارها نامههایی به امامخمینی نوشته و از کارشکنیها و برخوردهای بنیصدر شکایت کردهاند.[40]
مهمترین مسئولیتهای محمدجواد باهنر طی دو سال و شش ماه حد فاصل پیروزی انقلاب تا شهادت وی عبارت بودند از:
ـ عضویت در گروه تطبیق وضع آموزش و پرورش با مقتضیات پیروزی انقلاب اسلامی[41]
ـ همکاری با محمدحسینی بهشتی در تأسیس حزب جمهوری اسلامی(بهمن 1357)[42]
ـ نمایندگی مردم کرمان در مجلس خبرگان قانون اساسی(مرداد 1358)[43]
ـ مشارکت در تشکیل نهضت سوادآموزی(دی 1358)[44]
ـ عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به فرمان امام خمینی(خرداد1359)[45]
ـ نمایندگی مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی(خرداد 1359)[46]
ـ عهدهداری وزارت آموزش و پرورش در دولت محمدعلی رجایی(آذر 1359)[47]
ـ عضویت در شورای عالی تبلیغات به فرمان امام خمینی(بهمن 1359)[48]
ـ مشارکت در بنیانگذاری نهاد «امور تربیتی»(اسفند 1359)[49]
ـ دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی پس از شهادت آیتالله بهشتی(تیر 1360)[50]
ـ نخستوزیری در دوران کوتاه ریاستجمهوری محمدعلی رجایی(مرداد 1360)[51]
محمدجواد باهنر در سمت نخستوزیری در هشتم شهریور ۱۳۶۰ بر اثر انفجار ساختمان نخستوزیری به دست عوامل نفوذی سازمان مجاهدین خلق ایران به همراه رئیسجمهور وقت محمدعلی رجایی در ۴۸ سالگی به شهادت رسید و در بهشت زهرا(س) در کنار مزار شهید بهشتی و دیگر شهدای حادثه هفتم تیر به خاک سپرده شد.[52]
امامخمینی، در پیامی به مناسبت شهادت محمدجواد باهنر، وی را دانشمندی متعهد و برای ملت و نظام اسلامی، مفید و ارزنده، معرفی کرد و زندگی عادی و مردمیبودن او را ستود. ایشان ازدستدادن باهنر را برای خود مشکل ولی مایه راحتی و رستگاری وی دانست و عزادارشدن یکپارچه ملت در شهادت او و رئیسجمهور رجایی را نشان پایگاه مردمی آنان دانست.[53] به باور ایشان، باهنر از جمله مسئولانی بود که به دلیل قوت نفس، تحتتأثیر مقام و ریاست قرار نگرفت و این ویژگی را درسی برای دیگران دانست.[54] ایشان در پاسخ تسلیت برخی از رؤسای دیگر کشورها، شهادت رجایی و باهنر را فاجعه جانگداز و دلخراش نامید[55] و در سالگرد شهادت آنان نیز، باهنر را مردی دانشمند، متعهد و معلم معرفی کرد و ازدستدادن وی را مایه تأسف دانست و پایگاه مردمی و زیست ساده او را ستود.[56]
محمدجواد باهنر علاوه بر نگارش یک دوره تعلیمات دینی برای دانشآموزان مقاطع مختلف تحصیلی، آثارِ علمی فرهنگی زیادی برجا گذاشت که مهمترینِ آنها عبارتند از: آشنایی با اسلام، شناخت اسلام، بایدها و نبایدهای انقلاب، دینشناسی تطبیقی، انسان و خودسازی، مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامی، اسلام برای نوجوانان، گفتارهای تربیتی، مواضع ما در ولایت و رهبری، رابطه علم و دین، نقش قیامتی انقلاب اسلامی، گذرگاههای الحاد، اصول دین و احکام برای خانواده، سیری در عقاید و اخلاق اسلامی، گسترش نهضت حسینی، جهان در عصر بعثت.[57]
برخی از آثار وی نیز که حاصل مقالات و سخنرانیهای وی بود پس از شهادتش از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی در تهران منتشر شد. مهمترین این آثار عبارتند از: انسان و خودسازی، گفتارهای تربیتی، فرهنگ انقلاب اسلامی، اسلام برای نوجوانان، مواضع ما در ولایت و رهبری، گذرگاههای الحاد.[58]
پینوشتها:
[1]. ترکچی، فاطمه، شهید حجتالاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر به روایت اسناد، تهران، مرکز بررسی اسناد انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۸۸، ص ۱۷؛ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاهها، ص ۱۹.
[2]. باهنر، محمدجواد، زندگینامه شهید باهنر از زبان خودشان، چاپ شده در خورشید کویر، تدوین محمدصادق بصیری و دیگران، تهران، شاهد، چ 2، ۱۳۸۸، ص ۳۱.
[3]. دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ج 1، چ 1، 1384، ص 146.
[4]. باهنر، محمدجواد، زندگینامه، ص ۳۲؛ باهنر، علیاصغر، مصاحبه با پدر شهید باهنر، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۶۱، ج 2، ص ۵۷۴.
[5]. باهنر، مصاحبه با پدر شهید باهنر، ج 2، ص ۵۷۴.
[6]. حجتی کرمانی، محمدجواد، مصاحبه، چاپشده در خورشید کویر، تدوین محمدصادق بصیری و دیگران، تهران، شاهد، چ 2، ۱۳۸۸، ص ۱۴۱.
[7]. باهنر، محمدجواد، زندگینامه، ص ۳۲؛ حجتی کرمانی، مصاحبه، ۱۴۴؛ ایرانمنش، علی، مصاحبه، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۶۱، ج 2، ص ۵۹۸.
[8]. باهنر، محمدجواد، زندگینامه، ص ۳۳؛ ایرانمنش، مصاحبه، ج 2، ص ۵۹۸.
[9]. رجبی، محمدحسن، علمای مجاهد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 97.
[10]. باهنر، محمدجواد، زندگینامه، ص ۳۴.
[11]. باهنر، محمدجواد، زندگینامه، ص ۳۵؛ باهنر، محمدجواد، یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید حجتالاسلام دکتر محمدجواد باهنر، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چ 1، ۱۳۷۹، ص ۱۳ ـ ۱۴؛ ایرانمنش، مصاحبه، ج 2، ص ۶۰۰.
[12]. باهنر، محمدجواد، زندگینامه، ص ۳۵ ـ ۳۴؛ خامنهای، سیدعلی، مصاحبه، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۶۱، ج 2، ص ۶۳۲.
[13]. حجتی کرمانی، مصاحبه، ص ۱۴۶ ـ ۱۴۷.
[14]. دعایی، سیدمحمود، گوشهای از خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، تهران، عروج، چ 1، ۱۳۸۷، ص ۵۹.
[15]. شهید راه دانش و فرهنگ دکتر محمدجواد باهنر، تهران، وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۹، ص۱۳ ـ ۲۵.
[16]. رجبی، محمدحسن، همان، 97 - 98.
[17]. باهنر، یاران امام، ص ۱۴؛ ایرانمنش، مصاحبه، ج 2، ص ۶۰۱.
[18]. باهنر، محمدجواد، زندگینامه، ص ۳۶ ـ ۳۷؛ ایرانمنش، مصاحبه، ج 2، ص ۶۰۱.
[19]. دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، همان، ص 147.
[20]. باهنر، محمدجواد، زندگینامه، ص ۳۷ ـ ۳۹؛ نعمتی زرگران، ص ۳۶ ـ ۳۹.
[21]. شهید محمدجواد باهنر به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، شهریور 1379، ص 26.
[22]. دانشنامه اسلامی، مبحث: «محمدجواد باهنر».
[23]. باهنر، محمدجواد، زندگینامه، ص ۴۲؛ باهنر، یاران امام، ص ۲۶.
[24]. خوشزاد، اکبر، مجلس شورای اسلامی، دوره اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۸۶، ص ۵۸ - ۶۳.
[25]. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چ 1، ۱۳۸۶، ج ۱۱، ص 380 - ۳۸۱.
[26]. صحیفه امام، ج 5، ص۴۹۵.
[27]. نعمتی زرگران، ص ۴۳.
[28]. حجتی کرمانی، مصاحبه، ص ۱۵۶.
[29]. صحیفه امام، ج 5، ص ۴۲۶.
[30]. صحیفه امام، ج 21، ص ۶۴۲.
[31]. بصیری، محمدصادق و دیگران، خورشید کویر، سرگذشتنامه شهید باهنر، تهران، شاهد، چ 2، ۱۳۸۸، ص ۲۲۰ ـ ۲۲۱؛ دهقانی، محمدعلی، سرگذشت مسافر کویر، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چ 1، ۱۳۷۹، ص ۸۸ ـ ۸۹.
[32]. بصیری، ص ۲۲۳؛ موحدی کرمانی، محمدعلی، مصاحبه، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۶۱، ج 2، ص 708.
[33]. موسوی، میرحسین، مصاحبه، چاپشده در خورشید کویر، تدوین محمدصادق بصیری و دیگران، تهران، شاهد، چ 2، ۱۳۸۸، ص ۱۳۲؛ موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، مصاحبه، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۶۱، ج 2، ص ۶۵۲.
[34]. ترکچی، ص ۸۵.
[35]. ترکچی، همان ص.
[36]. باهنر، محمدجواد، مواضع ما در ولایت و رهبری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ 4، ۱۳۷۷، ص ۶۳.
[37]. روزنامه جمهوری اسلامی، 8 شهریور 1363، ص 11.
[38]. پاسدار اسلام، مجله، ش ۲۰۱، ۱۳۷۷، ص ۴۴ ـ ۴۵.
[39]. باهنر، محمدرضا، مصاحبه، ص ۶۷؛ هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۰، عبور از بحران، به اهتمام یاسر هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چ 6، ۱۳۷۸، ص ۸۴.
[40]. هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به اهتمام عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چ 1، ۱۳۸۴، ص ۳۶۱ و ۴۹۵ ـ ۴۹۹.
[41]. شهید باهنر در قاب تصاویر، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، آرشیو مقالات.
[42]. محسن غنییاری، روزشمار تاریخ معاصر ایران(جمهوری اسلامی ایران)، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، پاییز 1392، ج 1، ص 160.
[43]. ویکی شیعه، مبحث: «محمدجواد باهنر».
[44]. ترکچی، ص ۷۰.
[45]. صحیفه امام، ج 12، ص ۴۳۱.
[46]. ویکی شیعه، همان.
[47]. نعمتی زرگران، مرتضی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاهها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۸۴، ص ۱۸۳.
[48]. صحیفه امام، ج 14، ص ۱۱۰.
[49]. ویکی شیعه، مبحث: «محمدجواد باهنر».
[50]. هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ص ۱۸۱.
[51]. هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ص ۲۴۱ ـ ۲۴۴.
[52]. هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ص ۲۵۹ - ۲۶۳؛ نظری کهره، فاطمه، بنیصدر از ظهور تا سقوط، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ 1، ۱۳۹۱، ص ۳۲۸.
[53]. صحیفه امام، ج 15، ص ۱۳۵ - ۱۳۷، ۱۶۴ و ۲۲۱.
[54]. صحیفه امام، ج 16، ص ۴۴۵؛ ج 20، ص ۱۲۴ - ۱۲۵.
[55]. صحیفه امام، ج 15، ص ۱۴۱ - ۱۴۲.
[56]. صحیفه امام، ج 18، ص 77.
[57]. ترکچی، صص ۳۲ ـ ۳۸؛ دهقانی، سرگذشت مسافر کویر، ص ۸۹ ـ ۹۰.
[58]. رجبی، محمدحسن، همان، ص 99.
تعداد بازدید: 61